آیا بازاریابی شبکه ای سود آور است ؟

آیا بازاریابی شبکه ای سود آور است ؟

آیا بازاریابی شبکه ای سود آور است ؟ 

 

بازاریابی شبکه ای همیشه موفق نخواهد بود به دلیل اینکه با توجه به آمارهای گرفته شده سرقت دزدی های اینترنتی در بازاریابی کار و توسغه بسیار بالا رفته است در ادامه مطلب با سایت تالاب همراه باشید.

 

نتورک مارکتینگ یا بازاریابی شبکه ای موج بسیار بزرگی در کشور ایران و میان جوانان به راه انداخت که با برنامه ریزی و طرح پلان می توانستند یک ساله یا دو ساله خودرو بنز خریداری کنند. 

 

ثروتمند شدن، داشتن یک سبک زندگی خاص که حاصل از گردآوری ثروت باشد، درواقع رؤیای هرکسی است. برخی سعی می‌کنند به‌تنهایی این ثروت را جمع کنند، مثلاً با داشتن یک شغل خوب، سرمایه‌گذاری در املاک و بازارهای مالی یا پرداختن به کسب‌وکار شخصی خودشان

 

برخی دیگر سعی می‌کنند این ثروت موردنظر خودشان را به‌طور جمعی گردآوری کنند، مثلاً از طریق سازمان‌های دارای حق امتیاز و یا روش‌های بازاریابی شبکه‌ای یا چند سطحیدرحالی‌که روش دوم برای جمع‌آوری سرمایه سریع‌تر و با ریسک کمتری انجام می‌پذیرد، اما برای هر شخصی مقدور نیست

 

ملحق شدن به یک سازمان دارای حق امتیاز اغلب نیازمند سرمایه‌گذاری اولیه قابل‌توجهی است و هزینه‌های ثابت ماهیانه‌ای را نیاز دارد که از عهده هر شخصی برنمی‌آید.ملحق شدن به سیستم‌های بازاریابی شبکه‌ای هم نیازمند تسلط بر روش‌های برقراری روابط جهت جذب و حفظ افراد مناسب هست

 

که افراد بسیار معدودی از این قدرت برخوردار هستند. همچنین تخصیص دادن زمان جهت آموزش و نظارت بر اعضاء و افراد زیرمجموعه خودشان و نیز ساخت و مدیریت یک کسب‌وکار هست.به همین دلیل است که افراد بسیار اندکی در شبکه‌های بازاریابی شبکه‌ای یا چند سطحی به ثروت‌های قابل‌توجه دست پیدا می‌کنند، و این در حالی است که اکثر افراد واردشده در این سیستم‌های کسب‌وکار درنهایت به‌جای مالک یک کسب‌وکار فقط و فقط یک مشتری ساده هستند و بس!!!

 

برای نمونه قصد ندارم به موارد و نمونه‌های داخلی که در حال حاضر در کشور فعالیت می‌کنند اشاره‌کنم، اما نمونه‌ای از خارج از کشور را نام می‌برم که شما به‌عنوان خواننده این مطلب می‌توانید از طریق مقایسه تا حدود زیادی به نتیجه مناسب دست پیدا کنید.

 

به گزارش تالاب هرلایف یکی از این برندها است که در خارج از کشور ما به این سیستم‌ها جهت فروش بیشتر محصولات خودش روی آورده است. طبق بررسی‌های انجام‌شده تنها چیزی در حدود 2% از افراد واردشده به سیستم طراحی و معرفی‌شده توسط این برند با داشتن یک عضو یا بیشتر در زیرمجموعه خودشان به ثروتی در حدود 50 هزار دلار دست‌یافته‌اند

 

(نکته مهم اینکه 50 هزار دلار درآمد باید با وضعیت زندگی و درآمدی یک فرد عادی در آن کشور خاص مقایسه شود، نه با زندگی و کار فردی در داخل کشور خودمان).آیا به نظر شما این مبلغ قابل‌مقایسه با یک سرمایه‌گذاری عادی در چنین کشورهایی هست؟ کشورهایی که در آن‌ها مثلاً حداقل حقوق یک فرد بی تخصص در حدود ساعتی 15 دلار تعیین می‌شود.

 

البته قضاوت در رابطه با این موضوع ساده نیست و آن را به عهده فرد تصمیم‌گیرنده یا افراد دارای تخصص در حوزه مالی واگذار می‌کنیم. فقط خلاصه‌ای از معیارهای مالی کلیدی از این برند را در اینجا می‌آوریم:درآمدها 4.5 میلیارد دلار، حاشیه سود عملیاتی 9.74%، رشد فصلی درآمدها -6.3%، پیش‌بینی قیمت به درآمدها 10.02

 

چیزی که قضاوت در مورد آن در اینجا سخت نیست، این است که تنها افرادی در این سیستم‌ها موفق می‌شوند که تعهد بسیار زیادی نسبت به این مدل کسب‌وکار داشته باشند و وقت زیادی را برای آن صرف کنند. بر اساس آمار می‌توان گفت به‌طور میانگین می‌توان گفت که عموماً از 3 سطح بالا یا اول در این سیستم‌ها

 

تنها 64% پس از گذشت 10 سال همچنان در این کسب‌وکارها فعالیت داشته‌اند و 26% از آن‌ها نیز در حدود 5 سال یا کمتر عضویت و فعالیت خودشان را حفظ کرده‌اند. به عبارتی تنها افرادی فرصت کسب ثروت در این سیستم‌های کسب‌وکار رادارند که به‌عنوان یک کارآفرین و با دیدی این‌چنین به آن واردشده و به آن متعهد باشند.

 

جدیدترین مطالب سایت