ماجرای قتل اهورا از زبان پدرش !!

مجموعه : اخبار حوادث
ماجرای قتل اهورا از زبان پدرش !!

ماجرای قتل اهورا به روایت پدرش

 

پدر اهورا پسر 2 ساله که در رشت به دست ناپدری پس از تجاوز کشته شد، در واکنش به اظهارات مادر اهورا دست به افشاگری زد.

 

به گزارش تالاب پدر اهورا با بیان این که از همسر سابقش «مادر اهورا» شکایت دارد، گفت: در بیماستان تشخیص دادند که آزار جنسی اتفاقی افتاده و این خانم «مادر اهورا» میگفت چنین چیزی نبوده هست…

 

اهورا کودک سه ساله اي که روز قبل به علت شدت جراحات وارده براثر تجاوز ناپدری اش در بیمارستان رازی رشت جانش خودرا از دست.
اهورا به علت خون ریزی شدید از ناحیه ي دهان، بینی، مقعد و … به بیمارستان‌ رازی برده شد و به علت ناتوانی در برابر آسیب‌هاي جسمی وارده شده جان خودرا ازدست‌داد.
 
در فضای مجازی خبر از عدم شکایت مادر کودک از همسر دومش که قاتل اهوراست پس از احضار به دادگاه پیچیده هست. به علت تغییر موضوع پرونده از کودک‌آزاری به قتل، پرونده برای بررسی بیشتر به شعبه ۱۰۶ جزایی رشت ارجاع شد.
 
مادر اهورا در پاسخ به شایعات در فضای مجازی، دریک گفتگو در رابطه با عدم تمایل اش به شکایت از همسرش واکنش نشان داد و اعلام رضایت از قاتل اهورا را تکذیب کرد.
 
اما پدر اهورا نیز در گفت و گو با یک کانال خبری توضیحات اراده داد: وقتی این خبر رابه من دادند در گیلان نبودم. ساعت پنج و نیم به بیماستان رسیدم و خیلی از کارکنان بیمارستان ناراحت بودند. من وقتی با دکتر متخصص صحبت کردم گفتند که بچه از لحاظ ریوی نابود شده و ضربه مغزی شده و ضریب هوشیاری اش  شش درصد هست.
 
 
دکترهای بیماستان همانجا تشخیص دادند که  آزار جنسی  اتفاقی افتاده و من تعجب میکنم از این خانم که میگفت چنین چیزی نبوده هست. از کلانتری خودشان آمدند و همه ی تایید کردند. دیدنی هست همه ی تایید میکردند ولی این خانم تکذیب میکردند.
 
پدر اهورا در ادامه گفت: قبل از تماس بیمارستان، خود رئیس مجتمع  به من زنگ زد. چون خیلی با همسایه ها  در تماس  خوبی بودیم. من خیلی نمی خواهم باز کنم. ولی کارهایی در ان ساختمان کردند که در شان و شخصیت ساکنان ارجمند مجتمع نبود. ساکنین مجتمع هنوز با من در تماس میباشند و حاضرند شهادت دهند که چه اتفاقاتی افتاده هست.
 
 
رئیس مجتمع یک هفته قبل به سر کار من آمد و به من اعلام کرد که ما صدای زوزه اهورا را شنیدیم. این قضایا قبلا اتفاق افتاده هست و قابل توجیه کردن نیست. این خانم دو ماه بچه رابه من نشان نمی داده به این بهانه که من نفقه نمی دادم.
 
وی ادامه داد: رئیس ساختمان یک هفته قبل حادثه به من گفت آدمهای زیادی به مجتمع می‌آیند و بوی مواد مخدر و تریاک و شیشه در ساختمان میپیچد. من این قضایا رابه پدرو  مادر این خانم گفتم که چنین اتفاقی میوفتد و جلوی اینکار را بگیرید. ولی انها می‌گفتند به ما مرتبط نیست و ما نمی توانیم جلوی ان ها را بگیریم. وی افزود:
 
 
من شکایتنامه خودم را برای عدم صلاحیت  مادر  در اختیار قاضی قرار داده بودم. چون طبق قانون بچه تا هفت سالگی باید در کنار مادرش باشد و سیر اداری این شکایت هم در حال انجام بود.
 
پدر اهورا در ادامه گفت: وقتی همسایه ها وارد اتاق شدند دیدند که در زمین افتاده و خون ریزی شدید دارد و یکی از همسایه ها که اطلاعات دکتری داشت دید که بچه نفس نمیکشد.
 
 
همسایه ها گفتند کل بچه ادرار بوده و با دست جمع شده هست. همسای ها بچه را گرفتند و شستند و به بیمارستان رازی رساندند. ولی  بیمارستان رازی قبول نکرد و به بیمارستان پورسینا فرستادند.
 
 
دیدنی هست این فرد در بیمارستان خودش را جای من جای گذاشته و گفته من پدر بچه هستم و آن طوری‌كه من شنیدم گفته  این بچه در داخل دستشویی یا حمام  افتاده هست. من که از بیمارستان پرسیدم انها نیز این را تایید کردند و خود ماموران بیمارستان هم این چالش را متوجه شدند که چگونه می‌شود بچه کبود باشد.
 
پدر اهورا در ادامه با مقصر دانستن مادر کودک قربانی گفت: من این را فردا اعلام می‌کنم که چرا این خانم پای خودش را از این ماجرا کنار کشیده چون خودش را نمی خواهد همچون شریک جرم معرفی کند.
 
 
من از ایشان شکایت کردم چون خودشان مقصر میباشند که این اتفاق افتاده هست. این چالش را فردا  تاییدش را می‌گیرم که این بچه به خاطر آن چالش در بیمارستان فوت کرده هست.
 
 
وی ادامه داد:  این آقا طبق شنیده ها  هم به خاطر سرد مزاجی از همسرش جدا شده بود ، هرچند خودش به قاضی گفته که همسر سابقش به او محبت نمی کرده هست.
 
 
خلاصه ایشان به گردن نمیگرفت. این آقا در دادگاه گفت که من خودم دختر دو ساله دارم و هرگز چنین کاری را نمیکنم .دیدنی هست تا وقتی که دکتری قانونی اصرار بر آزار جنسی داشت این خانم اصرار می‌کرد که کار این فرد نیست.
 
 
همه ی قاضی و دادگستری می دانستند که در این رابطه صحبت میکردند و به علت عکس هایي که از کل اعضای بدن بچه داشتند ابراز همدردی میکردند.  به هر صورت بعد از چند ساعت این آقا را بردند آگاهی و آن جا اعلام کرد که شیطان گولش زده هست دیگه داشتند توضیح می دادند که خواستم دیگر بیشتر از این توضیح ندهند.
 
 
جدیدترین مطالب سایت