دیبا زاهدی از بازیگران و هنرمندان محبوب کشورمان می باشد. کارنامه هنری دیبا زاهدی : افتخار همکاری با ابراهیم حاتمی کیا را یدک میکشد، که هر بازیگری علاقمند به همکاری با این کارگردان نامی عرصه دفاع مقدس می باشد.
در ادامه در سایت تالاب با بیوگرافی دیبا زاهدی و نحوه انتخابش برای فیلم سینمایی بادیگارد بیشتر آشنا خواهید شد.
دیبا زاهدی متولد 7 آذر 1368 میباشد. وی در شهر تهران متولد شده است. میزان تحصیلات دیبا زاهدی: وی فارغالتحصیل رشته معماری از دانشگاه آزاد می باشد. دورۀ بازیگری خود را نزد مهتاب نصیرپور و محمد رحمانیان و هم چنین کلاس های استاد حمید سمندریان گذرانده است.
اولین حضور او در سینما و هم چنین آغاز فعالیت هنری اش در سال 92 با بازی در فیلم سینمای پنج ستاره به کارگردانی مهشید افشار زاده بوده است.
دیبا زاهدی بازیگر محبوب کشورمان هنوز ازدواج نکرده است.
مهمترین بازی او در فیلم سینمایی بادیگارد، به نویسندگی و کارگردانی ابراهیم حاتمی کیا می باشد. دیبا زاهدی در گفتگو با باشگاه خبرنگاران جوان گفت برای من حضور در بادیگارد تجربه ای فراموش نشدنی است چرا که با یک گروه حرفه ای کار کردم. از هم بازی شدن با پرویز پرستویی و کار با ابراهیم حاتمی کیا بسیار خوشحال هستم.
من هیچ گاردی درباره بازی در تلویزیون ندارم گفت: اما اتفاقی که در تلویزیون میوفتد، دیده شدن در حد خیلی وسیع تر از سینما و تئاتر است که اصلا دوست ندارم
آزاد به قید شرط «۱۳۹۵»
بادیگارد «۱۳۹۴»
سایه «۱۳۹۴»
پنج ستاره «۱۳۹۲»
با این که نقش من در بادیگارد کوتاه بود و محوریت قصه بیشتر حول نقش پرویز پرستویی می چرخید اما در رابطه با نقشم همواره به من مشاوره می داند و در این مسیر به من کمک می کردند. بازیگر جوان بادیگارد در مورد همکاری مجدد با ابراهیم حاتمی کیا بیان داشت در صورت پیشنهاد از طرف ایشان بدون این که فیلمنامه را بخوانم در فیلم ایشان بازی خواهم کرد.
زاهدی سال گذشته و پیرو انتخابهای خوبش در فیلم آزاد به قید شرط ساخته حسین شهابی یکی دیگر از فیلمسازان خوب سینما بازی کرد فیلمی که این روزها در برخی سینماها روی پرده است و به موضوع مشکلات اجتماعی و زندگی زندانیان آزاد شده پس از تحمل حبس طولانی مدت می پردازد.
به همین بهانه گپ و گفتی با زاهدی انجام دادهایم و از او درباره همکاری با شهابی، همبازی شدن با امیر جعفری و گزیده کاریاش پرسیدیم.
برای من جالب بود که تولد شما و کارگردان فیلم، حسین شهابی در یک روز «منتهی با سال تولد متفاوت» است! این موضوع را میدانستید؟
بله، هم تاریخ تولدم با آقای حسین شهابی در یک روز است و هم با آقای حمید امجد.
احیانا پروسه فیلمبرداری «آزاد به قید شرط» در آذر ماه و همزمان با روز تولدتان نبود که گروه تولید، جشن تولد مشترکی برای شما برگزار کند؟
نه، سالروز تولدم در سال قبل بین دو کار بود و فیلمبرداری «آزاد به قید شرط» هم چند روز قبل از تولدم به اتمام رسید. کمی از حضور در این فیلم سینمایی و همکاری با حسین شهابی بگویید که فیلمهای خوبی چون «روز روشن» را در کارنامه دارد.
«آزاد به قید شرط» کار خوبی بود و از حضور در این فیلم و همکاری با آقای شهابی رضایت دارم؛ ضمن این که نقشی هم که در این فیلم بازی کردم با کارهای قبلیام متفاوت بود.
فکر کنم فیلم «پنج ستاره» را دیده بودند و بخاطر بازی در ان کار، من را برای بازی در – آزاد به قید شرط – انتخاب کردند. در این فیلم نقش دختر امیر جعفری را بازی میکنید؛ همکاری و همبازی شدن با او چطور بود؟ آقای جعفری بازیگر خوبی هستند و کار کردن با ایشان تجربه لذتبخش و خوبی برای من بود.
