حســــینجان
مےشـود
ازعــشقِ تو
دیوانه شد دیوان نوشت…
اربابمــــــــــ…
آرزوهای زیادی
در دلم دارم
ولی …
دیدن کرببلایت
از همه ی واجبتر است
رمز قرآن از حسین آموختیم
ز آتشش ما شعله ها افروختیم
اي صبا اي پیک دور افتادگان
اشک ما را بر مزار او رسان
حسین چهار کلمه است لکن هزاران معنا را در خود جای می دهد
حسین یعنی شجاعت
حسین یعنی ایثار
حسین یعنی طاقت
حسین یعنی تن بی جان
ودر اخر حسین یعنی معنای کامل زندگی یاحسین مددی مولا
تا دل ز غم تو گشت بی تاب حسین
این چشم تهی نگشت از آب حسین
عمری است نیازمند این درگاهم
یک لحظه گدای خویش دریاب ! حسین
قلبم برای صحن تو پردر می آورد
هرروز، کوله بار سفر در می آورد
صبرم زیاد هست، ولی تو قبول کن
دوری ز کربلات، پدر در می آورد
تا هست جهان شور محرم باقیست
این جلوه جان در همه ی عالم باقیست
از ناله نینوای یاران حسین
همواره به لب زمزمه غم باقیست
ما ازم بچگی ها زنجیری و دیونتم
مشتری پا به قرص دم سقاخونتم
ولین گام تقرب
گذر از خویشتن است
گم شدن در حرمت
اول پیدا شدن است
چه کسی دیده لب آب بسوزد جگری ؟
روی دست پدری جان بسپارد پسری ؟
چه کسی دیده که لب تشنه اي از سوز عطش
آب در دست و ننوشد به هوای دگری ؟
نفس بده که نفس پای این علم بزنم
نفس بده که فقط از حسین دم بزنم
سرم فدای قدمهات آرزو دارم
که سرنوشت خودم را بخون رقم بزنم
قیامت بی حسین
غوغا ندارد
شفاعت بی حسین
معنا ندارد
حسینی باش که در
محشر نگویند
چراپرونده ات امضاء ندارد
اللهم الرزقنا کربلا
نامت شروع مبحث زیبای عاشقی ست
حا سین و یا ونون الفبای عاشقی ست
هرکس که عاشقت شده فهمیده که
تنها فقط حسین ؛ معنای عاشقی ست