الان اکثریت مردم بیشتر در معرض اضافه وزن هستند، ولی ما افرادی که BMIیشان بالای 25 است را به دو گروه تقسیم میکنیم:
یک گروه کسانی که BMIیشان بین 25 تا 9/29 است که دچار اضافه وزن هستند و گروه دیگر دارای نمایه بالای 30 هستند که به این گروه “چاق” میگوییم.
البته چاقها خود به سه گروه تقسیم میشوند؛ کسانی که چاقیشان درجه یک است، یعنی دارای نمایه بین 30 تا 9/34، گروه دوم کسانی که چاقی درجه دو و نمایه بین 35 و 9/39 دارند و سوم افراد دارای چاقی مفرط یعنی کسانی که BMI مساوی 40 یا بالاتردارند.
علاوه بر شاخص توده بدنی، شاخصهای دیگر مثل اندازه دور کمر به دور باسن یا شاخص دور مچ و … چقدر در سنجش چاقی قابل استناد هستند؟
خب، البته علاوه بر BMI که وضعیت چاقی عمومی بدن را مشخص میکند، بعضی از شاخصها را هم داریم که به آنها شاخصهای “چاقی شکمی” گفته میشود، چون چاقی شکمی ارتباط بیشتری را با بیماریهای قلبی عروقی و عوارض چاقی دارد.
یعنی چاقی که به صورت احشایی در داخل شکم وجود دارد، فرد را در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به سکتههای قلبی و مغزی قرار میدهد.
این نوع چاقی را از دو جهت میتوان سنجید:
یکی بهوسیله شاخص اندازهگیری دور کمر که معمولا در مردها از 102 سانتیمتر به بالا و در زنها از 88 به بالا غیر طبیعی محسوب میشود.
روش دوم هم به این صورت است که نسبت دور کمر به دور باسن را اندازه میگیریم.
ولی امروزه برای سهولت کار از همان شاخص دور کمر استفاده میکنیم.
ببینید، اصل برای ما همان شاخص دور کمر و نمایه توده بدنی به عنوان شاخصهای عمومی هستند. شاخص دور مچ یا شاخصهای دیگر هم برای ما خیلی معمول نیست و بیشتر در کودکان از آنها استفاده میشود.
البته باید تأکید کنم که سومین شاخص مهم برای ما شاخص سنجش عوارضی است که چاقی میتواند به همراه داشته باشد.
چون علاوه بر ابتلا به بیماریهای قلبی در افراد دارای چاقی مفرط، باید منتظر بیماریهایی از قبیل پُرفشاری خون، دیابت نوع 2، سکته مغزی، بیماری کیسه صفرا، آرتروز، آپنه خواب، بیماریهای تنفسی، سرطانهای رحم، سینه، پروستات و سرطان روده بزرگ هم باشیم.