در این بخش شما را با بیوگرافی بازیگران سریال حوالی پاییز و خلاصه داستان این سریال جذاب آشنا خواهیم کرد.
سریال حوالی پاییز یک سریال بسیار جذاب و پر بیننده می باشد که بعد از اتمام سریال دلدادگان در شبکه 3 به پخش درآمد. امروز بیوگرافی تمام بازیگران سریال حوالی پاییز را به همراه خلاصه داستان این مجموعه تلویزیونی که از شبکه 3 سیما پخش میشود را گرد آوری کرده ایم.
سریال حوالی پاییز که در ابتدا « بازگشت » نام گذاری شده بود، جایگزین مجموعه دلدادگان است و همان طور که سریال دلدادگان « پاهای بی قرار » نیز در آخرین لحظات تغییر نام داد، این سریال عاشقانه نیز تصمیم گرفت با نام حوالی پاییز به روی آنتن برود.
سریال حوالی پاییز روایت گر یک داستان عاشقانه است، پسری که عاشق یک دختر عرب میشود و تمام داستان نیز حول این عشق گردش دارد و شخصیت ها با مرکزیت این زوج عاشق هر کدام داستان های شان را دنبال می کنند تا کاراکترها به بلوغ برسند و داستان فیلم تکمیل شود.
این مجموعه که از شبکه 3 سیما پخش میشود در 21 قسمت ساخته شده که متوسط زمان هر قسمت 45 دقیقه میباشد.
سایر عوامل تولید عبارتند از :مدیر تصویربرداری: محمد ناصری، تدوین: مهدی حسینیوند، صداگذار: امین شریفی، آهنگساز: مسعود سخاوت دوست، دستیار اول کارگردان: ایمان غیرتمند.
– مدیر برنامهریزی: علی جودی
– مدیران صدابرداری: فرشید احمدی و سعید احمدی
– طراح صحنه و لباس: حسین مجد
– طراح گریم: مهری شیرازی
– مدیر تولید: داود جمشیدی
– منشی صحنه: آرزو قربانی
– دستیار تهیهکننده: پویا خسروی
– عکاس: پوریا رفیعیزاده
– مدیر روابط عمومی: هادی فیروزمندی
در ادامه در سایت تالاب به معرفی بازیگران اصلی این سریال می پردازیم و با مرور بیوگرافی آن ها، بیشتر با این بازیگران آشنا میشویم. از نکات جالب مجموعه حوالی پاییز حضور آرشا اقدسی بدل کار معروف که در برنامه خندوانه رامبد جوان معروف شده، می باشد. بازیگران مشهوری از جمله خانم ان ماری سلامه و لیلا اوتادی در این سریال به ایفای نقش پرداخته اند.
ان ماری سلامه یکی از هنرپیشه های معروف عرب می باشد. او در سال 1990 میلادی در شهر فاریا لبنان به دنیا آمده است. درحال حاضر 28 سال سن دارد.
در رشته هنرهای نمایشی تحصیل کرده و دارای فوق لیسانس این رشته می باشد. از هنرپیشه های معروف و نامدار عرب بوده که فیلم ها و سریال های زیادی را بازی کرده است.
ان ماری سلامه نخستین تجربه بازیگری خود را در سال 2016 با فیلم سینمایی ریشه تجربه کرد. یک فیلم سینمایی بسیار پر طرفدار که فروش زیادی را در کشور های عربی داشت.
این فیلم از شبکه پروگرام تی وی پخش شد. بعد از درخشش در این کار سینمایی پیشنهادات دیگری به این هنرپیشه عرب داده شد.
بیوگرافی ان ماری سلامه همچنین پس از یک سال در فیلم پیروزی به هنرنمایی پرداخت و درنهایت در سال 2017 با حضوری درخشان در فیلم وین کنتی گامی بزرگ را به سوی شهرت برداشت تا بتواند در میان کشور های حوزه خلیج فارس به محبوبیت بسیار زیادی دست پیدا کند.
ان ماری سلامه یک بارمورد تعرض جنسی قرار گرفته است که البته اینه تعرض ناموفق بوده. او در یکی از برنامه های تلویزیونی که شرکت کرده بود گفت سرایدار آپارتمان ما که اصالتا سوری بود در حالیکه کلید خانه من را کپی کرده بود به صورت ناگهانی وارد خانه من شد.
به اتاق من آمد و قصد داشت که به من تعرض کند. او میگوید تلاش زیادی کردم و با فریاد های بسیار زیاد می خواستم همسایه ها را باخبر کنم. بعد از مقاومت بسیار زیاد من او پا به فرار گذاشت.
لیلا اوتادی «زادۀ 14 مرداد 1362 محله شمیران تهران» بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر اهل ایران است. لیلا اوتادی فارق التحصیل رشته معماری داخلی دانشگاه هنر تهران است. کار خود را با همکاری و بازی در فیلم های ایرج قادری آغاز کرده است.
