بهترین فیلم های ترسناک ایرانی تا سال 1398 را در این جا بشما معرفی خواهیم نمود ؛ فیلم های ترسناک و ترسناک ایرانی را در این 4 دهه در این پست بررسی خواهیم کرد. در آخر بعلت این که چرا فیلم های ایرانی ترسناک نیست خواهیم پرداخت.
فیلم سینمایی «آل» به کارگردانی بهرام بهرامیان تولید سال 88 است.این فیلم با بازی مصطفی زمانی، آنا نعمتی، همایون ارشادی، هنگامه حمیدزاده، کیتوش آرزویان، سونیا کاتوزیان، لیزا عزیزیان و نارینه خاچاطوریان ؛ روایت مهندسی جوان است كه به دستور مدیر شرکتی که در ان کار میکند باید به ماموریتی در ارمنستان برود.
زن مهندس باردار است.انها با هم راهی این سفر میشوند ودر ارمنستان اتفاقهای عجیب و غریبی برایشان میافتد که همه ی ي زندگیشان را تحتتاثیر قرار میدهد.
شاید بتوان «آل» را نیز یك نمونه بومی شده از ژانر وحشت به شمار آورد كه در پیچ و خم كشور ارمنستان تا حدودی سعی برای رسیدن به وادی وحشت داشته است.
بی شك چیزی كه تماشاگران این فیلم از زمان تماشای ان در سینما بخاطر دارند این است كه وقتی چراغ های سینما خاموش می شد و تاریكی همه ی ي جا را فرا میگرفت، نوشته ای بر روی پرده نمایان می شد:«براساس یك پرونده واقعی» و پس از خوانده شدن بریده جراید توسط راوی،با فراگرفتن خون روی پرده سینما، عنوان فیلم ظاهر میشد.
كمی انطرفتر در فیلم قرار است قتلی روی دهد،صدای جیغ های شخصیت مورد نظر به گوش میرسد اما به طرز بسیار فكر شده ای،مخاطب صحنه قتل دخترك را نمی بیند.یعنی درست سر بزنگاه كشته شدن،مكری دوربینش را برمی گرداند و صدای موسیقی شنیده میشود.این صحنه شاید بسیار رعب انگیزتراز نشان دادن هزاران صحنه قتل آمیخته با خون و فریاد باشد.
فیلم سینمایی «زار» به کارگردانی نیما فراهی و محصول سال 95 است.این فیلم با بازی محمدرضا غفاری، حدیث میرامینی، سانازصفایی، میثاق زارع، سیناسهیلی، سمانه کاوندی و آناهیتا همتی بر اساس یک تجربه واقعی ساخته شده و داستان زوج جوانی است که در دوران ماه عسل میزبان دوستانشان در شمال کشور میشوند، ویلای محل سکونتشان گذشته خوفناکی دارد و انها ناخودآگاه درگیر ماجراهای هولناکی میشوند.
از دیگر فیلمهای ساخته شده طی این سال ها كه البته نمیتوان انها را در ژانر وحشت گنجاند اما با ایجاد تعلیق و فضای رعب آور تا حد بسیار كمی به این ژانر نزدیك شدند، میتوان به فیلم سینمایی «زنگها» به كارگردانی محمدرضا هنرمند محصول سال 64؛ فیلم سینمایی «ساحره» به كارگردانی داوود میرباقری و محصول سال 76؛ فیلم سینمایی «رز زرد» به كارگردانی علی خودسیانی و محصول سال 81 میباشد.
در ماه اخیر نیز سریال جدیدی در ژانر وحشت ودر شبكه نمایش خانگی توزیع شده است.«احضار» به تهیه كنندگی و كارگردانی رامین عباسی زاده، در حالی در شبكه نمایش خانگی پخش شد كه به واسطه جای خالی ژانر وحشت در ان؛ به نقل از فروشندگان محصولات هنری ان چنان كه انتظار میرفت با اقبال مواجه نشد.
این سریال روایت اجنه،ارواح و روابط بین این موجودات است ورامین عباسی زاده که تجربه تهیه کنندگی آثاری چون «او یک فرشته بود»؛«سقوط یک فرشته»؛«کت جادویی»؛ «پلیس جوان» و«پریدخت» را در کارنامه هنری اش دارد به واسطه تجربه های تقریبا موفق در این وادی كه در تلویزیون داشت سراغ این سوژه رفته است.
