شعرهای زیبای مرحوم محمد رضا آقاسی در وصف امام علی (ع)

مجموعه : کلیپ و فیلم
شعرهای زیبای مرحوم محمد رضا آقاسی در وصف امام علی (ع)

شعرهای زیبای مرحوم محمد رضا آقاسی در وصف امام علی «ع»

شعر خوانی بسیار زیبای آقاسی

 

بیوگرافی محمد رضا آقاسی

محمد رضا آقاسی متولد ۲۴ فروردین ۱۳۳۸ تهران بود . محمد رضا آقاسی پدر و مادرش اصالتاً از روستاهای ارنگه از توابع شهرستان کرج بودند. پدر او معلم قرآن بودو به‌طور خانوادگی به اشعار مذهبی علاقه داشتند. شعرهای او دارای مضامین شیعی و بعضاً نقدهای اجتماعی بود.

 

محمد رضا آقاسی بدلیل اختلافات زیاد با معلمان و ناظم مدرسه‌اش ادامهٔ تحصیل ندادو به مدرک سوم راهنمایی بسنده کرد. محمد رضا آقاسی شعرسرایی را درسال‌هاي‌ ۱۳۵۱ و ۱۳۵۲ آغاز کرد و فعالیت رسمی‌اش دراین حوزه بعد از پایان جنگ تحمیلی ودر سال ۱۳۶۸ شروع شد.

 

به گزارش تالاب محمد رضا آقاسی با آغاز جنگ ایران و عراق به جبهه‌ها رفت ودر سن ۴۶ سالگی، بعلت بیماری قلبی در تاریخ ۳ خرداد ۱۳۸۴ در بیمارستان مرکز قلب تهران در گذشت. محمود احمدی‌نژاد در تشیع جنازه محمدرضا آقاسی شرکت کرد.

 

محمد رضا آقاسی نخستین شعرهای خودرا درسال‌هاي‌ ۱۳۵۱ و ۱۳۵۲ گفت و بعد از انقلاب اسلامی از مهرداد اوستا، نویسنده و شاعر معاصر ایرانی درس آموخت.

 

محمد رضا آقاسی به مثنوی مولوی و دیگر کتاب قدما مانند حکیم طوس، خاقانی و بزرگان ادبیات فارسی دلبستگی داشت. گفته شده ظاهر خاص او باعث شده بود از حوزه هنری اخراج شود. او بعضاً در شعرهای خود به عملکرد مسئولین بعد از جنگ انتقاد میکرد. به گفته دوستانش همیشه لباس ساده میپوشید و سعی می کرد مثل مردم باشد.

 

شعرهای محمد رضا آقاسی دارای مضامین شیعی و بعضاً نقدهای اجتماعی بود.آقاسی در شعر خود می‌کوشید با زبانی ساده اما با تکیه به منابع اصیل شیعه، با مخاطب عام ارتباط برقرار کند. «او سطح زبان شعر را در عین حفظ اصالت، تا سطح درک مخاطب عام خود پایین آورد اما از محتوای ان نکاست» او در بخشی از زندگی‌نامه‌اش با اشاره به شعر آئینی و رسالت ان میگوید:

 

وقتی نسبت شعر رابا شعور بخواهی پیدا کنی، می بیني حلقه رابط دراین نسبت درد است و دردمندی، منتها هر دردی فی‌نفسه موجب شرافت صاحب ان نمی شود. خیلی شاعرنما داریم که دم به دقیقه از درد شکم و اسافل اعضا می‌نالند. اما آیا این دردها ارزشی دارند؟

 

به گفته عبدالجبار کاکایی شاعر و زبان‌شناس ایرانی، آقاسی در شعر خود به خصوص مثنوی‌هایش متأثر از احمد عزیزی شاعر آیینی صاحب‌سبک معاصر بوده‌است و ارادت خاصی به او داشته‌است.

 

اشعار زیبای محمد رضا آقاسی

با همه ی لحن خوش آوایی ام
در به در کوچه تنهایی ام

اي دو سه تا کوچه زما دورتر
نغمه تو از همه ی پرشورتر

کاش که این فاصله را کم کنی
محنت این قافله را کم کنی

کاش که همسایه ما می شدي
مایه آسایه ما می شدي

هر که به دیدار تو نائل شود
یک شبه حلال مسائل شود

دوش مرا حال خوشی دست داد
سینه مارا عطشی دست داد

نام تو بردم لبم آتش گرفت
شعله به دامان سیاوش گرفت

نام تو آرامه جان من است
نامه تو خط امان من است

اي نگهت خواستگه آفتاب
بر من ظلمت زده یک شب بتاب

پرده برانداز زچشم ترم
تا بتوانم به رخت بنگرم

اي نفست یار و مددکار ما
کی و کجا وعده دیدار ما

 

شعر خوانی بسیار زیبای آقاسی

 

