بهترین فیلم های انیمیشن والت دیزنی چیست ؟ آیا برندی قابل تشخیص تر از دیزنی روی زمین وجوددارد؟ البته این استودیو بسیار فراتر از رویاهای متواضعانه والت و روی دیزنی کـه 100 سال پیش شرکت را شروع کردند ودر یک گاراژ طراحی کردند، رفته اسـت. آن ها هرگز نمی توانستند پیشبینی کنند کـه شروع فروتنانه خود بـه یک شرکت بزرگ با هزاران فیلم، نمایش، بازی و موارد دیگر تبدیل شود.
از «سفید برفی و هفت کوتوله» درسال 1937 تا «آرزو» درسال 2023؛ ما تمام 62 فیلم کارخانه رویا را دراین قسمت از مجله تالاب بـه مناسبت روز وال دیزنی در 14 آذر رتبهبندی کردهایم.
شرکت دیزنی یکی از شرکتهاي مطرح در تولید آثار انیمیشن و پویانمایی اسـت کـه دوران کودکی افراد بسیاری رابا نمایش آثاری فاخر و دوست داشتنی، لذت بخشتر کرده اسـت. اما آیا میدانید کدام فیلمهاي انیمیشنی این شرکت عنوان بهترینها را از ان خود کردهاند؟
از زمان تأسیسش درسال 1937 تا کنون، شرکت والت دیزنی تماشاگران رابا انبوهی از انیمیشنهاي تماشایی، لایو اکشنهاي جذاب و ماجراجوییهایي بـه سبک کامپیوتری سرگرم کرده اسـت. در واقع دیزنی از زمان انتشار نخستین فیلم انیمیشنی بلند خود یعنی سفید برفی و هفت کوتوله تا بـه امروز نزدیک 420 فیلم تولید کرده اسـت، بـهعنوان مثال این شرکت تنها درسال جاری میلادی 29 فیلم اکران کرده کـه رقم قابل توجهی اسـت. چنین لیست متنوع و گستردهاي اگر چه در نگاه اول بسیار جذاب اسـت، اما کار انتخاب کردن و معرفی فهرستی از بهترینها را سخت میکند.
مطالب مشابه: بهترین انیمیشن های نوروزی
نادر دیزنی در زمانی اتفاق افتاد کـه بـه لطف دریم ورکس و ظهور پیکسار، سلطنت چند دهه انیمیشن ان بـه اتمام رسید. Home on the Range گروهی از گاوهای شیری را دنبال می کند کـه سعی میکنند مزرعهشان را نجات دهند، اما دراین ورودی بـهشدت خندهدار گم می شوند، با بدترین شرور دیزنی کـه تا بـه حال شروع بـه کار کرده اسـت. نه حتی یک k.d جذاب. موزیک لنگ می تواند جبران کند این چه فاجعه اسـت. اگر فیلمی بـه این بدی بسازم، حریف خودرا هم بـه دست میآورم.
فراموش می کنید کـه دایناسور اصلاً یک فیلم دیزنی اسـت. این نخستین حمله بزرگ استودیو بـه انیمیشن هاي کامپیوتری اسـت، ودر حالی کـه همه ی شخصیت ها CGI هستند، پس زمینه ها لایو اکشن هستند. در حالی کـه پسزمینه فوقالعاده اسـت، شخصیتها با استانداردهای مدرن بسیار زشت هستند. یک فیلم کمیاب دیزنی بدون هیچ آهنگی، دایناسور فاقد هویت اسـت، زیرا شخصیت هاي بـه یاد ماندنی در هیچ کجا یافت نمیشوند.
ضعیفترین فیلم دیزنی در دوران جنگ، سرگرمی و فانتزی رایگان، ترکیبی از بونگو، داستان یک خرس سیرک، و میکی و لوبیا کلاسیک اسـت. اما این ساختار روایی اسـت کـه تماشای ان را بسیار ناراحت کننده می کند. این فیلم بـه دنبال رفتن جیمینی کریکت بـه جشن تولد یک کودک اسـت کـه با حضور دختر تولد، تعدادی عروسک از بدترین کابوس هاي شـما و ادگار برگن برگزار می شود.
حتی وقتی میکی در حال فرار از دست یک غول اسـت، تنها چیزی کـه می توانید فکر کنید این اسـت کـه “این دختر کیست و چگونه میتوانیم وی را نجات دهیم؟” تنها با 73 دقیقه طول میکشد تا احساس ابدی کند.
