هر دولتی دارای امتیازاتی هست نمونه اي از این مردان را برای شما معرفی می نماییم دولت یازدهم بیتردید دولتی شکلگرفته از اقتضائات و شرایط کشور پس از تجربه دولتهاي نهم و دهم بود. از این نظر دولت یازدهم دولتی واقعگرا با برنامههاي مشخص و مدون بود. در سال ۹۲ که نام حسن روحانی از صندوق رای بیرون آمد و دولت تدبیرو امید شکل گرفت یکی از اهداف آن عبور از مشکلات بهجا مانده از دولت قبل و تغییر در شرایط بینالمللی بود. شرایطی که تحریمها یکی از موارد آن محسوب میشد.
به همین علت روحانی نیاز به مردانی با تجربه و از خود قبل داشت تا بتواند هر چه زودتر کشور را از آن اوضاع خارج کند. روحانی توانست تعدادی از این مردان را با خود همراه کند؛ آنان مردانی بودند که بر سر عهد خود با رئیس جمهور و مردم ماندند و فشارهای مخالفان داخلی و خارجی سبب نشد تا ذرهاي در طی مسیر دولت تردیدی به خود راه دهند.
به گزارش تالاب:چنین هست که حسن روحانی در ادامه راه و در کابینه دوم خود با گزینه وزرایی همراه و همسو که حاضر باشند برای تحقق برنامههاي او و مطالبات مردم هزینه بدهند، میتواند هم کارایی دولت دوم خود را افزایش دهد و هم تیمی منسجم برای دفاع از دولت در برابر تخریبهاي مخالفان داشته باشد تا بار اصلی دفاع از دولت بر دوش تنها او نباشد.
یکی از برنامههاي پزشک حسن روحانی از میان برداشتن تحریمها و حل مشکل پرونده هستهاي بود که بر زمینه بیتجربگی دولتمردان سابق شرایط نامطلوبی را برای کشور ایجاد کرده بود و روحانی برای حل مشکلات مربوط به این پرونده از محمدجواد ظریف بهرهگیری کرد. شخصیتی خوشنام و با تجربه که در مقاطع گوناگون نشان داد دیپلماتی مسلط هست که میتواند به برترین شکل ممکن از مناقع ملی دفاع کرده و حتی با سختترین دشمنان این کشور هم در حوزه دیپلماسی هماوردی کند.
او رئیس جمهور سابق ایالات امریکا یعنی اوباما را مجبور به پذیرش خواستههاي ایران در فضایی تعاملی کرد و با 5 کشور دیگر هم به نتایج خوبی رسید که ماحصل آن توافقنامه برجام بود و ایران به داشتن چنین شخصیتی به خود بالید. بسیاری میدانستند که ظریف در این مسیر متحمل چه فشارهایی شده و می شود اما او سکوت کرد چرا که بهخوبی میدانست رئیس جمهور هم تحت فشار و هجمه قرار دارد. پس همۀ وقت در مقابل دوربینهاي داخلی و خارجی لبخند زد تا به مردم امید بدهد.
اما همین لبخندهای ظریف تعبیر به سازش و مدارا با غرب و ایالات امریکا شد! او تنها با فشار دلواپسان داخلی مواجه نبود، بلکه تندروهای خارجی هم از همۀ طرف دیپلماسی فعال ظریف را تحت فشار و تخریب قرار داده بودند. اگر زبان مخالفان داخلی تهمتزنی به وزیر امور خارجه بود، تندروهای خارجی راهکار تهدید ایران را گزینه کرده بودند. در نهایت ظریف بود که نامش لیست افتخار آفرینان این کشور ثبت شد.
بیژن نامدار زنگنه درقامت وزیر نفت هم از دیگر افتخارآفرینان کشور بود که امضای قرارداد نفتی توتال به نام او ثبت شد. اگر به تاریخ کوتاه عقد قراردادهای نفتی دقت شود در تمام انها چالشهایي وجود داشته هست اما آن چه وزیر نفت دولت یازدهم امضا کرد اضافه بر کسب امتیارات نفتی نام کشور را در بین کشورهایی قرارداد که جهان به اعتبار آن یقین دارد. زنگنه وزیری هست که ازهمان سال 92 مشخص بود برنامهاي برای ارتقای صنعت نفت دارد چرا که تجربه او در امور انرژی و نفت جز این موضوع را به ثابت نمی رساند. شرایط زنگنه هم در این قرارداد مثل اوضاع ظریف در زمان اجرای برجام بود و مخالفان بسیار کوشیدند تا مانع عقد این قرارداد بشوند که افتخار بزرگی در صنعت نفت ایران هست.
