زندگی ساره بیات + عکس های ساره بیات

زندگی ساره بیات + عکس های ساره بیات

بیوگرافی ساره بیات 

 

ساره بیات بازیگر مشهور کشورمون که در مجموعه ي عاشقانه ها بسیار خوش درخشید مشهور شد در ادامه می‌توانید با نگاهی جامع به زندگی به همراه گالری عکسهای ساره بیات تالاب را دنبال نمایید .

 

 

ساره بیات

نام:ساره

نام خانوادگی:بیات

تایخ تولد:۱۳۵۱/۱/۱۵

محل تولد:تهران

زندگی ساره بیات + عکس های ساره بیات

ساره بیات در ۱۵ فروردین ماه ۱۳۵۱ در تهران متولد شد و ۴۲
سال سن دارد.

زندگی ساره بیات + عکس های ساره بیات

ساره بیات و پدرش

 

خواهر وی با رضا قوچان نژاد بازیکن تیم ملی فوتبال ایران ازدواج کرده است.

زندگی ساره بیات + عکس های ساره بیات

او از سال ۱۳۸۰ وارد تئاتر شد ودر جشنواره پلیس در اولین کارش، جایزه برترین بازیگری رابه همراه
دیپلم سربلندي کسب کرد.

 

بعد از اخذ مدرک بازیگری از موسسه کارنامه به مجموعه یک مشت پر عقاب دعوت شد«dot»

 

یک مشت پر
عقاب نام یک مجموعه تلویزیونی بود که در بهمن ماه ۱۳۸۶ از شبکه سه سیما پخش می شد.او درسال ۱۳۸۵ با بازی در فیلم سینمایی مقلد شیطان به کارگردانی و تهیه کنندگی افشین صادقی وارد عرصه سینما شد.

زندگی ساره بیات + عکس های ساره بیات

خلاصه فیلم: تبهکاری به نام جمشید سیف که بادقت و حوصله از سوژه هاي خود عکس و مدارکی را تهیه می‌کند، با تهدید آنها مبنی بر برملاشدن مدارک مورد نظر همکاری و هم یاریشان را در انجام اعمال پلیدش جلب میکند.

 

مدیر بازرگانی یک شرکت آخرین سوژه اوست.ساره بیات درسال ۱۳۸۹ با بازی درخشانش در فیلم سینمایی جدایی نادر از سیمین دیپلم سربلندي برترین بازیگر مکمل زن از بیست و نهمین جشنواره فیلم فجر و خرس نقره اي برترین بازیگر زن به طور مشترک با لیلا حاتمی و سارینا فرهادی از جشنواره فیلم برلین را کسب کرد.

 

جدایی نادر از سیمین فیلمی با ژانر درام به کارگردانی، نویسندگی و تهیه کنندگی اصغر فرهادی می‌باشد.

زندگی ساره بیات + عکس های ساره بیات

این فیلم مجموعاً بیش از ۵۱ جایزه جهانی را ازآن خود کرده است که ازآن جمله، چندین جایزه از بیست و نهمین جشنواره فیلم فجر و نیز جوایز معتبر بین المللی هم چون جایزه اسکار برترین فیلم غیر انگلیسی زبان ، گلدن گلوب و خرس طلایی از جشنواره فیلم برلین قابل ذکر است.

 

بخت مثبت منتقدان به جدایی نادر از سیمین تا جایی است که بعضی آنرا جزو ۱۱ فیلم برتر سال ۲۱۱۱ خوانده اند؛ گرچه نقدهای مخالفی نیز بر آن وارد شده است.

زندگی ساره بیات + عکس های ساره بیات

گوچی و سروین بیات چطور با هم آشنا شدند؟

اما گوچی فوتبالی که ایران هم زندگی نمی‌کند، چطور با خواهر یک هنرپیشه آشنا شده؟ رضا قوچان نژاد که در هلند بزرگ شده، در حال حاضر بازیکن تیم چارلتون انگلیس است.

 

هرچند او درسال هاي ۱۳۹۳ و ۱۳۹۴ بازیکن قرضی الکویت و الوکره بود ولی رفت و آمدهایش به انگلیس، گوچی رابا سروین بیات آشنا کرد.

 

در دورهمی هایي که ایرانی ها می‌گرفتند، این دو هم دیگر را دیدند. این اتفاق مربوط به یکسال قبل است و شاید علت اصلی علاقه این دو به هم، هنر باشد.

زندگی ساره بیات + عکس های ساره بیات

گوچی که درکنار فوتبال علاقه زیادی به موسیقی دارد، ویولن زن قهاری است.

 

بیات هم شغل اصلی اش طراحی داخلی ساختمان است.

 

حتی طراحی سفره عقد و سالنی را هم که جشن عقدشان در آنجا برگزار شد، خود بیات انجام داده بود.

زندگی ساره بیات + عکس های ساره بیات

سروین بیات و گوچی مشترکات دیگری هم دارند. دراین چند فصلی که گوچی برای تیم هاي کویت و قطر بازی کرد، درآمد خوبی داشت. او پول هایش را هدر نداده ودر دوبی سرمایه گذاری خوبی کرده بود.

 

با این حال هر وقت در جمع دوستانش حرف از ازدواج پیش می آمد، میگفت که حاضر نیست با دختری غیرایرانی که پارسی بلد نیست، ازدواج کند. یکی از دلایل انتخاب سروین بیات، می‌تواند ایرانی بودن او و سخن گفتن به زبان پارسی باشد.

 

زندگی ساره بیات + عکس های ساره بیات

وقتی میخواستیم برای این گفت و گو آماده شویم، دنبال گفت و گو ها و مطالب قدیمی شما گشتیم. اما گفت و گوهای زیادی پیدا نکردیم. برای همین گفت و گو هم که خیلی طول کشید تا پیدایتان کردیم. کم حرفید یا دوست ندارید درمورد کارتان حرف بزنید؟

 

شاید هم علت سومی وجوددارد؛ حرفی برای گفتن ندارم و برخلاف خیلی از آدم هاي اینروزها خودم را در تمام حوزه ها متخصص و دانای کل نمی‌دانم.

 

انتها تلاشم حضور با همه وجود در فیلم هاست و اگر قرار بر سخن گفتن باشد، اثر خلق شده و نتایج آن کافی است.

 

کلا در زندگی شنونده بودن رابه گوینده بودن ترجیح می‌دهم. برای سخن گفتن زمان زیاد است.

