100 نمونه زیبا از خصوصيات رفتاری و اخلاقی حضرت محمد (ص)

100 نمونه زیبا از خصوصيات رفتاری و اخلاقی حضرت محمد (ص)

رفتار و اخلاق حضرت محمد «ص» میتواند بهترین الگو برای زندگی ما قرار گیرد. رفتار پیغمبر در زندگی همیشه پر از درس بوده است. در اینبخش از سایت تالاب 100 نمونه از خصوصیات اخلاقی پیامبر «ص» را قرار دادیم.

 

حضرت محمد «ص»

مدت رسالت و زمامدارى حضرت محمد «ص»: از 27 رجب سال چهلم عام الفيل «610 ميلادى»؛ كه در سن چهل سالگى به رسالت مبعوث شده بود، تا 28 صفر سال يازدهم هجرى، كه رحلت فرمود، به مدت 23 سال عهده‏دار امر رسالت و نبوت بود. حضرت محمد «ص»  علاوه بر رسالت، به مدت ده سال امر زعامت و زمامدارى مسلمانان را پس از مهاجرت به مدينه طيبه بر عهده داشت.

 

حضرت محمد «ص» در تورات و برخى كتب آسمانى «احمد» ناميده شده است. آمنه، دختر وهب، مادر حضرت محمد «ص» پيش از نامگذارىِ فرزندش توسط عبدالمطلب به محمّد، وى را «احمد» ناميده بود. كنيه حضرت محمد «ص»: ابوالقاسم و ابوابراهيم.

 

القاب حضرت محمد «ص»:

رسول اللّه، نبى اللّه، مصطفى، محمود، امين، امّى، خاتم، مزّمل، مدّثر، نذير، بشير، مبين، كريم، نور، رحمت، نعمت، شاهد، مبشّر، منذر، مذكّر، يس، طه‏ و…

 

 منصب حضرت محمد «ص»:

آخرين پيامبر الهى، بنيان‏گذار حكومت اسلامى و نخستين معصوم در دين مبين اسلام.

 

تاريخ ولادت حضرت محمد «ص»:

روز جمعه، هفدهم ربيع الاول عام الفيل برابر با سال 570 ميلادى «به روايت شيعه». بيشتر علماى اهل سنّت تولد ان حضرت را روز دوشنبه دوازدهم ربيع الاول ان سال دانسته ‏اند.

100 نمونه زیبا از خصوصيات رفتاری و اخلاقی حضرت محمد (ص)

خصوصيات رفتاری و اخلاقی حضرت محمد (ص)

 

1- هنگام راه رفتن با آرامي و وقار راه مي رفت

۲- در راه رفتن قدم ها را بر زمين نمي کشيد.

۳- نگاهش پيوسته به زير افتاده و بر زمين دوخته بود.

۴- هرکه را مي ديد مبادرت به درود مي کرد و کسي در درود بر او سبقت نگرفت.

۵- وقتي با کسي دست مي داد دست خودرا زودتر از دست او بيرون نمي کشيد.

۶- با مردم چنان رفت و آمد مي کرد که هرکس گمان مي کرد عزيزترين فرد نزد ان حضرت است.

۷- هرگاه به کسي مي نگريست به روش ارباب دولت با گوشه چشم نظر نمي کرد.

۸- هرگز به روي مردم چشم نمي دوخت و خيره نگاه نمي کرد.

۹- چون اشاره مي کرد با دست اشاره مي کرد نه با چشم و ابرو.

۱۰- سکوتي طولاني داشت و تا نياز نمي شد لب به سخن نمي گشود.

۱۱- هرگاه با کسي، هم صحبت مي شد به سخنان او خوب گوش فرا مي داد.

۱۲- چون با کسي سخن مي گفت کاملا برمي گشت و رو به او مي نشست.

۱۳- با هرکه مي نشست تا او اراده برخاستن نمي کرد ان حضرت برنمي خاست.