از جمله ارائه طرح توقف اجرای قرارداد توتال که با دفاع طوفانی زنگنه در مجلس به نتیجه نرسید. اگر صبوری ظریف در مقابل مخالفان برجام مولفهاي مثبت برای او بود، شجاعت و صراحت زنگنه اجازه نداد دلواپسان به مقاصد خود برسند بهویژه آن روز که زنگنه در مجلس حضور یافت و در پاسخ به مخالفان توتال گفت: «بریم انگلیس میگید روباه پیر، کشور آمریکا هم که هیچ، فرانسه هم که اینجور میگید، پس کیا بیان؟» زنگنه هم نشان داد اهل عقب نشینی در برابر فشارها نیست و با قدرت اهداف دولت و وعدههاي رئیس جمهور را دنبال میکند.
دغدغه سلامت و هزینه درمان همواره یکی از موضوعاتی هست که جامعه ایران با آن درگیر هست و روحانی در سال 92 وعده رفع این دغدغه را داد. اگر نام ظریف با برجام و نام زنگنه با توتال عجین شده باشد یک وزیر دیگر به نام سیدحسن قاضیزاده هاشمی هم با طرح تحول نظام سلامت خدماتی را ارائه کرد که بخش دیگری از پرونده رئیس جمهور و دولت یازدهم کارنامه موفقی داشته باشد. طی این طرح هزینه عملهاي جراحی به طور متوسط ۳ تا ۴ برابر کاهش یافت.
برای نمونه عمل قلب باز از یک میلیون و ۸۶۷ هزار تومان به ۸۵۷ هزار تومان و عمل سزارین از ۹۰۰هزار تومان به ۱۳۰ هزار تومان پس از اجرای طرح تحول سلامت کاهش یافت. او در این مسیر مورد هجمه زیادی از سوی آنانی قرار گرفت که از بالا بودن هزینه درمان منافع زیادی کسب می کردند.
روحانی از این دستاورد شاد هست چنان که خرداد ماه سال جاری اظهار داشت: «قبل از اجرای طرح تحول نظام سلامت، جنازه مسلمان را به گروگان میگرفتند و یک نفر که در بیمارستان فوت می کرد اجازه نمیدادند که جسد وی خارج شود و در سردخانه نگه میداشتند تا خانواده وی از همسایه، اقوام، محله و افرادی که منت می گذراند، پول قرض میگرفتند تا به بیمارستانها پرداخت کنند و جسد بیمار را تحویل بگیرند.
اجرای طرح تحول نظام سلامت پایان این تلاش نبود، بلکه آغاز راهی هست که در دولت دوازدهم باید ادامه یابد.» هاشمی خود را محدود به امور پزشکی و بهداشت نکرد و در هر کجا که احساس کرد باید به کمک رئیس جمهور برود دریغ نکرد حتی در موضوعات سیاسی که به واسطه روحیه میانهروی که داشت توانست گرههاي زیادی را باز کند که گرچه این حضور سبب انتقاداتی به او شده که در بعضی مواقع درست هست.
وزیر ارشاد هم از جمله وزرایی بود که همۀ وقت بود یعنی بر خلاف بعضی اعضای کابینه که در زمان چالشها ناپدید میشدند، او همۀ وقت در کنار روحانی بود و خود را سپر بلای رئیس جمهور کرد. سیدرضا صالحی امیری سعی کرد نوک پیکان هجمه مخالفان را به سمت خودش بکشاند تا آسیبی به رئیس جمهور و بخشهاي دیگر وارد نشود. او کم سخن می گوید اما اصحاب فرهنگ و هنر بسیار درمورد اصلاح شرایط فرهنگ و هنر با حضور او در این جایگاه سخن میگویند.