دیزنی بـه خاطر انیمیشن هاي نفسگیر مشهور اسـت – هیچ کدام را نمیتوان در Chicken Little، زشت ترین فیلم انها یافت. این استودیو همه ی چیزهایی را از دست می دهد کـه انها را بـه چیزی کـه مردم دوست دارند بـه نفع یک تقلید کم رنگ DreamWorks از دست می دهد. لحظات خودرا دارد – Chicken Little یک قهرمان واقعاً جالب اسـت، و Zach Braff اجرای پر شوری ارائه می دهد – اما برای جبران این تجربه ناگوار کافی نیست.
بـه طور غیر قابل توضیحی، Make Mine Music تنها کلاسیک دیزنی اسـت کـه در دیزنی + نیست، و همچنین ردیابی ان در ویدیوی خانگی بسیار دشوار اسـت. فیلم بسته 10 بخش مختلف باکیفیت هاي متفاوت را گرد آوری می کند کـه اکثر آن ها بـه اسانی قابل فراموشی هستند. برجسته واقعی جانی فدورا و آلیس بلوبونت اسـت، داستانی کـه توسط خواهران اندروز خوانده می شود درباره دو کلاهی کـه دریک فروشگاه بزرگ برای یک دیگر افتادند و داستان عشق غیرممکن انها.
سالودوس آمیگوس کـه تنها 42 دقیقه طول میکشد، کوتاهترین فیلم بلند دیزنی اسـت. این بسته فیلم بـه سفارش دولت آمریکا بـه عنوان بخشی از سیاست همسایه خوب برای ارتقای روابط با آمریکای لاتین، شخصیت هایي مانند گوفی و دونالد را در حال سفر بـه آمریکای جنوبی مییابد. حتی در کمتر از یک ساعت، بسیار کسل کننده اسـت، اما در قسمت پایانی انیمیشن فوق العاده و پر جنب و جوش، «Aquarela do Brasil» کـه طوطی نمادین خوزه کاریوکا را معرفی می کند، بـه اوج می رسد.
یک مفهوم سرگرم کننده: کنای «خواکین فینیکس» یک خرس را بی دلیل می کشد و توسط ارواح بـه عنوان مجازات تبدیل بـه خرس می شود. در راه، او کودا «جرمی سوارز شایان ستایش» را پیدا می کند، خرس جوانی کـه در جستجوی مادرش اسـت.
شیرینی و قطبنمای اخلاقی قوی وجوددارد، اما همه ی چیز در این جا ملایم اسـت. در دهه 2000؛ دیزنی در تلاش بود تا هویت خودرا پس از رنسانس بازسازی کند، و برادر خرس بسیار شبیه فیلمی اسـت کـه تلاش می کند خودرا کشف کند. حتی موسیقی متن، با حسن نیت فیل کالینز، شبیه تقلیدی کم رنگ از کار قبلی او در تارزان اسـت.
فیلمی کـه هزاران پشمالو را راه اندازی کرد، رابین هود یک روباه حیله گر اسـت. با این حال، فراتر از بازیگران تاثیر گذار از شخصیت ها، فیلم بـه سختی وجوددارد. این فیلم بیشتر شبیه مجموعهاي از طرحهاي مبهم مرتبط اسـت تا یک ویژگی منسجم، و مطمئناً فیلم نشانههاي یک استودیو در آشفتگی عمیق را دارد. این خیلی بد اسـت، زیرا این باید واقعاً چیزی خاص باشد و “Love” یکی از بهترین موزیک هاي دیزنی را در خود دارد.
آخرین فیلم از بسته بندی دوران جنگ دیزنی، Melody Time بیش از آنکه خستهکننده باشد، سرگرمکننده اسـت. هفت داستان مختلف یک کیسه ترکیبی اجتنابناپذیر هستند، اما برای بخشهاي کسلکنندهاي مانند Trees «کـه دقیقاً همان چیزی اسـت کـه بـه نظر میرسد»؛ شـما Pecos Bill را دریافت میکنید، یک شورش کامل، و Slue Foot Sue شخصیتی اسـت کـه هنوز امیدوارم دیزنی روزی دوباره از ان بازدید کند.
روباه و سگ شکاری را بـه درستی بـه خاطر صحنه دلخراشی کـه بهترین دوستان تاد «میکی رونی»؛ روباه، و مس «کورت راسل»؛ سگ شکاری را از هم جدا می کند، بـه یاد میآوریم. این فیلم تعصبات را هوشمندانه بررسی می کند، بـه ویژه در نحوه اطلاع رسانی جامعه بـه ان تعصبات. اما نادیده گرفتن این واقعیت کـه The Fox and the Hound بـه طرز ناامیدکنندهاي کوچک اسـت، با شخصیتهاي انسانی و داستانی کـه نمیتواند طول ویژگی ان را توجیه کند، دشوار اسـت.