وی ازدواج نکرده و مجرد میباشند.
شایعه گرانترین بازیگر زن سینمای کشور جمهوری اسلامی ایران
در خبری، باشگاه خبرنگاران وی را با دریافت ۷۵ میلیون تومان برای ۲۵ روز بازی در فیلم پیتزا مخلوط «حسین قاسمیجامی» گرانترین بازیگر زن سینمای کشور جمهوری اسلامی ایران نامید.
لیلا اوتادی در جمعه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۲ با حضور در برنامه تلویزیونی هفت که اختصاص به مسائل روز سینمای کشور جمهوری اسلامی ایران دارد در حضور مهدی ودادی کارگردان فیلم زن. مرد. زندگی… یادآور شد:
«شایعاتی مبنی بر اینکه من گرانترین بازیگر سینمای کشور هستم گاه در فضای اینترنتی منتشر میشود که صحت ندارد و عدهای به دشمنی قصد دارند مرا گرانترین بازیگر سینمای کشور جمهوری اسلامی ایران معرفی کنند در صورتی که این امر درست نیست. وی افزود، به نظرم این حرفها شایعات اینترنتی است که تنها از جانب دشمن شکل میگیرد.»
اوتادی در مورد دستمزد خود گفت: «مردم بهتر از همه ی ي دستمزد من را می دانند. شایعات مبنی بر بالا بودن دستمزد من برای خودم هم تازگی داشت و هم عجیب بود. اصلاً اینطور نیست و فکر میکنم یک عده با من دشمنی دارند. آقای ودادی نیز میتواند این مسئله را تأیید کند.»
او همچنین در یکی از قسمتهای برنامهٔ دورهمی که به عنوان مهمان حضور داشت این شایعه را تکذیب کرد. لیلا اوتادی از هفده سالگی سرودن شعر را آغاز کرده است. اوتادی، نخستین کتاب خود را که مجموعه شعری با نام ‘”در بهشتی که کلاغی نیست مترسک هم نیست” است، در زمستان ۱۳۹۳ و در قالب دو زبان فارسی و انگلیسی منتشر کرد.
مجموعه تلویزیونی
۱۳۹۵ آرام میگیریم
۱۳۹۵ چرخ فلک
۱۳۹۴ دورهمی
۱۳۹۳ زخم
۱۳۸۷ اشکها و لبخندها
۱۳۸۵ خونبها
۱۳۸۵ تلهفیلم بیرون از بهشت
۱۳۸۵ آخرین گناه
۱۳۸۳ مهر و ماه
سریال پخش خانگی
۱۳۹۴ عالیجناب
۱۳۹۶ آشوب
چگونه بازیگر شدید؟ اوتادی در خصوص کشف استعداد بازیگری در خود گفت: حدود پنج یا شش سالم بود که جلوی آینه میایستادم و بازی میکردم؛ و از همان زمان دوست داشتم بازیگر شوم.
وقتی هفت سالم بود، خسرو شکیبایی برای انتخاب بازیگر در فیلم «کیمیا» به مدرسه ما آمد و من را برای این نقش انتخاب کرد اما پدرم اجازه نداد. تا دوره دیپلم چند بار این اتفاق برای من افتاد، ولی پدرم راضی نمیشد. تا اینکه بعد از اخذ مدرک دیپلم پدرم را راضی کردم.
آیا همان مسیر نخستین فیلمهایت را ادامه دادی؟
بعد از بید مجنون تا دو سال هر پیشنهادی را رد کردم. بعد یکی دو نفر از دوستان گفتند، بازی کن تا دیده شوی. شاید بعضی فیلمهایی که بازی کردم را دوست نداشتم، ولی همه ی ي را با عشق بازی کردم.
چرا حاشیه شما زیاد است؟
خودم زیاد دنبالش نیستم. شاید به این دلیل که کارهای مختلفی انجام دادم.
شایعات زیادی راجع به ازدواج درباره شما بوده؟
بله؛ من به همراه هر کسی که مصاحبه کردم، گفتند ازدواج کردیم!
سینما مافیا دارد؟
همه ی ي چیز مافیا دارد. طبیعی است. اینکه یک کارگردان در یک فیلمی از پسرش استفاده کند، طبیعی است. من با مافیای بد مخالفم. مثلا اینکه استاد کیمیایی از پسرش برای بازی استفاده کرد، خیلی خوب است. اما بعضی وقتها مافیا خیانت در حق استعدادهایی است که پشت در تئاتر این کشور میمانند، است.
دشمن زیاد دارید؟
اوتادی در پاسخ گفت: بله، شاید کسانی که دوست داشتند، در جایگاه من باشند.
آیا قصد ازدواج دارید؟
ازدواج یعنی خودم و طرف مقابلم خوشبخت شویم. هر وقت شعور و توانایی این مسئله را داشتم، باید ازدواج کنم. صرفا عاشق زندگی کردنم.
