در آذر ماه 1402 در باغ زیبا برای هنرمندان پیشکسوت و قدیمی جشن گرفتند و تقدیری از این عزیزان شد. باشد کـه از هنرمندان قدیمی حمایت کنیم و این عزیزان را فراموش نکنیم چه بسا این هنرمندان عمر گرانقدر خودرا دراین زمینه نثار کردند بدون دست مزد برای شادی مردم بازی کردند پس این حق را دارند فراموش نشوند و از این بزرگواران یاد کنیم و همچنین در فیلم و نمایشها و پشت صحنه و گویندگی از این عزیزان بهره ببریم. دراین مجلس کوچک پر هیاهو هنرمندانی مانند اصغر همت و همسر محترمه خانم افسر اسدی. اسدالله یکتا. آزیتا لاچینی، بازیگر و گوینده.سعید امیر سلیمانی.شمسی فضل اللهی. داریوش محترم. محمد هاشمی، معاون وزیر ارشاد. کاظم بلوچی ناهید امریان، گوینده و بهرام شاهمحمدلو. دراین مطلب قصد داریم کمی از کارنامه و زندگینامه هنری این عزیزان برای شـما بگذاریم.
اصغر همت متولد ۲۷ آذر ۱۳۳۱ در شیراز، بازیگر اسـت اصغر همت بازیگر سینما و تلویزیون همان کسی اسـت کـه در سریال امام علی در نقش مروان بن حکم حضور پیدا کرد و بـه شهرت رسید. او همسر افسر اسدی بازیگر و چهره پرداز خوب سینما و تلویزون اسـت. در ادامه با بیوگرافی و فعالیتهاي اصغر همت آشنا خواهید شد.فارغ التحصیل لیسانس رشته تئاتر از دانشگاه تهران درسال ۱۳۵۹ میباشد، سابقه بازی در چند فیلم قبل از انقلاب را نیز دارد، همسرش افسر اسدی از بازیگران بنام اسـت.
آقای همت از دوران کودکی بـه تئاترهاي تخت حوضی و تعزیه علاقه فراوانی داشت و از دوران دبیرستان فعالیتش در تئاتر را شروع کرد. اصغر همت گفته: “علاقهي اصلی من تئاتر اسـت. من اولین بار درسال ۱۳۴۳ یک نمایش تئاتر را در سالن دیدم کـه دورنمای مکه داشت و موجب شد بـه تئاتر علاقمند شوم. سپس درسال ۱۳۴۸ بـه طور جدی تمرین رابا نمایشنامهاي از مرحوم غلامحسین ساعدی شروع کردم و پس از یکسال ان نمایش بر روی صحنه رفت و برای اولین بار بازی کردم. پس از ان برای ادامه علاقه ام بـه دانشگاه رفتم ودر رشته تئاتر درس خواندم.“
خوب اسـت بدانید آقای همت سابقه بازی در چند فیلم قبل از انقلاب را نیز دارد. از جمله کارهاي قبل از انقلاب ایشان میتوان بـه فیلم سرخ پوستها بـه کارگردانی غلامحسین لطفی درسال ۱۳۵۷ اشاره کرد. او گفته درسالهاي بعد از انقلاب جزو اولین بازیگرانی بودم کـه در فیلم ما ایستادهایم سال ۶۳ شخصیت اصلی یک فیلم جنگی را ایفا کردم و سپس با قدری فاصله، بـه سراغ شیر سنگی درسال ۶۵ رفتم.
اصغر همت متاهل و همسر افسر اسدی بازیگر اسـت. آقای همت از نحوه آشنایی و ازدواج خود با خانم اسدی میگوید:” اواخر سال ۵۸ نمایشنامهاي بـه نام براند در سالن اصلی تئاتر شهر روی صحنه رفت کـه در ان من نقش براند را بـه عهده داشتم و افسر اسدی نقش مقابل مرا بازی می کرد و اتفاقی کـه روی صحنه افتاد بـه صحنه زندگی ما هم کشیده شد… یعنی ازدواج کردیم“. این زوج هنرمند دارای یک فرزند پسر بـه نام هامون و یک فرزند دختر بـه نام غزل هستند. هامون فارغ التحصیل رشته گرافیک و غزل فارغ التحصیل کارشناسی ارشد معماری و ساکن آمریکا اسـت.