اما یکی از جذابترین اخبار سینمای کشور جمهوری اسلامی ایران در چند هفته اخیر، خبر تولید فیلم جدید حمید نعمتا… است. فیلمسازی که در تمام دوران کارنامه خود نشان داده که عاشق قدمزدن در مسیرهای تازه است و اینبار هم قرار است در ژانر وحشت طبعآزمایی کند، با «قاتلوحشی» که ششمین تجربه او در سینماست. فیلمی كه در مرحله بازنویسی فیلمنامه است و اوایل پاییز سال 98 كلید خواهد خورد.
در سینمای سال های ابتدایی بعد از انقلاب، همان روزگاری كه فیلم ها با اهداف و مواضع خاص ساخته میشدند و همان سال هایی كه هنوز تكلیف چگونه بودن و حتی بودن سینما روشن نبود.«طلسم» داریوش فرهنگ در سال 65 شكل گرفت.
فیلمی كه داستانش هیچ جهت گیری اجتماعی و حتی سیاسی مشخصی نسبت به جریانهای جاری در سینمای کشور جمهوری اسلامی ایرانِ ان سال ها را نداشت، بلكه تنها روایتی بود كه میخواست خیال را با ترس و تعلیق درآمیزد.«طلسم» داستانی در انسوی ناكجاآباد را روایت می كند كه قرائن تنها حكایت از این دارد كه لوكیشن خیالی قصه،خطه شمال است.
عروس جوان «سوگند رحمانی» به بهای خونی ریختهشده به عقد مردی جوان «آتیلا پسیانی» از خانواده مقتول درمیآید.در راه بازگشت به خانه، عروس و شوهرش و خانواده داماد دچار توفان و حمله گرگ ها میشوند و در این میان مرد و عروسش از دیگران جدا میشوند و مسیرشان به قصری میافتد که اهالی انجا را شوم میدانند. در این خانه یک شازده بریده از دنیا به همراه پیشکارش زندگی میکند.
همسر شازده پنج سال پیش گمشده است. سرانجام مشخص میشود که این گم شدن توطئه پیشکارش است که در ایام جوانی پدر شازده او را مقطوعالنسل کرده است و او نیز که پسر معمارباشی سازنده خانه است، دست به تلافی زده و عروس شازده را در گوشهای از این خانه پنهان کرده است.این فیلم طی سال های 65 تا 68 نامزد دریافت چهار سیمرغ از چهار دوره از جشنواره فیلم فجر شد.
فیلم «شب بیست و نهم» ساخته حمید رخشانی در سال 68؛ بی شك مهمترین اثر سینمای وحشت ایران است. والدین كاراكتر «محترم» هنگام به دنیا آمدن و خاک کردن جفت او، با دیدن شبحی نگران آینده هستند.در تابستان ۴۲؛ شایعهای درباره زلزله تهران سر زبان ها میافتد و شهر تخلیه میشود. محترم در راه بازگشت به خانه، میان خیال و واقعیت شبحی را بر بام خانهشان میبیند.
دقایقی بعد در چند متری خود در آشپزخانه با شبح روبهرو میشود و قصه با دلهره های بیشتر ادامه پیدا میکند. در این فیلم، قواعد و مباحث ریشه ای ژانر، به خوبی بومی شده اند و فیلمساز توانسته تصویر تاثیرگذاری از رفتارهای غیراخلاقی كه ترس می آفریند را بازسازی كند.«شببیست و نهم» مانند بسیاری از فیلم های آمریكایی دهه 1970 و متعلق به ژانر وحشت، این قابلیت را دارد كه بازسازی شود.
محمد علی سجادی، فیلمسازی در حوزه اجتماعی است که گرایش به سینمای واقع گرایانه شاید اصلی ترین عنصر فیلم هایش باشد. او قبلا نیز از این قبیل داستانها با ژانرهای جنایی در کارنامه هنری خود داشته است با این تفاوت که پرداخت سجادی به این داستانهای رازآلود، همواره دارای شکل دقیق و حساب شدهای بوده است.