زندگی ساره بیات + عکس های ساره بیات

راستش هرچقدر تلاش کردیم که بدون مراجعه به اطلاعات سایت ها و مجلات، به ساره بیات قبل از «جدایی نادر از سیمین» برسیم و ببینیم چه فیلم یا سریالی نقش بازی کرده، چیزی یادمان نیامد. بعد که مرو کردیم دیدیم هم سریال کار کرده‌اید هم تئاتر. اما جدایی… در معرفی و جاافتادن شما خیلی نقش داشته؛ درست مانند اتفاقی که برای خسرو شکیبایی در «هامون» افتاد. گاهی رهایی از این قله ممکن نیست. شما همین حالا راضیه جدایی… را فراموش کرده‌اید؟ ازآن نقش خلاص شده اید؟

 

گرفتار و مبتلا و یا اسیر راضیه نیستم که ازآن خلاص شوم یا رهایی یابم، بلکه راضیه یکی ازبخش هاي جذاب و فوق العاده زندگی کاری من قلمداد می‌شود که در مسیر تکامل زندگی کاری ام همراهی بی نظیری با من کرده.

 

کاراکتر راضیه توان من را در ادامه این راه افزایش داده. راضیه برای من انرژی است، نه ایستگاهی که در آن توقف کنم.

 

برای جداشدن از یک نقش چه میکنید؟ زود میروید سیر یک فیلم دیگر یا نه، می‌روید مسافرت، کتاب می‌خوانید، میروید دنبال زندگی شخصی و اصلا به سینما فکر نمیکنید؟ اصلا این قدر درگیر نقش می‌شوید که نیاز به بازسازی روحی داشته باشید؟

 

برای جداشدن از نقش قبلی، فیلم جدیدی را شروع میکنم، بهمین سادگی. بازیگری یعنی همین. البته نکات شما را رد نمی‌کنم، به انضمام فاصله زمانی منطقی بین پذیرش دو نقش.

 

ترجیح برای من فاصله بین پذیرش دو نقش زندگی کردن است؛ یعنی همان حرف هاي شما، یعنی نفس کشیدن، تجربه کردن، شنیدن، تماشاکردن..

زندگی ساره بیات + عکس های ساره بیات

اصغر فرهادی برای نزدیک کردن بازیگر به شخصیت هاي فیلمش کلی طرح و برنامه دارد.
مثلاً شنیده ایم بشما توصیه کرده که مدتی با چادر و مقنعه معاشرت کنید یا پولی در کیفتان نگذارید تا نتوانید چیزهایی راکه دوست دارید بخرید. این شیوه نزدیک شدن به نقش را بعد ها برای خودتان تکرار کرده‌اید؟ اصلا چطور به نقش نزدیک میشوید؟

 

با فاصله با آن طرف میشوید یا در آن حل میشوید؟

 

سبک آقای فرهادی برای گرفتن بازی از بازیگرانش سبک متمایز و دشواری است و آثارشان اثبات کرده که این شیوه، شیوه متمایز و راضی کننده اي است.
ضمن این‌که تسلط آقای فرهادی دراین روش غیر قابل انکار است.

 

ودر مورد این دعوای قدیمی دنیای بازیگری «حل شدن در نقش و درگیر شدن با آن یا فقط هنر بازیگری»، از تعامل با کارگردان می‌توان یکی از این دو راه را انتخاب کرد.

 

 

 

برای شخصیت طراحی دارید؟ مثلاً می‌گویید این شخصیت در نقطه A است، بعد به مرور تغییر میکند و
به نقطه B میرسد؟

 

طراحی برای من یعنی فیلمنامه به اضافه شیوه روایت کارگردان. از تلفیق فیلمنامه و کارگردانی می‌توان به شخصیت پردازی رسید و این اصل مهمی برای من است؛ قرارگرفتن در اتمسفری که توسط کارگردان هدایت می‌شود و من در آن به ایفای نقش می‌پردازم.

 

شرایط ایده آل برای بازیگر فیلمنامه سنجیده و کارگردانی درست است که با ضعف یکی از این دو حتماً طراحی بازیگر دچار مسئله خواهدشد.

زندگی ساره بیات + عکس های ساره بیات

کارنامه تان راکه مرور می‌کنیم میبینیم بیشتر انتخاب هایتان زن هایي اند که مدام با خودشان در
کشکمش اند.

 


همه ی چیز درونی است و انچه که بیرون دیده می‌شود تنها سطح ماجراست.
از جدایی…

 


تا ناهید و حتی خداحافظی طولانی، نگاه کردن به چهره تان حکایت از یک غم خیلی عمیق دارد که انگار
نمی‌شود از شرش خلاص شد.

 


این انتخاب ها «پیش آمده» یا این‌که فکر کرده‌اید در آنها بهتر عمل میکنید؟

 

 

یکی از جذابیت
هاي بزرگ بازیگری برای من مواجهه با مساله برای درک یک شخصیت است.
برای همین، شخصیت هاي چندوجهی، خاکستری، حتی مرموز برایم جذابیت بسیاری دارند.
شخصیت قشری احتیاج به بازی ندارد.

 

شما چطور یک نقش را انتخاب میکنید؟ می‌خواهیم بدنیم معیارتان دقیقا چیست؛ کارگردان، همکاران، فیلمنامه، حس و حال
خودتان، سختی نقش یا چیزهای دیگر…
؟ مثلاً می‌شود بگویید بازی در «خواب زده ها» و «خداحافظی طولانی» را برای چه قبول کردید؟

 

 

فیلمنامه، کارگردان،
عوامل پشت صحنه.
همه ی این‌ها عوامل موثر در انتخاب من اند که البته منوط به احوالات خودم در آن روزهایم هستند.
علت انتخاب «خواب زده ها» پاسخ سوال سوم شماست: پایان دادن به راضیه جدایی…
با بازی نازگل مشرقی خواب زده ها؛ دو ژانر و اتمسفر کاملا متمایز که البته حضور آقای جیرانی انگیزه ام
را تقویت میکرد.

 

علت انتخاب «خداحافظی طولانی» هم علاقه ام به سینمای فرزاد موتمن بود.

 

زندگی ساره بیات + عکس های ساره بیات

بازی در فیلمی مانند «محمد رسول الله «ص»» برای بازیگران یک ریسک است؛ از یک طرف عوامل حرفه اي بین
المللی حضور دارند که کار کردن با آنها جذاب است و از طرف دیگر، در همان مرحله خواندن فیلمنامه می
شود مطمئن شد که هیچ شخصیتی جز پیامبر«ص» نقش اصلی نیست و آن قدرها مهلت دیده شدن برای بقیه بازیگرها
وجود ندارد.

