اشعار زیبا برای تمرین خوانندگی | شعر زیبا برای آواز خوانی

اشعار زیبا برای تمرین خوانندگی

اگر قصد دارید آواز خوانی و خوانندگی را شروع کنید بهتر اسـت با این شعرهای زیبا و مخصوص خوانندگی شروع کنید . خوانندگی نیاز بـه تمرین فراوان دارد پس هرروز با این شعرهای زیبا تمرین کنید تا بعد از مدتی نتیجه را دریافت کنید.

صدایم کن میهن خیلی بلند ؛ گویی دلتنگی
کزین ستم و ستم بر نهر هایت ؛ سخت نالانی
صدایم کن چو دلتنگی کـه از دوری ؛ بی تابی
صدایم کن کـه از عشقت میپوسم بـه ارامی

مه و خاک و فلک زندانیم کردند در غربت
شدست این مردن و نابودی تدریجیم عادت
بگو حرفی کـه گرمای صدایت خون در قلبست
صدایم کن صدایم کن کـه خشکیدم دراین ظلمت

خدایا کاش امشب من بمیرم در میهن پا شم
خدایا کاش یک شب را کنار مردمم باشم
ولی گویی دعایم تا رسد برتو، میمیرد
دراین قربت شده رنگین کمان برآسمانم سدّ

خوشا بر مردمی کـه سالیان در دل می‌مانند
خوشا بر میهمانانی کـه هر شب در میهن خوابند
خوشا بر خاک هر منزل کـه بوی عطر تو انجاست
خوشا بر اسمانی کـه تنین اندازه ازادیست