۱۴- در مجلسي نمي نشست و برنمي خاست مگر با ياد خدا.

۱۵- هنگام ورود به مجلسي در آخر و نزديک درب مي نشست نه در صدر ان.

۱۶- در مجلس جاي خاصي رابه خود اختصاص نمي داد و از ان نهي مي کرد.

۱۷- هرگز در حضور مردم تکيه نمي زد.

۱۸- اکثر نشستن ان حضرت رو به قبله بود.

۱۹- اگر در محضر او چيزي رخ مي داد که ناپسند وي بود ناديده ميگرفت.

۲۰- اگر از کسي خطايي صادر مي گشت ان را نقل نمي کرد.

۲۱- کسي را بر لغزش و خطاي در سخن مواخذه نمي کرد.

۲۲- هرگز با کسي جدل و منازعه نمي کرد.

۲۳- هرگز سخن کسي را قطع نمي کرد مگر آنکه حرف لغو و باطل بگويد.

۲۴- پاسخ به سوالي را چند مرتبه تکرار مي کرد تا جوابش بر شنونده مشتبه نشود.

۲۵- چون سخن ناصواب از کسي مي شنيد. نمي فرمودـ« چرا فلاني چنين گفت» بلکه مي فرمود « بعضي مردم را چه مي شود که چنين مي گويند؟»

۲۶- با فقرا زياد نشست و برخاست مي کرد و با آنان هم غذا مي شد.

۲۷- دعوت بندگان و غلامان را مي پذيرفت.

۲۸- هديه را قبول مي کرد اگر چه به اندازه يک جرعه شير بود.

۲۹- بيش از همه ی صله رحم به جا ميآورد.

۳۰- به خويشاوندان خود احسان مي کرد بي آنکه آنان را بر ديگران برتري دهد.

۳۱- کار نيک را تحسين و تشويق مي فرمود و کار بد را تقبيح مي نمود و از ان نهي مي کرد.

۳۲- آنچه موجب صلاح دين و دنياي مردم بود به آنان مي فرمود و مکرر مي‌گفت هرآنچه حاضران از من مي شنوند به غايبان برسانند.

۳۳- هرکه پوزش ميآورد پوزش وی را قبول مي کرد.

۳۴- هرگز کسي را حقير نمي شمرد.

۳۵- هرگز کسي را دشنام نداد و يا به لقب های بد نخواند.

۳۶- هرگز کسي از نزديکان و بستگان خودرا نفرين نکرد.

۳۷- هرگز عيب مردم را جست‌وجو نمي کرد.

۳۸- از شر مردم برحذر بود ولي از آنان کناره نمي گرفت و با همه ی خوشخو بود.

۳۹- هرگز مذمت مردم را نمي کرد و بسيار مدح آنان نمي گفت.

۴۰-بر جسارت ديگران صبر مي فرمود و بدي رابه نيکي جزا مي داد.

۴۱- از بيماران عيادت مي کرد اگر چه دور افتاده ترين نقطه مدينه بود.

۴۲- سراغ اصحاب خودرا ميگرفت و همواره جوياي حال آنان مي شد.

۴۳- اصحاب رابه بهترين نام هايشان صدا مي زد.

۴۴- با اصحابش در کارها بسيار مشورت مي کرد و بر ان تاکيد مي فرمود.

۴۵- در جمع يارانش دايره وار مي نشست و اگر غريبه ای بر آنان وارد مي شد نمي توانست تشخيص دهد که پيامبر کداميک از ايشان است.

۴۶- ميان يارانش انس و الفت برقرار مي کرد.

۴۷- وفادارترين مردم به عهد و پيمان بود.

۴۸- هرگاه چيزي به فقير مي بخشيد به دست خودش مي داد و به کسي حواله نمي کرد.

۴۹- اگر در حال نماز بودو کسي پيش او مي آمد نمازش را کوتاه مي کرد.

