روستایی که کودکانش هیچ وقت رنگ عید را ندیدند

روستایی که کودکانش هیچ وقت رنگ عید را ندیدند
قلعه‌گنج شهری است در استان کرمان در جنوب شرقی ایران. این شهر مرکز شهرستان قلعه‌گنج این استان است. جمعیت این شهر در سال ۱۳٩٠، برابر با ۱۲٫۶۶٣ نفر بوده است.
 
عید و شب‌عید برای خیلی‌ها فقط یک اسم است! خانه‌های روستای قلعه‌گنج سال‌هاست که عید ندارند و سال‌هاست که «عیدی» گرفتن بزرگترین حسرت کودکان این روستاست.
 
عید بچه‌های قلعه‌گنج بوی عیدی نمی‌دهد! بچه‌هایی که زودتر از آنچه فکر کنند بزرگ می‌شوند و زودتر از آنچه باید بازی‌های کودکی‌شان به فراموشی سپرده می‌شود. قلعه‌گنج در جنوبی‌ترین نقطه کرمان در جایی دور از چشم ما قرار دارد.
 
 مردم این منطقه سال‌هاست که در محرومیت به سر می‌برند و داستان فقر و تنهایی‌شان را باید از کپرهای شهر و چشم‌های در انتظار کودکان قلعه‌گنجی پرسید. حالا در کنار همه بی‌توجهی‌ها، بچه‌های گروه جهادی چند سالی است که به این روستا سرمی‌زنند تا اولین‌هایی باشند که در‌سال جدید به عیددیدنی قلعه‌گنجی‌ها می‌روند.
 
گروه جهادی «محبین‌الائمه» حدود ١٠ سالی است که کار خود را شروع کرده و هر‌سال دم‌عید که می‌شود به مناطق محروم و کم‌بضاعت سرکشی می‌کند.
روستایی که کودکانش هیچ وقت رنگ عید را ندیدند

 «محسن مهدیان» روزنامه‌نگار و یکی از اعضای این گروه درباره این گروه جهادی می‌گوید: «ما حدود ۵‌سال در منطقه بلوچستان سمت دلگان و جلگه بودیم و ۵سالی هم می‌شود که در جنوب کرمان و در نزدیکی قلعه‌گنج و دهستان‌های رمشک و صولان فعالیت می‌کنیم.

 
گروه جهادی محبین هر ‌سال در ایام عید با جمعیتی بالغ‌بر ۱۰۰ نفر در این مناطق حاضر می‌شوند و درقالب گروه جهادی فعالیت‌های عمرانی و فرهنگی انجام می‌دهند.»

فعالیت گروه جهادی محبین به چند دسته تقسیم می‌شود که مثل تمام گروه‌های جهادی فعالیت‌های عمرانی یکی از اصلی‌ترین این فعالیت‌هاست: «فعالیت ما به چند حوزه تقسیم می‌شود.

 بخشی از فعالیت‌ها در حوزه کار عمرانی و ساخت مسجد است. البته در کنار مسجدسازی کارهای خدماتی برای مردم و اهالی روستاها گروه انجام می‌دهد. مثل روستایی که به دلیل نداشتن لوله‌کشی آب مجبور بودن ۵ کیلومتر راه بروند که این لوله‌کشی توسط بچه‌های جهادی کشیده شد.

«کپر»؛ حسینیه این مردم است

به‌گفته مهدیان، با این‌که مردم این‌جا در کمترین امکانات به‌سر می‌برند، بسیار مذهبی و خونگرم هستند و ماه محرم که می‌شود به هر نحوی شده، عزای اباعبدالله را برگزار می‌کنند: «مردم این مناطق بسیار مذهبی و خونگرم و محب اهل‌بیت‌اند. خودشان در کپرهای کوچک حسینیه زده‌اند و عزاداری می‌کنند. برای همین ما ساخت مسجد را عمدتا در این مناطق قرار دادیم و هر‌سال حدودا ٣باب مسجد ساخته می‌شود.

 
 از خود اهالی هم در عملیات ساخت مشارکت می‌گیریم که احساس‌تعلق بیشتری نسبت به مساجد خودشان داشته‌باشند. این کار عمرانی زمینه بسیار مساعد و آماده ای را برای کار فرهنگی چه درمیان اهالی و چه درمیان اعضای اردوی جهادی فراهم می کند. درحقیقت کار فرهنگی تبلیغی و داخلی در فضای مستعد و گرمی که حاصل کار عمرانی است، با کیفیت بسیار بالاتری انجام می شود.
 
 کار دوم هم در این اردوها، فعالیت‌های آموزشی، تربیتی و فرهنگی است. ضمنا ما در طول‌سال خاصه در ایام محرم نیز به این مناطق، روحانی اعزام‌می‌کنیم. به همین سبب در کنار مساجدی که ساخته‌می‌شود خانه‌عالم هم ساخته می‌شود تا در برخی ایام ‌سال، طلبه به منطقه اعزام شود.»
روستایی که کودکانش هیچ وقت رنگ عید را ندیدند

این‌جا سبقت مجاز است؛ مردم قلعه‌گنج چشم به راه‌اند!

