یک مرد افغان که در جریان رابطه با زنی ایرانی وی را کشته و دست به سرقت از خانهاش زده است، منکر این جنایت شد.
این مرد افغان دو روز پیش در شعبه دوم دادگاه کیفری پای میز محاکمه ایستاد و منکر ارتکاب جنایت و سرقت شد. این متهم به قضات دادگاه گفت: من نه قتل را قبول دارم ونه سرقت را. این دوستانم بودند که با او رابطه داشتند بعد هم پا به فرار گذاشتهاند و به افغانستان گریختهاند.
این جنایت درسال ۹۴ بدنبال کشف پيکر زن جوانی که کنار خیابان رها شده بود شروع شد. خیلی زود پيکر به دکتری قانونی منتقل شد ودر جریان تحقیق پلیس متوجه شد این زن با مردان زیادی رابطه داشته و از این طریق امرار معاش میکرده است. این زن جوان که زیبا نام داشت از سوی خانوادهاش طرد شده بودو بههمین دلیل اعضای خانواده او چندان در جریان زندگیاش نبودند.
بعد از شناسایی خانواده زیبا و تأیید هویت پيکر، پلیس تحقیقات خودرا آغاز کرد و مشخص شد زیبا دریک خانه به قتل رسیده و سپس جسدش رابه بیرون منتقل کردهاند. چندی بعد مأموران متوجه شدند تلفن همراهی که بهنام زیبا بوده روشن شده و مأموران مردی راکه این تلفن همراه در اختیارش بود بازداشت کردند.
این مرد افغان به نام جمعه در بازجویی ادعا کرد:
تلفن را از شخصی خریده است اما نتوانست ان فرد رابه پلیس معرفی کند. با این حال وقتی مأموران بررسیهایي انجام دادند متوجه شدند این مرد با زیبا چندین بار تلفنی در تماس بوده و حتی با او رابطه داشته است.
جمعه وقتی دید رازش برای مأموران فاش شده است گفت: من مدتها با زیبا آشنایی داشتم و از طریق دوستانم با او رابطه برقرار کرده بودم.
روز حادثه هم با او تماس گرفتم و به دیدنم آمد اما به من گفت که باید پول بیشتری به او بدهم. اما من قبول نکردم و از خانهاش بیرون رفتم. دوستانم وی را کشتهاند. وقتی از متهم خواسته شد که دوستانش را معرفی کند، گفت: آن ها پس از کشتن زیبا ایران را ترک کردهاند و با عجله به افغانستان برگشتهاند.
جمعه به اتهام قتل عمد در شعبه ۲ دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه ایستاد ودر آغاز جلسه اولیای دم خواستار قصاص او شدند.
سپس متهم در جایگاه قرار گرفت و دردفاع از خود گفت:
من در قتل نقشی نداشتم بلکه این دوستان من بودند که زیبا را کشتند و تلفنش رابه من فروختند من اصلاً نمیدانستم که او کشته شده است. در پایان جلسه محاکمه قضات دادگاه وارد شور شدند تا درباره متهم تصمیم بگیرند.
روزنامه ایران
عامل اصلی قتل پرستار خانگی و دختر جوان در شرق تهران انگیزه خود از این جنایت را انتقامگیری عنوان کرد.
پسر 21 ساله و هم دست 16 سالهاش دستبند به دست کنار دیوار ایستادهاند. آن ها 30 مهر پس از به قتل رساندن یک پرستار خانگی و دخترجوانی در طبقه اول بلوک عدد 5 مجتمعی در خیابان نامجو از محل متواری شدند. اجساد دو زن ساعاتی بعد توسط پسر خوانده پرستار خانگی پیدا و بهدنبال کشف اجساد تحقیقات از سوی بازپرس جنایی و تیم تحقیق آغاز شد.
