مرگ وحشتناک دختر 18 ساله در تجاوز گروهی | تجاوز تلخ به دختری در پارتی

مجموعه : اخبار حوادث
مرگ وحشتناک دختر 18 ساله در تجاوز گروهی | تجاوز تلخ به دختری در پارتی

مرگ وحشتناک دختر 18 ساله در تجاوز گروهی

دختر زیبا در پاکستان مورد تجاوز گروهی از مردان بی رحم و شیطان صفت قرار گرفت. « این رفتار را نتیجه نداشتن سواد کافی و جهل دانست که باعث ایجاد چنین خشونت هایي میشود»

 

دراین تجاوز گروهی به دختر 18 ساله در جلوی چشم پدرش 4 مرد شیطان صفت حضور داشتند. باوجود التماس پدر و دختر آن ها دست از این حرکت شیطانی خود برنداشته و دست به این عمل ترسناک زدن. به‌دستور دادگاه قبیله‌اي در شهر مروالا در پاکستان یک دختر ۱۸ ساله پاکستانی مورد تجاوز گروهی قرار گرفت.

 

به گزارش تالاب در حالی این جرم اتفاق می‌افتاد که حدود 1000 هزار نفر از مردم شهر ودر مقدمه آنان پدر ان دختر نظاره‌گر این اتفاق بودند.

 

دراین تجاوز گروهی که ۴ مرد به انتخاب دادگاه شرکت کرده بودند ودر حالیکه دختر و پدر با گریه از آنان تقاضای بخشش می کردند با حضور بیش از یک هزار نفر از مردم شهر و جلوی دیدگان پدر به دختر ۱۸ ساله تجاوز شد. “

 

مرگ وحشتناک دختر 18 ساله در تجاوز گروهی | تجاوز تلخ به دختری در پارتی

 

طبق گزارشهای منتشر شده برادر ۱۱ ساله این دختر که نوجوانی از قبیله گوجار می‌باشد با دختری از قبله ماسوتی که از لحاظ اجتماعی بالاتر ازقبیله او بود رابطه برقرار کرده و مردم شهر آنان را در حال قدم زدن در شهر مشاهده کرده بودند.

 

به گزارش تالاب دادگاه قبیله‌اي وابسته به قبیله ماسوتی برای انتقام از اینکار نوجوان طبق قواعد عرفی حاکم در پاکستان دستور داد که باید خواهر ان پسر ۱۱ ساله در بین عموم مردم شهر و حضور پدر ان دختر مورد تجاوز گروهی مردان قبیله قرار گیرد تا به این طریق اعتبار و شرف خودرا در جامعه برگردانند.

 

دراین تجاوز ۴ مرد به انتخاب دادگاه شرکت کرده بودند ودر حالی‌که دختر و پدر با گریه از آنان تقاضای بخشش میکردند با حضور بیش از یک هزار نفر از مردم شهر و جلوی دیدگان پدر به دختر ۱۸ ساله تجاوز شد.

 

گفتنی است که این شیوه طبق عرف برخی قبایل پاکستان، حق عرفی و قانونی افراد برای ستاندن شرف و حیثیت خود در جامعه است. طبق گزارش سازمان حقوق بشر سالیانه ده‌ها جرم اینچنینی در جامعه پاکستان اعمال میشود که دولت و نیروهای امنیتی باوجود اطلاع قبلی در صدد منع اعمال انها نیستند.

 


 

تجاوز وحشتناک به دختری در پارتی توسط پارسا

دختر ساده لوح که به ترغیب دوستانش گوشی هوشمند خرید و عضو شبکه هاي‌ اجتماعی شد تا این‌که در دام پسران شیطان صفت افتاد. در تلگرام به دنبال دختران دانشجو و ساده اي بود که تازه با فضای مجازی آشنا شده بودند.وقتی با خوشحالی گوشی تلفن هوشمند خرید و تلگرام را روی ان نصب کرد، نمی دانست

 

چه سرنوشت شومی برای خود رقم زده است؛ سرنوشتی تلخ که جبرانش خیلی سخت است. ناخواسته و عاشقانه وارد بازی‌اي شد که در ان آبرو و پس‌اندازش را باخت. هنوز باورش نمی شود حرف‌هاي‌ پارسا دروغ بوده و فقط به دنبال فریبش بوده است. چند بار تصمیم گرفت برای رهایی از تهدیدهای پسر شیطان صفت خودکشی کند، اما دوستانش فهمیدند و مانع او شدند.

 

سرانجام تصمیم خودرا گرفت و برای شکایت به پلیس مراجعه کرد. لیلا وقتی مقابل افسر تحقیق نشست در شکایتش گفت:

دانشجو هستم و از یکی از شهرستان‌هاي‌ اطراف به این جا آمده‌ام. در خوابگاه زندگی میکنم و پدرو مادر بیچاره و ساده‌دل من فکر میکنند دخترشان را برای تحصیل فرستادند، ولی خبر ندارند چه گندی زده‌ام و مطمئنم اگر بفهمند سکته خواهند کرد.