 


شما چطور با این فیلم برخورد کردید؟

 

به نظرم تمام بازیگران فیلم «محمد رسول الله «ص»» نقش اصلی اند. برای این‌که با هر مقدار حضور، در آن، نشانی حضرت را میدهند.
یعنی تکمیل شدن یک پازل که با حذف یکی از این نقش ها، طراحی ناقص میشود. برای این‌که تماشاگر با اتمسفر یا قصه اي از نقش اصلی رو به روست، نه صورت، فیزیک و میمیک او.

 

برای پذیرش حلیمه حتی لحظه اي درنگ نکردم.

 

فیلم «محمد رسول الله «ص»» ازآن نوع فیلم هایي است که بازی رئال به شیوه متداول نمی طلبد، چون آن قدرها روی بازیگر مکث میکند تا شخصیت پردازی کند.

 

طراحی تان برای نقش چه بود؟ رهنمونی ها چه بود؟ قرار بود چطوری بازی کنید و چطور بنظر برسید؟

 

تعداد و تنوع نقش ها شبیه جزئیات متنوع و پراکنده است، اما جزئیاتی جذاب و مهم که کنار هم قرارگرفتن آنها کلیت مهمی به نام حضرت رسول «ص» را روایت می‌کند .

 

بنابر این مهم این است که من در نقش حلیمه که یکی از جزئیات است اما مهم، تمام تلاش خودرا برای برقراری تماس تماشاگر با کلیت زندگی حضرت رسول انجام بدهم.

 

البته در اهمیت کاراکتر حلیمه همین کافی است که برای بررسی زمان کودکی حضرت، شخصیت حلیمه فصلی جدانشدنی است و
بسیار پراهمیت.

 

حلیمه از معدود نقش هاي شماست که کشمش درونی ندارد و بیشتر، متمرکز است روی بروز احساس.
برای شما هسته مرکزی بازی چه بود؟ میخواهیم بدانیم خودتان در طراحی نقش می‌خواستید چه جنبه اي از
شخصیت بیشتر دیده شود؟ کدام وجه احساسی اش؟ حرف ما درمورد آن چیزی است که خودتان به فیلمنامه اضافه کردید
و هم اکنون دوست دارید دیده شود.

 

درواقع این تنها نقشی است که اصلا به دیده شدن بازی خودم توجهی نداشتم.
آنقدر غرق لذت و عشق معنوی بودم که از خدا خواستم به من نیروی مضاعف عطا کند تا از
پس سنگینی این شخصیت بربیایم.

 

فقط دعا می‌کردم و از خدا می‌خواستم کمکم کند و هیچ طرح جز ذکر در طول کار یادم
نمی آمد.

 

عشق و شیدایی حلیمه به حضرت رسول «ص» و روایت دو فصل زندگی حلیمه قبل و بعد از مواجهه با
حضرت، نکات مهم پردازش شخصیت حلیمه بود در بازی من.

 

ساره بیات، از «جدایی…
» تا «محمد رسول الله «ص»»

 

زندگی ساره بیات + عکس های ساره بیات

حلیمه یک شخصیت تاریخی است که قاعدتا نزدیک شدن به آن خیلی سخت است.
شما حلیمه خودتان را ساختید یا حلیمه مد نظر مجید مجیدی را؟ یا نه، به این فکر کردید که مثلاً باید
به تاریخ وفادار باشید و همه ی چیز را در مطالعات به دست بیاورید؟

 

همه ی چیز کاملا توام با تعامل بود؛
تعاملی بود بین کارگردانی کاردان که پناهگاه امنمان بودو منی که ولع داشتم برای حضورم در اینکار.
من حلیمه خودرا ساختم با رهنمونی هاي آقای مجیدی، با تایید ایشان و با نظارت لحظه لحظه شان بر
کل اثر، نه تنها نقش حلیمه.
ضمن این‌که ما برشی از تاریخ را روایت کردیم؛ بنابر این پایبندی به تاریخ و شخصیتی که بعد ازآن
شکل گرفته مضمون بسیار بااهمیتی است.

 

 

با آقای دلير نوری که صحبت کردیم، می‌گفت هروقت گریم می شد و خط ها روی چهره اش می
آمد، انگار استحاله پیدا میکرد و بخود شخصیت عبدالمطلب نزدیک می شد.
گریم روی بازی شما چنین تاثیری داشت؟ اصلا عوامل خارجی چه کمکی کردند؟ با ذکر مثال لطفا!

 

مطمئنا کار تمام

عوامل تاثیرش را بر صورت و کارم می‌گذارد، هرکس به نوع، و سعی میکنم از تمام تلاششان برای رسیدن به بهتر شدنم در اثر استفاده کنم.

 

عوامل خارجی با پژوهش و تفحص بسیار موشکافانه به جزئیات پرداختند. وسواس آنها کارم را دشوارتر میکرد و مدام جدیت را یادآور. حضورشان دلگرمم می‌کرد و خیالم را آسوده. کاردانی آنها مرا به نقش نزدیک و نزدیک تر میکرد ودر انتها بسیار از نتیجه راضی بودم و تماس خوبی برقرار میکردم.

البته به هیچ عنوان نمیشود منکر دانش، تجربه و هنر همکاران میهنی خود شد که همیشه قدران زحمات و
انتقال تجربیاتشان در کارهای مختلف به خودم هستم.

 

زندگی ساره بیات + عکس های ساره بیات

جایی گفته اید طبق معمول بین بد و بدتر انتخاب نمی‌کنم و همیشه تلاش کرده ام برترین انتخاب ها را داشته باشم. حالا که کارنامه تان را نگاه میکنید بینشان هیچ انتخاب بدی نمی‌بینید؟

 

در سینمای ما بازیگر پیشگو نیست، بلکه نهایتا براساس تجربه، هوش و محاسبه در لحظه تصمیم میگیرد. فیلمنامه خوب و متمایز برای فرار از تکرارها، کارگردان خوب و یک گروه درجه یک و حرفه اي عواملی هستند که بازیگر را برای پذیرش یک نقش نه تنها راضی، بلکه تشویق میکنند. اما این‌که خروجی اثر چه خواهد شد و تماشاگر با انچه برخوردی خواهدکرد پیشبینی اش برای بازیگر کار دشواری است.