در ابتدای فیلم «اثیری» اما فیلمساز با نشان دادن حالت خلسهای از خورشید «هانیه توسلی» و ارتباط او با یک روح سرگردان، پرده از راز یک جنایت مخوف برمیدارد. اثیری با حرکت در روندی آرام تا انتها ؛ تماشاگر را به شکلی عمیق و درونی با فضای قصه و شرایط روحی شخصیتهای فیلم درگیر میکند… این فیلم محصول سال 80 است.
«خوابگاه دختران» ساخته محمدحسین لطیفی و محصول سال 83 است.این فیلم تلاش میکند با طرح موضوعاتی مانند جن و جنزدگی و پررنگ کردن حضور انها در جایجای فیلم موقعیت خود را در سینمای وحشت تثبیت کند.
فیلم لطیفی گرچه تلاشی است برای حضور در ژانر وحشت اما بهرغم تمامی ترفندهای وحشتآورش نسخهای رونویسی شده از فیلمهای موفق و دلهره آور اینگونه سینمایی است.
«خوابگاه دختران» با تکیه بر ترس دختران جوان از ساختمانی متروکه که نزدیک خوابگاه دانشگاه است، صداهای مخوفی از آن به گوش میرسد و روایت های مختلفی در مورد این صداها در میان اهالی محل وجود دارد، پیش میرود و درست جایی که همه ی ي چیز به گونه ای پرداخت شده که حضور جن عینی و واقعی شود، زن سرایدار که به واسطه فیزیک، حرف های مرموز و … نخستین گزینه است به قتل میرسد…
«پارک وی» فیلمی به كارگردانی فریدون جیرانی و محصول سال 85 است. محمدرضا شریفی نیا، بیتا فرهی،آنا نعمتی،نیما شاهرخ شاهی و رعنا آزادی ور از بازیگران اصلی ان هستند.مشكل اصلی «پارك وی» اما شاید این نكته باشد كه آنچه تحت عنوان ژانر وحشت در این فیلم دنبال میشود، گیرایی اجتماعی چندانی ندارد ودر فضاسازی ایرانی و سینمایی امروز ایران، قابل باور نیست.
به عنوان مثال، وقتی قاتل روانی «کوهیار» به مرز جنون میرسد و با تبر به جان پدر رها می افتد فقط سکانس مشابه فیلم «درخشش» بازسازی میشود. این فیلم روایت خشونتی افسارگسیخته است که فقط بر وجوه پررنگ ان تکیه شده نه جایگاه قرار گرفتن در کلیت فیلم و از اینجاست که برخی جزییات موجود در فیلم هم کارکرد خود را از دست داده و بدل به شوخی با فیلم «قصه عشق»؛ «لالایی» و… میشوند.
محمدمهدی عسگرپور در سومین فیلم بلند خود «اقلیما» نسبت به آثار قبلی سراغ قصهای محدودتر رفته و بحرانهای زندگی زوجی معاصر را محور اصلی کار خود قرار داده است.
این فیلم تلاش میکند ترس و وحشت را تا گرهگشایی پایانی فیلم به ماورا و تخیل و توهم نسبت دهد و با این انتظار ایجاد شده در مخاطب، از عوامل عینی و واقعی به عنوان برگ برنده خود برای غافل گیری مخاطب استفاده میکند.
«اقلیما» كه در دوره خود، گام بزرگی در جهت بهبود وضعیت سینمای کشور جمهوری اسلامی ایران محسوب می شد، هم توانست منتقدان را راضی نگه دارد و هم ارتباط خوبی با مخاطب عام برقرار کند و حتی باعث شود که سطح سلیقه عام نیز بالا رود.داستان فیلم «اقلیما» اما تقریبا تکراری است، توطئه برای به جنون رساندن زنی ثروتمند که قبل از این در فیلم «پرده آخر» نیز به شکلی دیگر روایت شده است.
«خواب لیلا» فیلمی به كارگردانی مهرداد میرفلاح است.در این فیلم ردپای بسیاری از فیلم های ترسناك و روانشناختی داخلی و خارجی با سوژه خواهران یا برادران از هم جدا مانده، از جمله فیلم «شاهزاده جزر و مد» از باربارا استرایسند و حتی «شاید وقتی دیگر» ساخته بهرام بیضایی را میتوان دید. «خواب لیلا» قصه دختری 26 ساله است كه در خانه به ارث رسیده از پدر و مادرش به تنهایی زندگی می كند.
