سیاوش قمیشی نخستین هنرمند ایرانی است که توانسته برای یک موزیک، هر چهار بخش اصلی ان یعنی ترانه،موزیک،تنظیم و خوانندگی را خود به تنهایی انجام دهد !
منم و شاخه غمی که تو دلم جوونه کرده
من و یادِ خوبیِ تو که دلو دیوونه کرده
من و رنگِ مخمل شب، من و برقِ صد ستاره
که تو عمقِ تیرگی ها باز تو رو یادم میاره
نباشی تو خاطر من مثلِ اینکه زندگی نیست
مثلِ اینکه رنگِ دریا آبیِ همیشگی نیست
یادِ من اگر چه نیستی، تو رو با خودم می دونم
چشم به راهِ مهربونیت تا تهِ دنیا می مونم
روی شیشه مینویسم دیگه به امیدِ دیدار
موندنی ترین مسافر تا ابد خداحافظ
سیاوش قمیشی از آن آدم های معروفی است که دشمن ندارد! البته شاید شهرام شب پره از او بد بگوید اما جدا مگر میشود موزیک های این خواننده کهنه کار را گوش داد و عاشق شان نشد؟
او در حقیقت آهنگساز، شاعر، تنظیم کننده و خواننده ای ست که در میان عموم به عنوان خواننده و برای خواص به عنوان آهنگساز و خواننده، اعتباری ویژه و متفاوت دارد. نخستین وجه و شاید مهمترین وجه تفاوت آثار سیاوش قمیشی در ملودی هایش نهفته است.
سیاوش قمیشی متولد 21 خرداد ماه ؛ سال 1324 در دزفول خوزستان، آهنگساز و خواننده سرشناس ایرانی مقیم لس آنجلس است.سیاوش قمیشی تاکنون 18 آلبوم موسیقی و 15 تک موزیک منتشر کردهاست.
سیاوش قمیشی نخستین هنرمند ایرانی است که توانسته است هر چهار رکن ترانه، موزیک، تنظیم و خوانندگی یک موزیک را خود به تنهایی انجام بدهد. او به عنوان پایه گذار سبک موسیقی ترنس در ایران شناخته میشود. تنها فرزند او علیرضا قمیشی خواننده مقیم ایران هست.
سیاوش قمیشی کوچکترین فرزند خانواده خویش است و دو برادر به نامهای سیروس و سیامک و یک خواهر به نام سیمین دارد. سیاوش قمیشی در سن 9 ماهگی به همراه خانواده از دزفول به تهران مهاجرت کرد. سیاوش شش سال داشت که یکی از برادرانش آکاردئون میآموخت و مادرش پیانو را زیر نظر یک معلم روس به نام الگا میآموخت. او از شنیدن صدای نواختن آنها لذت بسیاری میبرد.
وی در حالیکه کودک بود و پایش به پدالهای پیانو نمیرسید به پشت ساز مادرش «پیانو» مینشست و با پدالهای ان بازی میکرد. به گزارش تالاب همین بازیها به همراه صداهائی که از این ساز خارج می شد به او احساس خوبی میداد و رفته رفته سیاوش قمیشی به موسیقی علاقهای ویژه پیدا کرد.
عکس سیاوش قمیشی
سیاوش قمیشی 12سال داشت که هر روز از مسیر مدرسه تا خانه از جلوی یک مغازه کفش فروشی رد میشد که در ویترینش یک گیتار برای تزئین دکور آویزان کرده بود. ان گیتار توجه سیاوش را به خود تا جایی جلب کرد که یک روز او با پدرش راجع به خرید ان گیتار صحبت کرد اما پدر با این موضوع مخالفت کرد. چندی بعد به مناسبت روز تولد سیاوش، پدر از سر تصمیم خود بازگشت و همان گیتار را برای سیاوش خرید.
سیاوش قمیشی و عارف
سیاوش قمیشی مدتی با همان گیتار ناکوک به صورت غیر حرفهای مینواخت تا اینکه روزی در یک کاباره که ویگن میخواند شرکت کرد.به گزارش تالاب زمانی که ویگن آنتراکتی در میان اجرای خود داده بود، سیاوش قمیشی فرصت را غنیمت شمرد و نزد او رفت و نحوه کوک گیتار را از او پرسید. ویگن او را به پشت صحنه برد و کوک گیتار را بهاو یاد داد. بعد از آن روز سیاوش قمیشی مدتها موزیکهای ویگن را گوش میکرد، میخواند و مینواخت.