زندگی ساره بیات + عکس های ساره بیات

ساره بیات در عادت نمی‌کنیم

ساره بیات در عادت نمی‌کنیم ایفاگر نقش مهتاب است.
زنی تحصیل کرده که استاد دانشگاه است ودر زندگی شخصی خود یا همسرش دچار معضلی جدی شده است.
این جاست که دیگر طبقه و تحصیل و سواد کاری نمی‌توانند بکنند.
حرف از عاطفه است و حفظ زندگی خانوادگی.
این حالات عاطفی بغرنج میتواند روشنفکرترین آدم ها رابه واکنشی سنتی وادارد.
ساره بیات با ایفای نقشی متمایز به سبکی متمایز توانسته تجربه مهمی را در کارنامه اش ثبت کند.

 

گفت و گو را در ساختمانی انجام دادیم که لوکیشن خود فیلم بود.
البته دیگر خالی از دکور و اکسسوار.
پیدا بود که خود ساره بیات از حضورش دراین فیلم راضی است.
این را نه فقط از متن حرف هایش می شد فهمید، که از لحظه ورود و آن نگاه غریبش به
در و دیوار لوکیشن و جمله «آخی! یادش بخیر» پیدا بود که خاطره خوشی از فیلم دارد.
با این همه ی پیداست که فیلم سختی بوده و بازیگرانش فشار زیادی را متحمل شده اند تا کارگردان جوان به
تصویر ایده آلی که در نظر داشته، برسد.

 

زندگی ساره بیات + عکس های ساره بیات

عکسهای ساره بیات

او با انرژی آمد و این انرژی به دیالوگ هایمان هم تزریق شد با او
از نقش اش در فیلم گفتیم و تحلیلش از سبک و جنس بازی دراین فیلم.
دراین میان سعی کردیم حرف هاي تازه هم بزنیم.
از تجربیاتش در بازیگری گفتیم و از این‌که چه کرد تا بتواند همان‌ گونه ساره بیات باشد.
باز از رویکردش برای انتخاب فیلم نامه ها حرف زدیم و انچه بوده و آنچه شده و آن
چه می‌خواهد باشد.
حيف که آن فضای مثبتی که در گفت و گو تجربه کردیم را شاید نتوان در نسخه مکتوب بازتاب داد.

 

 

وقتی فیلم «عادت نمیکنیم» را میبینیم، ظاهر ماجرا این است که خب، ساره بیات رابا این حال
و هوا و شکل و شمایل قبلا هم دیده ایم ما نقش مهتاب خیلی با نقش هاي قبلی شما فرق
میکند.

 

حتی شاید بشود گفت که ریسک پذیرش این نقش نه چندان مثبت خیلی هم پایین نبوده.
دربخش عمده اي از کارنامه تان وظیفه ایجاد سمپاتی با تماشاگر بر عهده شما بوده اما دراین فیلم
شاهد چنین وضعیتی نیستیم.

 

خب، من نقش را زیاد به این شکل ندیدم.
اتفاقا چون شخصیت مهتاب باید با همه مساله هاي فیلم رو به رو شود، به نظرم رسید که مخاطب باید
با او هم ذات پنداری زیادی داشته باشد و فکر میکنم این اتفاق هم افتاده است.
وقتی هم در مورد فیلم نامه با آقای ابراهیمیان اصحاب میکردیم، من گفتم که به نظرم این شخصیت پتانسیل
پس زده شدن از سوی تماشاگر را دارد اما باید کاری کنیم که این اتفاق نیفتد و وجه منفی آن
غالب نشود یعنی در روال دیالوگ و شکل بازی می توانست اتفاق دیگری بیفتد اما خودم دوست ندارم این اتفاق
در کارهایم برایم بیفتد.

 

حتی اگر نقشی رگه هاي ناخوشایند و منفی هم داشته باشد، سعی م کنم بعد سمپاتیک شخصیت را از او
نگیرم چون وظیفه من این است که با مخاطب تماس برقرار کنم.

 

زندگی ساره بیات + عکس های ساره بیات

عکسهای ساره بیات

حرف من این است که ما با دیدن مهتاب از همان ابتدای فیلم نمیگوییم که حتماً
حق با اوست و هر چه می‌گوید، درست است.
بنظر میرسد که استراتژی فیلم این بوده که ما با شما کنجکاو شویم، جست و جو کنیم، خشمگین
شویم، ناتوان شویم، دعوا کنیم و…
یعنی از منظر برانگیخته شدن همکاری ذهنی مخاطب، شما کارتان را درست انجام میدهید.
بحث سمپاتیک بودن یا نبودن را در مورد جنس شخصیت مطرح کردم.

 

 

کاملا درست است.
فکر میکنم از اساس آقای ابراهیمیان نمیخواست که ما رموز شخصیت ها را از همان ابتدا لو دهیم.
رخداد اصلی فیلم نیازمند یک فرآیند بود، فرآیندی پر از رمز و راز یعنی فیلم تا حد زیادی ساختاری معمایی
دارد و قصدمان هم این بود که راز و رمزها از همان ابتدا محرز نشود.

 

 

دقیقا بهمین علت است که جنس بازی شما در فیلم متمایز شده است.
ما این حجم عصبیت، تشنج، پرخاش و استیصال را در کارهای قبلی تان سراغ نداریم.
می‌خواهم صادقانه بگویید آیا برای خودتان حساب و کتاب و ممارست هایي دارید؟ یعنی به این فکر می‌کنید
که چه نقش هایي را باید بازی کنید تا به نوعی پیشرفت در کارنامه تان برسید؟

 

حتماً همچنین است.
من خودم را مقید نمیکنم.
برایم خیلی مهم نیست که از نظر زیبایی شناسی چه اتفاقی برای چهره ام میوفتد.
برایم مهم نیست که بیان لحنی متغیر داشته باشم.
واهمه اي از تغییرهای این چنینی ندارم.
میدانم که می‌توانم جزییات بازی خودم را نظارت کنم.
این است که اگر نقشی نیاز به برون ریزی داشته باشد از ایفای آن ترسی ندارم.
حاضرم اگر نقشی را بپسندم، کاملا خودم رابا آن تطبیق دهم.
برایم مهم نست که از نظر فیزیکی چه اتفاقی برایم بیفتد و چه قضاوت هایي ممکن است بابت این تغییرها
درمورد ام بکنند.
هر چه که نقش فرمان بدهد، گوش می‌دهم و اجرایش می‌کنم.
شخصا به تغییر علاقه مند هستم.

 

 

شما به شهادت کارنامه تان- چه از منظر انتخاب نقش و چه از منظر جنس بازی- آن ولعی که خیلی
از بازیگران برای دیده شدن و توی چشم بودن دارند، از خود بروز نمیدهید.
نقش هاي کوتاه و فرعی و حاشیه اي را هم حتی ایفا میکنید.