صدایم کن صدایم کن
صدایم کن

شعر زیبا و غمگین برای خوانندگی

من یه خونه روی آب ترد و سرد و بی پناه من یه مقصدم ولی همیشه اشتباه

من یه ابر بی بخار یه غرور زیر پا آدمای زندگیم اعتماد نابجا

آدما میان برن کـه رد بشم بـه زور رهگذر شدن همه ی هی عبور و هی عبور

سرنوشتمو ببین مهربونترینشون غصه هاش بـه من رسید شادی هاش بـه دیگرون

پا گذاشت تو زندگیم پاشو پس کشید و رفت دور شد صبر کرد سوختنمو دید و رفت

سرنوشتمو ببین مهربونترینشون غصه هاش بـه من رسید شادی هاش بـه دیگرون

پا گذاشت تو زندگیم پاشو پس کشید و رفت دور شد صبر کرد سوختنمو دید و رفت

وعده هاي‌ رو هوا وعده هاي‌ رو هوس از یه جا بـه بعد دلو باورای من شکست

هی شکست و هی شکست اعتماد نیمه جون از سکوت تو سرم زخم حرف این و اون

ترسم از غریبه هاست وقتی آشنا بشن حسرت و یه رد پاست آخرش برای من

سرنوشتمو ببین مهربونترینشون غصه هاش بـه من رسید شادی هاش بـه دیگرون

پا گذاشت تو زندگیم پاشو پس کشید و رفت دور شد صبر کرد سوختنمو دید و رفت

سرنوشتمو ببین مهربونترینشون غصه هاش بـه من رسید شادی هاش بـه دیگرون

پا گذاشت تو زندگیم پاشو پس کشید و رفت دور شد صبر کرد سوختنمو دید و رفت

شعر شاد برای تمرین خوانندگی

تب تو از لحظه هاي‌ من نگیر

این همون داغیه کـه می پرستمت

وقتی کـه دستاتو می‌گیرم ببین اختیار کل دنیا دستمه

من کـه یه عمره پر از بغضم ببین واسه ي لبخند تو چه می‌کنم

زندگی دلیل بغض من نبود تو نمیخندی تو نمی‌خندی کـه گریه میکنم

دیگه بعد از این سمت من بیای هرچی تو بگی هر چی تو بخوای

دیگه بعد از این سمت من بیای هرچی تو بگی هر چی تو بخوای

خودتو پایین میاری پای من

کـه تو رو پیدا کنم فقط همین

چیزی جز افتادن از چشمای تو منو از بالا نمی زنه زمین

از خودم خیلی خجالت می‌کشم وقتی حتی از منم دلت پره

وقتی حالتو عوض نمیکنم بودن من بـه چه دردی می خوره

تب تو از لحظه هاي‌ من نگیر

دیگه بعد از این سمت من بیای هرچی تو بگی هر چی تو بخوای

دیگه بعد از این سمت من بیای هرچی تو بگی هر چی تو بخوای

اشعار زیبای خوانندگی

من با تو بودم با تو خندیدم دنیامو تو چشای تو دیدم

ثانیه هاي‌ آخر ساله من سالو تحویل خودت میدم

خوبه چقدر حال و هوای تو میپیچه تو خونه صدای تو

می خندی و هفت سینو میچینم با سیب سرخ خنده هاي‌ تو

آرزوم اینه پای این سفره کل سالا رو روبه روم باشی

چی بخوام جز تو آرزوم اینه باشی و تنها آرزوم باشی

نفس بکش با نفس گرمت یخ قلب زمستونو وا کن

از حالا تا آخر این دنیا روی بی قراری هام حساب کن

کنار تو خوبه بی قراری وسط بارونای بهاری

پرواز و باور میکنم با تو وقتی با چشمات آسمون داری

آرزوم اینه پای این سفره کل سالا رو روبه روم باشی

چی بخوام جز تو آرزوم اینه باشی و تنها آرزوم باشی

زیباترین اشعار

دارم عاشق میشم تو خونه ي تو

کنار خاطرات پاره پاره

کنار خنده هاي‌ دست خورده

کنار گریه هاي‌ نیمه کاره

تموم ساعتایی کـه نبودی

پر از تمرین برگشتن بـه خونه م

عجیبه حال من وقتی نباشی

چقد خوبه کـه من عاشق بمونم

صبر و قرارم هواتو دارم

تو نیستی پیشم کجا ببارم

صبر و قرارم صبر و قرارم

تو نیستی پیشم کـه بی قرارم

هوای خونه از عطر تو لبریز

گل پرده بـه موهاش باد داده

من از وقتی کـه رفتی بغض کردم

همین رفتن بـه من غم یاد داده

یه وقتا بعد تو تردید کردم

یه وقتایی بدونت کم میارم

چقد سخته نباشی زندگی رو

رو دوش خسته و تنهام بزارم

صبر و قرارم هواتو دارم

تو نیستی پیشم کجا ببارم

صبر و قرارم صبر و قرارم

تو نیستی پیشم کـه بی قرارم

شعرهای زیبا برای آواز خوانی

كاش از اول میدونستم تو مال دیگرونی …

كاش از اول میفهمیدم تو با من نمیمونی

كاش از اول میدونستم تو سهم من نمیشی …

كاش میفهمیدم كه تو از عشق من گریزونی

از فكرو قلبم تو نمیری كه بـه همین زودی …

تو اون فرشته ي پاكی كه من فكر میكردم نبودی

میدونم هر جا كه هستی با هر كسی نشستی …

بـه اسانی فراموشم میكنی تو بـه زودی

این همه ی عاشق بودم تو نفهمیدی …

با تو صادق بودم تو نفهمیدی

من كه عاشق بودم تو نفهمیدی …

با تو صادق بودم تو نفهمیدی

كاش از اول میفهمیدم تو مغروری …

كاش میدونستم از دنیای من دوری

كاش آروم آروم از قلب من میرفتی …

كه دروغای شیرینی بـه من می گفتي

این همه ی عاشق بودم …

شعر برای تمرین خوانندگی

توکه نیستی ؛ زندگیمو/ زیره پای کی بریزم

واسه کی ؛ دلم بمیره / وقتی تو ؛ نیستی عزیزم

دسته سرده این زمونه / دستامو از تو جدا کرد

بازیه ؛ دوری و حسرت / با دلای ما ؛ چه ها کرد

عشق تو ؛ توی وجودم / تا همیشه ؛ موندگاره

همه ی آرزوم همینه / کـه ببینمت ؛ دوباره

دوریه تو داره آروم / من و ازپا، در میاره