فعالیتهاي اصغر همت
کارهاي سینمایی
تگرگ و آفتاب «۱۳۹۳»
بی خوابی «۱۳۸۸»
یه حبه قند «۱۳۸۸»
آخرین ملکه زمین «۱۳۸۵»
مقلد شیطان «۱۳۸۵»
پرونده هاوانا «۱۳۸۴»
فیلم شاهزاده ایرانی «۱۳۸۴»
زشت و زیبا «۱۳۷۷»
هفت سنگ «۱۳۷۶»
ماه و خورشید «۱۳۷۴»
علی و غول جنگل «۱۳۶۹»
در مسیر تندباد «۱۳۶۷»
روزهاي انتظار «۱۳۶۵»
شیر سنگی «۱۳۶۵»
ما ایستادهایم «۱۳۶۳»
سرخپوستها «۱۳۵۷»
ماجراهاي علاءالدین و چراغ جادو «۱۳۵۷»
کارهاي تلویزیونی
امام علی «۱۳۷۵-۱۳۷۰ داوود میرباقری»
هفتسنگ «۱۳۷۷ عبدالرضا نوابصفوی»
آژانس دوستی «۱۳۷۸»
چهل سرباز
آهوی ماه نهم «۱۳۸۳»
مثل هیچکس «رمضان ۱۳۸۷ عبدالحسین برزیده»
پازل
هزار دستان
افسر اسدی متولد ۲۶ دی ماه ۱۳۳۶ در میانه و همسر اصغر همت اسـت. او تحصیلات لیسانس کارگردانی و بازیگری تئاتر دارد و از بازیگران خوب سینما، تئاتر و تلویزیون إوده و چهره پرداز اسـت. خانم اسدی فعالیت خودرا از سال ۱۳۵۷ با نمایش تلویزیونی نقاشی روی چوب شروع کرد. از جمله کارهاي خانم اسدی میتوان بـه مجموعههاي تلویزیونی هزاردستان، روزگار وصل، بـه سوی افتخار تنها در تاریکی و … اشاره کرد. همچنین بازی بسیار خوب خانم اسدی در نقش یک زن آذری بی سواد در فیلم عبور از غبار، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش دوم زن از هشتمین جشنواره فیلم فجر را برایش بـه ارمغان آورد.
نام اصلی: اسدالله انصاری یکتا
زمینه فعالیت: سینما و تئاتر
تولد: ۲۳ آذر ۱۳۲۶ تهران
محل زندگی: ورامین
ملیت: ایرانی
پیشه: بازیگر
سالهاي فعالیت: ۱۳۴۴-اکنون
اسدالله یکتا «زاده ۲۳ آذر ۱۳۲۶ – تهران» بازیگر ایرانی اسـت. او کـه در سینمای ایران بـه عنوان بازیگر کوتاه قامتان مطرح اسـت در بیش از ۹۳ فیلم ایرانی بـه ایفای نقش پرداختهاسـت.اسدالله یکتا سالهاست بـه خاطرگرانی اجاره خانههاي پایتخت، بـه ورامین کوچ کرده و همیشه وادار اسـت برای رفتن سر لوکیشن فیلمها خودش را از ورامین بـه تهران برساند.
اسدالله یکتا بازیگری را حدود سال هاي 1344 از تئائر شروع کرد و بعد از مدتی با معرفی ایرج صفدری، گریمور سینمای ایران بـه صابر رهبر اولین فیلم بـه نام مراد و لاله بازی کرد. اولین دستمزدش مبلغ پانصد تومان بودو ان را برای پدر و مادرش لباس خرید.
اسدالله یکتا قبل از انقلاب درحدود 40 فیلم سینمایی نقش آفرینی کرده و بعد از وقفه 10 ساله دوباره با فیلم سینمایی هامون بـه سینما پیوست.اسدالله یکتا در سن 28 سالگی با کبری گرجی کـه 20 ساله بود ازدواج کردند. و ماحصل این ازدواج ۶ فرزند 4 پسر و 2 دختر میباشد.«کبری گرجی» با همه ی اختلاف فیزیکی کـه با «اسدالله یکتا» دارد، بیشتر از خیلی از زوجهاي پیر و جوان، درکنار همسرش بـه تفاهم رسیده اسـت.
