لالهاى بود که با داغ جگر سوخته بود
آتشى در دل سودا زده افروخته بود
شرم دارم که بگویم تن مسموم تو را
خصم با تیر به تابوت به هم دوخته بود . . .
حرمت را، نه چراغ و نه رواق و نه در است
زائر قبر تو، ماه است و نسیم سحر است
قبر بی زائر تو، کعبۀ اهل نظر است
لالهاش خون دل «میثم» خونینجگر است . . .
بیچاره دستی که گدای مجتبی نیست / یا آن سری که خاک پای مجتبی نیست
بر گریه ی زهرا قسم مدیون زهراست / چشمی که گریان عزای مجتبی نیست
شهادت امام حسن مجتبی(ع) تسلیت
قلمرو حرم قدست ای غریب بقیع
بود تمامی ارض و سما امام حسن
عجب ندارم اگر جبرییل هر شب و روز
کند به زائر قبرت دعا امام حسن
خدا گواست که از وصف جن و انس و ملک
فراتر است مقام شما امام حسن
خدا و احمد و حیدر تو را ثنا خوانند
فضایل تو کجا ما کجا امام حسن
لالهاى بود که با داغ جگر سوخته بود
آتشى در دل سودا زده افروخته بود
شرم دارم که بگویم تن مسموم تو را
خصم با تیر به تابوت به هم دوخته بود . . .
بارها، چرخ ستمکار تو را کشت حسن / ماجرای در و دیوار، تو را کشت حسن
غم بیدردی انصار، تو را کشت حسن / به چه تقصیر دگر یار، تو را کشت حسن . . .
هر که بشنیده صداى مجتبى / تا ابد شد مبتلاى مجتبى
سالها بهر حسین باید گریست / تا کنى درک عزاى مجتبى . . .
ذکر نزول عطا، یا حسن و یا حسین
علت لطف خدا، یا حسن و یا حسین
تا که خدایی شوم، کرب و بلایی شوم
می زنم از دل صدا، یا حسن و یا حسین . . .
تشنه ی قطرهای از کوثر جام حسنیم / همه محتاج عنایات مدام حسنیم
به خدا شیعه و مأموم حسن بود حسین / ما غلامی ز غلامان غلام حسنیم . . .
از تو ميخواهم سرودن، از تو اي مظلوم عاشق
ازتو اي زيباترين گل، ای حسن مفهوم عاشق
تو بزرگي مثل دريا كوه صبري مثل زهرا
صبر تو تا روز محشر، شيوه مرسوم عاشق
واژه ، واژه، هر چه گفتم، لحظه لحظه هر چه بودم
من مشتری عشق حسن بودم از ازل
اما چرا حسن دل من را خریده است
نقاش ذهن من به سر قبر خاکیش
یک گنبد و ضریح و مناره کشیده است
با یاد تو که غصه شماری کنم حسن
جاری ز چشم، اشک بهاری کنم حسن
تا که رسم به روضه ی سبز مصیبتت
سوگند بر تو لحظه شماری کنم حسن
هوای گنبد خضرا هوای صحن بقیع
صفای شهر پیمبر صفای صحن بقیع
شده مسبب اینکه دوباره بنشینم
غزل غزل بسرایم برای صحن بقیع
كَرَم كنار كريميِّ تو كم آورده
به پيشگاه تو درياي غم نم آورده
نبوده داغ تو كمتر ز داغ عاشورا
خدا ميانِ صَفَر يك مُحَرَم آورده
بارها، چرخ ستمکار تو را کشت حسن / ماجرای در و دیوار، تو را کشت حسن
غم بیدردی انصار، تو را کشت حسن / به چه تقصیر دگر یار، تو را کشت حسن . . .
هر که بشنیده صداى مجتبى / تا ابد شد مبتلاى مجتبى
سالها بهر حسین باید گریست / تا کنى درک عزاى مجتبى . . .
شهادت امام حسن مجتبی
ذکر نزول عطا، یا حسن و یا حسین
علت لطف خدا، یا حسن و یا حسین
تا که خدایی شوم، کرب و بلایی شوم
می زنم از دل صدا، یا حسن و یا حسین . . .