سیاوش قمیشی و شادمهر عقیلی
سیاوش قمیشی 13ساله بود که خوانندهای به نام ضیا به او پیشنهاد داد تا به عنوان نوازنده گیتار با او که او هم گیتار میزد، همکاری کند. این بار هم پدر با سیاوش مخالفت کرد.
بعدها سیاوش از ضیا شعری گرفت و آهنگی را به صورت زمزمه روی ان گذاشت و ضیا هم از آن استقبال کرد. سپس ضیا ان را در رادیو اجرا کرد و موزیک معروف شد؛ بنابراین سیاوش نخستین موزیک خود را با نام ای قایقران برای ضیاء خواننده معروف ان سال ها ساخت.
نگاهی می کنی ما رو
مگه عاشق ندیدی تو؟!
یا شاید دیدی و
رسواترین عاشق ندیدی تو!
یا ما مجنونیم و
خونه خرابی عالمی داره
یا عشقت مونده و
دست از سرِ ما بر نمیداره
خداییش فرقی هم انگار نداره
یا اگه داره
دلِ رسوای ما بند کرده و
بازم گرفتاره!
الهی دل خوشی باشه پناهت
گُلای رازقی تن پوشِ راهت
الهی خوش خبر باشه قناری
بخونه تا خروس خون چشم به راهت
صفای دیدنت ای قصه ی نور
منو با خود ببر تا آخرِ دور
گُلای پیرهنت یاس و اقاقی
بمونم منتظر تا قصه باقی…
در تابستان سال 1338 شمسی برادر بزرگ تر سیاوش قمیشی که از لندن به تهران آمده بود، هنگام بازگشت، سیاوش را نیز با خود به لندن برد. سیاوش که 14 ساله بود به لندن نزد خواهر و برادرش رفت و در آنجا تحصیل کرد. سیاوش قمیشی سرانجام موفق به اخذ مدرک کارشناسی ارشد موسیقی در رشته آهنگسازی از دانشگاه Royal Society of Arts واقع در شهر لندن شد.
« ای قایقران » نخستین موزیک ساخته شده توسط سیاوش قمیشی است
سیاوش قمیشی در 25سالگی درسال 1349 به ایران بازگشت. در ایران، او به عنوان آهنگساز برای رادیو کار کرد و همچون سالهای گذشته اقامتش در لندن، در گروههای مختلفی از جمله The Rebels و Black cats فعالیت کرد. سیاوش قمیشی سرانجام درسال ۱۳۵۷ و پس از انقلاب به همراه بسیاری از هنرمندان ایران را ترک کرد.
او ابتدا به انگلستان رفت و بعد از چند ماه، درسال ۱۹۷۹ به شهر لس آنجلس کشور کشور آمریکا رفت و تاکنون در این شهر اقامت دارد.
وجه تمایز آثار سیاوش قمیشی
اگر 4 رکن اساسی موزیک «Melody»؛ شعر، «Lyric» تنظیم «Compose» و صدای خواننده«Vocal» را در ساخت و اجرای یک ترانه به عنوان وجوه اصلی ترانه در نظر بگیریم، سیاوش قمیشی تنها هنرمندی ست که هر4 وجه ترانه اش با دیگر فعالان موسیقی پاپ«Popular» ایران متفاوت است. نخستین وجه و شاید مهمترین وجه تفاوت آثار سیاوش قمیشی در ملودی هایش نهفته است.
ملودی هایی بسیار متاثر از موسیقی کلاسیک «اصیل» ایران و در عین حال مبتنی بر آکوردهای غیر معمول و کاملا غیر ایرانی که ترکیبی عجیب و درخشان را از موسیقی ایرانی وغربی در قالب ترانه های پاپ «Popular» به وجود آورده است و همچون مهری برجسته، برداشت ناب سیاوش قمیشی را از هنر ایرانی با اشرافی جامع بر انواع موسیقی غیرایرانی به نمایش میگذارد.