 

حق با شماست.
من این ولع را ندارم.
راستش من نماهای پروفایلی که کارگردان ها میگیرند رابه اکستریم کلوزآپ ترجیح می‌دهم.
قبول دارم که نماهای بسته، بازی سخت تری را می طلبد اما اعتقاد دارم که اگر کارگردانی کارش را بلد
باشد، میتواند از یک تاش چهره تو استفاده درستی کند به شرطی که کارگردان به بازیگرش اعتماد داشته باشد
و بداند که حس مورد نیاز فیلم را درست درآورده است یعنی اگر کارگردان دانایی پشت دوربین باشد، میتواند
با همین جزئیات و انتخاب یک دکوپاژ درست و فضاسازی مناسب به یک نتیجه مطلوب برسد.

 

زندگی ساره بیات + عکس های ساره بیات

تا حالا با کارگردان نادان هم کار کرده‌اید؟

یکی از شانس هاي زندگی ام این بوده که با
کارگردان نادان کار نکرده ام.
با اکثر کارگردانانی که کار کرده ام از نظر شناخت سینما و بازیگران شان و اشراف بر بازخورد مخاطب در
سطح خیلی بالایی بوده اند.

 

عقیده من این است که چنین ویژگی هایي میتواند خیلی به بازیگر کمک کند.
بازیگر هر چه میزان هم توانایی داشته باشد، انرژی و انگیزه اي که کارگردان میتواند به او تزریق کند، باعث
احساس امنیت بازیگر میشود.

 

دقیقا ابراهیم ابراهیمیان دراین فیلم چنین موقعیتی را ایجاد کرد.
بازیگر خودش میداند که چه فیلم نامه و چه نقشی را انتخاب کرده و چه مساله هایي را پیش
رو خواهد داشت اما یک کارگردان دانا علاوه بر دانش سینمایی، میتواند آن حس و انرژی و هیجان لازم
رابه بازیگر منتقل کند و به او در ایفای دقیق و درست نقش یاری برساند.

زندگی ساره بیات + عکس های ساره بیات

گفتگو با ساره بیات

ابراهیمیان دانش سینمایی زیادی دارد و می تواني به او اعتماد کنی و بدانی که اتفاق
درستی خواهد افتاد.
وقتی عوامل دست به دست هم بدهند و کاری کنند که حالت سر صحنه خوب باشد، خروجی کار هم درست
و خوشایند از آب درخواهد آمد و حالات خیلی بهتر از زمانی خواهد بود که به تنهایی بخواهی بار همه ی
چیز را بر دوش بکشی و بگویی حالا در اینکار چه نبوغی از خودم نشان بدهم تا دیده شوم؟
اما من کلا در مورد بازیگری ترسی ندارم.
با خودم تعارف ندارم.
تا حالا پیش نیامده، اما اگر روزی حس کنم که توان ایفای نقشی را ندارم، آنرا نخواهم پذیرفت.

بعضی وقت ها هست که فیلم نامه هایي به من پیشنهاد می‌شود و من خودم به کارگردانان توصیه می
کنم از من در فیلم شان استفاده نکنند چون حس میکنم امضای ساره بیات پای آن فیلم درج نخواهد
شد، هر چه هم که گروه حرفه اي باشند، نقش آن فضا را برایم ایجاد نمیکند.

 

 

آقای ابراهیمیان مدعی است که شما انتخاب اول شان بوده اید، درست است؟

بله.
از مدت ها پیش درمورد این فیلم با من صحبت کرده بودند.
گفته بودند که خودشان و بانو سلطانی حین نگارش فیلم نامه من را برای نقش مهتاب در نظر داشتند.
خوشبختانه اکثر کارگردانانی که با آنها همکاری داشتم، چندان تعدد گزینه نداشتند که بگویند حالا این نشد، بانو فلانی
بیاید و بازی کند.

 

یعنی از ابتدا روی نقش و بازی من حساب کرده بوده اند.

در سینمای ما باب شده که چندان برای شان توانایی هاي بازیگر مهم نیست و گزینه هاي ایفای یک نقش
خیلی باهم متمایز هستند.
این اصلا درست نیست.

 

این یعنی کارگردان اصلا روی فیزیک و اکتینگ لازم برای یک نقش تمرکزی نداشته.

بعد از خواندن فیلم نامه بي درنگ تصمیم گرفتید در فیلم بازی کنید؟

بله.

زندگی ساره بیات + عکس های ساره بیات

چه قدر از این تصمیم به کلیت فیلم نامه بر می گشت و چه قدر ازآن به خاطر خود
کاراکتر بود؟

من از اساس فیلم نامه را دوست داشتم و با آن تماس برقرار کردم.
در همان زمان فیلم نامه هاي زیادی به دستم رسیده بود که بعضی از انها رابه زحمت می
شد خواند اما «عادت نمیکنیم» برترین فیلم نامه اي بود که در آن مقطع به دستم رسید.
این یکی رابا ذوق خواندم و نقش مهتاب را هم خیلی دوست داشتم.

 

 

کدام خصلت مهتاب برای تان جذاب بود؟ آیا حس کردید که می شناسیدش؟

شاید شناخت زیاد در کار نباشد.
تنوع نقش هایي که به ما پیشنهاد می‌شود زیاد است و ما نمی‌توانیم مدعی شویم که روی تمام
نقش ها شناخت داریم اما بعضی نقش ها هست که آدم با آنها تماس برقرار می‌کند و مهتاب
هم از همین نقش ها بود.
حس کردم که می‌توانم این نقش را ایفا کنم.
اما کاراکترش پیچیدگی هاي عجیبی دارد که باید نقش را خوب درک کنی تا بتوانی آن پیچیدگی ها را دربیاوری.

 

 

بیایید راجع به این پیچیدگی ها بیش تر حرف بزنیم و بعد شما قدری از رمز و راز ایفای نقش
مهتاب برای مان حرف بزنید.
قضیه من این است که مهتاب باید به طور موازی و همزمان، سه حالات را در فیلم پیش ببرد،
یکی کنش عاطفی برانگیخته شده ناشی از تزلزل رابطه با همسرش و سوءظن ایجاد شده، دوم خودخوری و احساس گناهی
است که پیدا میکند و سومی همان حس کنجکاوی و تلاش اش برای کشف حقایق ماجرا.
اصلا بگویید که با این فرضیه موافق هستید و اگر هستید چه کارهایی کردید که این سه کیفیت رابه
طور همزمان در فیلم بروز دهید.