در کنار فعالیت‌های عمرانی و فرهنگی، یکی از برنامه‌های اصلی، تهیه و پخش اقلام موردنیاز مردم منطقه است. «فعالیت سوم در این ایام، پخش هدایا و بسته‌های فرهنگی و موادغذایی است که موادغذایی شب‌عید بین مردم توزیع می‌شود. بسته‌های ما تشکیل‌شده از برنج، آرد، روغن، حبوبات، رب و… روستاهایی در این مناطق‌اند که دچار سوءتغذیه هستند. اما توزیع این اقلام فراتر از چند وعده غذایی اثر دارد. برای این کار چند اثر می‌توان درنظر گرفت: 

نخست این‌که اهدای موادغذایی مناسب برای این مردم ولو برای یک‌بار در ‌سال بسیار ضروری است. خیلی‌وقت‌ها چند ماه می‌گذرد که غذای خوب نمی‌خورند. دوم که مهم‌تر است؛ شادکردن خانواده‌ها و بچه‌ها در شب‌عید است. این شادی وقتی همراه با یادگاری‌هایی می‌شود که از طرف مردم تهران رسیده و غیردولتی است، بسیار ماندگار می‌شود.

سوم حس دیده‌شدن است. همین که عده‌ای از پایتخت هستند که این مردم را در بیابان یا لابه‌لای کوه‌ها دیده‌اند، بسیار روحیه‌بخش است و از طرفی برای مسئولان منطقه‌     دلگرم‌کننده.»

 
امسال هم ساکنان قلعه‌گنج و تمام افراد محروم این مناطق منتظرند که مردم شادی شب‌عیدشان را با آنها تقسیم کنند. اگر شما هم دوست دارید خانه‌ای در شب‌عید بوی بهار بگیرد، هنوز دیر نشده است.

حال بچه‌‌های قلعه‌گنج خوب نیست!

این عیدی‌ها در آستانه‌ سال‌نو اجاق خانه‌های این مردم را روشن و لبخند را میهمان لب‌های آنها می‌کند. حال امسال این عیدی‌ها شکل دیگری به خود گرفته و به موادغذایی و لباس و مسجد، عیدی‌های کوچولوهای خانه اضافه شده تا شب‌عید، این بچه‌ها هم عیدی داشته باشند.

 «مجید خسروانجم» کاریکاتوریست و یکی از اعضای کمپین است که ایده این کار را برای نخستین‌بار مطرح‌می‌کند: «محسن مهدویان طبق عادت هر سال، نرسیده به عید به یکی از مناطق محروم ایران سر می‌زند که مصالح، تعداد نیروهای لازم و نیازها را برآورد کنند. آقای مهدویان این‌بار هم به قلعه‌گنج  رفت و گزارشی نوشت با عنوان حال بچه‌های قلعه‌گنج خوب نیست.»
روستایی که کودکانش هیچ وقت رنگ عید را ندیدند

تو هم بازی؛ کمپین اسباب‌بازی‌های عیدی

همین گزارش باعث می‌شود تا این طراح و کاریکاتوریست مصمم شود به بچه‌های این روستا کمک کند و از همان اول هم نگران دنیای کودکان قلعه‌گنج است که در آن اثری از بازی و اسباب‌بازی نیست.

«ما ایرانی‌ها همیشه دنبال اولویت‌بندی هستیم و مقایسه می‌کنیم که الان کدام کار و نیاز اولویت دارد؟ من براساس وسع خودم گفتم چندتا اسباب‌بازی می‌گیرم و می‌فرستم برای این بچه‌ها تا این‌که هفته پیش در ورک‌شاپی که برای بچه‌های بی‌سرپرست و بدسرپرست و بچه‌های‌کار دروازه‌غار داشتم، از آنها سوالی پرسیدم.

سوال کردم که عیدی چی دوست دارید بگیرید؟ (البته بعد از گوشی‌موبایل!) اغلب این بچه‌ها گفتند اسباب‌بازی. بغضم گرفت؛ گفتم خدایا کمک کن در حد یک کمپین کوچک بتوانم برای این بچه‌ها و بچه‌های قلعه‌گنج کاری کنم، که تا ایده را مطرح کردم، خیلی از رفقا حمایت کردند.»

بالاخره کمپین راه می‌افتد و آقای خسروانجم هم قلم به‌دست می‌گیرد تا خود پوستر این کمپین را طراحی کند. کم‌کم این پوستر دست‌به‌دست در فضای مجازی پخش می‌شود تا اسباب‌بازی‌ها هم یکی‌یکی از راه برسند.

روستایی که کودکانش هیچ وقت رنگ عید را ندیدند

اسباب‌بازی‌های نو،   عیدی بدهیم

این کمپین فقط و فقط برای اسباب‌بازی‌هایی است که قرار است به دست کودکان قلعه‌گنجی برسد: «از همان اول اکراه داشتم که شماره‌حساب بدهم؛ چون اسم پول که وسط بیاید، شبهه وارد می‌شود. ما فقط اسباب‌بازی قبول می‌کنیم.

 اما برای این اسباب‌بازی‌ها دو شرط ویژه داریم: اول این‌که خیلی مهم است اسباب‌بازی‌های گرانقیمت و عجیب‌وغریب برای ما نفرستند؛ چون تجربه ثابت کرده، اسباب‌بازی‌های خیلی گرانقیمت مثل هلی‌کوپتر کنترلی یا قطار چندمیلیونی در مناطق محروم تبعات منفی دارد و دیگر این‌که حتما این اسباب‌بازی‌ها نو باشد و مثل طرح نذر عروسک نباشد که عروسک‌هایی که نمی‌خواستیم را هدیه‌می‌کردیم!»

 

مطالب مرتبط

 
جدیدترین مطالب سایت