رنگه پیری ؛ ذره ذره / تو وجودم پا میزاره ؛ پا میزاره

طاقت دوری ندارم / تو بیا ؛ بمون کنارم

ارزونیه قدم تو / همه ی ي دارو ندارم

اي قشنگترین ترانه / با تو بودن ،آرزومه

اي تو نیمه ي وجودم / بی تو عمره من ؛ حرومه

عشق تو ؛ توی وجودم / تا همیشه ؛ موندگاره

همه ی آرزوم همینه / کـه ببینمت دوباره

دوریه تو ؛ داره آروم منو از پا در میاره

رنگ پیری ؛ ذره ذره / تو وجودم پا میزاره

نمیزارم ؛ کـه جدایی / عشقمو از تو بگیره

چشم بـه راهه تو میمونم / نگو اما دیگه دیره

شعر زیبا برای آواز خوانی

اگه اون کـه کنارته تو رو بیشتر از من میخواد اگه با همون اسانی اگه باهات راه میاد

اگه روزگار بد تو رو ازم گرفته اگه خاطرات خوبمون از خاطرم نرفته

«خوشبختیت ارزومه حتی با من نباشی حتی از خاطره هامون جدا شی»۲

از همون روزای اول می دونستم نمی مونی می دونستم نمی تونی عشقو تو چشام بخونی

از همون روزای اول دل تو با دیگری بود کاش همیشه بات بمونه اون کـه عشق بهتری بود

بهترین اشعار کوتاه برای خوانندگی

معذرت اگه کمم واسه دلت نگفتم حرفامو بهت

گذاشتم عاشقم بشی شدم تمام عامل سرگیجه هاي‌ دائمت

نفهمیدی کـه عشق من تو زندگیت مزاحمه

معذرت اگه داد میزدم سرت اگه چشمات همش تره

اگه بعد از این بازیا می گفتم بار آخره

شکستنت جلو چشام منو از رو نمیبره

دروغام می‌شد باورت منو ببخش

معذرت اگه وادار شدي بری حق داری هرچی کـه بگی

کاری کردم کـه دائما بگی نفرین بـه زندگی

ترسیدم خیانت کنم بهت از روی بچگی

معذرت واسه قرصای هرشبت کـه هرکدومشم کمه

واسه آروم گرفتنت میدونم هرچی می‌کشی همش بخاطر منه

پشیمونم ببین منو معذرت تنها حرفمه

معذرت واسه اون همه ی خاطره کـه کرده بازی با دلت

معذرت اگه همش مرددم گفته بودم کـه قید احساسمو دیگه زدم

تو لیاقتت این نبود نمیدونستی من بدم

هی بهونه کردم کـه تا دیگه جوابتو ندم

منو ببخش…

معذرت اگه وادار شدي بری حق داری هرچی کـه بگی

کاری کردم کـه دائما بگی نفرین بـه زندگی

ترسیدم خیانت کنم بهت از روی بچگی

معذرت واسه قرصای هرشبت کـه هرکدومشم کمه

واسه آروم گرفتنت میدونم هرچی می کشی همش بخاطر منه

پشیمونم ببین منو معذرت تنها حرفمه

اشعار عاشقانه برای خوانندگی

رفتی کـه من در نیمه ي تاریک این سیاره باشم

رفتی کـه مثل سایه اي روی زمین آواره باشم

رفتی و جای خالیت را در کنارم حس نکردی

رفتی و چیزی از عذاب انتظارم حس نکردی

میسوزم با آتش عشق تو خاموشی ندارد

میمیرم اما داغ چشمانت فراموشی ندارد

باید مرا باور کنی تنها ترین مرد زمینم

تو در طلوع تازه اي من در غروب آخرینم

من بی تو در شب هاي‌ دلتنگی اسیرم باورم کن

من بی تو مثل تک درختی در کویرم باورم کن

زیبای من در جشن میلاد تو و زیبایی تو

من آخرین شمعم کـه می خواهم بمیرم باور تو

باورم کن باورم کن

باید مرا باور کنی من با توام هر جا کـه باشی

شاید تو هم دلتنگیم را حس کنی تنها کـه باشی

با من بمان با من بخوان افسانه ي تنهاییت را

با من بمان در چشم هاي‌ من ببین زیباییت را

من بی تو در شب هاي‌ دلتنگی اسیرم باورم کن

من بی تو مثل تک درختی در کویرم باورم کن

زیبای من در جشن میلاد تو و زیبایی تو

من آخرین شمعم کـه می خواهم بمیرم باور تو

باورم کن باورم کن

شعرهای خاص برای خواننده شدن

خدا وقتی کـه دردی میده درمونشم میده برای کشورش هر کرد حتی جونشم میده

آره کردا کـه رسم عاشقی رو ادعا کردن سر این عشق حتی زندگیشونو فدا کردن

خدا وقتی کـه دردی میده خب درمونشم میده برای کشورش هر کرد حتی جونشم میده

آره کردا کـه رسم عاشقی رو ادعا کردن سر این عشق حتی زندگیشونو فدا کردن

هزاران ساله این مردم نگهبانای این مرزن زمین لرزیده اما کرد ها هرگز نمیلرزن

واسه رزمنده ها هر خاطراتی مونده تو سینه یه بخشش سر پل و گیلان غرب و قصر شیرینه

هزاران ساله این مردم نگهبانای این مرزن زمین لرزیده اما کرد ها هرگز نمیلرزن

واسه رزمنده ها هر خاطراتی مونده تو سینه یه بخشش سر پل و گیلان غرب و قصر شیرینه

شماها مرز ادار کشورین ما دوستون داریم تو این روز و شبای سخت تنهاتون نمیزاریم

جهان همواره درگیره سر آرامش و سختی دلاتون قرص باشه باز برمیگرده خوشبختی

بـه رسم عید با امید بازم هفت سینو میچینیم بهاری میشیم و باهم کنار سفره میشینیم

در روشنیه اسمان شب ،در نور چشم تو ؛ خفته اسـت
آن حس مبهمی کـه در دلم ؛ ذره ذره عاشقم ؛ کرده اسـت
بمـــــــان ؛ سربلند ؛ کـه نام تو ؛ حافظانه اسـت
دراین ؛ رنگ سرخ ؛ اسمانت عاشقانه اسـت
بگو ؛ بلند ؛ کـه سربلندی وجوده من …
همه ی ؛ در آن ؛ نام پاک توست ؛ میهن
سرفراز
مانی
در تن ؛ شوی ؛ چو خونِ ؛ سرخ ِ ؛ جانِ ؛ آن دلیر
کـه عاشقانه ریخت ؛ بر زمین
صبور
بمان
در روح ِ ؛ پاکِ ؛ سردِ ؛ آن پدر
کـه مرده در دلش صدا دِگر