حلوافروش و مشتری

حلوافروش و مشتری

مردی، حلوافروش را گفت که کمی حلوایم به نسیه ده.

 

حلوافروش گفت: بچش، حلوای نیکی است.

 

گفت: من به قضای رمضان سال پیش روزه دارم.

 

حلوافروش گفت: پناه به خدا!اگر با چون تو معامله کنم تو قرض خدا را سالی به دیگر سال عقب اندازی با من چه خواهی کرد؟

 

 

تهیه و تنظیم : تفریح و سرگرمی تالاب

 

 

جدیدترین مطالب سایت