او در همه ی این سالها، پا بـه پای مرد کوتاهقد سینمای ایران، فراز و نشیبهاي زندگی را پشت سر گذاشته؛ چه ان روزهایي کـه همسرش در سینما فعالیت میکرد، چه روزهایي کـه وادار شد در میدان هفت تیر سیگار بفروشد. با همه ی اینها، او در تعریف زندگی مشترکش بر یک کلمه تاکید دارد؛ کلمهاي کـه ۴۰سال در زندگیشان کمرنگ نشد؛ «عشق».
اسدالله یکتا مدتی بـه دلیل نبود پیشنهاد کار و خانواده پر جمعیت وادار بـه سیگار فروشی شد. چند مرتبه در روزنامه با نشریات مختلف و تلویزیون او را نشان دادند و با او گفتوگو كردند اما کاری برایش انجام ندادند.
اسدالله یکتا در خصوص سیگار فروشی اش اینگونه گفت: راستش قضیه سیگارفروشی خیلی مرا ناراحت می کند. چون همانقدر کـه خیلیها بعد از این خبر ناراحت شدند، خیلیها هم درک نکردند کـه باید با من چه رفتاری داشته باشند. هنوز هم بعضی از مردم وقتی مرا میبینند، میگویند: «اسدالله یکتایی کـه سیگار میفروخت! نه اسدالله یکتای بازیگر!» برای همین نمی خواهم وارد این بحث شویم. میخواهم این قضیه از ذهن مردم پاک شود.
من احتیاج بـه ترحم و کمک مالی ندارم و بـه هیچ صورت در جریان کمپینی کـه برای حمایت مالی از من تشکیل شد، نبودم. من توقع دارم کـه کسی در خانهام را بزند و بگوید چرا کمکار شدهاي.
حاضرم در خیابانهاي کشورم دستفروشی کنم اما کشورم را ترک نکنم. انهایي کـه امروز صدایم را نشنیدند، فردا زیر تابوتم را نگیرند و حرف آخرم رابا صدای بلند میزنم کـه اي آقایان اي مسوولان اسدالله یکتا کار می خواهد، فقط کار.
عکس پائیزی «۱۳۹۹»
چند می گیري گریه کنی ۲ «۱۳۹۹»
نارگیل «۱۳۹۸»
سامورایی در برلین «۱۳۹۷»
زندانیها «۱۳۹۷»
تهران لندن «۱۳۹۷»
شرایط خاص «مجموعه تلویزیونی» «۱۳۹۷»
چهارراه استانبول «۱۳۹۶»
کویر آرام «۱۳۹۶»
دخمه «۱۳۹۶»
دارکوب «۱۳۹۶»
نهنگ عنبر ۲ «سلکشن رؤیا» «۱۳۹۵»
خفگی «۱۳۹۵»
ماه تی تی «۱۳۹۵»
گشت ۲ «۱۳۹۵»
رسوایی «۱۳۹۱»
نیکان و بچه غول «۱۳۹۱»
مهمان بابا «۱۳۹۰»
صداست کـه می ماند «۱۳۹۰»
ننه نقلی «۱۳۹۰»
کنسرت روی آب«۱۳۸۹»
ورود زندهها ممنوع «۱۳۸۸»
صندلی خالی «۱۳۸۷»
استخوونای بابام «۱۳۸۶»
زن بدلی «۱۳۸۵»
اگه میتونی منو بگیر «۱۳۸۵»
چند میگیری گریه کنی «۱۳۸۴»
کوچولوی خوششانس «۱۳۸۳»
گاهی بـه آسمان نگاه کن «۱۳۸۱»
بوی کافور، عطر یاس «۱۳۷۸»
عشق شیشهاي «۱۳۷۸»
تارهای نامریی «۱۳۷۶»
طالع سعد «۱۳۷۴»
کاکادو «۱۳۷۳»
مستأجر «۱۳۷۱»
دو همسفر «۱۳۷۰»
علی و غول جنگل «۱۳۶۹»
شنگول و منگول «۱۳۶۸»
هامون «۱۳۶۸»
زرخرید «۱۳۵۷»
حرفهاي «۱۳۵۵»
مردی در آتش «۱۳۵۵»
فرار از حجله «۱۳۵۴»
کوثر «۱۳۵۳»
صخره سیاه «۱۳۵۲»
عروس و مادرشوهر «۱۳۵۲»
هفت دلاور «۱۳۵۲»
آخرین نبرد «۱۳۵۱»
آشوبگر «۱۳۵۱»
خردجال «۱۳۵۱»
