در یک رابطه خوب، هر دو طرف برای به کمال رسیدن و تغییر تشویق میشوند. شما یکبار زندگی میکنید پس باید آن را تمام عیار تجربه کنید. اگر بخواهید کارتان را رها کنید و درستان را ادامه دهید، همسرتان باید از شما حمایت کند.
1. سوءتفاهمات اجتنابناپذیرند
همیشه سوءتفاهم اتفاق میافتد. اگر حرف طرفتان را طوری متوجه شوید که بعدا بفهمید اشتباه بوده است، او را تنبیه نکنید. فراموشش کنید. اگر بخواهید دوباره و دوباره آن را وسط بکشید، بعدها مشکلات ارتباطی برایتان پیش خواهد آمد. گاهی ممکن است یک حرف یا عمل طرفتان را اشتباه متوجه شوید و از اینکه طرفتان شما را نمیفهمد خسته شوید. یک قدم به عقب بردارید و سعی کنید بفهمید که مسئله چندان پیچیدهای نیست. سوءتفاهمات را باید کلاَ دور بریزید، زیرا خیلی کوچک هستند و اگر بخواهید بزرگشان کنید، به مشکلات واقعی تبدیل خواهند شد.
2. یاد بگیرید به او اعتماد کنید
باید به طرفتان اعتماد کنید. چرا باید زندگیتان را با کسی تقسیم کنید که فکر میکنید هر وقت رویتان را برگردانید دچار لغزش میشود؟ اگر به وفاداری، صداقت، محبت و یا هر چیز دیگر طرفتان اعتماد نداشته باشید، پس در رابطه خوبی نیستید. بهترین روابط با اعتمادی عمیق شروع میشوند و حتی وقتی مشکلاتی ایجاد میشود، این اعتماد آنقدر قوی است که آنها را کنار هم نگه میدارد.
3. بگذارید دلتان برای هم تنگ شود
عاشق هم هستید، به همین خاطر میخواهید همیشه و در همه زمان کنار هم باشید! خیلی خوب است که همیشه، صبح و شب، با هم باشید اما کی برای تجربه کردن چیزهای مختلف وقت خواهید داشت؟ وقتی کارتان یا محل تحصیلتان از هم جدا باشد، موضوعی برای صحبت کردن با هم خواهید داشت. وقتی با دوستانتان بیرون بروید و طرفتان هم با دوستان خودش، آنوقت زمانی را برای خودتان خواهید داشت و با انرژی بیشتری به سمت هم برخواهید گشت. فرصت خواهید داشت که دلتان برای هم تنگ شود و این کمک میکند ارزش واقعی رابطهتان را درک کنید. دلتنگ شدن برای کسی فوقالعاده است زیرا دوباره دیدن او احساسی عالی به شما خواهد داد.
4. همدیگر را برای تغییر و رشد تشویق کنید
در یک رابطه خوب، هر دو طرف برای رشد و تغییر تشویق میشوند. شما فقط یکبار زندگی میکنید پس باید آن را تمام عیار تجربه کنید. اگر میخواهید کارتان را رها کنید و درستان را ادامه دهید، طرفتان باید از شما حمایت کند. اگر میخواهید کار جدیدی را امتحان کنید یا به کاری که در گذشته میکردید برگردید، باید پشت شما باشد. شما هم باید او را از همین حمایت بهرهمند کنید. طرفتان را تشویق کنید کارهای جدیدی را امتحان کند، چیزهای تازه بیاموزد و با افراد جدید آشنا شود. اگر بخواهید طرفتان هیچ تغییری نکرده و همانطور بماند که هست، زندگیتان فوقالعاده خستهکننده خواهد شد.
5. کوتاه آمدن به این معنی نیست که ضعیف هستید
کوتاه آمدن به معنی تسلیم شدن نیست. به این معنی نیست که جنگ را باختهاید. اتفاقا دقیقا برعکس آن است. آیا میدانید گاهیاوقات کوتاه آمدن چه کار سختی است؟ دوست دارید حرف شما به کرسی بنشیند چون فکر میکنید درست است و حرفهای طرفمقابلتان معنایی برایتان ندارد. یک قدم به عقب بردارید و کمی سیاستمدارانهتر به این مشاجره نگاه کنید. نتیجه منطقی آن چیست؟ اگر حق با طرفتان است، از اینکه آن را بپذیرید نترسید. حرف او را قبول کنید یا نظرات هر دوتان را کمی تغییر دهید که هر دو شما راضی شوید. نکته مهم این است که حرف خودتان را به کرسی ننشانید. کوتاه آمدن و صلح کردن به رشد رابطهتان کمک میکند. اما باید توجه داشته باشید که همیشه کوتاه آمدن از طرف یک نفر ممکن است در طولانی مدت شما را آدم ناکام رابطه کند. بنابراین در چشم پوشی از خواسته هایتان تعادل برقرار کنید.