آیا در میان ۵ خانم بازیگر در حال حاضر، جزو پنج نفر اول هستید؟
بین ۵ یا ده نفر اول. چون در سینمای ما، برای رنج سنی ۴۰ نقشهای خوبی پیشنهاد میشود. مثل مریلا زارعی و خیلی دوستان دیگر.
بزرگترین ترس شما چیست؟
از شرایطی که در اختیار و نظارت نباشد مثل جنگ، میترسم.
آزاردهندهترین خصلت شما چیست؟
اینکه خیلی فکر میکنم تا تصمیم بگیرم.
بهترین خصلت؟
بنا به گفته دیگران اینکه بیش از حد مهربانم.
آیا عمیقا احساس خوشبختی دارید؟
من، چون زیاد کتابهای روانشناسی میخوانم، جوابم به این سوال طولانی است. هر انسانی تا ۷ سالگی احساس خوشبختی میکند. اگر انسان خوب تربیت شود، این احساس با او رشد میکند. برای رسیدن به احساس خوشبختی بخصوص در جامعه ما باید تلاش کرد.
جوانه دلشاد بازیگر جوان کشورمان در 20 شهریور ماه سال 1369 در رشت متولد شده است. تحصیلات وی در رشته شیمی با مدرک لیسانس و دانشجوی رشته کارگردانی در مقطع کارشناسی می باشد.
جوانه دلشاد هنوز ازدواج نکرده است و مجرد می باشد.
شروع فعالیت
جوانه دلشاد بازیگر جوان کشورمان فعالیت حرفه ای رو با بازی در سریال ویلای من مهران مدیری آغاز کرد و سپس به مجموعه شوخی کردم پیوست.
در نوروز 1394 با سریال در حاشیه مهران مدیری در شبکه سوم سیما ایفای نقش کرد. همچنین در سینمایی بهمن در کنار فاطمه معتمد آریا و تله فیلم سرزمین به کارگردانی رزیتا ناهید حضور پیدا کرد.
آثار جوانه دلشاد
تئاتر سه خواهر
تئاتر راز های پنهان
سریال شوخی کردم «مهران مدیری – ۱۳۹۲»
سریال ویلای من «مهران مدیری – ۱۳۹۲»
سریال در حاشیه « اتاق عمل» «مهران مدیری – ۱۳۹۲»
جوانه دلشاد می گوید:
خانوم دلشاد زمانی که به تهران امدید برای کار آمدید یا تحصیل؟ من ابتدا برای کار به تهران آمدم اما حالا تحصیل هم میکنم.
درباره ورود به سینما؟
من در رشت تئاتر کار میکردم و برای نخستین بار برای کار آقای مهران مدیری تست دادم تا وارد سینما شدم. من برای سریال قلب یخی تست داده بودم که دستیار آقای مدیری بعدا با من تماس گرفتند و از من برای بازی در ویلای من دعوت کردند . پدرم قبل از این اجازه نمیدادند اما اینبار برای کار آقای مدیری اجازه دادند.
پس نخستین کار تصویری شما؟
بله نخستین کار تصویری من در ویلای من بود و قبل از این در رشت فقط تئاتر بازی میکردم.
دومین کار شما؟
بعد از ویلای من باز هم با کار«شوخی کردم» آقای مدیر به جلوی دوربین رفتم, پس از آنهم در حاشیه به ایفای نقش پرداختم. من زیاد کار طنز دوست ندارم.
ولی به نظر من باید طنز را نیز تجربه میکردم. بعد از کارهای آقای مدیری همچنین در سینمایی “بهمن” در کنار فاطمه معتمد آریا و تله فیلم “سرزمین” به کارگردانی رزیتا ناهید حضور پیدا کردم.
به تئاتر بیشتر علاقه دارید یا سینما؟
من هم به تئاتر و هم به سینما علاقه دارم و دوست دارم در زندگی من هر دو ان ها باشند.
کار با آقای مدیری چطور است؟
من بین کارهایی که انجام دادم , فکر کنم کار با آقای مدیری راحت تر است , ایشان آدم بسیار مهربان ولی جدی هستند.
ملاک کاری شما چیست؟
ملاکم اول فیلمنامه بعد کارگردان و بعد دیگر عوامل است.
مونا کرمی بازیگر زن ایرانی متولد 1369 در مینودشت استان گلستان می باشد. وی از ۹ سالگی با تئاتر عروسکی فعالیت هنری خود را شروع کرد و با بازی در سریال بیمار استاندارد در نقش سحر و نامزد بهنام «بابک حمیدیان» شناخته شد.
ایشان در چندین نمایش و سریال نیز بازی کرده اند وجدیدترین بازی که انجام داده اند در سریال حوالی پاییز به کارگردانی حسین نمازی نیز به ایفای نقش پرداخته اند. وی در فیلم بازگشت که در سال ۹۶ ساخته شد نیز بازی کرده اند.