 

 

مشاهده نمایید، اساس این فیلم را یک معما تشکیل می‌دهد که شاید اتفاقی نیست که در زندگی هر شخصی بیفتد.
ویژگی زنان این است که در ناخودآگاه شان لایه هاي درونی پیچیده اي دارند.
شاید این درامی که ما در فیلم شاهدش هستیم به نوعی ممکن است موقعیتی استثنایی باشد.
نظر شخصی من این است که شخصیت پردازی هاي فیلم کاملا براساس رفتار آدم هایي است که پیرامون خود ما می
بینیم.

زندگی ساره بیات + عکس های ساره بیات

گفتگو با ساره بیات

ما زندگی این دو زوج را خیلی در پیرامون مان می‌بینیم یعنی زنی که دچار
سوءظن است درمورد شوهرش.
این شک فقط مربوط به این حکايت نیست.
در جامعه امروز ما این شک را از سوی زن به مرد و بالعکس بسیار میبینیم.
شاید نباید بگوییم جامعه و قضیه را کلی و عمومی کنیم، اما در محیط پیرامون ما آدم هاي زیادی هستند
که مشکل هایي نظیر زوج مهتاب و احمدرضا دارند و شاید کاملا اتفاقی مطابق رخدادهای فیلم را تجربه نکنند، اما
در فضای حسی و عاطفی همانندی قرار می‌گیرند.

 

من معتقدم که ما باید نسبت به محیط اطرافمان احساس تعهد کنیم و وقتی معضلی را در جامعه رصد
میکنیم، با ایفای نقش آدم هایي که درگیر آن معضل هستند، رسالتی را در قبال جامعه به انجام برسانیم.
مثلاً من اگر می‌روم ودر فیلمی مانند «لامپ ۱۰۰» بازی می‌کنم، به این علت نیست که تنها
بازیگر زن فیلم هستم و دیده می‌شوم.

 

من نسبت به موقعیت همسر یک فرد معتاد و آسیب شناسی حالات او در جامعه احساس تعهد می‌کنم و
بهمین علت دلم می‌خواهد با ایفای این نقش واکنشی به یک حالات عمومی اجتماعی نشان بدهم.

فکر میکنم اما ما فقط بیاییم و یک داسان را روایت کنیم به این معناست که سینما رسالتش را
به طور کامل انجام نداده است.

 

به هرحال مهتاب فیلم «عادت نمیکنیم» هم مجموعه اي است از سوال هاي بی پاسخی که وی را
اسیر حالتی پنیک و عصبی می سازد.
احمدرضا تمام پرسش هاي وی را بی پاسخ میگذارد و همین باعث می‌شود شک او بیش تر شود.

 

 

رفتار احمدرضا هم به نوعی سادیستیک و سنتی است.
انگار زن را در جایگاهی نمیبیند که بخواهد به او پاسخی بدهد.

دقیقا همچنین است.
آن شک قشری رابه سهولت میشود با یک واکنش مناسب مدیریتش کرد تا بزرگ نشود و حال و
هوای یک جنون و مساله ناهنجار را نگیرد.
اما احمدرضا اینکار را نمی‌کند.

خب حالا من می‌خواهم بگویم شما چه کار به این کارها داری؟ شما مگر جامعه شناس یا روان شناسی؟
شما بازیگری و میتوانی بدون اعتنا به این مسائل کارت را انجام بدهی.

 

 

من انتخاب کارهایم کلاً به این شکل است.
من اگر حس کنم با بازی دریک فیلم نمیتوانم رسالتی رابه انجام برسانم و برای مخاطبم مفید
نیستم، الا بازی در فیلم را نمی پذیرم چون اگر جز این باشد یعنی فقط داری بیزینس میکنی.
بهمین علت بعد از «عادت نمیکنیم» با وجودی که پیشنهاد کار زیاد داشتم، از لحاظ روحی هم احتیاج
داشتم که کار کنم اما هیچ کدام از فیلم نامه ها آن حس رسالت و تعهدی که من دنبالش بودم
را برانگیخته نمیکردند.

 

فکر میکنم این اتفاق برای خیلی از افراد حاضر در فیلم «عادت نمیکنیم» افتاد چون ما آنقدر
دراین فیلم روی جزییات دقیق کار کردیم که بعد از اتمامش متفق القول بودیم کارمان را کرده ایم و
اصلا انگار اشباع شده بودیم.

 

 

طبق معمول در مرور کارنامه یک بازیگر برایش یک صفت ثابت شاخص در نظر میگیرند.
این صفت با دقت به شمایلی که در طول زمان در ذهن تماشاگران می سازد، انتخاب میشود.
اگر قرار باشد شما خودتان یک صفت انتخاب کنید، چه خواهد بود؟

راستش کار خیلی سختی است.
من نقش هاي متنوعی داشته ام.

 

 

اما به هرحال خصلت هاي ثابتی در نقش هایتان ممکن است تکرار شده باشد.

مثلاً نقش زن هاي ظلم دیده طبقه فرودست را نقش بازی کرده ام یا…

 

 

خب.
این اتفاقا به چیزی که در ذهن من می گذرد خیلی نزدیک است.
به نظرم شما شمایل رنج هستید.
تمام زنانی که نقش شان را ایفا کرده‌اید از «جدایی» بگیرید تا «ناهید» و حتی «حلیمه» در فیلم «محمد
«ص»» و حالا در همین فیلم «عادت نمی‌کنیم»، وظیفه بزرگ شان بازتاب و انتقال رنج است.
منظورم زن رنج دیده نیست.
این یک رنج انسانی است که در کل فیلمهای شما بازتاب میدهد.

بگذارید حرف تان را اندکی رتوش کنم.
من خودم خیلی مایل هستم که همیشه رنج رابه تصویر بکشم.
دوست دارم مخاطب درگیر رنجی که من و شخصیت فیلم کشیده ایم، بشود.

 

 

به جاهای خوبی داریم می‌رسیم.
شما آدم را اذیت می‌کنید.
باعث میشوید ما درد کاراکتر را تجربه کنیم.

شاید.
من با مردم و مخاطبان خیلی نزدیک هستم و برای حرفه ام خیلی زندگی را کنکاش میکنم.
گاهی حتی می رو و بهشان میگویم که دارم زندگی تان را کنکاش میکنم و الگو بر می
دارم برای حرفه ام.

 

میگویم دارم زندگی تان را کنکاش می‌کنم برای یافتن ما به ازای بیرونی نقش هایم و شما بدانید
و راضی باشید و حلال کنید این سوءاستفاده من را.

 

من واقعا هیچ کدام از زن هایي که نقش شان را ایفا کردم، نبوده ام.
این را صادقانه می‌گویم اما میدانم چنین زن هایي که زجر زیادی کشیده اند، کم تر دیده می
شوند و شاید رسالت من این است که تصویر را بازتاب دهم.