یک میلیونر و دو مفلس «۱۳۵۱»
احساس داغ «۱۳۵۰»
احمد چکمهاي «۱۳۵۰»
رعد و برق «۱۳۵۰»
زیر بازارچه «۱۳۵۰»
شب عروسی «۱۳۵۰»
عزیز قرقی «۱۳۵۰»
وحشی جنگل «۱۳۵۰»
آدم و حوا «۱۳۴۹»
ارادتمند شـما عزرائیل «۱۳۴۹»
بابا کرم «۱۳۴۹»
جعفر و گلنار «۱۳۴۹»
رسوایی «۱۳۴۹»
زیبای جیببر «۱۳۴۹»
شهر هرت «۱۳۴۹»
عروس بیانکا «۱۳۴۹»
فریاد انسانها «۱۳۴۹»
قهرمانان نمیمیرند «۱۳۴۹»
بهشت دور نیست «۱۳۴۸»
دزد و پاسبان «۱۳۴۹»
ضرب شست «۱۳۴۸»
قصه دلها «۱۳۴۸»
قهوهخانه قنبر «۱۳۴۸»
گربه کور «۱۳۴۸»
گناه زیبایی «۱۳۴۸»
سالار مردان «۱۳۴۷»
قوس و قزح «۱۳۴۷»
کشتی نوح «۱۳۴۷»
عمو سبزی فروش «۱۳۴۶»
گلآقا «۱۳۴۶»
کلید بهشت «۱۳۴۵»
مجموعه تلویزیونی
۱۴۰۱ – مستوران
۱۴۰۰ – نیسان آبی
۱۳۹۹ – آخر خط
۱۳۹۸ – ستایش ۳
۱۳۹۸ – شرایط خاص
۱۳۸۲ – او مثبت «نوروز ۱۳۸۳»
فوتبالیستها[۶] «۱۳۸۲»
۱۳۸۰ – هزاران چشم
۱۳۷۴ – داستان یک زندگی
۱۳۷۱–۱۳۷۲ – آپارتمان
چاق و لاغر
خندوانه
آزیتا لاچینی در ۲۶ آذر سال ۱۳۱۷ در بازارچه قوامالدوله در کوچه وزیرنظام تهران زاده شد.[۲] سه سال پس از ازدواج زودهنگامش در سن ۱۱ سالگی همسرش درگذشت. حاصل این ازدواج یک دختر و یک پسر بود. وی بـه دلیل بارداری در سن کم فرزند پسرش را وقتی تنها چند ماهش بود از دست داد. آزیتا لاچینی در یکی از گفتوگوهایش اذغان میدارد پس از مرگ همسرش زمانیکه آزیتا لاچینی ۱۳ ساله بوده فرزند دختر دو سالهاش را از وی گرفتهاند و او بـه منزل پدرش برگشته و تحصیلاتش را ادامه دادهاسـت.
وی درسال ۱۳۳۴ دوباره ازدواج کرده و حاصل این ازدواج ۵ فرزند اسـت. از این میان دو فرزند پسر او بـه دلایل متفاوتی در جوانی در گذشتهاند. وی کار گویندگی و اجرای نمایشنامههاي رادیویی را درسال ۱۳۳۷ آغاز کرد. آزیتا لاچینی توسط همسر دومش «امیر مظفرالدین لاچینی» بـه حیطه بازیگری وارد شد و نام خانوادگی او را برای خود برگزید. درسال ۱۳۴۰ اولین کار خود در تئاتر را تجربه کرد ودر سال ۱۳۴۱ در فیلم مسافری از بهشت بـه کارگردانی نصرتالله وحدت بـه عنوان بازیگر سینما بـه ایفای نقش پرداخت. آزیتا لاچینی پس از درگذشت همسر دوماش با فیروز بهجتمحمدی ازدواج کرد[۳] کـه درسال ۱۳۷۸ درگذشت.
سعید امیرسلیمانی زاده سنگلج و بزرگ شده شمیران اسـت. پدرش علاقهمند بـه هنر بودو با موسیقیدانان نامدار زمان خود دوستی و مراوده داشت؛ کسانی هم چون ابوالحسن خان صبا، مرضیه و غلامحسین بنان کـه مهمانان گاه و بیگاه خانه پدری امیرسلیمانی در شمیران بودند. پرورش در چنین محیطی او را از کودکی بـه هنر علاقهمند ساخت، بـه طوری کـه در دوران مدرسه نمایشهایي میساخت و نمایشهایي را کـه بـه همراه پدر و مادرش دیده بود با دوستانش دوباره اجرا میکردند.