از جمله کارهای نمایشی وی می توان به نمایش الجزایر به کارگردانی میلاد فرج زاده و همچنین نمایش خانوادگی به کارگردانی بهیاد نجفی اشاره کرد.
در هیچ سایت یا منبع موثقی به متاهل یا مجرد بودن ایشان اشاره ای نشده است ولی به احتمال زیاد ایشان مجرد هستند و فعلا ازدواج نکرده اند.
حسین مهری متولد ۲۳ آبان ۱۳۶۳ است. تاکنون در مجموعههای پایتخت، نابرده رنج و زیر هشت نیز ایفای نقش کرده است و در سریال زمانه بیشتر در رسانه ها نمایان شد. حسین مهری که سابقه ۱۸ ساله در زمینه تئاتر داد در سریال زیر هشت به معروفیت رسید و نقطه اوج موفقیت اش نقش سینا در سریال تا ثریا بود.
حسین مهری چند سالی است که ازدواج کرده است و یک فرزند پسر بنام حامین دارد او درمورد دوستانش میگوید:البته خیلی آدم پر رفت و آمدی نیستم اما دوستان خوب در میان همکارانم زیاد دارم.
دوستانی مانند امیر جعفری و کامبیز دیرباز و خیلی دوستان پشت دوربین که احتمالا کمتر می شناسیدشان اما عموما آدم اهل تنهایی هستم و ترجیح میدهم بیشتر وقت آزادم را به کتاب خواندن و فیلم دیدن بگذرانم یا اوقاتم را صرف همسرم کنم و با او باشم.
حسین مهری بازی در سریال بالهای خیس را بدترین انتخاب و بزرگترین اشتباه در کارنامه هنری خودش میداند و معتقد است ضعف کارگردانی در این سریال به بازی او ضربه زده است.
حسین مهری در سریال و فیلم معراجی ها مسعود ده نمکی نقش یک بچه مایه دار تهرانی رو بازی میکند که به شدت ترسو هست و برای فرار از هر موقعیتی حاضر هست پول خرج کند.
کروکودیل «۱۳۹۶»
چراغهای ناتمام «۱۳۹۵»
زرد «۱۳۹۵»
ماجرای نیمروز «۱۳۹۵»
معراجیها «۱۳۹۲»
روزهای زندگی «۱۳۹۰»
سرزمین کهن «۱۳۹۶-۱۳۸۷،کمال تبریزی »
همه ی ي چیز ان جاست «۱۳۹۳؛ شهرام شاه حسینی»
معراجی ها «۱۳۹۳؛ مسعود ده نمکی»
زمانه «۱۳۹۱؛ حسن فتحی»
بالهای خیس «۱۳۹۱؛ عباس رنجبر»
پنجره «۱۳۹۰؛ قدرت الله صلح میرزایی»
تا ثریا «۱۳۹۰؛ سیروس مقدم»
پایتخت «۱۳۸۹؛ سیروس مقدم»
نابرده رنج «۱۳۸۹؛ علیرضا بذرافشان»
زیر هشت «۱۳۸۹؛ سیروس مقدم»
درباره ملاک های انتخاب نقش: من سه تا فاکتور اصلی دارم که به شدت برایم مهم است؛ کارگردان، فیلمنامه نویس و نقش. ایده اولم این است که نقش، نقشی باشد که بتوانم خودم در ان تلاش کنم، کارگردان، کارگردانی باشد که بتوان به او اعتماد کرد و فیلمنامه هم فیلمنامه قرص و جانداری باشد.
یک وقت هایی هم شد با کارگردان هایی کار کردم که نمی شده به ان ها تکیه کرد ولی به هر حال شرایط طوری بود که چاره ای نداشتم. چیدمان کاری ما شرایط خاصی دارد. ما شرایط استاندارد و با ثبات کاری نداریم و همه ی ي چیز خیلی متزلزل است.
مگر چند تا کار خوب در سال ساخته میشود؟
من خدا را شکر میکنم که در ۲؛ ۳ سال گذشته در ۵ تا از بهترین سریال های این دوره تلویزیون کار کردم. من «زیر هشت»؛ «نابرده رنج»؛ «تا ثریا»؛ «پایتخت» و «زمانه» را در این سالها داشتم.
بنابراین تازه من در این شرایط جزو آدم های خوش شانسی بودم که کارهای قابل قبولی با کارگردان هایی انجام دادم که به دانش و مهارتم اضافه کردند.
شما برای کیفیت کارتان چه میکنید؟
سعی میکنم به روز باشم و اتفاقات، اطلاعات و دانش کارم را دنبال میکنم. این به روز بودن از راه های متفاوت و البته مرسومی شکل میگیرد. راه هایی مثل کتاب خواندن، نشریات را مطالعه کردن و فیلم دیدن که مخصوصا برای این آخری خیلی زمان می گذارم فیلم دیدن و رمان خواندن تاثیر فوق العاده محسوسی روی کیفیت کار می گذارند.