کاهش محدودیتها در عرصه رسانه، تعامل مثبت با بخش موسیقی، تئاتر و نمایش، حذف خطوط قرمز سلیقهاي از عرصه فیلمسازی، تسهیل صدور مجوز تولید فیلم و انتشار نشریه و… کمکهاي چند جانبه به بخشهاي زیر آلبوم این وزارتخانه، اجرای خواستههاي رئیس جمهور در بخش فرهنگ و هنر، احترام ویژه به پیشکسوتانی ازجمله شجریان که استراتژی دولت قبل کمرنگ کردن نام و صدای او بود و…
همۀ از دستاوردهای صالحی امیری هست که همین امر موجب محبوبیت دولت در عرصه فرهنک و هنر شده هست. آسیبشناسی فرهنگی در ایران، امنیت اجتماعی، انسجام ملی و تنوع فرهنگی، حاشیهنشینی و اسکان غیررسمی در ایران و… از جمله تالیفات صالحی امیری هست که نشان از گزینش درست رئیس جمهور برای نشاندن او بر کرسی وزارت ارشاد دارد. وزیر ارتباطات هم روحیهاي نمونه صالحی امیری دارد. محمود واعظی اوضاع ارتباطات کشور با ساماندهی مناسبی کرد و با برنامهریزیهایي که داشت شرایطی مهیا شد تا کمتر ایرانی از اخبارروز جهان بیخبر بماند.
افزایش سرعت اینترنت، رفع محدودیتهاي سلیقهاي در بهرهگیری ازشبکههاي مجازی، راهاندازی شبکههاي ارتباطی داخلی و… دستاوردهای واعظی بود هر چند به علت حساسیتهایي که در ایجاد ارتباطات بینالمللی و مجازی وحود دارد او همۀ وقت در جایگاه متهم قرار داشت اما با توضیحات و تدابیرش مخالفان و دلواپسان را قانع کرد. او مثل وزیر بهداشت در مواقعی که دولت با مشکلی مواجه می شود در کنار روحانی حضور داشت و عقب نشینی نکرد.صالحی امیری همۀ وقت درکنار روحانی هست و در انتخابات هم ایدههاي خوبی ارائه کرد.
سید محمود واعظی که وزیر ارتباطات دولت روحانی هست را باید مدافع سرسخت معرفی کرد که نیازی به اشاره برای دفاع از دولت و رئیس جمهور ندارد یعنی هر زمانی که احساس می کند بعضی قصد تضعیف دولت و رئیس جمهور را دارند وارد عرصه میشود و آن گونه نیست که بگوید حمایت از دولت کار وزیر نیست بلکه میداند هر ضربهاي به پاستور تاثیراتش در تمام بخشهاي دولت ملموس می شود مثلا زمانی که بعضی درصدد متهم کردن روحانی به زد و بند بودند او وارد عرصه شد و گفت:«آقای روحانی تا همین حالا به هیچ عنوان اهل معامله و زد و بند نبوده و در آینده نیز نخواهند بود. آقای روحانی به همان عهد و پیمانی که با مردم بستهاند وفادار و متعهد میباشند.»
در کنار وزرایی که هدفی جز تحقق وعدههاي رئیسجمهور نداشتند و همراستا با پزشک حسن روحانی گام برمیداشتند، نباید فراموش شود مردانی هم بودند که عمده دیده نمیشدند اما رسالتی سخت دردولت داشتند. آن ها در روزی که روحانی به پاستور رفت در کنارش بودند و تا به امروز حتی یک قدم به عقب برنگشتند. هزینه دادند تا دولت و رئیس جمهور هزینه ندهند. آن اندازه پخته و سازگار بودند که «من» برای انها معنا نداشت و ندارد بلکه برای خود چنین تکلیف کردند که موفقیت دولت و نشستن لبخند بر لب مردم بزرگ ترین پاداش هست.
انها میدیدند که بعضی در میانه راه به پشت دیوار میروند تا تیر هجمه دلواپسان به انها اصابت نکند اما خود چند قدم جلوتر گام بر میداشتند تا گریز مدعیان وفاداری به دولت و رئیس جمهور خللی در روحیه مردان پاستور ایجاد نکند. مردانی مثل اسحاق جهانگیری، اکبر ترکان، محمد شریعتمداری و مرتضی بانک. این اشخاص حرکت خود را بر مدار اعتدالی تنظیم کردند که روحانی در ابتدای آن صف حضور دارد و تحقق برنامههاي رئیس جمهور را در این مسیر دنبال کرده و میکنند. انها تحت هیچ شرایطی رئیس جمهور را تنها نگداشتند و خود را در مقابل هجمه مخالفان دولت سپر روحانی کردند بدون چشمداشت.