دهه 1960 زمان عجیبی برای دیزنی بود، کـه متوجه شد شرکت در تلاش برای بازگشت بـه مسیر پس از هزینه هاي سنگین فیلم زیبای خفته درسال 1959 اسـت. کاهش هزینه ها نام بازی بود، بـه همین دلیل اسـت کـه The Sword in the Stone در اطراف لبه ها بسیار خشن بـه نظر می رسد. صرف نظر از یک سکانس جادویی خارق العاده بین مرلین و خانم میم، این یکی از کم ماجراجویی ترین فیلم هاي دیزنی اسـت. طرح کم رنگ و نخ نما نیز کمکی نمیکند.
دومین و آخرین فیلمی کـه از طریق سیاست همسایه خوب سفارش داده شده اسـت، سه کابالرو یکی از برجسته ترین فیلم هاي دوران جنگ اسـت. هفت بخش فیلم در همه ی جا وجوددارد، اما هیچ کدام کسل کننده نیستند – برای فیلم هاي بسته Forties بسیار نادر اسـت. پنگوئن خونسرد شایان ستایش اسـت، بایا با رقص دانلد داک و خواننده آرورا میراندا خیره کننده اسـت، و شادی سورئال دونالد ترامپ جادویی اسـت.
بر کسی پوشیده نیست کـه Frozen محصول 2013 یکی از موفق ترین فیلم هاي تمام دوران اسـت کـه بیش از 1 میلیارد دلار در گیشه جهانی بـه دست آورده اسـت. دیزنی مدرن یک جانور بسیار متفاوت از روزهای اولیه اسـت، جایی کـه موفقیت در باکس آفیس فقط تضمین کننده یک دنباله اسـت.
وارد Frozen II شوید، کـه همان شخصیتهاي دوستداشتنی و موزیکهاي عالی را بازمیگرداند و انها را در داستانی پیچیده قرار می دهد کـه هرگز بـه شکل رضایتبخشی درکنار هم قرار نمیگیرد. نه این کـه هیچ یک از مشکلات فیلم مانع از ان شد کـه حتی بیشتر از فیلم قبلی خود درآمد نداشته باشد.
بله، این فیلم «نیازهای خرس» را بـه ما داد. مطمئناً؛ شیر خان را بـه ما داد، شخصیت شرور لذیذ اردوگاه با صداپیشگی جورج سندرز برنده جایزه اسکار. این یکی از جذابترین تلاشهاي دیزنی اسـت، اما در زیر این جذابیت… چیز زیادی نیست. فراتر از چند صحنه عالی و بالو، کتاب جنگل داستانی اسـت پخته نشده با سیاست هاي قهقرایی کـه بـه مراتب کمتر از مجموع اجزای ان اسـت. این آخرین فیلم والت دیزنی قبل از مرگش درسال 1966 بود.
بحث هاي زیادی در مورد این کـه نجات دهندگان متعلق بـه دوران برنز اسـت یا عصر تاریکی وجوددارد، کـه هیچ کدام تایید درخشانی نیستند. آخرین فیلم شامل اکثر نه پیرمرد افسانهاي دیزنی – جان لونسبری، فرانک توماس، اولی جانستون، وولی رایترمن، میلت کال و اریک لارسون – نجاتدهندهها فیلمی غافلگیرکننده در مورد یک یتیم جوان اسـت کـه از خانوادهاي خود ناامید اسـت. . غالباً زیباست «سکانس در غار شگفتانگیز اسـت»؛ اما اغلب شبیه یک بازخوانی کمتر تأثیرگذار و تاریکتر از فیلمهاي قبلی دیزنی اسـت، مانند یک آلبوم موفق بدون بهترین موزیکها.
داستان یک بازیگر سگ بولت «جان تراولتا» کـه معتقد اسـت قدرتهایش روی پرده واقعی هستند، بولت نخستین کارگردانی بایرون هاوارد و کریس ویلیامز را رقم زد کـه هردو موفق بـه کارگردانی تعدادی موفقیت بزرگ برای استودیو شدهاند. دراین فیلم همچنین مایلی سایرس در نقش پنی، صاحب بولت حضور دارد. این یک فیلم با قلب فراوان و بازیگران لذت بخش اسـت و یک ماجراجویی رضایت بخش را ارائه می دهد، حتی اگر بـه خصوص خاطره انگیز نباشد. اما جذابیت و انیمیشن مناسب CGI راه درازی را بـه همراه دارد.