وقتی شما رمان میخوانید، کاراکترها و ماجراهایشان را در ذهن تان تصویرسازی میکنید. همینطور مشاهده آدم ها و رفتار و واکنش های ان ها میتواند خیلی کمک کند و تئاتر که متاسفانه من مدتی است از آن دور شده ام و خیلی دوست دارم یک کار خوب تئاتر انجام دهم.
در میان بازیگران با چه کسانی بیشتر رفاقت دارید و معاشرت میکنید؟
البته خیلی آدم پر رفت و آمدی نیستم اما دوستان خوب در میان همکارانم زیاد دارم؛ دوستانی مانند امیر جعفری و کامبیز دیرباز و خیلی دوستان پشت دوربین که احتمالا کمتر می شناسید شان.
اما عموما آدم اهل تنهایی هستم و ترجیح میدهم بیشتر وقت آزادم را به کتاب خواندن و فیلم دیدن بگذرانم یا اوقاتم را صرف همسرم کنم و با او باشم.
به جز کار بازیگری شغل دیگری هم دارید؟
به هیچ وجه. تنها کار من بازیگری است و فقط از این راه زندگی میکنم.
کيوان ساکت اف متولد 25 شهريور 1367 و ساکن کرج مي باشد. کیوان ساکت اف نخستین بار در سینما حضور یافته و سال ۱۳۸۷ در فیلم دویدن در میان ابرها به کارگردانی امین فرج پور بازی کرده است. اگر چه موفقیت این اثر نسبت به آثار شاخص بعدیش مانند سریال بازگشت، بیشتر نبود اما تجربه خوبی برای کیوان ساکت اف محسوب میشود.
مخصوصا همکاری با هنرمندان باتجربهای همچون امیر سفیری، عرفان ابراهیمی، علی صلاحی و آرمان کوچکی تواناییهای بازیگریش را ارتقا بخشید. از مهمترین آثار کیوان ساکت اف میتوان به بازیگری در سریال بازگشت، فیلم بالاخره این زندگی مال کیه؟ و فیلم پچ پچه های پشت خط نبرد اشاره کرد.
پدرش معلم و مادرش ناظم مدرسه است. برادر بزرگ او مسعود ساکت اف، تهيه کننده شبکه چهار سيماست. همچنين او يک برادر ديگر نيز دارد که دانشجوي دکتراي فلسفه است.
همسر کيوان ساکت اف
وی ازدواج نکرده و مجرد است.
از بين بازيگران به «آل پاچينو» علاقه دارد و در پاسخ به سوال «الگوي بازيگري ات چه کسي است؟»
گفته: «الگوي بازيگري به نظر من اصلا چيز درستي نيست، مثلا بگي الگوي من آل پاچينوئه خوب مگه قرارهِ تو دوباره بوي خوش زن رو بازي کني، يا مثلا بگي مارلون براندو مگه قرارهِ اتوبوسي بنام هوس رو بازي کني؟ يه سري تکنيک ها هست که آدم ياد مي گيره ولي به مرور زمان تجربه است که آدم رو بارور مي کنه…»
غذاي مورد علاقه او پيتزا است و رشته مورد علاقه او تئاتر است. از سگ مي ترسد و بهترين خواننده و بهترين مجري از نظر او استاد شجريان و محمد صالح علاء است. به گفته خودش به مد اعتقادي ندارد و هر لباسي که قشنگ باشد مي پوشد و بهترين دوست او کسي است که هر چه کيوان مي گويد،بگويد چشم، اما از او هيچ چيزي نخواهد!
شروع مجری گری و بازیگری
اولين کار تلويزيوني او برنامه «ما دو تا» بود که در ان به عنوان مجري تلويزيون حضور داشت و پس از آن «سلام بهار» که اين برنامه ها از شبکه ي يک سيما پخش شد. گفتني است همزمان با سلام بهار، در برنامه «بوم سفيد» که از شبکه جام جم ۱ و ۲ پخش مي شد و الان نيز پخش ان ادامه دارد، به عنوان مجري فعاليت مي کند.
تنها کار او که در ان به عنوان بازيگر حضور داشته «دويدن در ميان ابرها» است که اين فيلم در جشنواره فيلم فجر هم حضور داشته است. کيوان ساکت بيشتر بازيگري را در صحنه تئاتر تجربه کرده است.
کیوان ساکت اف در سال 96 دورۀ پرتلاشی را در عرصه سینما و تلویزیون گذراند و در اثر مهمی بازی کرده است. اثر مهم کیوان ساکت اف در این سال، بازیگری در سریال بازگشت به کارگردانی حسین نمازی محسوب میشود.
کیوان ساکت اف سال 96 سریال بازگشت نقش مهمی بازی کرده است که توانست با مهارت خود، ان نقش و همچنین خودش را میان مخاطبان تلویزیون مطرح کند. شاید مهمترین بخش بیوگرافی کیوان ساکت اف بازی در سریال بازگشت بوده است.