۵۰- اگر در حال نماز بودو کودکي گريه مي کرد نمازش را کوتاه مي کرد.

۵۱- عزيزترين افراد نزد او کسي بود که خيرش بيشتر به ديگران مي رسيد.

۵۲- احدي از محضر او نا اميد نبود و مي فرمود « برسانيد به من حاجت کسي راکه نمي تواند حاجتش رابه من برساند.»

۵۳- هرگاه کسي از او حاجتي مي خواست اگر مقدور بود روا مي فرمود و گرنه با سخني خوش و با وعده ای نيکو وی را راضي مي کرد.

۵۴- هرگز جواب رد به تقاضای کسي نداد مگر آنکه براي معصيت باشد.

۵۵- پيران را بسيار اکرام مي کرد و با کودکان بسيار مهربان بود.

۵۶- غريبان را خيلي مراعات مي کرد.

۵۷- با نيکي به شروران، دل آنان رابه دست ميآورد و مجذوب خود مي کرد.

۵۸- همواره متبسم بودو در عين حال خوف زيادي از خدا بردل داشت .

۵۹- چون شاد مي شد چشم ها را بر هم مي گذاشت و خيلي اظهار فرح نمي کرد.

۶۰-اکثر خنديدن ان حضرت تبسم بودو صدايش به خنده بلند نمي شد .

۶۱- مزاح مي کرد اما به بهانه مزاح و خنداندن، حرف لغو و باطل نمي زد.

۶۲- نام بد را تغيير مي داد و بجاي ان نام نيک مي گذاشت.

۶۳- بردباري اش همواره بر خشم او سبقت ميگرفت.

۶۴- از براي فوت دنيا ناراحت نمي شد و يا به خشم نمي آمد.

۶۵- از براي خدا آن چنان به خشم مي آمد که ديگر کسي وی را نمي شناخت

۶۶- هرگز براي خودش انتقام نگرفت مگر آنکه حريم حق شکسته شود.

۶۷- هيچ خصلتي نزد ان حضرت منفورتر از دروغگويي نبود.

۶۸- در حال خشنودي و نا خشنودي جز ياد حق بر زبان نداشت.

۶۹- هرگز درهم و ديناري نزد خود پس انداز نکرد .

۷۰- در خوراک و پوشاک چيزي زيادتر از خدمتکارانش نداشت.

۷۱- روي خاک مي نشست و روي خاک غذا مي خورد.

۷۲- روي زمين مي خوابيد.

۷۳-کفش و لباس را خودش وصله مي کرد.

۷۴-با دست خودش شير مي دوشيد و پاي شتر ش را خودش مي بست.

۷۵-هر مرکبي برايش مهيا بود سوار مي شد و برايش فرقي نمي کرد.

۷۶-هرجا مي رفت عبايي که داشت بعنوان زير انداز خود استفاده مي کرد.

۷۷-اکثر جامه های ان حضرت سفيد بود.

۷۸-چون جامه نو مي پوشيد جامه قبلي خود رابه فقيري مي بخشيد.

۷۹-جامه فاخري که داشت مخصوص روز جمعه بود.

۸۰-در هنگام کفش و لباس پوشيدن هميشه از سمت راست آغاز مي کرد.

۸۱-ژوليده مو بودن را کراهت مي دانست.

۸۲-هميشه معطر بودو بيشترين مخارج ان حضرت براي خريدن عطر بود.

۸۳-هميشه با وضو بودو هنگام وضو گرفتن مسواک مي زد.

۸۴-نور چشم او در نماز بودو آسايش و آرامش خودرا در نماز مي يافت.

۸۵-ايام سيزدهم و چهاردهم و پانزدهم هر ماه را روزه مي داشت.

۸۶-هرگز نعمتي را مذمت نکرد.

۸۷-اندک نعمت خداوند را بزرگ مي شمرد.

۸۸-هرگز از غذايي تعريف نکرد يا از غذايي بد نگفت.