اعتباری کـه بـه ان تعلق می گیرد: نمیتوانید دیزنی را بـه خاطر امتحان چیز جدیدی در این جا مقصر بدانید. آتلانتیس: امپراتوری گم شده یک فیلم علمی-تخیلی ماجراجویی اسـت، چیزی کـه دیزنی قبلاً بـه طرز عجیبی کاوش نکرده بود. با الهام از ژول ورن، سبک و انرژی خاصی در آتلانتیس وجوددارد.
لذت بردن در این جا وجوددارد، اما فیلم تعداد زیادی شخصیت را دریک زمان نسبتاً کوتاه معرفی می کند کـه منجر بـه کهن الگوهای بیشتری نسبت بـه افراد قابل باور میشود. انیمیشن فوقالعادهاي در این جا وجوددارد، اما یک شرور کسلکننده هوا را از همه ی چیز خارج می کند.
یک فیلم فانتزی تاریک کـه تقریبا دیزنی را برای همیشه نابود کرد، موفق باشید در تلاش برای یافتن هر مرجعی بـه دیگ سیاه در هر کجا. این بدان معنا نیست کـه از وجود ان حذف شده اسـت – در دیزنی + موجود اسـت – اما استودیو هرگز در مورد ان صحبت نمیکند.
این فانتزی تاریک و جاه طلبانه یک شکست بزرگ بود، اما در واقع چیزهای زیادی برای ان وجوددارد. این انیمیشن سبکی متمایز اما کم نور دارد و نخستین فیلم دیزنی اسـت کـه هیچ آهنگی ندارد. شخصیتها چندان جالب نیستند و شخصیت منفی ان؛ شاه شاخدار، علیرغم طراحی ترسناک، بـهطور شگفتآوری ناتوان اسـت. زمانی کـه تاریخ تولید هیجان انگیزتر از فیلم واقعی باشد، این نشانه خوبی نیست.
آخرین فیلم ساخته شده قبل از آغاز رنسانس، الیور و شرکت، داستان آشنا الیور توئیست را بـه شهر نیویورک معاصر میبرد. الیور «جوی لارنس» یک گربه ولگرد توسط داجر «بیلی جوئل» یک مات کاریزماتیک کـه راه خیابانها را بـه او نشان می دهد، گرفته می شود. موزیک ها عالی هستند، با “چراباید نگران باشم؟” ارائه یک شادی خاص. CGI قابل توجهی وجوددارد کـه با انیمیشن هاي سنتی طراحی شده با دست ادغام شده اسـت، و اگر چه بـه اندازه تلاش هاي دیگر جذاب نیست، فیلم یک موفقیت نادر باکس آفیس دهه هشتاد برای استودیو بود.
فیلم رنسانس دیزنی کـه همه ی ان را فراموش می کنند، نجات دهندگان پایین زیر نخستین دنباله رسمی دیزنی اسـت کـه شامل یک ماجراجویی جدید برای موش هاي محبوب انجمن امداد نجات برنارد «باب نیوهارت» و بیانکا «اوا گابور» اسـت. اینبار انها بـه استرالیا میروند تا پسر جوانی را از دست یک شکارچی شرور کـه بـه دنبال عقاب طلایی خود اسـت نجات دهند. یک فیلم ناشناخته اثر دیزنی اسـت، Down Under یک انیمیشن تاثیر گذار اسـت کـه از مناطق دورافتاده استرالیا بـه طرز شگفت انگیزی استفاده می کند.
Wreck-It Ralph دیزنی را بـه دنیای بازیهاي ویدیویی برد کـه یک لذت واقعی برای گیمرهایی مثل خودم بود: بـهویژه، یک شرور بازی ویدیویی در Wreck-It Ralph «جان سی ریلی» کـه تمام زندگیاش را صرف تخریب چیزها کرده اسـت. اما همه ی چیز زمانی تغییر می کند کـه او وارد یک بازی دیگر برای رستگاری شود.
مخاطرات بـه اندازه کافی بالا نمیروند، و اخلاقیات در آغوش کشیدن خود باوجود ایراداتتان، کاملاً خشن اسـت. گاهی اوقات بیشتر شبیه فرصتی برای اشاره بـه ارجاعات بازی هاي ویدیویی بـه نظر می رسد تا روایت داستان، اما Wreck-It Ralph هنوز همزمان خوبی در سینما اسـت و بـه اندازه کافی خمیر را برای ادامه ان آماده کرده اسـت.