پیش از این هم با چند بازیگر خوب و بزرگ در آثاری همبازی بودید و همکاری داشتید؛ پرویز پرستویی و مریلا زارعی در «بادیگارد» و شهاب حسینی در «پنج ستاره». نقشآفرینی مقابل این چهرههای سرشناس چه مزایا و احتمالا چه سختیهایی دارد؟
به نظرم همکاری و همبازی شدن با این چهرهها سخت نیست، اتفاقا راحتتر هم است. به لحاظ این که هر چقدر پارتنر و بازیگر مقابل در بازیگری قویتر باشد، بازی من هم بهتر دیده میشود.
مثل بازی پینگ پنگ می ماند، هرچقدر بازیکن مقابل خوب بازی کند، بازی بازیکن دیگر هم دیده میشود. اما اگر بازیکن و بازیگر مقابل ضعیف باشد، این مساله باعث افت حریف هم میشود.
پس معتقدید بازی مقابل این بازیگران باعث بیشتر دیده شدن شما میشود؟
دیده شدن بیشتر که نه؛ بیشتر بحث تاثیرگذاری مطرح است. هیچ وقت دوست ندارم خودم را به بازیگران بزرگ ضمیمه کنم و نمیخواهم فقط کنار آنها دیده شوم. اعتقاد دارم بازیگر باید به خاطر بازی خودش دیده شود و نه بهخاطر حضور در کنار بازیگران بزرگ. اما وقتی بازی این بازیگران خوب، روان و حرفهای است، طبیعتا روی بازی من هم تاثیر میگذارد.
شانس از این نظر که فیلمنامههای خوبی برای بازی پیشنهاد شود یا زمانی که پروژه خوبی پیشنهاد میشود، سر کار دیگری نباشیم. بحث این است که این شانس و فرصت را داشته باشیم که در زمان و جای درست با آدمهای درست کار کنیم.
چرا که نه؟ چند پیشنهاد هم برای بازی در تئاتر داشتم، اما در ان حد ایده آلی نبود که دوست داشتم. من اصلا کار بازیگریام را از چند اجرای تئاتر دانشجویی شروع کردم، اما خیلی زود به سینما آمدم و نشد که تئاتر را ادامه بدهم. حالا هم اگر کار تئاتری باشد که خودم دوست داشته باشم، آن را جزو اولویتها قرار میدهم.
رشته تحصیلی شما معماری است هیچ وقت به فکر طراحی صحنه نیفتادید؟
موقع دوران دانشگاه، یکی دو بار کار طراحی صحنه برای دانشجویان تئاتر انجام دادم، اما همین حالا قصد این که روی ان تمرکز کنم را ندارم. البته بدم نمیآید.
با نگاه معماری هم فیلمهای سینمایی را دنبال میکنید؟
بله، بویژه ان زمان که دانشجو بودم. البته فکر میکنم ارتباط اصلی سینما با معماری، طراحی صحنه نیست، بیشتر فضاسازی، طراحی دکوپاژ و حل میزانسنهاست. یک اتفاق مهم سریال «۸۷ متر» که این روزها مشغول بازی در ان هستم، اولین حضور تلویزیونی من است.
تنها دلیل من برای حضور در این سریال، کار با آقای کیانوش عیاری است. به فرض محال اگر این سریال هیچ وقت هم از تلویزیون پخش نشود، من بردم را در همکاری با ایشان کردهام. به نظر من، خود همین همکاری یک اتفاق مهم است.
آزاد به قید شرط قصه ای تلخ را روایت میکند که نظیر ان در همه ی ی جوامع ازجمله ایران کم نیست افرادی که به دلیل حضور در زندان، برچسبی همیشگی را با خود حمل میکنند و جامعه راحت ان ها را نمیپذیرد. همسر و فرزندان چنین افرادی هم به تبع آنها، زیر تیغ این نگاه مردم قرار میگیرند.
برای بازی در نقش دختر یک زندانی آزاد شده تحقیق و پژوهش هم کردید یا با افراد واقعی و ما به ازای نقش خود گفتگو داشتید؟
خود فیلمنامه در این زمینه برای من کافی بود و همه ی ی ان چیزی که درباره نقش میخواستم در اختیار من قرار میداد، ضمن این که زمان پیش تولید ما خیلی کوتاه بود و من فرصت چندانی برای تحقیق و جستوجو درباره این موضوع را نداشتم.