۸۹-موقع غذا هرچه حاضر مي کردند ميل مي فرمود.

۹۰-در سر سفره از جلوي خود غذا تناول مي فرمود.

۹۱-بر سر غذا از همه ی زودتر حاضر مي شد و از همه ی ديرتر دست مي کشيد.

۹۲-تا گرسنه نمي شد غذا ميل نمي کرد و قبل از سير شدن منصرف مي شد.

۹۳-معده اش هيچ گاه دو غذا را در خود جمع نکرد.

۹۴- در غذا هرگز آروغ نزد.

۹۵- تا آنجا که امکان داشت تنها غذا نمي خورد.

۹۶- بعد از غذا دست ها را مي شست و روي خود مي کشيد.

۹۷- وقت آشاميدن سه جرعه آب مي نوشيد؛ اول انها بسم الله و آخر آن ها الحمدلله.

۹۸- از دوشيزگان پرده نشين با حياتر بود.

۹۹- چون مي خواست به منزل وارد شود سه بار اجازه مي خواست.

۱۰۰- اوقات داخل منزل رابه سه بخش تقسيم مي کرد: بخشي براي خدا، بخشي براي خانواده و بخشي براي خودش بودو وقت خودش را نيز با مردم قسمت مي کرد.

100 نمونه زیبا از خصوصيات رفتاری و اخلاقی حضرت محمد (ص)

اصحاب و ياران حضرت محمد «ص»:

پيامبر اسلام«ص» چه در مكّه معظمه و چه در مدينه، داراى اصحاب و ياران باوفايى بود كه برخى از آنان پيش از ان حضرت و برخى ديگر پس از ايشان از دنيا رفتند و تعداد آنان به هزاران نفر مى‏رسد. دراين جا به نام برخى از صحابه معروف ان حضرت اشاره می‏شود:

 
1. على بن ابى‏طالب«ع».

2. ابوطالب بن عبد المطلب.

3. حمزة بن عبدالمطلب.

4. جعفربن ابى‏طالب.

5. عباس بن عبدالمطلب.

6. عبداللّه بن عباس.

7. فضل بن عباس.

8. معاذبن جبل.

9. سلمان فارسى.

10. ابوذر غفارى «جندب بن جناده».

11. مقداد بن اسود.

12. بلال حبشى.

13. مصعب بن عمير.

14. زبير بن عوام.

15. سعد بن ابى وقاص.

16. ابو دجانه.

17. سهل بن حنيف.

18. سعد بن معاذ.

19. سعد بن عباده.

20. محمد بن مسلمه.

21. زيد بن ارقم.

22. ابو ايوب انصارى.

23. جابر بن عبدالله انصارى.

24. حذيفة بن يمان عنسى.

25. خالد بن سعيد اموى.

26. خزيمة بن ثابت انصارى.

27. زيد بن حارثه.

28. عبدالله بن مسعود.

29. عمار بن ياسر.

30. قيس بن عاصم.

31. مالك بن نويره.

32. ابوبكر بن ابى قحافه.

33. عثمان بن عفان.

34. عبدالله بن رواحه.

35. عمر بن خطّاب.

36. طلحة بن عبيدالله.

37. عثمان بن مظعون.

38. ابو موسى اشعرى.

39. عاصم بن ثابت.

40. عبدالرحمن بن عوف.

41. ابوعبيده جراح.

42. ابو سلمه.

43. ارقم بن ابى ارقم.

44. قدامة بن مظعون.

45. عبدالله بن مظعون.

46. عبيدة بن حارث.

47. سعيد بن زيد.

48. خَبّاب بن اَرَت.

49. بريده اسلمى.

50. عثمان بن حنيف.

51. ابو هيثم تيهان.

52. ابىّ بن كعب.

 

منابع: کتاب «منتهي الآمال» محدث قمي و کتاب «مکارم الاخلاق» طبرسي

جدیدترین مطالب سایت