فیلم بسته نهایی فقط دو داستان بسیار متفاوت را نشان میداد کـه از The Wind in the Willows و The Legend of Sleepy Hollow الهام گرفته شده بود. در بیشتر زمان اجرا، سرگرمی رضایتبخشی اسـت، اما زمانی کـه انیماتورها سقف همه ی چیز رابا صحنه پایانی برمیدارند، بـه اوج جدیدی می رسد: تعقیب و گریز سوارکار بدون سر. ان سکانس یک تجربه هیجان انگیز اسـت. استفاده از رنگ و شکل ان تقریبا آوانگارد اسـت. این در واقع ترسناک اسـت و یک انفجار خلاقیت بسیار خوشایند در دوره اي کم مصرف اسـت.
آیا کسی ملاقات با رابینسون ها را بـه خاطر دارد؟ لوئیس یتیم چیزی جز این نمی خواهد بفهمد کـه چرا وی را برای فرزندخواندگی قرار دادهاند، اما زندگی او برای همیشه تغییر میکند زمانی کـه توسط یکی از ویلبر رابینسون بـه آینده پرتاب می شود.
این فیلم یکی از کنجکاوترین فیلمهاي دیزنی اسـت کـه سبکی متمایز را انتخاب میکند کـه تقریبا «اما نه کاملاً» برخی از CGIهاي قدیمی را جبران می کند. شرم آور اسـت کـه دیزنی خیلی از حسن نیت خودرا با Home on the Range خراب کرد. و Chicken Little زیرا ملاقات با رابینسون ها یک داستان شگفت انگیز خنده دار و صمیمانه اسـت کـه سزاوار عشق بیشتری اسـت.
جشن 100 ساله دیزنی، ویش با طرحی پیچیده دست و پنجه نرم می کند کـه بیش از حد شبیه مجموعه اي از ارجاعات بـه دیگر فیلم هاي دیزنی بهتر اسـت. خوشبختانه، سبک جدید ان کـه CGI و عناصر طراحی شده با دست را ترکیب می کند، شگفتانگیز اسـت، بیشتر موزیکها بسیار راضیکننده هستند. آشا «آریانا دبوز» یک مکمل خوب بـه پانتئون دیزنی اسـت و کریس پاین بـه طرز لذتبخشی ان را بـه عنوان شخصیت شرور پادشاه مگنیفیکو بـه نمایش می گذارد. اما این طرفداران والنتینو «آلن تودیک همیشه تاثیر گذار» و ستاره هستند کـه نمایش را می دزدند.
یک اقتباس از کتاب هاي مصور کـه از خرید Marvel، Big Hero 6 ایجاد شد، در سان فرانسوکیو اتفاق میوفتد، ترکیبی خیره کننده از سانفرانسیسکو و توکیو. این مقیاس فوقالعاده اسـت، با بیش از 83000 ساختمان و بیش از 100000 وسیله نقلیه ارائه شده، با نرمافزار جدید Denizen کـه بـه ایجاد 700 شخصیت متمایز در شهر کمک می کند.
از نظر بصری مسحورکننده و با شخصیتهاي فوقالعاده قابل تطابق – Baymax یکی از بهترین حامیان دیزنی اسـت – Big Hero 6 تنها با طرحی بیش از حد قابل پیشبینی «بـه استثنای 20 دقیقه اول» و یک شخصیت شرور بسیار ناامیدکننده واقعاً ناامید میشود.
ظاهراً دیزنی فراموش کرده اسـت کـه دنیای عجیب را بـه بازار عرضه کند، زیرا الف» بمباران کرده اسـت، و ب» بـه نظر می رسد هیچکس از وجود ان خبر نداشته باشد. این بد اسـت، زیرا این ماجراجویی علمی تخیلی در رگه هاي فیلم هاي کلاسیک کاوشگر لذت بخش اسـت.
رویاهای نمایش عجیبوغریب مشروعی را کـه مخاطبان آرزوی ان را داشتند برآورده میکند، و پویایی پدر و پسرش در هسته ان بـه خوبی مدیریت می شود – حتی اگر اغلب تحتالشعاع یک داستان بسیار آشنا «و پیام محیطی» قرار می گیرد کـه نتواند مطابق با جذاب خود عمل کند. بازیگران و تصاویری پر جنب و جوش
هرکول جذاب پس از یکی از تاریکترین فیلمهاي دیزنی در گوژپشت نوتردام، بـهعنوان تلاشی سبک بـه سوی پایان رنسانس آمد. موزها برخی از لذتبخشترین شخصیتهاي تاریخ درخشان دیزنی هستند، اما تا حد زیادی در نیمه دوم کـه بیشتر بـه انها نیاز اسـت ناپدید می شوند. همکاری آلن منکن و دیوید زیپل چندین موزیک عالی را در “Go the Distance” و “I Won’t Say «I’m In Love»” نیز ارائه می دهد.