زندگی ساره بیات + عکس های ساره بیات

فیلمهای ساره بیات

دقیقا همچنین است.
مضمون اي البته در بین است که شما را شاخص تر می‌کند.
ما شمایل زن رنج دیده را در سینمای بعد از انقلاب کم نداشته ایم اما زن رنج دیده کنشگر کم
داشته ایم.
شما این کنشگری را دارید.

 

از همان «جدایی نادر از سیمین» تا همین «عادت نمی‌کنیم»،شما تصویر زنی را نمایندگی می کني که رنج می
کشد اما مظلومیتش را بر نمی تابد.
می‌خواهد خودش برای خودش کاری کند.
این یعنی یک موقعیت مدرن.
موقعیتی که در آن رنج کشیدن سربلندي نیست.

 

 

بله، بحث بر سر این است که مگر میشود رنج نباشد؟ همه ی آدم ها به هرحال مزه رنج را چشیده اند.

بنظر من مساله یک نقش زمانی شروع میشود که دست بگذاری روی امری که حقایق دارد و وجودش هم انکارناپذیر است. شما باید این را بررسی کنی.

 

به قول شما من که روان‌شناس و جامعه شناس نیستم اما در حیطه کاری خودم شاید بتوانم این بررسی را انجام دهم.

 

رنج یک کلمه و یک حس است اما این‌که بازیگری بتواند رنج را در افراد مختلف به شکلهای متمایز بازتاب دهد، کار دشواری است.

 

دقیقا بهمین علت است که عنوان شمایل رنج را برای خصلت نمایی کارنامه بازیگری شما بکار میبرم.
کار شما بازتاب دادن رنج در آدم هایي از طبقات و با درگیری هاي مختلف است.
برگردیم به «عادت نمیکنیم»، سخت ترین صحنه فیلم برای تان کدام بود؟

 

کلاً «عادت نمیکنیم» کار ساده اي نبود.

آقای ابراهیمیان وسواس تحسین برانگیزی دارد.
اگر این طور نبود هم من نمی توانستم به ایشان این قدر اعتماد کنم.
از یک اتفاق ساده، یک اتفاق خیلی پیچیده و درستی را رقم زده.

خودش هم سر صحنه بسیار انسان خوش طینت و خوش برخوردی است و با یک لبخند از ما کارهای خیلی سخت میخواست و ما با کمال میل انجام می دادیم.

 

یعنی آدم دچار پارادوکس می شد که این‌که دارد با این تبسم دلنشین این همه ی کار سخت از من میـــخواهد، تبسمش را باور کنم یا سخت گیری و وسواس بسیارش را! بعد می‌دیدم که با رضایت خاطر به سختیهای کار تن داده ام اما سخت ترین بخش کار برای من و فکر میکنم کل بازیگران فیلم، این بود که آقای ابراهیمیان اعتقاد داشت هر پلان باید از زوایای مختلف و با لنزهای متمایز گرفته شود ودر این شرایط بازیگر باید مدام تمرکزش را بگذارد روی حفظ راکوردهای حسی و فیزیکی.

 

یعنی نباید با تغیر لنز و زاویه، جنس بازی ات را تغییر بدهی و آدم دیگری باشی.
رعایت این راکوردها البته وظیفه بازیگر است اما باید انرژی ات را تقسیم کنی تا همه ی چیزی یک دست از آب در بیاید.

 

فیلم را چند بار دیده اید؟

هنوز ندیده ام.
خیلی دلم میخواست اما آقای ابراهیمیان گفتند کسانی که باید فیلم را ببینند، دیده اند.

 

 

خب، من دیده ام.
خیلی هم خوب نقش بازی کرده اید.

واقعا؟ خب، خیلی خوشحالم که نظرتان این است.

زندگی ساره بیات + عکس های ساره بیات

نقش هاي ساره بیات

 

شما از جایی غریبی خودتان را در سینمای کشور ایران را تثبیت کردید.
با فیلمی مانند «جدایی نادر از سیمین» درخشیدید و شاید فارغ از موفقیت در آن برهه، ترسناک ترین دغدغه بازیگر
ممکن است این باشد که بعد از این چه کاری باید عرضه بدهم که افت نکنم.

 


فیلم هایي مانند آن، بازیگر را روی لبه تیغ قرار میدهند.
از یک طرف میتوانند سکوی پرتاب باشند و از دیگرسو آینده را برای بازیگر بسیار خوفناک خواهند کرد.
دراین سال‌ها واقعا چه کردید که بهتر باشید و کم نیاورید؟ چه کارها کردید که ساره بیات بمانید؟

 

مسیر خیلی سختی است .
واقعا نمیتوان جوری توصیفش کرد که قابل درک باشد.
آدم ها باید زیر سقف هم زندگی کرده باشند تا معنای این سختی ها را درست درک کنند، خصوصا طی این مسیر به تنهایی خیلی دشوار است.

من دراین مسیر خیلی تنها بودم یعنی نخواستم دیگران را اذیت کنم.

منکر کمک هاي خانواده و استادانم نیستم.

 

اما امتیازی که برای ساره بیات بودن داشتم، استفاده از همین تنهایی بوده و خلوت هاي خودم با خودم.

 

استقلال را خیلی دوست دارم و فکر میکنم مستقل بودنم خیلی کمکم کرده که به واسطه خودم در جای یکه هستم، جایگاه درستی داشته باشم.

 

اگر اصل توحید را قبول داشته باشی، قدم اول توکل کردن است.

 

بعد هم باید سخت کوش باشی و درست انتخاب کنی. فکر میکنم که درست انتخاب کردم.

 

می ترسیدید که افت کنید و همه ی چیز خراب شود؟

نه.
من از هیچ چیز نمی‌ترسم.
کلاً آدم ترسویی نیستم چون آدم خیلی معتقدی هستم و طبق معمول آدم هایي که به جریانی در بالا معتقد هستند، چندان نمیترسند.
من خیلی برای خودم کار می‌کنم.

 

واقعا قضاوت دیگران برایم اهمیتی ندارد. تمام تلاش این سال هایم این بوده که به متن برسم و از حاشیه دور بشوم. حواشی اتفاق هاي سینما برای من ارزشی ندارد.

 

نه شهرتش برایم مهم است و نه ثروت و نه قضاوت آدم هایي که در جایگاه داوری ما قرار می گیرند.

 

نمیگویم انتخاب هایم برترین انتخاب هاي ممکن بوده.