زندگی حرفه ای و بازیگری کیوان ساکت اف را باید مدیون اعتماد حسین نمازی باشیم. چرا که اگر حسین نمازی به عنوان کارگردان به کیوان ساکت اف برای بازیگری درسریالش اعتماد نکرده بود، شاید کیوان ساکت اف مسیر سخت تری را باید برای دنیای بازیگری خود انتخاب مینمود.
کیوان ساکت اف سال 93 در فیلم بالاخره این زندگی مال کیه؟ نیز بازی کرده است. کیوان ساکت اف نکات خوبی از اشکان خیل نژاد کارگردان فیلم بالاخره این زندگی مال کیه؟ آموخت و تجربه ارزشمندی از بازی در کنار هنرمندانی چون نوید محمدزاده، آزاده صمدی، ندا گلرنگی و الهه شه پرست بدست آورد.
با اینکه کیوان ساکت اف را بیشتر به عنوان بازیگر میشناسیم، اما در حرفههای دیگر نیز فعال بوده است. کیوان ساکت اف علاوهبر بازیگر بهعنوان مجری نیز در سینما و تلویزیون فعالیت داشته است. مهمترین اثر کیوان ساکت اف در حرفهي مجری، برنامه زمانی برای خندیدن است.
ارشا اقدسی از هنرمندان جوان و خوش آتیه در عرصه بازیگری سینما و تلویزیون در ایران است . وی مربی آیکیدو به معنی «طریقت هماهنگی روح و روان» یک هنر رزمی ژاپنی است و حرفه ای اصلی او بدلکار می باشد. ارشا اقدسی متولد 14 اردیبهشت سال 1361 در تهران میباشد.
وی درباره ادامه کارش در بدلکاری میگوید اگر رامبد جوان نبود من بدلکار نمی شدم در توضیح این موضوع هم باید بگویم که من دو سال می شد که از گروه پیمان ابدی جدا شده بودم بعد از جدا شدنم رامبد جوان اجازه داد که در کارهای او بدلکاری کنم درواقع او به من اعتماد کرد اما من در همان کار دچار آسیب دیدگی شدم به طوری که دستم شکست و روحیه ام را از دست دادم.
اما درهمان حال که دستم در گچ بود رامبد جوان به من گفت که در یک تیزر برای او کار کنم با وجود شکستگی دستم ان کار را پذیرفتم و آن را به اتمام رساندم میتوانم بگویم که بعد از آن کار من دوباره زنده شدم و سپس در یک تئاتر کار کردم و ان برای نخستین بار بود که در یک کار نمایش بدلکاری میکردم.
متاسفانه اطلاعاتی درمورد همسر ارشا اقدسی در دسترس نیست.
ارشا اقدسی از کودکی ور در سال 1384 به دنبال موفقیتش در کسب بورسیه ي تحصیلی در رشته ي تربیت بدنی، عازم ایتالیا بود که از طریق یک آگهی برای دورههای بدلکاری با پیمان ابدی آشنا و در ایران ماندگار شد و بدلکاری را ادامه داد.
تا جایی که توانست سرمربی کلاسهای بدلکاری پیمان ابدی و نخستین مربی بانجی جامپینگ ایران و نیز نخستین مربی تونل باد صبا در ایران شود. سرانجام ارشا اقدسی در تاریخ ۱۳ بهمن ۱۳۸۵ گروه بدلکاران ۱۳ را تأسیس نمود و فعالیتهای خود را با گروهش در ایران و عرصهٔ بینالملل ادامه داد.
ارشا اقدسی میگوید:
همه ی ي ما میدانیم که پیمان ابدی چقدر زحمت کشید تا اتفاق خوبی در سینمای کشور جمهوری اسلامی ایران بیفتد و چقدر تلاش کرد تا بتواند خودش را ثابت کند از آنجایی که شما جزو شاگردان مرحوم پیمان ابدی هستید باید گفت که موفقیت شما در کار شخصی و همچنین سینمای کشور جمهوری اسلامی ایران نتیجه تلاش های وی است.
ارشا اقدسی_ ابتدا بگذارید بگویم غیر از این پیمان زحمت بسیار زیادی کشید برای بدلکاری خارج مرز های ایران که پول خوبی هم می دهند، اما یک بدلکار ابتدا با کارش حال میکند و سایر موارد در اولیت های بعدی وجود دارد. ما متوجه شدیم بهترین راهی که باعث میشود نام پیمان همچنان ماندگار بماند این است که این حرفه را به خوبی دنبال کنیم و در ان موفق شویم.
یونانی که برای پیمان ابدی گریه کرد
یادم است که وقتی سرگرم فیلمبرداری صحنههای «جیمز باند» بودیم فردی بود که یونانی بود اما در کشور کشور آلمان زندگی میکرد زمانی که نام پیمان را بردم به سرعت وی را شناخت. اروپاییها خیلی افراد احساساتی نیستند اما این فرد تا متوجه شد که پیمان فوت شده است اشک در چشمانش حلقه زد با اینکه میگفت پیمان را تا بحال ندیده و تنها تعریفش را شنیده بود.