فعالیت حرفهاي او از هجده سالگی و با ورود بـه تئاتر آناهیتا کـه سرپرستان ان مهین و مصطفی اسکویی بودند، آغاز شد. او در آنجا با محمود دولتآبادی، محسن یلفانی، یدالله شیراندامی و مهدی فتحی همبازی بود. پس از طی دوره یکساله گروه آناهیتا، امیرسلیمانی توانست نقشی جانبی در نمایش اتللو نوشته شکسپیر بـه دست آورد کـه مورد توجه مهین اسکویی واقع شد و یکسال بعد وقتی اسکویی نمایش اینس مندو «Inès Mendo» از پروسپر مریمه را بـه صحنه میبرد، نقشهاي اصلی را بـه او و محمود دولتآبادی داد. مدتی بعد در نمایش غار سالامانگ نوشته میگل د سروانتس کـه بـه کارگردانی مهین اسکویی برای نمایش زنده در تلویزیون ملی ایران تهیه شد، نقش اول را بـه عهده داشت.
امیرسلیمانی پس از چندی فعالیت در گروه آناهیتا، بـه پیشنهاد محمود دولتآبادی بـه استخدام اداره تئاتر درآمد. در آنجا ابتدا با رکنالدین خسروی و پس از او با خلیل موحد دیلمقانی همکاری داشت. مدتی بعد بـه همراه جمشید مشایخی، جعفر والی، شیراندامی، ایرج امامی و آزیتا لاچینی گروهی تشکیل دادند کـه تا پیش از وقوع انقلاب اسلامی فعال بود.
علی حاتمی در طول دوران فعالیت حرفهاي خود ارتباط نزدیکی با سعید امیرسلیمانی داشت. دوستی مشترک او و علی حاتمی و جمشید مشایخی بـه همکاری طولانی مدتی انجامید کـه حاصل ان آثاری هم چون مجموعههاي تلویزیونی داستانهاي مولوی «۱۳۵۲»؛ سلطان صاحبقران «۱۳۵۴»؛ هزاردستان «۱۳۵۸» و فیلمهاي سوتهدلان «۱۳۵۶»؛ کمالالملک «۱۳۶۲» و دلشدگان «۱۳۷۰» اسـت. او در هر قسمت از مجموعه تلویزیونی سلطان صاحبقران نقش متفاوتی بـه عهده داشت و گاهی دریک قسمت در دو یا سه نقش ظاهر میشد.
پس از انقلاب اسلامی، امیرسلیمانی فعالیتهاي تئاتری خودرا با نویسندگی و کارگردانی نمایش پرستوها «۱۳۶۱» و سپستر اجرای نمایش نهار لعنتی یا مون بـه بـه «۱۳۶۷» اثر موریس انهکی – نمایشنامه نویس بلژیکی قرن نوزدهم – ادامه داد. ناهار لعنتی در سالن اصلی تئاتر شهر بـه اجرا گذاشته شد و با فروش پانصد هزار تومان رکورددار فروش نمایش تا ان تاریخ گشت.[۱][۲] او درسال ۱۳۶۹ فیلم چون ابر در بهاران را ساخت کـه علاوه بر کارگردانی، نویسندگی و تهیهکنندگی ان را نیز خودش بر عهده داشت. این فیلم بـه موشک باران تهران و ویرانیهاي روحی و جسمی ان میپردازد و از فیلمهاي موفق سینمای جنگ ایران محسوب میشود، هرچند بـه دلیل اکران در زمانی نامناسب نتوانست بینندگان زیادی پیدا کند.
امیرسلیمانی درسال ۱۳۷۳ از اداره تئاتر بازنشسته شد. او تا سال ۱۳۸۰ بـهطور پیوسته در سینما، تلویزیون و تئاتر فعالیت داشت. درسال ۱۳۷۹ بـه همراه الهام پاوه نژاد، پرستو گلستانی و بهروز بقایی در نمایش شب سیزدهم بـه نویسندگی و کارگردانی حمید امجد شرکت داشت کـه با اقبال عمومی رو بـه رو شد. پس از ان برای مدتی از کار حرفهاي کناره گرفت. او چند سال در دوبی اقامت داشت، تا آنکه با دعوت محمدرضا ورزی برای بازی در مجموعه تلویزیونی معمای شاه بـه ایران برگشت و فعالیت هنری خودرا از سر گرفت.