شاید اشتباه هم کرده باشم اما خیلی به دور از حاشیه کار کرده ام. اگر هم اکنون به لحاظ جایگاه در همان جایی هستم که خودم می‌خواستم باشم یعنی آرزوی خودم باشم، نه آرزوی کسی دیگر، دلیلش این است که تمام انرژی من روی متن بوده. این‌که کارم دغدغه و دلهره ام باشد ،فیلم نامه را درست انتخاب کنم، نقشم را درست بازی کنم و از حاشیه ها فاصله بگیرم.

 

خیلی ساده نیست پاسخ دادن به سوال شما اما می‌توانم توصیه کنم که آدم ها از خلوت ها، تنهایی ها و مراودات شان با دنیای بالا به نفع کارشان استفاده کنند.

 

زمانی که در حواشی هستیم و از متن کار دور می‌شویم باید کلی انرژی بگذاریم تا انرژی هاي منفی را بتکانیم تا بتوانیم دوباره برگردیم به نقطه صفر و تا بیایی اینکار را بکنی، کار اصلی ات را از یاد برده اي و خیلی باید تلاش کنی برای فراهم کردن شرایط مطلوب.

 

دراین سال‌ها سکوت، پژوهش، توکل و دوری از حاشیه ها خیلی به من کمک کرده تا خودم را حفظ کنم.

 

 

چیزی شبیه تزکیه…

کاملا همچنین است. من امکان ندارد فیلمی را بازی کنم و به لحاظ روحی حالم بد باشد و ناکامل باشم ازآن کار و بروم سر طرح دیگر.

بعد از «عادت نمی‌کنیم» حس کردم آنقدر شفاف و آماده نیستم که بروم سراغ کاری دیگر، با این که پیشنهاد هم کم نرسیده بود اما خودم نخواستم.

حس میکردم که مهیای کار بعدی نیستم. پالایش درونم اگر انجام نشده باشد، کار نمیکنم. باید تمیز بروم سر کار بعد.

مشکلات شخصی زندگی، حواشی و دغدغه هاي دیگرم را سر کار نمیبرم.

باید پالایش کامل یافته باشم تا بتوانم کارم را درست انجام دهم.

زندگی ساره بیات + عکس های ساره بیات

اگر همین حالا کمی فاصله بگیرید و بعنوان مخاطب به حکايت «عادت نمیکنیم» نگاه کنید، به نظرتان این فجایع
قصور کیست؟

دنبال گناهکار میگردید؟

 

من گناهکار را شناخته ام. خود فیلم یک پیشنهادی دارد. می‌خواهم بدانم نظر شما چیست؟

من ارجاع تان می‌دهم به پیشنهاد خود فیلم که به نظرم همه ی کاراکترها به نوعی در آن محق هستند.

 

از پیری هم نمی‌ترسید؟

نه، آدم ها وقتی از هر نفس و هر لحظه شان لذت ببرند به همان سنی که دارند، راضی هستند. تمام این سی و چند سال را فهمیده ام و نه دوست دارم به جلو بروم و نه دلم می خواهد به عقب برگردم. چرا بترسم از پیری؟

زندگی ساره بیات + عکس های ساره بیات

رد شدن از سد مخالفت ها

من کارم رابا تئاتر شروع کردم، خیلی سال پیش بود که برای جشنواره پلیس کار تئاتر میکردم. حدود ۲سال تئاتر کار کردم و بعدش چند سالی کار نکردم.
دلیلش درس و دانشگاهم بودو یک سری کارهای شخصی.

از طرفی چون بعد از اولین کار تئاترم در جشنواره پلیس بعنوان نفر اول بازیگر زن انتخاب شدم, پیشنهادات کاری زیاد شد ولی خانواده ام مخالف بودند و نگذاشتند کار کنم.

با خود گفتم سنم بالاتر برود تا زورم بهآنها بچربد «باخنده» چون اگر سنم بالا برود دیگر با من کار ندارند.

 

شاگرد اول کلاس

وقتی که بعد ازآن وقفه تصمیم به بازگشت گرفتم، با کلاس هاي آقای پرستویی در موسسه کارنامه شروع کردم.
آنجا هم جزو شاگرد اول ها بودم و درسم خوب بود.

 

بعد از آنجا برای «یک مشت پر عقاب» که یک سریال تاریخی معاصر بود کارم کردم. سریال «یک مشت پر عقاب» اولین کار تصویری من بود ولی درکنار آدم هاي حرفه اي قرار گرفتم؛ مثلاً اولین پلانم با رضا کیانیان را هیچگاه فراموش نمیکنم ودر طول کار خیلی از ایشان یاد گرفتم اما به علت این‌که اولین کارم بودو به علت حرفه اي بودن اکیپ برایم سخت بود.

 

حدود یکسال و نیم سر آن طرح بودیم.

یک سری از سکانس ها حذف شد، در ممیزی، در تدوین و خیلی رويدادها خاصی برای سکانس ها و پلان هاي من افتاد و نمی‌دانم به چه علت همه ی هم در سکانس هاي من بود.

 

ولی به طور کلی برای اولین تجربه، کار راضی کننده اي بود.

 

هنر به شکل یواشکی

خانواده من خیلی با بازیگری مخالف بودند و من مخفیانه رشته تحصیلی دانشگاهم را هنر انتخاب کردم که از راه هنر یواشکی وارد بازیگری بشوم ولی نشد و دانشگاه هنر خواندم و بعد که دانشگاه به پایان رسید، با کلاس هاي بازیگری ذهن خانواده ام را آماده کردم.

 

خانواده من همیشه به من اعتماد داشتند و دوستان صمیمی من هستند اما هنر را جزء مشاغل نمی‌دانند.

 

جایگاه عزیز، دردانه خانواده

فکر میکنم به هر چیزی که دراین حرفه می‌خواستم تا به امروز رسیده ام.

 

شاید خیلی کم توقع باشم ولی به آن چیزی که خواستم رسیدم. خیلی سخت به این جا رسیدم و شاید برای همین است که خیلی جایگاهم را دوست دارم.
در کارهایی که کردم آنقدر رويدادها عجیب‌وغریب و سخت افتاد که شاید هرکس دیگری غیر از من بود امکان نداشت بیشتر از این پیش برود ولی فکر میکنم که این سختی ها را لازم داشتم به خصوص برای من که یک آدم عزیزدردانه بودم و سختیهای مختلف را تجربه نکرده بودم.

 

خیلی راضی ام از این‌که در زندگی کاری ام صبور بودم و موانع زیادی را پشت سر گذاشتم.

 

جدیدترین مطالب سایت