از چه زمانی با پیمان ابدی ارتباط داشتی؟
ارشا اقدسی_ دو سال و نیم زیر نظر پیمان کار میکردم و در نهایت گروه خودم را تشکیل دادم. فکر میکنم بیست و دو الی سه سال داشتم. قبل از آشنایی با پیمان بدلکاری نکرده بودم اما مربی باشگاه بودم به لحاظ فیزیکی نیز آماده بودم و به قول خودمان روحیاتم به این طور خُل بازیها می خورد.
آشناییتان با پیمان چگونه شکل گرفت؟
ارشا اقدسی_ بسیار اتفاقی. در شهرک غرب دیدم که تبلیغاتی شده برای آموزش بدلکاری و خودم را برای ثبت نام به آنجا رساندم. به پیمان گفتم در شاخه تربیت بدنی در ایتالیا قبول شدهام میخواهم به ایتالیا بروم و پول در بیاورم اما فقط دوست دارم چیزهایی را یاد بگیرم.
پیمان هم گفت: «طی این مدت چیزی یاد نمیگیری اما اگر دوست داری بیا». خلاصه رفتم و در عرض یک ماه به یک باره عاشق بدلکاری و پیمان شدم. اغراق نمیکنم. دو سال طول کشید تا من بورس بگیرم زحمت زیادی کشیده بودم برای این اتفاق اما بعد از یک ماه در رفتنم دو دل شدم. دو ماه که شد دیگر شک کرده بودم و دائم با پیمان مشورت میکردم و او هم تصمیم را بر عهده من گذاشته بود.
او تنها گفت: «اگر بمانی با من موفق میشوی». همین یک جمله برای من کافی بود. رابطه ما بسیار حالت استاد شاگردی داشت. پیش از این در پرتقال کار میکردم و زندگی میکردم وضع مالی خیلی خوبی هم در آنجا داشتم با زندگی در آنطرف آشنا بودم اما زمانی که تصمیم به نرفتن گرفتم بسیاری از دوستانم به من میگفتند که اشتباه می کني.
در حال حاضر در ایران چند گروه بدلکاری داریم که فعال هستند؟
ارشا اقدسی فکر میکنم 5 گروه بدلکاری داریم که فعال هستند. ما عضو انجمن صنف بازیگران و بدلکاران هستیم که با تمام قدرت در تلاش هستیم آن را تفکیک کنیم چون بازیگر و بدلکار به معنی بازیگران و هنروران است اما باعث میشود که این صنف پیشرفتی نداشته باشد.
پردیس منوچهری در ماهشهر متولد شده و در آثاری همچون «بازگشت»؛ «آپاندیس»؛ «نیمه شب» به عنوان «بازیگر» حضور داشته است. وی نخستین بار در سینما حضور یافته و سال ۱۳۹۴ در فیلم آپاندیس به کارگردانی حسین نمازی بازی کرده است.
متاسفانه در مورد متاهل یا مجرد بودن ایشان اطلاعی در دست نیست.
پردیس منوچهری میگوید:
از حضورتان در عرصه بازیگری بگویید. چطور شد که این حرفه را برای فعالیت انتخاب کردید؟ پدرم در سالهای قبل از جنگ در سینما جوان آبادان فعالیت داشت که با آغاز جنگ و وضعیت بحرانی آبادان مجبور به کنار گذاشتن فیلمسازی شد. این موضوع از کودکی ذهنم را درگیر کارهای هنری و خلق یک اثر کرد.
نقاشی، موسیقی، شعر، بازیگری و… تا اینکه سال ۱۳۸۱ بازیگری تئاتر را به طور جدی آغاز کردم و احساس کردم که بازیگری همان چیزی است که در من به درستی شکل میگیرد و به نیازهایم پاسخ می دهد. سال ۱۳۸۹ وارد موسسه کارنامه شدم و مدرک بازیگری را از آنجا گرفتم و همچنان به فعالیت هنری ام ادامه میدهم.
فیلم سینمایی «آپاندیس» چندمین تجربه شماست؟
آپاندیس بعد از 10 فیلم کوتاهی که بازی کردم نخستین تجربه بلند سینمایی من بود که پیش از آن ۲ فیلم کوتاه با آقای نمازی کار کرده بودم که سرآغاز آشنایی من با ایشان بود و در ادامه همکاری نقش زری خسروی را در آپاندیس به من سپردند.
آیا ورود یک چهره جدید به سینما مثل گذشته با سختی همراه است؟
درگذشته فضا برای جوانها و بازیگرانی مثل من که به طور جدی پیگیر این حرفه بودند مناسبتر و راحتتر بود. چراکه امروز جمعیت علاقهمند و کسانی که از دانشگاهها و موسسههای سینمایی فارغ التحصیل میشوند بیشتر از گذشته است و رقابت سختتر میشود در اینباره امکان دیده شدن برای بازیگران نوپا و ناشناخته کمتر است.
