داستان زندگی کردن با معایب دوستان

مجموعه : داستان جالب
داستان زندگی کردن با معایب دوستان

زندگی کردن با معایب دوستان یک داستان آموزنده و جالب می باشد که خیلی ها در زندگی آن را تجربه می کنیم.

 

در عصر یخبندان بسیاری از حیوانات یخ زدند و مردند.

خارپشتها وخامت اوضاع را دریافتند. تصمیم گرفتند دورهم جمع شوند و بدین ترتیب همدیگر را حفظ کنند.‌‌

وقتی نزدیکتر بودند گرمتر می شدند ولی خارهایشان یکدیگر را زخمی می کرد به همین خاطر تصمیم گرفتند ازهم دور شوند ولی از سرما یخ زده می مردند.

ازاین رو مجبور بودند برگزینند یا خارهای دوستان را تحمل کنند، یا نسلشان از روی زمین بر کنده شود.

 

زندگی کردن با معایب دوستان

 

دریافتند که باز گردند و گردهم آیند. آموختند که، با زخم های کوچکی که از همزیستی با کسی بسیار نزدیک بوجود می آید، زندگی کنند چون گرمای وجود دیگری مهمتر است.
و این چنین توانستند زنده بمانند….
بهترین رابطه این نیست که اشخاص بی عیب و نقص را گرد هم می آورد بلکه آن است هر فرد بیاموزد با معایب دیگران کنار آید و محاسن آنان را تحسین نماید.
وقتی تنهاییم دنبال دوست می گردیم ؛ پیدایش که کردیم دنبال عیب هایش می گردیم…
و وقتی که از دستش دادیم در تنهائی دنبال خاطراتش می گردیم.
(ژان پل سارتر)

 

فقط تو را می خواهم و بس (داستان)

داستانی آموزنده از کوروش کبیر

داستان آقاي دکتر و دختر کوچولو

جدیدترین مطالب سایت