نام کامل: شمسی فضل الهی
تاریخ تولد: ۱۳۲۰
محل تولد: تهران
پیشه : بازیگر،صداپیشه
زمینه فعالیت: سینما و تئاترو رادیو
سالهاي فعالیت: ۱۳۳۷ تا کنون
شمسی فضلالهی، بازیگر، گویندهٔ رادیو و صداپیشهٔ ایرانی، متولد ۱۰ آذر ۱۳۲۰ در محله سنگلج تهران اسـت، پدرش نظامی و مادرش کارمند اداره پست بوده اسـت.
شمسی فضل الهی درسال ۱۳۴۳ با خجسته کیا ازدواج کرد و صاحب فرزند یک دختر و یک پسر و دارای نوه میباشد. دخترش گرافیست و پسرش نیز در کار صادرات و واردات میباشد. آقای خجسته کیا نماینده تلویزیون ایران در هند بود، این زوج درسال ۱۳۵۵ بـه کشور هند مهاجرت کردند و سه سال دراین کشور زندگی کردند.
او میگوید هر چند روز یکبار، مینشیند پشت کامپیوتر و دوستان فیسبوکش را سر و سامان میدهد و ایمیلش را چک میکند. البته وقتی بحث گوشی تلفن همراه هم بـه میان می آید، نشان می دهد کـه اطلاعاتش دراین زمینه هم تکمیل اسـت!
شمسی فضل الهی با نام هنریِ «شهرزاد» در فیلمهاي قبل از انقلاب ۱۳۵۷ شناخته شد. شمسی فضلاللهی فعالیت هنری رابا شرکت در کلاسهاي «تئاتر تهران» آغاز کرد. بازی در تئاتر را از سال ۱۳۳۶ با نمایش «دختر ایرانی» در «تئاتر تفکری» و بازی در سینما را از سال ۱۳۳۸ با بازی در فیلم «آسمونجُل».
و فعالیت در رادیو را از سال ۱۳۴۱ در «رادیو نیروی هوایی» بـه عنوان گویندهٔ نمایشهاي «داستانهاي یک شب از هزار و یک شب» آغاز کرد و از سال ۱۳۴۳ نیز در «رادیو ایران» بـه عنوان بازیگر نمایشهاي رادیویی فعالیت داشتهاسـت.
فعالیت در دوبلاژ را نیز از سال ۱۳۴۱ آغاز کرد. یکی از بـهیادماندنیترین کارهای او در دوبلهٔ مجموعهٔ کارتونی «بامزی» اسـت. وی از دههٔ شصت خورشیدی بازی در تلویزیون رابا مجموعهٔ «امیرکبیر» «در نقش مادام» آغاز کرد.
شمسی فضل الهی بعد از پیروزی انقلاب فعالیتش را از سر گرفت ودر سال ۱۳۶۳ اولین نقش خودرا در سریال امیر کبیر بازی کرد. سپس در سریال ها و فیلم هایي چون همسایه و فیلم شیر سنگی، قائممقام فراهانی، ریشه در دشت خون، برای آخرینبار، آتیه، همسران، فاصله، عطر گل یاس، کمند، آئینه، مرغ حق، گلدانها و آفتاب، و … ایفای نقش کرده اسـت.
نام :داریوش
نام خانوادگی :محترم
متولد :5 مرداد سال 1323
محل تولد :مشهد
زمینه فعالیت :بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون
مدرک تحصیلی :کارشناسی ارشد تئاتر و سینما از دانشگاه سوربن
سالهای فعالیت :1365 تا کنون
همسر :فرشته یغمایی
فرزندان :امیریل محترم، امیرسام محترم و یلدا محترم
داریوش محترم بازیگر سینما و تلویزیون متولد 5 مرداد 1323 در مشهد اسـت. وی از شاگردان پزشک علی شریعتی بوده و فارغ التحصیل لیسانس رشته تاریخ و جامعه شناسی از دانشگاه فردوسی و فوق لیسانس تئاتر از دانشگاه سوربن فرانسه میباشد.