متأسفانه، بـه نفع خود بیش از حد خوش قلب اسـت، و فاقد بازده رضایت بخش معاصران خود اسـت. شخصیتها توسط داستانی بلعیده میشوند کـه بـه طرز وحشیانهاي بین کمدی بینظیر و درام قوی قرار میگیرد، کـه منجر بـه تغییر لحن سخت می شود. هادس «جیمز وودز» همچنین بیشتر ترکیبی از شرورهای دیگر و بهتر اسـت تا یک شخص بزرگ.
یکی از جالب ترین توطئه هاي دیزنی، The Aristocats، خدمتکار قدیمی ادگار را پیدا می کند کـه سعی می کند گروهی از گربه ها را کـه بین او و ثروت هنگفتی قراردارند، بکشد. اگر ادگار بـه معنای واقعی کلمه هر عقل سلیمی را بـه کار میبرد، می شد بـه اسانی از همه ی چیز جلوگیری کرد، اما با این وجود، لذت بردن در The Aristocats بسیار لذت بخش اسـت.
موزیک افتتاحیه، اجرا شده توسط موریس شوالیه «کـه برای اینکار از دوران بازنشستگی خارج شد»؛ و روان گردان هاي تماشایی “همه ی می خواهند گربه باشند” از نکات برجسته واقعی هستند. طرح داستان بـه سختی خودرا حفظ می کند، اما دراین گروه از شخصیت ها لذت بسیار زیادی وجوددارد، با حامیانی مانند ابیگیل و آملیا غازها و موش روکفور لذت خالص را بـه ارمغان می آورند.
یکی از عجیبترین فیلمهاي دیزنی کـه می توان در بزرگسالی دوباره تماشا کرد، زیرا تقریبا همه ی بـه جز تمساح و اسمی بسیار بد هستند «مخصوصاً پیتر پن غیر قابل تحمل»؛ و با هر شخصیت زن با اشکال مختلف تحقیر رفتار میشود.
این باعث نمیشود کـه کل تجربه لذتبخش باشد: این فیلم یک شرور فوقالعاده در کاپیتان هوک شرور دارد و سکانس «شـما می توانید پرواز کنید» هنوز یکی از شگفتانگیزترین لحظات تاریخ دیزنی اسـت. موسیقی تا حد زیادی فوقالعاده اسـت، اگر چه موزیک “What Makes the Red Man Red” بـه طرز وحشتناکی پیر شده اسـت – و صادقانه بگویم، حتی درسال 1953 نفرت انگیز بود.
بزرگ ترین فاجعه باکس آفیس برای این استودیو از زمان فیلم The Black Cauldron، Musker و Clements برای ساخت علاءالدین، شایسته چنین عنوانی نیست. جوزف گوردون-لویت در نقش جیم هاوکینز می درخشد، مرد جوانی کـه با برخورد بـه نقشه گنج گم شده زندگی اش برای همیشه تغییر می کند.
این فیلم گران بـه نظر می رسد، و با استفاده از فناوری جدید انقلابی، CGI و عناصر طراحی شده با دست را بـه طور یکپارچه درکنار هم قرار داد و جلوه اي الهام بخش را ایجاد کرد. ما هرگز نمیدانیم کـه چرا انها ان رابا یکی از نفرت انگیزترین طرفداران تاریخ دیزنی جفت می کنند.
هفتمین و آخرین فیلم بـه کارگردانی مشترک اسطوره هاي دیزنی، جان ماسکر و ران کلمنتز، موآنا از شاهزاده با روحیه و مصمم موآنا «یک Auli’i Cravalho فوق العاده» پیروی می کند کـه چیزی جز کاوش فراتر از محدوده دهکده اش نمی خواهد.
موانا واقعاً دو دستی اسـت بین موانا و نیمه خدای مائویی «دواین جانسون»؛ اگر چه فیلم آن قدر خوشحال اسـت کـه نمی تواند برای انجام کارهای سنگین بـه جلوههاي بصری تکیه کند. موزیکهاي عالی از لین-مانوئل میراندا و بهترین انیمیشن آبی کـه تا بـه حال دیدهاید برای یک رابطه لذتبخش و خوشایند جمع شدهاند.
فیلم دیزنی با بیشترین موزیک – 14 موزیک فوق العاده، اگر چه بیش از 30 موزیک برای این فیلم نوشته شد – آلیس در سرزمین عجایب اقتباسی کاملاً وفادار از رمان غیر قابل پیشبینی لوئیس کارول اسـت.