از حمله این مردان همراه روحانی دکتراسحاق جهانگیری هست. روحانی حکم معاون اولی خود را به نام او مهر کرد که مهمترین دلیلش مشی اعتدالی او بود. بعضی جهانگیری را سهمیه اصلاحطلبان در دولت دانستند و به همین علت در ابتدای آغاز به کار دولت یازدهم از هجمه مخالفان دولت در امان نبود اما مسیری او متفاوت از تصمیمات سیاسی و صرف کردن وقت خود برای پاسخگویی به مخالفان بود. بنابراین مسیری را ادامه داد که سالهاي سال هست شروع کرده و جز سازندگی نیست.
حکم روحانی برای او به سبب تدابیرش برای رفع مشکلات با شیوه اعتدالی بود. جهانگیری بر خلاف بعضی اعضای دولت که برای نمایان کردن اقداماتشان از جلوی دوربینهاي فیلم برداری و عکاسی رسانهها دور نمیشوند تمایلی به دیده شده ندارد و در خفا به برنامهریزی و مشورت با روحانی مشغول هست. بسیاری مشی وی را با مرحوم حسن حبیبی که او هم مرد آرام اما تاثیرگذاری بود مقایسه می کنند. از خودگذشتگی جهانگیری و وفاداریاش به رئیس جمهور هم در انتخابات 96 نمایان شد که ثبت نام کرد اما از فرصتهایي که در اختیار داشت از انچه گفت که روحانی و دولت او انجام دادند و پاسخ مخالفان را به صراحت ارائه داد.
از ویژگی مردان بزرگ فراموش نکردن قبل و تعلق داشتنشان به طیفهاي فکری و سیاسی هست مثل آن روز که جهانگیری در پاسخ به قالیباف دیگر کاندیدای انتخاباتی سال 96به صراحت و با شجاعت گفت: «من بعنوان کاندیدای جریان اصلاحطلب آمدهام تا از تمام فرصتها بهرهگیری کنم. میخواهم بگویم دولت یازدهم در چه شرایطی تشکیل شد. تمام کسانی که مسئول ایجاد آن شرایط بودند امروز با شخص دیگری به صحنه می آیند. دولتهاي نهم و دهم چه کرد با سرمایههاي انسانی کشور؟ وقتی دولت را تحویل گرفتیم شرایط سیاسی کشور بسیار بد بود.
آن جریان با آقای هاشمی رفسنجانی چه کرد؟ با آقای ناطق نوری چه کرد؟» بیتردید روحانی بیش از همۀ از حضور جهانگیری درکنار خود راضی هست و میداند بخشی از محبوبیت دولتش مدیون شجاعت و تدابیر مردی هست که فعالیت خود را از جهاد کشاورزی بم آغاز کرد و اکنون بر کرسی معاون اولی نشسته هست. هر چند در روزهای قبل شایعاتی درمورد انتقاد جهانگیری از بعضی انتصابهاي احتمالی شنیده شد اما به نظر نمیرسد روحانی حاضر به خداحافظی با مردی باشد که از خود میگذرد تا روحانی و دولت تحت مدیریت او پیروز باشد. گرچه باید قدر جهانگیری را اکثر بدانند.
در این میان نباید از نقش محمدباقر نوبخت غافل ماند که پیش از این نماینده مردم رشت در ادوار سوم تا ششم مجلس و معاون پژوهشهاي اقتصادی مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام بود اما با آغاز دولت یازدهم در آن نهادهایی حضور یافت که به اعتقاد رئیس جمهور می تواند کمک خوبی به پیشبرد اهداف دولت شود.
نوبخت همواره همراه روحانی هست وهمانطور که خودش از انتخابات سال92تعریف کرده هست: «عرصهها برای ما خیلی تاریک بود اما با خود ما گفتیم مهم این هست که پیش خدا و مردم بگوییم چیزی که در توان داشتیم ارائه کردیم و در نهایت آقای روحانی با این امید به وسیله دوستان تشویق شد که در عرصه انتخابات حضور پیدا کند. واقعاً نتیجه انتخابات برای ما مهم نبود و همانطور که استحضار دارید ستاد ِ ما ستاد ِ شلوغ و پر رفت و آمدی نبود و ما برخلاف بعضی از ستادها که طراحی آن از سالها پیش انجام شده بود، ستاد ما خیلی دیر انجام شد.» او هم در زمان مشکلات همراه رئیس جمهور بود و بر عهد خود ماند.