 

مرگ وحشتناک دختر 18 ساله در تجاوز گروهی | تجاوز تلخ به دختری در پارتی

عاقبت حضور در پارتی های مختلط شبانه

 

دختر سر به راهی بودم و کاری به کسی نداشتم و سرم توی درس و کتاب بود. چند هم اتاقی هم داشتم که سر و گوششان می‌جنبید. خیلی در گوشم خواندند که چرا تو اینقدر پاستوریزه‌ بوده و عضو هیچ شبکه‌اي نیستی! اوایل زیر بار نرفتم. حتی خواستم اتاقم را عوض کنم ولی چون وسط سال بود هیچکس حاضر نشد جایش رابا من عوض کند.

 

بالاخره این دوستان نااهل پیروز شدند و مرا تسلیم کردند. شاید یکی از دلایلی که زیر بار حرفشان رفتم این بود که دیگر از متلک‌هاي‌ آن ها خسته شده بودم. این بود که یک گوشی هوشمند خریدم. خرید گوشی همانا و شروع بدبختی‌ام همان.

 

بی هدف در اینترنت گشتن

کارم صبح تاشب شده بود وبگردی در سایت‌هاي‌ مختلف تا این‌که در یکی از شبکه‌هاي‌ اجتماعی با پارسا آشنا شدم. او خودش را اهل یکی از استان‌هاي‌ غربی کشور معرفی کرد.لیلا به اینجای داستان زندگی‌اش که رسید، مکث کوتاهی کرد و ادامه داد:

 

بعد از آشنایی کم‌کم صحبت‌هایش رنگ احساسی و عاشقانه بخود گرفت. او ادعا می کرد که نه یک دل، بلکه صد دل عاشقم شده و این احساس دوطرفه بود. تحمل این‌که روزی وی را از دست بدهم نداشتم. یک روز پارسا ازمن خواست بهانه‌اي جور کنم و به دیدنش بروم،

 

من هم بدون اطلاع والدینم به سمت شهر او راه افتادم فقط یکی از دوستانم را در جریان گذاشتم. پارسا در ترمینال منتظرم بود. از دیدنش احساس خوبی داشتم. او از من خواست همراهش به جشن تولد یکی از دوستانش بروم و قول داد که اتفاقی نمی‌افتد.

 

وقتی به آنجا رسیدیم. ان طور که فکر می کردم نبود. عده‌اي دختر و پسر با سرو وضع نامناسب در حال رقص و پایکوبی بودند.پارسا مرا به انها معرفی کرد و گفت برای استراحت به اتاق بروم. او با رویی باز خیلی تحویلم گرفت و شربتی برایم آورد. خوردن شربت همانا و… وقتی به خودم آمدم فهمیدم ساعت‌ها خواب بودم. فکر میکردم ماجرای شربت و بیهوشی فقط برای داستان‌هاست.

 

پارسا فراری شده بود

از پارسا خبری نبود. احساس بدی به من دست داد. هر چه تماس می گرفتم جواب نمی‌داد تا این‌که برایم یک فیلم ارسال کرد و سپس جمله‌اي که وقتی شنیدم دنیا روی سرم خراب شد.ان فرد شیاد و کلاهبردار که خودرا عاشق دلباخته‌ام معرفی کرده بود فقط کلاهبرداری هزار چهره بود. او از صحنه اذيت و اذیتم فیلم گرفته بود.

 

در پیامی که برایم فرستاده بود تأکید کرده بود اگر مبلغ پنج میلیون تومان برایش واریز نکنم ان فیلم را در شبکه‌هاي‌ اجتماعی مختلف منتشر می کند. مثل دیوانه‌ها شده بودم. خودم رابه درو دیوار می‌زدم. نمی دانستم باید چه کنم و چه خاکی بر سرم بریزم. اگر پدر و مادرم موضوع را می‌فهمیدند باید چه میکردم و برای آبروی بر باد رفته چه توجیهی داشتم.

 

هر طور بود مبلغ درخواستی را تهیه کردم ولی کاش به همان یک‌بار ختم می ‌شد. این شیطان دوباره از من اخاذی میکرد و به خرجش هم نمی‌رفت که هیچ پولی در بساط ندارم. چند بار تصمیم گرفتم خودکشی کنم که دوستانم مانعم شدند.پس از شکایت دختر جوان ماموران پلیس وارد عمل شده و رسیدگی به ان را در دستور کار قرار دادند.

 

بررسی پلیس

بررسی‌هاي‌ پلیسی نشان داد حرف‌هاي‌ لیلا صحت دارد و او ناخواسته در دام یک باند حرفه‌اي اخاذی گرفتار شده است.سرانجام اعضای این باند شناسایی و دستگیر شدند.

 

تحقیقات از اعضای این باند نشان داد لیلا تنها قربانی آن ها نبوده است.متهمان با پرسه‌زنی در شبکه‌هاي‌ اجتماعی دختران جوان را شناسایی کرده و به بهانه دوستی یا ازدواج انها را فریب می‌دادند.

 

متهمان بیشتر طعمه‌هاي‌ خودرا از میان دختران دانشجویی که در خوابگاه زندگی می کردند شناسایی می کردند و با چربزبانی انها را خام خود میکردند.

 

نکته پایانی : در شرکت در هر برنامه ای دقت کنید که کجا میروید و هیچ کاری را بدون مشورت با اطرافیان مانند پدر و مادر انجام ندهید تا دچار دردسر نشود.

جدیدترین مطالب سایت