همچنین تولیدات سینمایی و شاید تلویزیونی ما پاسخگوی این همه ی ي علاقهمند تازهنفس نیست و لازمه ان امید و تلاش بیشتر از سوی هنرجویان است تا بتوانند در این رقابت موفق بشوند. ضمن اینکه فکر میکنم ریشه بازیگری از تئاتر و حضور به روی صحنه میآید که بازیگر را در چارچوب درست، تمام و کمال با بازیگری و شناخت شخصیت و همان نگرش صحیحی که شما می گویید آشنا میکند.
بازیگر به درستی حرفه خود را میشناسد و امکان تجارب متفاوتی را خواهد داشت و اگر بازیگر به روی خط درست خود در تئاتر و سینما که تفاوتهایی هم با یکدیگر دارند حرکت کند و احساس قدرتمند بودن بکند بهطور قطع ماندگار خواهد بود. مثل استادانی که سالها حضور درخشانشان برای ما افتخار بوده و هست.
بازیگری تنها میل به دیده شدن نیست. بازیگر باید برای خود جهانی خلق کند سرشار از رویا، تخیل، نگاه، شعر، رنگ، موسیقی و… تا بتواند نگاه عمیقتری به موقعیتهای پیرامون خود داشته باشد. حتی دردها و رنجهایش باید تبدیل به لذت شود تا در ذهن ماندگار باشد. این ها بخش کوچکی از کارهای بازیگر است که وی را قدرتمند و ماندگار میکند.
بازی در فیلم «آپاندیس» چه تجربههایی برای شما داشت؟
آپاندیس برای من سرشار از تجربههای درخشان بود. من وارد یک چالش سخت شده بودم که باید تا پایان راه ادامه میدادم. بهواسطه نقشم که تمام مدت روی تخت بیمارستان خوابیده بودم و تنها امکان استفاده از صورتم را داشتم سخت درگیر انتقال حس و وضعیت دشوار کاراکتر روی صورت و تا حدودی دستهایم بودم.
در سینما و بازیگری دنبال چه هدفی هستید و چه اصولی را دنبال میکنید؟
در درجه اول اخلاق درست و حرفهای برایم در اولویت است چراکه باید با روح سالم و تمیز به دنیای بازیگری، تئاتر و سینما قدم گذاشت و به دنبال لذت از تجربههای متعدد و خلق آدمهایی که هرگز خود آنها نمیتوانم باشم اما از دریچه کوچکی که برای خودم میسازم در وجودشان سرک میکشم و جهان را برای لحظاتی از نگاه آن ها میبینم. این برایم بسیار ارزشمند است و در تکامل شخصیت خود من هم تاثیر بسیاری دارد.
در بازیگری از کدامیک از هنرپیشههای مطرح تاثیر میپذیرید؟
من سعی میکنم در بازیگری خالق یک فرم باشم که مربوط به خود من است. اینکار من است که تکرار بازیگر دیگری نباشم. ولی ارادت فراوان به بانو فاطمه معتمدآریا دارم. او خود بازیگر است. قدرتمند و ماندگار. تلاش میکنم راه ایشان را پیش بگیرم.
بعد از «آپاندیس» چه پیشنهادهایی داشتید و همین حالا مشغول چهکاری هستید؟
بعد از آپاندیس چند پیشنهاد برای سریال و سینمایی داشتم که بنا به دلایلی این همکاری شکل نگرفت و تصمیم گرفتم به پیشنهاد های دیگری فکر کنم. همچنان به فعالیت در زمینه تئاتر ادامه میدهم و چند تجربه درخشان فیلم کوتاه داشتم. درحالحاضر مشغول نوشتن، خواندن و تمرین یک نمایش هستم که بهزودی به روی صحنه خواهد رفت.
محمدعلی ساربان «زاده 16 بهمن 1326 در شهر قزوین» بازیگر سینما، تلویزیون و همچنین کارگردان، نویسنده و بازیگر تئاتر اهل ایران است و کارشناسی نمایش از دانشکده هنرهای زیبا ،دانشگاه تهران سال 1354 می باشد.
قصههای عامیانه، تمساح ؛ بیضایی همیشه استاد، هفت خوان رستم، سفر، افعی طلایی، از ماست که بر ماست، خانه بارانی، پرواز بندآن، نابغه ها، گل زرد، اسب سفید، خدمه سبز، تله، نادر شاه ؛ صبح روشن، ادیپ شهریار، هفت نمایش، کلبه عمو توم، سلطان مار، سوگ سیاوش، رکاب، حلقه سبز و بوعلی سینا از جمله کارهای مهم کارنامه بازیگری محمدعلی ساربان محسوب میشوند.
در مورد همسر و فرزندان ایشان اطلاعاتی در دست نیست.
بزرودی مطالب جدیدی در مورد بازیگران و سریال حوالی پاییز برای شما قرار خواهیم داد.