قائم مقام و معاون ستاد انتخاباتی حسن روحانی در سال 92 در صدر لیست معتمدان رئیس جمهور قرار دارد. روحانی اگر نیاز به یک مدافع مطمئن داشت، جز اکبر ترکان شخص دیگری نمیتوانست در این قامت ظاهر شود؛ مرد با تجربهاي که شجاعت و صراحتش مخالفان را وادار به سکوت می کرد چرا که به رغم فعالیتهاي اقتصادیاش در پرونده او نمی توان تخلفی را یافت که وی را به سمت ملاحظهکاری سوق دهد. او از ابتدا درکنار روحانی بود و اگر به اظهارات او از سال 92 تا به امروز دقت شود اکثر انها در حوزه دفاع از رئیس جمهور در مقابل هجمههاي گوناگون مخالفان هست.
بعضی تصور میکردند رئیس جمهور با دقت به سوابق او در استانداریهاي هرمزگان و ایلام بار دیگر حکم استاندار به ترکان بدهد اما چنین نبود و روحانی با دقت به شناختش از روحیه ترکان تصمیم گرفت وی را بعنوان مشاور خود منصوب کند.
ترکان مثل جهانگیری نیست که در سکوت سیاست دفاع از رئیس جمهور را پیش بگیرد. گویی به طور برنامهریزی نشدهاي هر یک از همراهان حقیقی روحانی مسیری را گزینه می کنند که مکمل مسیر همراه دیگر هست. از سوی دیگر در رزومه ترکان اضافه بر استانداری مسئولیتهاي مهم دیگری هم وجود دارد که از آن جمله وزیر دفاع، وزیر راه و ترابری، معاونت وزیر نفت، دبیری شورای هماهنگی مناطق آزاد تجاری صنعتی و ویزه اقتصادی، سرپرستی سازمان فضایی ایران، شورای فوق العاده امور ایرانیان خارج از کشور، معاونت امور بینالملل ریاست جمهوری و دبیرخانه جنبش عدم تعهد را دارد بنابراین اظهارات او بر پایه تجربه هست و به همین علت مورد دقت جدی قرار میگیرد. او اهل سهمخواهی نیست و روحانی به خوبی با این روحیه ترکان آشناست بنابراین به نظر می رسد در کابینه دوازدهم هم از حضور او بهرهگیری کند.
محمد شریعتمداری که در قامت معاون اجرایی رئیس جمهور هست را باید فعالترین نیروی دولت در پشت پرده دانست. او ساکت هست و کمتر تمایل دارد در مقابل دوربین و ضبط اصحاب رسانه ظاهر شود که دلیلش مسئولیتهاي مهمی باشد که از ابتدای انقلاب بر عهده داشت از جمله همراهی آیتا… ریشهری، قائم مقام وزیر بازرگانی دولت آیتا… هاشمی، از سال ۱۳۶۹ به امر مقام معظم رهبری مامور تأسیس و تشکیل معاونت بازرسی و حسابرسی دفتر شد و تا مهر۱۳۷۶ در این سمت فعالیت کرد وپیش از اتمام دوره چهارم مجلس در کنار آیتا… ری شهری در تأسیس جمعیت دفاع از ارزشهاي انقلاب اسلامی مشارکت کرد و…
تمام این مسئولیتها نیازمند کادرسازی و تشخیص نیروهای معتمد و کارآمد بود بنابراین روحانی بر زمینه همین شناخت وی را در حوزههایي قرار داد که بتواند از این پتانسیل بهرهگیری کند چنان که با دقت به تبحر شریعتمداری در سازماندهی نیروها و جذب مخاطب، در سال 96 وی را رئیس ستاد انتخاباتی خود کرد که نتیجه آن 24 میلیون رای به روحانی شد.
به نظر نمی رسد روحانی از حضور او در دولت دوازدهم بهرهگیری نکند چرا که قدرت و تجربه شریعتمداری و مهمتر از همۀ نگاه فراجناحیاش برگ برنده هر دولتی هست.