داریوش محترم، بازیگر سریال ستایش متولد مشهد اسـت اما بـه گفته خودش اصالتش بـه شهر بیرجند در خراسان جنوبی باز میگردد. پدر او، تیمسار و رئیس بیمارستان رضاشاه در مشهد و مرکز مامایی در بیرجند بود.بازیگر نقش حشمت فردوس دارای سه برادر و دو خواهر بوده و فرزند دوم خانواده میباشد.برادر داریوش محترم، مرحوم انوشیروان محترم از بازیگران توانمند بود کـه درسال 1393 درگذشت.
داریوش محترم عموی بهار و برزو محترم «فرزندان مرحوم انوشیروان محترم» از بازیگران کشورمان میباشد.
داریوش محترم درسال 1352 باهم دانشگاهی خود فرشته یغمایی ازدواج کرد. او از همان سال اول دانشگاه دلباخته فرشته یغمایی شد اما تا سال چهارم چیزی بـه او نگفت و خواستگاری نکرد، سال چهارم پس از اتمام امتحانات بـه او گفت کـه می خواهم شـما را بـه منزل برسانم ودر برابر تعجب و مخالفت خانم یغمایی از ایشان خواستگاری کرد و چند شب پس از اینکار بـه طور رسمی بـه خواستگاری رفت و خیلی ساده مراسم ازدواجشان را برگزار نمودند.فرشته یغمایی لیسانس تاریخ و فوق لیسانس جامعه شناسی دارد و دبیر آموزش و پرورش بوده اسـت.
داریوش محترم و همسرش فرشته یغمایی دارای سه فرزند هستند. درسال 1353 اولین فرزندشان امیریل بـه دنیا آمد، امیرسام فرزند دوم خانواده محترم سال 54 متولد شد و یلدا سومین فرزند داریوش محترم سال 62 بـه دنیا آمد.امیرسام سالهاست در انگلیس حضور دارد و یلدا نیز ساکن کشور مالزی می باشد.
امیریل محترم در عرصه بازیگری حضور دارد و با یاسمینا باهر یکی از بازیگران کشورمان ازدواج کرده و دارای یک پسر بـه نام یل سام هستند. یاسمینا باهر همسر امیر یل محترم متولد 16 اسفندماه سال 68 اسـت.
داریوش محترم بازیگری را از سال 1349 از تئاتر شروع کرد. بر اساس صحبت هاي این هنرمند، ابتدا مشوق او در اینکار مادرش بود کـه خود یک نوازنده حیرت انگیز تار بودو تا آخرین روزی کـه کار تئاتر می کرد، برایش هر شب یک جایزه میگرفت.
آقای اقبال معلم دبیرستان و پزشک علی شریعتی استاد دانشگاه نیز از مشوقین دیگر او در راه هنر بودند.
کاظم بلوچی متولد 1335 در شیراز ؛ کارگردان ؛ فیلم نامه نویس و بازیگر سینما ؛ تئاتر و تلویزیون اسـت. فارغ التحصیل بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر اسـت.دریک خانواده متوسط زندگی میکردم. پدرم عطار بودو مادر هم طبیعتا خانه دار. مادرم در ابتدا خانه دار نبود ودر آموزش و پرورش کار می کرد.پدر مادرم ؛ شاعر بزرگی بود. از نظر فرهنگی ؛ مادرم خیلی بـه من کمک کرد ؛ خودش همدست بـه قلم بود.سه تا برادر و یک خواهر یم. یک برادر بزرگ تر از خودم دارم و یک برادر و یک خواهر هم کوچک تر از خودم دارم کـه شکر خدا بسیار در مشاغل خودشان بچه هاي موفقی هستند.
کاظم بلوچی فعالیت هنری خودرا با بازیگری از دوران مدرسه در تئاتر شروع کرده و بـه کمک دوستان دوران دبیرستانش یک گروه تئاتر تشکیل میدهد. با مهاجرت بـه تهران و مدتی کار در رادیو فعالیت هنری خودرا با بازی در تئاتر «ساکت» بـه کارگردانی جعفر والی آغاز کرد.
اولین استارت بازیگری در سینما را درسال ۱۳۵۶ در قبل از انقلاب با فیلم گزارش عباس کیارستمی زد و وارد بازیگری حرفه اي شد اولین کار بعد از انقلابش بازی در فیلم صاعقه درسال ۶۳ بود.اوج شهرت و معروف شدن بلوچی درسال ۱۳۷۴ با سریال عیاران و سریال میوه ممنوعه درسال ۸۶؛ آمین سال ۹۴ و برادر درسال ۹۵ بوده اسـت.