عکس سیاوش قمیشی
در بیشتر آهنگهای ساخته سیاوش قمیشی رگه هایی روشن و قوی ازموسیقی ایرانی را می توان یافت که اگر چه روایت جز به جز موسیقی ردیفی ایران نیستند اما به خوبی حس ایرانی بودن را حتی در ذهن شنوندۀ غیر حرفه ای متبادر می کنند واین هنر سیاوش قمیشی است که با گریز آگاهانه از تکرار سنتی و نخ نما, ملودی های ظریف ایرانی راهمچون تارهای طلا بر پیکرۀ ترانه اش می بافد.
همیشه آخرِ قصه یکی راهی شده رفته
یکی مبهوتِ و یادِ روزای رفته می افته
نه اون که میره می خواد و نه اینکه مونده می خنده
شاید اینجوری قسمت بود، چی میشه بی تو آینده؟!
چی میشه بی تو روزایی که هر لحظه ش یه دنیا بود؟!
نمیشه بی تو خندید و نمیشه فکرِ فردا بود
تمومِ لحظه هام آهِ خیالِ با تو بودن شد
چه روزایی که پژمرد و چه رویایی که پرپر شد
یه عمرِ با خودم تنهام، ولی سخت میشه عادت کرد
نمیشه رفته باشی تو، نمیشه اینو باور کرد
خیابونای تاریک و یه از خود بی خودِ شبگرد
یه مشت رویای توخالی، همه دلتنگتن برگرد
چی میشه بی تو روزایی که هر لحظه ش یه دنیا بود؟!
نمیشه بی تو خندید و نمیشه فکرِ فردا بود
تمومِ لحظه هام آهِ خیالِ با تو بودن شد
چه روزایی که پژمرد و چه رویایی که پرپر شد
با کمی دقت در آلبوم های سیاوش قمیشی می توان بسیاری از برداشت های آزاد وی را از موسیقی کلاسیک ایران به وضوح مشاهده کرد. در واقع سیاوش قمیشی و هم نسلان موفقش آموزش موسیقی را از کودکی به طور خودآگاه یا ناخودآگاه با موسیقی ناب ایرانی شروع کردند.
شنیدن روزمرۀ اجراهای بسیار موثق و اصیل از بزرگان موسیقی ایران درسالهای 1320 و 1330 از رادیو تهران تجربه ای تکرار نشدنی برای هم نسلان سیاوش قمیشی به عنوان کودکان ان روزگار و بزرگان آینده موسیقی نوین ایران بود که به مرور پس از آشنایی با حوزه های دیگر، موسیقی عملی را از طریق مراجع و منابع کاملأ جدا آموزش دیده و تجربه میکردند.
مهمترین ویژگی ترانه های سیاوش قمیشی، سادگی و روانی کلام آنهاست
سیاوش قمیشی خود سال های 1970 را در انگلستان «مهد موسیقی راک» گذرانده و آموزش موسیقی دیده است.سایت تالاب موسیقی گروههای بزرگ غربی و شرایط زمانی مکانی فعالیت آنها را از نزدیک درک و لمس کرده وآثارشان را عملا مشق و اجرا نموده است. این آمیختگی عملی سیاوش قمیشی باموسیقی روز دنیا در کنار ذهنیت و ناخودآگاه انباشته از ملودی های موسیقی ایران، زمانی که منشا خلق هنری قرار گرفتند ترکیبی نو و بدیع از ملودی و هارمونی را پدیدآوردند.
از این روست که موسیقی سیاوش قمیشی را یکی ازبهترین نمونه های هنر هم نسلانش می دانیم. او بابرداشت ویژه اش از انواع موسیقی وبا توجه کامل به موزیک روز دنیا به ویژه در حیطۀ پروگرسیو تنظیم, صداسازی و میکسبه مرز نوآوری و خلاقیتی کامل رسیده و در بیان خود قوام ودوام یافته است.
همکاری باتنظیم کنندگانی آگاه و خوش ذوق «که بعضا با وجودی که ایرانی نیستند، توانسته اند باموسیقی ایرانی ارتباط برقرار کنند» و نکته سنجی شخص سیاوش قمیشی در استفادۀ آگاهانه و هوشمند از صداسازی های الکترونیک و ساوند افکت های عجیب و بجا در تنظیم قطعاتش، به موسیقی سیاوش تنوعی خاص و رنگارنگی منحصر به فردی بخشیده است که موزیکالیتۀ ترانه های او را به گونه ای بهتر و جذاب تر نمایان میکند.
