شعر در مورد بارداری | اشعار زیبا برای هر 9 ماه بارداری
شعر در مورد بارداری
اشعار زیبا برای 9 ماه بارداری را دراین پست بخوانید…همچنین عکس و متن تبریک بارداری موجود می‌باشد کـه می‌توانید استفاده نمایید.
خاتون مهر و صفا
رویش لطیف بنفشه و تبسم سبز بهار را انتظار می کشی و من از سبزی و خرمی این انتظار شادمانم. حاملگی مبارک.
یه حال خیلی خوب، یه حس تازه
انگاری روبه‌روی من از امروز
در یه دنیای خیالی بازه
دنیایی کـه با اون بـه هم رسیدیم
بدون تو یه لحظه اون‌جا نیستم
تو اومدی پا تو دلم گذاشتی
تو با منی، من دیگه تنها نیستم
شعر ماه دوم بارداری
درود درود صبح دوتامون بخیر
برگ گلم چه ساکتی! کجایی؟
مامان گرسنه ست تو گرسنه نیستی
دلت می‌خواد نون و پنیر و چایی؟
سال دیگه یه روزی مثل امروز
همین جا روبه‌روی من نشستی
صبحانه می خوري تو با مامانی
شیشه‌ي شیرو می گیري دودستی
درود درود صدتا درود بـه نی نی
دنیای این جا رو باید ببینی
صبحه و خورشید مثه سیبِ زرده
قل می‌خوره تو آسمون می‌گرده
شعر ماه سوم بارداری
درود ترانه‌ي قشنگ هستی
کـه اومدی توی دلم نشستی
یه حس خیلی فوق‌العاده دارم
مثل یه ابرم کـه می‌خوام ببارم
نی‌نی صدای قلبتو شنیدم
چه حالی بود انگار خدا رو دیدم
دیدم چقدر بزرگ و مهربونه
اجازه داده قلب تو بخونه
شعر ماه چهارم بارداری
درود درود صدتا درود بـه نی‌نی
دنیای این‌جا رو باید ببینی
صبحه و خورشید مث سیبِ زرده
قل می‌خوره تو آسمون، می‌گرده
نی‌نیِ من خورشیده توی دلم
قل می‌خوره نازنازیِ خوشگلم
خورشید گرم خونه‌ي من می‌شه
دنیای من با نی‌نی روشن می‌شه
اشعار ماه پنجم بارداری
درود نی‌نی، عصر شـما سلامت
چی شده باز داری می‌دی علامت؟
پاتو چرا فشار می‌دی تو دلم؟
گرسنه‌اي؟ خسته شدي خوشگلم؟
چی دوست داری؟ آبمیوه یا شیرینی؟
مامانی هم اکنون چی بده بـه نی‌نی؟
چی بخوره نی‌نی من چاق بشه؟
ماچ ماچی مامان خوش‌اخلاق بشه؟
درود بـه چشمای بـه اون سیاهی
درود بـه مو هاي قشنگ و نرمت
درود بـه دستای لطیف و گرمت
درود شکوفه قشنگ آلو
اندازه ي یه دونه زیتون بودی
حالا شدي یه نی نی چاقالو
بـه ماه هشتم رسیدی، آفرین
این همه ی روزو پشت سر گذاشتی
خسته نباشی نی‌نی نازنین
بعضی کارا سخته ولی آخرش
یه حس شیرینی می‌ده بـه آدم
این روزا مثل شکلات تلخه
می‌مونه مزه‌ش تا ابد بـه یادم
ماه نهم
درود نی‌نی، یه خواب خوب می دیدم
خواب می دیدم تو اومدی بـه دنیا
مثل یه جوجه جیک و جیک می کردي
می‌پریدی رو دست و پای بابا
تپل بودی مثل یه هندوانه
چونه‌ت مث چونه‌ي بابا چال داشت
چشای تو عین چشای من بود
ولی دوتا علامت سوال داشت