هنوز هم در صفحه اولیه سایت شریعتمداری این جمله نقش بسته هست: «مكلفيد کلیه موازین قانونی جمهوری اسلامی ایران را بیش از حامیان سایر کاندیداها مورد دقت و رعایت قرار دهيد» که مربوط به بیانیه انتخاباتی او بود.او درستا د انتخاباتی روحانی بعنوان رئیس ستاد شبانه روز فعالیت داشت و با برنامهریزی دقیق توانست، به خوبی ایفای نقش کند.
مرتضی بانک را باید در آن دسته از یاران خط مقدم آقای روحانی ارزیابی کرد که هدفشان مشخص و مسیرشان روشن هست. معاون کل سرپرست نهاد ریاست جمهوری از معتمدان روحانی هست. انتخابات سال92و نیز اردیبهشت سال 96 تلاشها و همراهیهاي او برای پیروزی روحانی غیرقابل انکار هست چنآن که قائم مقام ستاد و رئیس ستاداستانهاي پزشک روحانی بود.مسئولیت هماهنگی سخنرانیها در استانها و برنامههاي استانی باتوجه به مشکلات استانهاو شهرستانها کاری سخت برای هماهنگ کردن نیروها بود که با درایت و تجربه بالای ایشان و همکاری با محمد شریعتمداری به خوبی انجام شد.
او با سعه صدر و تعامل حداکثری با گرایشات سیاسی گوناگون در سطح کشور توانست رای بالایی از استانهاي گوناگون برای روحانی جذب کند. اقدامات او بسیار عمده بود اما هیچگاه دیدن نشد گلایهاي کند و یا سهمی از این پیروزی را از آن خود بداند چرا که معتقد هست همۀ باید برای رسیدن به هدف بالاتر که همان گسترش اعتدال و پیشرفت کشور هست بدون چشمداشتی تلاش کنند. او در دولتهاي آیتا… هاشمی و اصلاحات هم دارای پستهاي موثر و تاثیرگذرای مثل استانداری کرمان و معاون اداری مالی وزارت امور خارجه بود.
بنابراین تجاربی که داشت وی را تبدیل به شخصیت مورد اعتماد و وثوق روحانی کرد. مرتضی بانک همانند اکبرترکان در دفاع از رئیس جمهور تردیدی به دل راه نمی دهد چرا که نیات مخالفان آگاه هست و میداند تنها گذاشتن روحانی یعنی کند شدن مسیر رسیدن به اهداف. او در انتخابات 29 اردیبهشت شب وروز نداشت و همۀ نیروها اعم از اصلاحات طلب و اعتدالی را منسجم کرد و با این اقدام بار دیگر توانایی خود را به منصه ظهور رساند.
شخصیت او به نحوی هست که کمتر در مقابل دوربین ها قرار می گیرد و تعامل در چهارچوب حفظ منافع دولت از او شخصیتی معتمد و دلسوز به نمایش گذاشته هست. مرتضی بانک یار بیادعا و پرکار روحانی در روزهای سخت بوده وهست. بعید هست رئیس جمهور در دولت دوازدهم از پتانسیل بالای او بهرهگیری نکند.
مجید انصاری، روحانی تلاشگر
مجید انصاری دیگر همراه رئیس جمهور بود که گرچه طیف فکری او با دیگر اعضای کابینه که تعداد زیادی از آن ها عضو حزب اعتدال و توسعه بودند تفاوت داشت اما تلاش کرد تا در مسیری حرکت کند که رئیس جمهور ترسیم کرده هست. انصاری در ابتدای دولت جسارت بیشتری از خود نشان داد اما به تدریج سعی کرد تا این حضور و حمایتها بدون حاشیه باشد.
آنهایی که در مسیر دفاع از رئیس جمهور و هدایت دولت به سمت تحقق اهدافش عمل کردند و کمتر سخن گفتند همان مردانی میباشند که در روزهای سخت حضور داشته و خواهند داشت. تدابیر آن ها سهم بزرگی در موفقیتهاي دولت یازدهم داشت و در دولت دوازدهم هم وزنههاي سنگینی خواهند بود که رئیسجمهور به ارزش آن ها واقف و در مسیر درستی به انها فرصت حضور خواهد داد، چرا که درنهایت همین مردان میباشند که مدال افتخار را بر گردن رئیسجمهور خواهند انداخت نه آنانی که درمواقع مواجهه دولت با چالشها راه خود را تغییر میدهند و نشانی از آن ها نیست.