او مدتی است كه از طرف دختربچه ای با قدرت بدنی فوق العاده مورد حمله های وحشیانه قرار می گیرد ودر نهایت با كمك یك روانشناس سفر به ناخودآگاه و ریشه یابی این بحران ها در كودكی هایش را آغاز می كند.صدا،صحنه سرد و سكانسهای شوكه كننده از نقاط قوت «خواب لیلا» است كه البته قربانی زمان نامناسب اكران شد و ان چنان كه باید به چشم نیامد.
«حریم» دومین اثر سیدرضا خطیبی در مقام کارگردان بعد از فیلم «در شهر خبری نیست، هست» و محصول سال 87 است.او در این فیلم علاوه برکارگردانی، نوشتن فیلمنامه را نیز به عهده داشته است.
«حریم» در جزییات محتوایی اش ؛ تلاش کرده با استفاده از عناصر بومی همانند جنگلهای شمال و روستاییانی که نمادی از دنیای مردگان هستند، هویتی مستقل از این ژانر را برای خود مهیا كند.
اما در برخی جاها ،باز اسیر همان فیلمهای مطرح سینمای وحشت در چند سال گذشته مثل «کینه» و «حلقه» شده است. درواقع مشكل اصلی «حریم» این است كه فیلمساز، سن و سال و قدمت سینما را در نظر نمیگیرد و بدون توجه به قواعد و اصول، قصد تجربه گرایی دارد. اگر تجربه گرایی در كار است، باز باید در راستای همان انتظارها باشد و این دقیقا همان چیزی است كه سینمای وحشت به دنبال ان است!
حسن فتحی ایده جذاب و بدیعی را در فیلم «پستچی سه بار در نمیزند» محصول سال 87 دستمایه قرار داده و توطئهها و قتلهای درون خاندان قاجار را در بستر ژانر وحشت به تصویركشیده است.این قصه در کلیات، کامل و بکر ؛ در جزییات، متناقض ودر بیان نیز سست و ناگویا عمل میکند که این مسائل شاید برای این فیلم حرفه ای تا حدودی شبیه به خودزنی عمل كرده باشد.
«پستچیسه بار در نمیزند» با بازی محمدرضا فروتن، باران کوثری، امیر جعفری، پانتهآ بهرام، علی نصیریان، رویا تیموریان و لیلا زارع ؛ روایتی موازی و اپیزودیک از زندگی فردی بنام «ابراهیم» در كودكی، میانسالی و پیری است که به ترتیب بر سه دوره تاریخیِ قاجار، پهلوی و معاصر منطبق شده است.
ژانر وحشت در ایران ژانر پرهواداریست و فیلمهای ترسناک همیشه بهخصوص در بازار زیرزمینی دیویدیهای روز جزو پرفروشترینها بودهاند، اما بهرغم وجود اینهمه ی ي طرفدار، تعداد آثار ترسناک سینمای کشور جمهوری اسلامی ایران تاکنون حتی به تعداد انگشتان دو دست هم نمی رسد و جالب این که در میان این تعداد کمشمار یافتن فیلم جذاب حتی دشوارتر هم هست.
از سال ١٣٠٩ که نخستین فیلم ایرانی سینما ساخته شد، به اینسو، شاید بتوان موفقترین فیلم ترسناک سینمای کشور جمهوری اسلامی ایران را شب بیستونهم حمید رخشانی دانست، که با داستانی درباره آل و سایر خرافههای فرهنگ ایرانی توانست مو بر اندام تماشاگرانش سیخ کند، اما حتی این فیلم هم نتوانست غول مدفون فیلم ترسناک را در ایران بیدار کند.
دیگر تجارب این سینما در ژانر وحشت، ازجمله رز زرد، خوابگاه دختران، اثیری، اقلیما، حریم، پستچی سهبار در نمیزند، پارکوی، خواب لیلا، زنگها، کلبه و حتی ماهی و گربه؛ با این که اغلبشان در ظاهر از مایههای سینمای وحشت در روایت داستانشان استفاده کرده بودند، اما هیچکدام درنهایت نه بهعنوان فیلم ترسناک شناخته شدند و نه این که تماشاگران را ترساندند.