در همان تحقیقات اولیه هویت متهم اصلی پرونده بهدست آمد و مشخصات آن ها به تمامی واحدهای گشت اعلام شد. درحالی که بررسیها برای دستگیری عاملان این جنایت ادامه داشت، تیم تحقیق باخبر شد که دو متهم فراری در یکی از شهرستانهاي آذربایجان غربی به اتهام سرقت از سوی پلیس دستگیر شدند. آن ها پس از انتقال به پایتخت به جنایتهایي که مرتکب شده بودند اعتراف کردند.
گفتوگو با متهم اصلی پرونده
پسر 21 ساله دستبند به دست به زمین چشم دوخته است با بیمیلی به سؤال هایم پاسخ میدهد.
مقتولان را از کجا میشناختی؟
دختر جوان را نمیشناختم، اما زن صاحب خانه را میشناختم. من با او دریک گروه تلگرامی آشنا شدم و بعد از مدتی متوجه شدم که دریک محله زندگی میکنیم.
– مشکلت با او چه بود؟
من دریک اغذیه فروشی کار می کنم چندین بار سفارش غذا داد اما پولش را نمیداد. همین مسأله باعث کینه شد و تصمیم گرفتم از او انتقام بگیرم.
– دوستت چرا با تو همکاری کرد؟
بهروز- متهم 16 ساله- روحش هم از این ماجرا خبر نداشت. من سال گذشته از یکی از شهر های اطراف تهران به پایتخت آمدم. با او هم محلی بودم و چند هفته قبل هم دوستم به تهران آمد ودر مغازه آبمیوه فروشی مشغول بکار شد.
به او گفتم زن ثروتمندی را میشناسم که میشود با سرقت از خانه او پول خوبی بهدست آورد. به او گفتم زن صاحب خانه 50 میلیون تومان پول دارد و با سرقت این پول 25 میلیونش برای تو و 25 میلیون تومانش را هم من برمی دارم. او هم که از همه ی جا بیخبر بود همراه من شد.
– روز حادثه چه اتفاقی افتاد؟
صبح ان روز 30 هزار تومان مواد مخدر Drugs خریده بودم و با مصرف ان حالم بد شده بود. چند شبی هم بود که نخوابیده بودم و اصلاً حال خوبی نداشتم. برای دیدن زن صاحب خانه به سراغش رفتم.
دخترجوانی هم میهمانش بود؛ اول بهعنوان میهمان وارد خانه شدیم و بعد از کمی صحبت شروع به بستن دست و پاهایشان کردیم. اول زن میانسال را خفه کردم و بعد به سراغ دختر جوان رفتم، بعد از ان هم با چاقو به آن ها ضربه زدم. دختر جوان فریاد میزد و از من میخواست که رهایش کنم اما چیزی متوجه نمیشدم و بکار خودم ادامه دادم. فقط تهدیدش میکردم که ساکت شود.
از خانه سرقت هم کردی؟
دو کیف زنانه، سه گوشی تلفن همراه و 500 هزار تومان پول سرقت کردم.
بعد از جنایت چه کردی؟
از خانه خارج شدم و تازه ان زمان بود که متوجه شدم چکار کردهام .به بهروز گفتم اگر با من نیایی تو را هم میکشم و او هم به ناچار همراه من شد. میخواستم از کشور خارج شوم و به ترکیه بروم.
چطور دستگیر شدي؟
در میاندوآب خودروی دربستی گرفتیم. در بین راه هر چه پول داشتیم خرج کرده بودیم. راننده که متوجه شد پولی برای پرداخت نداریم شروع به داد و بیداد کرد. با راننده درگیر شدیم و راننده که متوجه شده بود قصد سرقت از او داریم با پلیس تماس گرفت و دستگیر شدیم. آنجا مشخص شد که پلیس تهران هم در جست و جوی ماست و به اتهام قتل تحت تعقیب هستیم
اخبار حوادث شامل اخبار : تصادفات وحشتناک , قتل و جنایت, آدم ربایی و تجاوز جنسی و غیره میباشد.
در صورت داشتن مشکلات قلبی و یا روحی و روانی به هیچ عنوان این مطالب را دنبال نکنید.