شعرهای زیبا از پروین اعتصامی شاعر مشهور معاصر

مجموعه : شعر و ترانه
شعرهای زیبا از پروین اعتصامی شاعر مشهور معاصر

شعرهای زیبا از پروین اعتصامی

25 اسفند روز بزرگداشت پروین اعتصامی شاعر بزرگ کشورمان می‌باشد. به مناسبت بزرگداشت این شاعر بزرگ چند شعر زیبا از وی دراین مطلب قرار گرفت.

 

غنچه اي گفت به پژمرده گلی
که ز ایام، دلت زود آزرد
آب، افزون و بزرگست فضا
ز چه رو، کاستی و گشتی خرد
زینهمه سبزه و گل، جز تو کسی
نه فتاد و نه شکست و نه فسرد
گفت، زنگی که در آئینهٔ ماست
نه چنانست که دانند سترد
دی، می هستی ما صافی بود
صاف خوردیم و رسیدیم به درد
خیره نگرفت جهان، رونق من
بگرفتش ز من و بر تو سپرد
تا کند جای برای تو فراخ
باغبان فلکم سخت فشرد
چه توان گفت به یغماگر دهر
چه توان کرد، چو میباید مرد
تو بباغ آمدی و ما رفتیم
آنکه آورد ترا، ما را برد
اندرین دفتر پیروزه، سپهر
انچه را ما نشمردیم، شمرد
غنچه، تا آب و هوا دید شکفت
چه خبر داشت که خواهد پژمرد
ساقی میکدهٔ دهر، قضاست
همه ی کس، باده ازین ساغر خورد

 

شعرهای زیبا از پروین اعتصامی شاعر مشهور معاصر

اشعار پروین اعتصامی

 

 

سپيده‌دم، نسيمي روح پرور
وزيد و کرد گيتي را معنبر

تو پنداري زفروردين و خرداد
به باغ و راغ، بُد پيغام‌آور

به رخسار و به تن، مشاطه کردار
عروسان چمن را بست زيور

گرفت از پاي، بندِ سرو و شمشاد
سترد از چهره، گرد بيد و عرعر

ز گوهر ريزي ابر بهار
بسيط خاک شد پر لؤلؤ تر

مبارکباد گويان، درفکندند
درختان رابه تارک، سبز چادر

نماند اندر چمن يک شاخ کان را
نپوشاندند رنگين حُله در بر

زبس بشکفت گوناگون شکوفه
هوا گرديد مشکين و خوشبو

بسي شد، بر فراز شاخساران
زمرّد، همسر ياقوتِ احمر

به تن پوشيد، گل استبرق سرخ
به بر بنهاد نرگس، افسر زر

بهاري‌لعبتان، آراسته چهر
به کردار پريرويان کشمر

چمن، با سوسن و ريحان منقش
زمين، چون صحف انگليون مصور

در اوج آسمان، خورشيد رخشان
گهي پيدا و ديگر گه مضمّر

فلک، از پست‌راييها مبرا
جهان زآلوده ‌کاريها مطهر

 

شعرهای زیبا از پروین اعتصامی شاعر مشهور معاصر

شعرهای زیبای پروین اعتصامی

 

شرط نیکنامی
نیکنامی نباشد، از ره عجب
خنگ آز و هوس همی راندن
روز دعوی، چو طبل بانگ زدن
وقت کوشش، ز کار واماندن
خستگان را ز طعنه، جان خستن
دل خلق خدای رنجاندن
خود سلیمان شدن به ثروت و جاه
دیگران را ز دیو ترساندن
با درافتادگان، ظلم کردن
سم را جای شهد نوشاندن
اندر امید خوشهٔ هوسی
هر کجا خرمنی است، سوزاندن
گمرهان را رفیق ره بودن
سر ز فرمان عقل پیچاندن
عیب پنهان دیگران گفتن
عیب پیدای خویش پوشاندن
بهر یک مشت آرد، بر سر خلق
آسیا چون زمانه گرداندن
گویمت شرط نیکنامی چیست
زانکه این نکته بایدت خواندن
خاری از پای عاجزی کندن
گردی از دامنی بیفشاندن

 

جدیدترین مطالب سایت