بهرام افشاری نه فقط به خاطر چهره خاص و استایل منحصربهفردش، بلکه به خاطر مسیری که طی کرده، یکی از الهامبخشترین چهرههای دنیای هنر است. پسری که با کودکی پرفراز و نشیب، بدون حضور مادر و در سایه بیماری پدر بزرگ شد، اما تسلیم نشد؛ قدمبهقدم جلو رفت و از تئاتر همدان تا پرده نقرهای سینما خودش را بالا کشید. او حالا نهتنها بازیگری مطرح است، بلکه کارگردانی خلاق است که فیلمش تاریخ سینمای ایران را جابهجا کرد.
بهرام افشاری در ششم خرداد ۱۳۶۶ در شهر همدان چشم به جهان گشود؛ شهری که شروعی بود برای داستانی متفاوت.
در همان سنین پایین، مادرش آنها را ترک کرد. بهرام در حالی بزرگ شد که مادر در کنارش نبود.
پدرش پس از مدتی بیمار شد و بهرام دوران کودکی اش را به جای بازی و شادی، در بیمارستان و کنار تخت پدر گذراند.
با وجود تمام سختیها، علاقهاش به بازیگری هرگز کم نشد. از همان کودکی در تئاترهای همدان روی صحنه رفت و بازیگری را زندگی کرد.
در ۲۲ سالگی تصمیم گرفت شهر زادگاهش را ترک کند و به تهران بیاید؛ شهری پرهیاهو با فرصتهای بزرگ.
برای حرفهای شدن، در کلاسهای استاد حمید سمندریان شرکت کرد و زیر نظر او با اصول واقعی بازیگری آشنا شد.
پس از آموزش، خیلی زود وارد تئاتر حرفهای شد و نقشهایی را روی صحنه برد که توجهها را بهسویش جلب کرد.
او دیپلم ساخت و تولید از هنرستان دارد و بعدتر با گرفتن لیسانس بازیگری از دانشگاه آزاد، مسیر خود را علمیتر ادامه داد.
اولین حضور جدیاش در تلویزیون با سریال «خانه اجارهای» در سال ۱۳۹۰ بود؛ نقطه شروعی برای آیندهای پررنگتر.
با حضور در فصلهای پنجم و ششم «پایتخت»، او تبدیل به یکی از چهرههای پرطرفدار تلویزیون شد.
افشاری به سینما هم پا گذاشت و با بازی در فیلمهایی مانند «چشموگوشبسته»، «فسیل» و «هفتاد سی» موفقیتهای تجاری و هنری بسیاری کسب کرد.
جالب است بدانید کارگردانی فیلم پرفروش «هفتاد سی» نیز برعهده خودش بود؛ فیلمی که در سال ۱۴۰۳ رکورد فروش تاریخ سینمای ایران را شکست.
زندگی بهرام افشاری شبیه فیلمی درام با پایانی الهامبخش است؛ پسری از همدان، با کودکی سخت، بدون مادر و در سایه بیماری پدر، اما با انگیزهای بیانتها برای رسیدن به آرزوهایش.
افشاری نهتنها در دنیای بازیگری میدرخشد، بلکه داستان زندگیاش هم میتواند برای خیلیها درسی از امید، پشتکار و ایستادگی باشد. اگر فکر میکنی شرایط سخت نمیگذارد به رؤیاهات برسی، فقط کافیست نگاهی به مسیر زندگی او بیندازی.