اما واقعا کم نیستند بچههایی که پدر یا مادرشان برای مدتی طولانی در کنارشان نیستند؛ حالا یا زندان یا جاهای دیگر. اطلاع از زندگی و دیدن آدمهایی که این وضعیت را تجربه کردهاند، در ذهنم مانده بود و موقع بازی در این فیلم از ان ها استفاده کردم.
با توجه به همین کارنامه اندک به نظر می رسد بیشتر علاقه مند حضور در فیلم های متفاوت و هنری هستید تا سینمای تجاری و بدنه. درست است؟
دقیقا همینطور است، چون مردم و حتی اهالی سینما عموما کارهایی که ما بازی میکنیم را می بینند، نه ان فیلمهایی که ان ها را رد میکنیم. اغلب نمی دانند چه کارهایی پیشنهاد شد و ما آن ها را بازی نکردیم.
اگر من یک سال حضور کمرنگی داشته باشم، مردم فکر میکنند حتما نقش به من پیشنهاد نمیشود و فید شدهام. منظورم فقط خودم نیست و این گمانهزنی درباره همه ی ی بازیگران وجود دارد.
در صورتی که ما بازیگران داریم انتخاب میکنیم و حاضر نیستیم بخاطر این که صرفا حضور داشته باشیم، سر هر کاری برویم. شاید مسیر یک بازیگری این باشد که در فیلمهای تجاری بازی کند، اما اولویت من این است که فیلمهایی کار کنم که برای سینما مفید باشد.
نمیخواهم بگویم فیلمهایی که در تاریخ سینمای کشور جمهوری اسلامی ایران ثبت و ماندگار شود، اما دست کم سطح و کیفیت درستی داشته باشد.
اگر میخواستید به مسیر دیگری در بازیگری بروید احتمالا پرکارتر بودید.
بله، اگر میخواستم به مسیر دیگری بروم، خیلی پرکارتر بودم و شاید بیشتر هم دیده میشدم. من حتی قبل از فیلم پنج ستاره و سال 1391 پیشنهاد سریال داشتم، اما بازی در آن را قبول نکردم. به هرحال همه ی ی چیز در بازیگری من چیده شده است و مسیر مشخصی دارد و خیلی اتفاق فالشی نمیافتد
بازی در فیلم «اگزما» ساخته مهران مهدویان که اخیرا در گروه هنر و تجربه اکران شد هم طبق همین نگاه و در راستای این مسیر اتفاق افتاد؟
بله، بازی در این فیلم را هم با این دید انتخاب کردم که از فیلمنامه خوب و کار اول یک کارگردان حمایت کنم.
باتوجه به همین گزیده کاری، از وضعیت و جایگاه فعلی تان در سینما رضایت دارید یا منتظر اتفاقات بهتری هستید؟
نمی گویم تا اینجا همه ی ی چیز خیلی عالی بوده، اما طوری هم نبوده که ناراضی باشم. ضمن این که اتفاقات بهتر در سینما بستگی به شانس هم دارد.
در آخر نیز مروری داریم بر صفحه اینستاگرامی خانم دیبا زاهدی و از فعالیت های مجازی او و پست هایی که به اشتراک میگذارد با خبر می شویم. هم چنان با مجله پارس ناز همراه باشید.
دیبا زاهدی درباره این عکس نوشته: ممنون از همه ی ی دوستاني كه به يادم بودن
دیبا زاهدی درباره این عکس نوشته: آدم ها جدا از عطری که، به خودشون می زنن عطر دیگه ای هم دارن که تاثیر گذارتره عطر نگاهشون، عطرحرفاشون، عطری که فقط و فقط مختصّ شخصیت اون هاست و در هیچ مغازه ی عطر فروشی پیدا نمیشه…
دیبا زاهدی درباره این عکس نوشته: اينكه من تو ٤-٥ سالگي فيلم شمارو تو سينما ديدم و همین حالا تو فيلم تون بازي مي كنم خيلي حس عجيبيه … اين فيلمم تموم شد، مثل يه چشم به هم زدن گذشت مثل ٥ سالگيم تا الان كه انقدر سريع گذشت كه گاهي يادم ميره گذشته.
دیبا زاهدی درباره این عکس نوشته: و ما همچنان در انتظاريم در انتظار ناجياني كه نخواهند امد و چشمانمان ساليان دراز است كه به در خشک شده است ..
دیبا زاهدی درباره این عکس نوشته: عرض كنم كه من همين امروز در جريان كاربرد هشتگ قرار گرفتم… اقاي بابك اردلان صدا بردار نازنين مون بنده رو ازين جهل بيرون اوردن.
دیبا زاهدی درباره این عکس نوشته: بعضي وقت ها فقط معجزه است كه ميتونه همه ی ی چيو درست كنه… يه چيزي مثل چوب فرشته سيندرلا…