ساقی امشب باده از بالا بریز
باده از خم خانه مولا بریز
باده اي بی رنگ و آتشگون بده
زانكه دوشم داده اي افزون بده
اي انیس خلوت شبهای من
می چكد نام تو از لبهای من
محو كن در باده ات جام مرا
كربلایی كن سرانجام مرا
یا علی، درویش و صوفی نیستم
فاش میگویم كه كوفی نیستم
موجها را می شناسی مو به مو
شرحی از زلف پریشانت بگو
باز كن دیباچه توحید را
تا بجوید ذره اي خورشید را
یا علی بار دگر اعجاز كن
مشتهای كوفیان را باز كن
باز كن چشمان نازآلوده را
بنگر این چشم نیاز آلوده را
شاهد اقبال در آغوش كیست؟
كیسه نان و رطب بر دوش كیست؟
كیست ان كس كز علی یادی كند؟
بر یتیمان من امدادی كند؟
دست گیرد كودكان درد را
گرم سازد خانه هاي‌ سرد را
شد زمین لبریز مسكین و یتیم
ما گرفتار كدامین هیأتیم
با یتیمان چاره “لاتقهر” بود
پاسخ سائل “ولا تنهر” بود
دست بردار از تكبر وز خطا
شیعه یعنی جود و احسان و عطا
یا علی، امروز تنها مانده ایم
در هجوم اهرمن ها مانده ایم
یا علی، شام غریبان را ببین
مردم سر در گریبان را ببین
گردش گردونه را بر هم بزن
زخمهای كهنه را مرهم بزن

حیدرا یك جلوه محتاج توأم
دار برپا كن كه حلاج توأم
جلوه اي كن تا كه موسایی كنم
یا به رقص آیم مسیحایی كنم
یك دو گام از خویشتن بیرون زنم
گام دیگر بر سر گردون زنم
گام بردارم، ولی با یاد تو
سر نهم بر دامن اولاد تو
شیعه یعنی شرح منظوم طلب
از حجاز و كوفه تا شام و حلب
شیعه یعنی یك بیابان بی كسی
غربت صد ساله بی دلواپسی
شیعه یعنی صد بیابان جست‌وجو
شیعه یعنی هجرت از من تا به او
شیعه یعنی دست بیعت با غدیر
بارش ابر كرامت بر كویر
شیعه یعنی عدل و احسان و وقار
شیعه یعنی انحنای ذوالفقار
از عدالت گر تو می‌خواهی دلیل
یاد كن از آتش و دست عقیل
جان مولا حرف حق را گوش كن
شمع بیت المال را خاموش كن
این تجملها كه بر خوان شماست
زنگ مرگ و قاتل جان شماست
شیعه یعنی وعده اي با نان جو
كشت صد آیینه تا فصل درو
شیعه یعنی قسمت یك كاسه شیر
بین نان خشك خود با یك اسیر
گر چه قرآن را مرتب خوانده ایم
از قلم نقش مركب خوانده ایم
سوره ها خواندیم بی وقف و سكون
كس نشد واقف به سر “یسطرون”
تا به كی در لفظ مانی همچو من
سیر معنا كن چو هفتاد و دو تن
شیعه یعنی عشقبازی با خدا
یك نیستان تكنوازی با خدا
شیعه یعنی هفت خطی در جنون
شیعه توفان می كند در كاف و نون
شیعه یعنی تندر آتش فروز
شیعه یعنی زاهد شب، شیرروز
شیعه یعنی شیر، یعنی شیر مرد
شیعه یعنی تیغ لخت در نبرد
شیعه یعنی تیغ، تیغ موشكاف
شیعه یعنی ذوالفقار بی غلاف
شیعه یعنی سابقون السابقون
شیعه یعنی یك تپش عصیان و خون
شیعه باید آبها را گل كند
خط سوم رابه خون كامل كند
خط سوم خط سرخ اولیاست
كربلا بارزترین منظور ماست
شیعه یعنی بازتاب آسمان
بر سر نی جلوه رنگین كمان
شیعه یعنی امتزاج نار و نور
شیعه یعنی رأس خونین در تنور
شیعه یعنی هفت وادی اضطراب
شیعه یعنی تشنگی در شط آب
شیعه یعنی دعبل چشم انتظار
می كشد بر دوش خود چل سال دار
شیعه باید همچو اشعار كمیت
سر نهد برخاك پای اهل بیت«ع»
یا فرزدق وار در پیش هشام
ترك جان گوید به تصدیق امام
مادر موسی كه خود اهل بلاست
جرعه نوش از باده جام بلاست
در تب پژواك بانگ الرحیل
می نهد فرزند بر دامان نیل
نیل هم خود شیعه مولای ماست
اكبر اوییم و او لیلای ماست

«شعر از مرحوم محمدرضا آقاسی»

جدیدترین مطالب سایت