مری بلر، هنرمند دیزنی، مسئول تأثیرگذاری بر کارگردانی هنری آلیس در سرزمین عجایب بودو طراحیهاي عجیبوغریب و لمسهاي سورئالیستی متفکرانه او، این فیلم را بـه یکی از زیباترین آثار دیزنی تبدیل کرده اسـت. شخصیتها، از گلهاي فوقالعاده وحشیانه گرفته تا گربه چشایر، بـهشدت خاطرهانگیز هستند و هیچ چیز دیگری مانند ان در 100 سال دیزنی وجود ندارد – چه خوب و چه بد.
مطالب مشابه: بهترین فیلم های انیمیشنی خانوادگی سال ۲۰۱۶
Encanto کـه در طول همه یگیری منتشر شد، مانعی نداشت – بـهویژه موزیکهایي کـه یکی از انها در بیلبورد Hot 100 ««درباره برونو صحبت نمی کنیم»»؛ نخستین فیلم دیزنی کـه پس از علاءالدین بـه این شاهکار رسید، بـه شماره 1 رسید. . بـهطور باورنکردنی، هفت موزیک فوقالعاده از فیلم در 100 موزیک برتر قرار گرفت.
اتفاقاً این همه ی موزیکهاي فیلم اسـت. موزیک هاي عالی لین مانوئل میراندا فیلم رابا چنان سرعتی زنده شروع می کند کـه انکانتو نمی تواند ادامه دهد و بـه جای پایان پیروزمندانه، متوقف می شود. اما میرابل «استفانی بئاتریز» یک بازیگر فوقالعاده اسـت و یکی از هیجانانگیزترین تلاشهاي دیزنی اسـت.
تقریبا 60 سال پس از نخستین Fantasia، جانشین معنوی ان Fantasia 2000 آمد کـه چندین بخش جدید مرتبط با موسیقی کلاسیک را بـه ارمغان آورد. این فیلم با آی مکس خیره کننده منتشر شد.
برخی از بهترین چیزهایی کـه دیزنی تا بـه حال تولید کرده اسـت – یعنی «راپسودی در آبی» و «سوئیت پرنده آتشین» – این جا هستند، اما «شاگرد جادوگر» هم کـه از نسخه اصلی با هواپیما گرفته شده و دوباره این جا قرار داده شده اسـت. همانگونه کـه عالی اسـت، در فیلمی کـه تنها 75 دقیقه طول می کشد، بـهویژه ناامیدکننده اسـت.
وقتی صحبت از طرفداران منفور شد، بدترین چیزی کـه از رنسانس دیزنی بـه دست می آید، سه غارگول در قوز پشت نوتردام هستند. تاریکترین فیلم دیزنی پس از پینوکیو، این فیلم بـه ما موسیقی خارقالعاده، تصاویری خیرهکننده و شخصیتهاي فراموشنشدنی داد – بـهویژه تهدیدآمیزترین شخصیت شرور مجرد، فالو. اما گارگویل ها فقط یک خار در چشم نیستند. انها کل فیلم را برای تسکین کمدی کـه هیچکس تقاضای نکرده و از راه دور سرگرم کننده نیست، واژگون می کنند.
باوجود این کـه اکنون برشی گرم از نوستالژی بی شرمانه اسـت، لیدی و ولگرد فیلمی بسیار معاصرتر از فیلم هاي معمولی دیزنی بود. بیشتر بـه خاطر صحنهاي باشکوه و اغلب تقلید شده کـه لیدی و ولگرد در حین اشتراک اسپاگتی میبوسند بـه یاد می آید، اما کل فیلم داستانی متقاعدکننده درباره ترس از منسوخ شدن و یافتن خانواده در مکانهاي غیرمنتظره اسـت. ترکیب بندی هاي صفحه عریض از بهترین هاي دیزنی هستند.
موفقترین فرنچایز دیزنی با فروزن آغاز شد، داستان پیوند خواهرانه آنا «کریستن بل» و السا «ایدینا منزل». بـه استثنای موزیک توقف حرکت “Fixer-Upper” کـه باید روی کف اتاق برش گذاشته می شد، موزیک ها درخشان هستند. ممکن اسـت هر والدینی از شنیدن «بگذار برود» خسته شود، اما عملاً یک نسل تعریف می شود. داستان کم اسـت، اما احساسات چیزی جز سرد هستند.