تشنه ی قطرهای از کوثر جام حسنیم / همه محتاج عنایات مدام حسنیم
به خدا شیعه و مأموم حسن بود حسین / ما غلامی ز غلامان غلام حسنیم . . .
حرمت را، نه چراغ و نه رواق و نه در است
زائر قبر تو، ماه است و نسیم سحر است
قبر بی زائر تو، کعبۀ اهل نظر است
لالهاش خون دل «میثم» خونینجگر است . . .
آرزوی زینبه با هزار غم و محن / که تو روز تشییع بشه بدن امام حسن
ای خدا تو مدینه غصه بی اندازه شد / بین اشک و آه بدن تشییع جنازه شد
اى دل خون شده! ایّام عزاى حسن ست / كز ثَرى تا به ثریّا همه بیت الحزن ست
پیرهن چاك زنم در غم آن گوهر پاك / گز غمش چاك ملك را به فلك پیرهن ست
من امام مجتبى ریحانه پیغمبرم
از چراغ انجمن در انجمن تنها ترم
من غریب خانه ام در وطن بی گانه ام
بی بهره از فروغ ولایت تو یا حسن / مشمول این حدیث پیمبر نمی شود
فرمود دیدهای که کند گریه بر حسن / آن دیده کور وارد محشر نمی شود
هر كه بشنیده صداى مجتبى / تا ابد شد مبتلاى مجتبى
سالها بهر حسین باید گریست / تا كنى درك عزاى مجتبى
به كام مجتبی زهر جفا شد
بـــــیایید ای عـــــزیزانم بیائید
دمی هم دیدن من نمائید
هــــــــمی دانم دردم بی دوا شد
چار پاره زيـر پايت،دفـتر منظوم عاشق
مرغ دلم به سمت بقیع پرکشیده است
آری به سمت کوی کریمان پریده است
از بخشش تمام جهان مستفیض شد
بر شام مستحق مدینه سپیده است
مانند علی لحن فصیحی داری
در چهره خود نور ملیحی داری
آقا حرم الله شده دلهامان
در هر دل بی تاب ضریحی داری
دو نور دیده ی زهرای اطهر
دو سروِ باوقار باغ حیدر
زده تقدیرِ هر یک را به نوعی
زمانه با نَم آبی مقدّر
دو ماه عالم آرای امامت
دو نورِ سبزِ صحرای قیامت
یکی می نالد از نوشیدن آب
یکی از قحطی این گوهر ناب
یکی را سینه سوزانید ، یکی را کرده بی تاب
حسن از آب می نالید ، حسین از قحطی آب
الا جمال تو حسن خدا امام حسن
امام پیش تر از ابتدا امام حسن
زعیم مملکت بی حدود حضرت حق
به کل خلق تویی مقتدا امام حسن
مهرت به كاينات برابر نمى شود
داغى ز ماتم تو فزون تر نمى شود
از داغ جانگداز تو اى گوهر وجود
سنگ است هر دلى كه مكدّر نمى شود
تویی محیط کرم ای کریم اهل البیت
کرامت از تو گرفته بقا امام حسن
تو آن بزرگ کریمی که دشمن خود را
عطا کنی به جواب خطا امام حسن
تو خود امامِ حسین استی و امام حسین
به حضرت تو کند اقتدا امام حسن
تو چارمین نفر از پنج تن، نه، پنج تنی
میان مجمع آل کسا امام حسن
حریم توست بهشت وسیع قرب خدا
مزار توست دل انبیا امام حسن
شهادت امام حسن مجتبی
بقیع تو که درش بسته روز و شب باز است
هماره بر روی دل های ما امام حسن
به باغ حسن تو آیات نور گل کرده
ز بوسه های رسول خدا امام حسن
چه زود عهد پیمبر ز یاد امت رفت
چه خوب حق شما شد ادا امام حسن
کنار قبر غریبت هماره ممنوع است
که شیعه بر تو بگیرد عزا امام حسن
بیچاره دستی که گدای مجتبی نیست / یا آن سری که خاک پای مجتبی نیست
بر گریه ی زهرا قسم مدیون زهراست / چشمی که گریان عزای مجتبی نیست
شهادت امام حسن مجتبی(ع) تسلیت