سیاوش قمیشی و همسرش
از لحاظ شعری, ترانه هایی که سیاوش قمیشی برای کار انتخاب می کند چند ویژگی اساسی دارند که مهمترین ان ها سادگی و روانی کلام و دوری از پیچیدگی های معما گونۀ شعری است. سیاوش قمیشی از دیرباز علاقه ای به استفاده از کلام روشنفکر مابانه و غیر مردمی نداشته است و با انتخابی آگاه، به دام ابتذال ناشی از ساده پسندی و بی هویتی هم نیفتاده است.
فضای ترانه های سیاوش قمیشی فضایی روشن و امید بخش است، به دور از سایه های خاکستری و سیاه رایج در ترانۀ نوین ایران. اعتراض موجود در ترانه های انتخابی سیاوش قمیشی هم نوع با موسیقی ای, اعتراضی سیاه و خمود نیست و از تلخی و شیرینی توأم برخوردار است.
جالب اینکه متقابلا در کارنامه ی هنری سیاوش به هیچ رو با ترانه های بی معنی و سبک سرانه هم مواجه نمیشویم. شادترین ترانه های سیاوش قمیشی, نه درکلام و نه در موسیقی به مرز انحطاط و ابتذال نزدیک نمی شوند وشعر وموسیقی ترانه های شاد او هم ا ز حدود تشخص, حجب و آبرومندی ماخوذ به حیا بیرون نمیروند.
موسیقی و صدای سیاوش قمیشی همچون زندگی اش ساده، روان و بی پیرایه است.
مضامین ترانه های سیاوش قمیشی عموما مضامین و موضوعات عاطفی در حوزه زندگی فردی و اجتماعی اند و « عشق, زندگی و حرکت » در این میان نقش محوری و کلیدی دارند و داستان هر ترانه هم غالبا با پایانی روشن و امید بخش همراه است. سیاوش قمیشی در شناخت و کشف ملودی پنهان در شعر استعدادی خداداد دارد و با قوۀ درک ریتم بسیارخوب، ضرب موزیک مناسب شعر و ملودی را برای کارش مییابد.
سیاوش قمیشی در اجرای ترانه هایش صاحب سبکی مشخص است. آشنایی عمیق با ملودی و تنظیم ترانه ای که موزیک ان را بر مبنای توان حنجره و نقاط ضعف و قوت صدای خود ساخته و ویژی های خاص صدایش اعم از تونالیته و موزیکالیته یصدا, نتیجه ی خوانندگی اش را بسیار درخشان و پر ثمر کرده است. صدای زخمی و خش دار سیاوش قمیشی , آمیخته با تحریرها و غلت ظریف آواز ایرانی جملات آهنگین را با صمیمیت و احساسی ژرف و بی غش میخواند.
گویی شعر و موزیک تنیده بر هم, از جان خواننده بر می آیند و بردل شنونده می نشینند. به جرات می توان گفت هیچ آهنگسازی در موسیقی ترانه ی نوین ایران، در طی سی سال گذشته همانند سیاوش قمیشی حرکتی رو به جلو و کمال طلب با حفظ وافزایش روز افزون تعداد مخاطبان نداشته است.
ترانه های سیاوش قمیشی «ترانه به معنای جمع موزیک و شعر و صدا» مخاطب عام دارد و این عمومیت به ویژه در میان جوانان دیده میشود. شاید سیاوش قمیشی، تنها آهنگساز خواننده ای ست که هر چه بیشتر کار میکند مخاطبان و علاقمندان جوان تری پیدا می کند و به زبان موسیقی به جوانان, زندگی, عشق ونشاط میبخشد، همچون دوستی همسن در خلوتشان میخواند و مانند پدری مهربان سنگ صبور درد های جوانی شان میشود.
همه ی ی ما نسل بعد از انقلاب در داخل و خارج کشور با صدای سیاوش قمیشی زندگی کرده ایم، عاشق شده ایم، گریسته ایم، خندیده ایم و نفس کشیده ایم. با او بوده ایم و او با ما بوده است.
موسیقی و صدای سیاوش قمیشی همچون زندگی اش ساده، روان و بی پیرایه است و به سادگی در ضمیر پاک جوانان می نشیند و شاید از این روست که جوانان بسیار دوستش می دارند چرا که جوانی مظهر سادگی و یکرنگی ست.