نکته مهم این که انگار سینماگران ایرانی از این که فیلمشان ترسناک لقب بگیرد، خجالت می کشند و برای همین هم در جریان روایت به بیراهه می زنند. به این دلیل می بینیم که فیلمهایی با پتانسیل ترسآفرینی پر میشوند از انواع بیانیههای اجتماعی و سیاسی و حتی روانشناسانه؛ مثل اثیری، مثل پارکوی که میتوانست یک اسلشر تکاندهنده باشد.
مثل خوابگاه دختران که سرگردانی کارگردانش بین کمدی و ترس فیلم را به کاریکاتوری تبدیل کرد، مثل ماهی و گربه که ایدههای فرمی کارگردان نفس فیلم را گرفت و مثل تمام فیلمهای ترسناک دیگر این سینما… اما چرا این اتفاق میافتد؟
چرا سینماگران ایرانی چنین کم سراغ فیلمهای ترسناک میروند؟ و چرا در همین معدود تلاشها هم هیچگاه فیلم موفقی حاصل نیامده است؟
رضا درستکار منتقد سینمایی که آثار و مقالات زیادی در این زمینه دارد، اعتقاد دارد که «چون در سینمای ما تحلیل درستی از ژانر وجود ندارد، فیلمسازان ما از ژانر فقط ظاهر را میگیرند و به جهانبینی و مضمون و دیگر متعلقات هر فیلمی بیتوجهی می کنند». به باور درستکار «فیلم ترسناک معنی دارد. وحشت ژانریست که ریشهاش به اکسپرسیونیسم کشور کشور آلمان میرسد و البته مایههای فیلم نوآر را هم دارد.
«همسنگنبودن تخیل و رویا با واقعیت در تماشاگر ایرانی یکی دیگر از دلایل پانگرفتن ژانرهاییست که با خیال و داستان سروکار دارند». به عقیده این منتقد سینمایی گذشته از آثار ابتدایی سامویل خاچیکیان چون دلهره و ضربی و..؛ «شب بیستونهم حمید رخشانی موفقترین فیلم ترسناک سینمای کشور جمهوری اسلامی ایران است که با بهرهگیری از مسأله خرافی آل لحظاتی جذاب خلق کرده»…
علی مصلح حیدرزاده منتقد و مترجم دلیل پانگرفتن فیلم ترسناک را در ایران بیتجربگی میداند: «ما تجربه و سنت ساخت فیلمهای ترسناک را نداریم و به این دلیل صحنههای فیلمهایمان خنثی از آب درمیآیند…» محمود پاکنیت بازیگر قدیمی هم «عدم تطابق فرهنگی مردم ایران با فیلمهای ترسناک» را مشکل اصلی ژانر وحشت در سینمای کشور جمهوری اسلامی ایران میداند: سینمای ما کمترین تطابقی با سینمای وحشت ندارد.
چون زندگی ما براساس احساسات و عواطف است و طبیعی است برایمان دراکولا محلی از اعراب نداشته باشد. بد نیست بحث را از زبان تهیهکنندهای به پایان برسانیم که خود در کارنامهاش فیلمی با مایههای وحشت دارد. جواد نوروزبیگی که پستچی سهبار در نمیزند را تهیه کرده، مشکل ژانر وحشت را نبود فیلمنامه میداند:
«اگر سناریستها بتوانند فیلمنامه جذابی در ژانر وحشت به وجود آورند، مخاطب هم به هرحال جذب خواهد شد». نوروزبیگی البته عقیده دارد که این اتفاق تاکنون رخ نداده و حداقل این که «من تا به امروز ندیدهام.
یعنی بعد از پستچی… هر سناریویی در این ژانر خواندم، خوب نبود.» آیا حمید نعمتالله میتواند فیلمش را در ژانری با اینهمه ی ي مشکل به ساحل آرامش برساند؟ باید منتظر ماند و دید.
امیدواریم بهترین فیلم های ترسناک ایرانی مورد پسند واقع شده باشد ؛ از دیگر مطالب مرتبط با فیلم های ترسناک می توانید در پایین دیدن نمایید.