احسان محمدی از سایت عصر ایران در مقاله جالب بـه قطع اینترنت جهانی گلایه کرد. البته که اینترنت جهانی یکی از مسیرهای ارتباط جهانی است که باید با سرعت بالا در دسترس همگان باشد.
بـه گزارش تالاب اینترنت قطع نیست اما قطع اسـت. عملاً دسترسی بـه سایتهاي خارج از ایران محدود شده، حتی گوگل هم باز نمیشود. شبکههاي پیامرسان هم زمستان نیامده بـه خواب زمستانی رفتهاند. این یک تصمیم امنیتی در روزهایی اسـت کـه بیش از صد شهر ایران را رشتهاي از اعتراضات در بر گرفته اسـت.
بعد از انتخابات 88 این اولینبار اسـت کـه چند روز اینترنت نداریم. در ان روزها البته مدتی حتی امکان ارسال پیامک هم مقدور نبود کـه البته همین حالا میسر اسـت. در حال حاضر سایتهاي داخلی در معرض هستند، بانکها و ادارات خدمات ارائه می دهند و اینترنت قطع نیست اما قطع اسـت. ما دریک اینترنت ملی شناوریم. تجربهاي تازه.
برای تعداد زیادی از ما کـه بـه واسطه شبکههاي اجتماعی در جریان اخبار و احوال مردم قرار می گرفتیم، بازخوردها را می دیدیم، سوژه پیدا می کردیم، می نوشتیم، نیش و نوش نصیبمان میشد و … روزهای سهولت نیست. گوشیهاي همراه انگار از رونق افتادهاند. گاه گاهی نگاهی می کنیم بـه پیامکها اما خبری نیست. جز فهرست خریدی یا پیامک خُردی کـه خوبی؟ سلامتی؟ در امنیت و آرامشی؟
این یک تصمیم امنیتی اسـت و امنیت اگرچه راحت از دست میرود اما نمیتوان ان را راحت برگرداند. احساس امنیت از خود امنیت مهمتر اسـت. اینروزها می گویند تعداد معترضان در کل کشور کمتر از صد هزار نفر بودهاند، پس جای نگرانی نیست.
بـه ویژه این کـه تعدادی از انها اوباش هستند و مردم از آن ها کناره می گیرند و ماموران امنیتی هم قاطعانه بـه وظایفشان عمل میکنند و این شهرآشوبیها هم بـه اتمام میرسد. پایان کسانی کـه خیابانها را پر سنگ و دود، تنها را زخمی و دلها را افسرده و عصبانی میخواهند.
در این کـه پس از این پایان، مردمی کـه بـه حق گله دارند و معترض هستند هم متقاعد می شوند اما تردید دارم و امید کـه زمان نشان بدهد اشتباه می کردم. اشتباه می کردم کـه «بهانه» این اعتراضات اگرچه «بنزین» اسـت اما ریشهاش مشکلات انباشته و احساس تبعیض اسـت و البته فقدان نهادهای مدنی و تشکل هایي کـه اگر باشند و اگر بـه رسمیت شناخته شوند پیش تر کاری می کنند تا «کف خیابان» بلاموضوع شود.
وقتی تلگرام را فیلتر کردند گزارشی از تلویزیون منتشر شد کـه کسانی می گفتند خیلی حالشان بهتر اسـت و فرصت کردهاند بـه دید و بازدید بروند و اصلاً پوستشان هم بهتر شده! دراین چند روز من کـه بخش بزرگی از زندگیام وابسته بـه اینترنت بود، با کمک اینترنت کار رسانهاي می کردم، در دانشگاه بدون اینترنت عملاً فلج بودم، روی شبکههاي اجتماعی کار مطالعاتی و پژوهشی می کردم و … حالا فرصت کردهام بیشتر دخترم را ببینم، بـه همسرم در تهیه شور کمک می کنم، کدو پوست کندم و حتی یاد گرفتم چطور میشود فیلهمرغ رابا روغن کمتری پخت و چکار باید کرد کـه ادویه بـه خورد گوشت برود … بهرحال در پس هر مصیبتی، گشایشی هم هست!
سایت تالاب : قطع اینترنت یک تصمیم امنیتی اسـت و فراتر از اراده ما بـه عنوان اهل رسانه. اما در چنین فضایی تلویزیونهاي ماهوارهاي کار خودشان را میکنند، بدون هیچ مسئولیتی گاهی تحلیلهاي فضایی ارائه میدهند و شایعات دهان بـه دهان با اغراق میچرخند و دست ما برای بررسی فضا کوتاه اسـت. برای شناخت اتفاقات پیرامون چارهاي نداریم جز این کـه بـه خیابان برویم اما ریسکاش بالاست. اگر گرفتار شویم، ثابت کردن این کـه روزنامهنگاری در خدمت بیگانگان نبودهایم و هدفمان این نبوده کـه بـه اوباش کمک کنیم سخت اسـت. خیلی سخت.
چارهاي نیست جز این کـه بـه شنیدهها اکتفا کنیم یا لابهلای اخبار منتشر شده از سوی نهادهای رسمی در خبرگزاریهاي رسمی دنبال نشانهاي بگردیم یا گزارشهاي تلویزیون را ببینیم.
کار روزنامهنگار و تحلیلگر تکرار چیزی نیست کـه دیگران میگویند، اینکار روابط عمومیهاست. ما لازم اسـت همه ی ابعاد ماجرا را ببینیم و اینترنت و شبکههاي اجتماعی آینه بازتابدهنده جامعه بودند. تریبون مردم بیرسانه.
در چنین فضایی نمیشود تحلیل نوشت، نمیشود زوایای تازهاي پیدا کرد. مردم گلهمندند و اطلاعات میخواهند، اما چطور؟ از کجا؟ دست ما کوتاه اسـت. ارتباطمان محدود شده و فعلا دل سپردهایم بـه موج. این کـه بـه کدام سو میرویم. ما روی عرشه نیستیم، دورتر را نمی بینیم.
کنار شـما هستیم. همانقدر میبینیم و می دانیم کـه شـما می بینید و می دانید و تنها کاری از دست مان بر می آید این اسـت کـه دعا کنیم خدا این سرزمین را از شر تفرقه، آشوب و برادرکشی در امان بدارد.
دراین فضا البته شنیدن این سخنان از وزیر ارتباطات قابل توجه اسـت: «داخلی شدن اینترنت، صحت ندارد. اینترنت داخلی معنی ندارد. بلکه یک عبارت کاریکاتور شده و بسیار نادرست اسـت. ما موضوعی بـه نام اینترنت ملی نداریم.»
پس، میتوانیم امیدوار باشیم بـه موقت بودن این قطعی. ما محکوم بـه امیدواری هستیم…
منبع: عصرایران ، احسان محمدی