ناهید امیریان «زاده ۱۰ آبان ۱۳۳۳؛ تهران» بانوی صدابازیگر و دوبلور ایرانی اسـت.
درسال ۱۳۳۸ و از سن پنج سالگی توسط پدرش، رضا امیریان، وارد عرصه دوبله شد و گویندگی فیلم را زیر نظر ایرج دوستدار و هوشنگ لطیفپور در استودیوهای مولن روژ، شهاب و سایه آغاز کرد. والدین وی هردو در تئاتر فعالیت داشته و او را از اوان کودکی همراه خود بـه محل کار میبردند.هنوز خواندن و نوشتن نیاموخته بود کـه دوبلورها دیالوگ را بـه او می گفتند و امیریان ان را حفظ می کرد و می گفت. حتی چند قوطی فیلم زیر پایش میگذاشتند تا قد او بـه میکروفن برسد و بتواند گویندگی کند.
او از سال ۱۳۶۶ مقیم سوئد شد تا درکنار فرزندانش باشد، اما یک دهه بعد بـه ایران بازگشت و فعالیتاش در دوبله را از سر گرفت.او بـه همراه زهره شکوفنده، شهرام شکوفنده و منیژه نویدی از اولین و فعالترین بچهگویان دوبله ایران بـهطور حرفهاي بودهاسـت.
امیریان در رادیو نیز بـه فعالیت پرداختهاسـت. از مهم ترین کارهای رادیوئیاش داستانهاي رادیو بود کـه همراه با بهزاد فراهانی، هوشنگ بهشتی و ژاله علو اجرا شدهاسـت.همچنین صدای او در نوار قصههاي بسیاری شنیده می شود، مانند ۴۸ داستان کـه از برجستهترین آنهاست.
وی درسال ۱۳۹۱ بـه عنوان بازیگر رادیویی بـه جمع بازیگران برنامههاي طنز کوی نشاط و دلخنده ساخته دفتر طنز رادیو ایران پیوست.پدر وی با عزتالله انتظامی آشنا بودو ناهید امیریان بـه پیشنهاد وی برای بازی در تئاتر دعوت شد.[۳] وی درکنار دوبله ودر سن ۱۲ سالگی با انتظامی و علی نصیریان ودر تئاتر شاه عباس و مرد پینهدوز[۳] همبازی شد.
شاهمحمدلو در ۲۵ آذر ۱۳۲۹ در تهران بـه دنیا آمد. شاهمحمدلو کـه یکی از تشکیلدهندگان اولین گروه مرکز حرفهاي تئاتر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان درسال ۱۳۵۰ بود، درسال ۱۳۵۲ تحصیلاتش را در رشته هنرهای نمایشی دانشکده هنرهای زیبا از دانشگاه تهران بـه اتمام بردهاسـت.
از آثار تلویزیونی وی میتوان بـه مجموعه آقای حکایتی «کودک و نوجوان» و سریال گرگها در نقش هامون اشاره کرد. از فعالیتهاي وی در تئاتر، می توان ایفای نقش در نمایش افرا درسال ۱۳۸۶ و شرکت در نمایش دو لیتر در دو لیتر صلح درسال ۱۳۹۱ و نمایش «چه کسی سهراب را کشت؟» درسال ۱۳۹۶ را نام برد.
شاهمحمدلو همسر راضیه برومند نویسنده و بازیگر تلویزیون و تئاتر اسـت.
در زمان قدیم هنرمندان واقعی تر بودند و اصلا بـه خاطر شهرت پای در اینکار نمی گذاشتند آن ها شبانه روز با جان و دل کار می کردند با دستمزدهای بسیار ناچیز و فقط بـه خاطر علاقه ي واقعی اینکار را انجام می دادند. باید تا زنده هستند این پیشکسوت هاي عزیز را قدر بدانیم و نگذاریم در کنج خانه بنشینند و از انها طبق هنرهای خود استفاده کنیم و اگر توانایی بازی یا اجرا ندارند بـه یادشان باشیم و تنهایشان نگذاریم و کمک حال دلشان و زندگی شان باشیم.
منبع تصاویر : ایسنا