دنباله نادری کـه از نسخه اصلی پیشی می گیرد، رالف اینترنت را می شکند، مدرنترین انیمیشن دیزنی با یک لانگ شات اسـت: همه ی چیز درباره اینترنت اسـت. اغلب اوقات فراتر از ان اسـت، با چیزهایی کـه در پس زمینه دائماً برای جلب توجه شـما رقابت می کنند – استعاره اي هوشمندانه از آنلاین بودن.
متا پیچ و تاب شگفتانگیز ان برای گرد هم آوردن همه ی شاهزاده خانمهاي دیزنی باعث میشود کـه احساس حیلهگری نکند و بهترین موزیک دیزنی در دهه گذشته، شاهکار طنز “مکانی بـه نام مسابقه کشتار” را تنظیم کند. این فیلم همچنین دارای یک صحنه غیرمنتظره و بـه طرز بدی خنده دار در بین تیتراژ اسـت.
این فیلمی اسـت کـه از نزدیک اقتصاد توجه و اضطراب را در عصر رسانه هاي اجتماعی درک می کند. در حالی کـه بسیاری از انیمیشنها بـه جمع شدن دوستان نگاه می کنند، Ralph Breaks the Internet را بررسی می کند کـه جدایی از هم خوب اسـت.
یکیدیگر از تغییرات شگفتانگیز برای دیزنی، Zootopia یک کمدی دوستانه لذتبخش و سریع اسـت کـه رویهها رابا یک بازیگر کاملاً حیوانی ملاقات میکند. اسم حیوان دست اموز جودی هاپس «گوندولین کریستی» تمام عمرش آرزوی پلیس شدن را در سر داشت ودر نهایت بـه گلوله اش رسید – اما خرگوش بودن در شهر عظیم زوتوپیا بسیار بیشتر از ان چیزی اسـت کـه او برایش چانه زنی میکرد. رابطه او با روباه نیک وایلد «جیسون بیتمن» کاملاً متفکرانه توسعه یافته اسـت و فیلم پیامی مؤثر در مورد تعصب و نژادپرستی دارد.
مصمم بـه تسخیر روحیه A.A. کتابهاي میلن، «ماجراهای بسیار وینی پو»؛ سه فیلم کوتاه منتشر شده قبلی، از جمله «وینی پو» برنده اسکار و «روز بلوستری» را درکنار هم قرار داده اسـت. نتیجه یک زمان دوست داشتنی غیر قابل مقاومت در سینما اسـت. بسیاری از صداگذاری فوقالعاده اسـت – استرلینگ هالووی در نقش وینی پو، جان فیدلر در نقش پیگلت و پل وینچل در نقش تایگر این شخصیتها را برای نسلهاي آینده تعریف کردند.
دیزنی کـه مشتاق تکرار نامزدی بهترین فیلم Beauty and the Beast بود، شروع بـه ساخت یک رمان عاشقانه معتبر در پوکاهونتاس کرد، نخستین فیلم استودیو در مورد یک شخص واقعی. دیزنی همچنین روی این فیلم کار کرد در حالی کـه یک تیم ثانویه را برای کار بر روی فیلم کوچکی بـه نام شیر شاه محول کرد. باوجود ساختن فیلمی درباره یک شخصیت تاریخی، دقت کمی در این جا یافت می شود.
با این حال، این یکی از نفس گیرترین فیلم هاي دیزنی اسـت کـه با دست طراحی شده اسـت، با جزئیات عالی، طراحی شخصیت هاي جسورانه و استفاده استادانه از رنگ. موسیقی متن قدرتی اسـت و موزیکهایي از جمله «Colors of the Wind»؛ «Mine, Mine, Mine» و «Savages» کـه توسط آلن منکن ساخته شده و توسط استفان شوارتز نوشته شدهاند، میتوانند بهترین موزیکهاي دیزنی را انتخاب کنند.
فیلم فاقد جایی اسـت کـه بیشتر بـه ان نیاز دارد: عاشقانه. پوکاهونتاس «ایرنه بدارد» بسیار متقاعد کننده اسـت، اما جان اسمیت «مل گیبسون» مثل آب ظرفشویی کسل کننده اسـت.
رایا و آخرین اژدها کـه در گرمای همه یگیری منتشر شد، تا حد زیادی در خانه تکمیل شد. این باعث نشد کـه فیلم بـه یکی از منسجم ترین و هیجان انگیزترین خروجی هاي 10 سال گذشته تبدیل شود. جنگجوی تنها رایا «یک کلی ماری ترن پرجنبوجوش» بـه ماجراجویی می پردازد تا آخرین اژدهای افسانهاي را پیدا کند، کسی کـه کلید جلوگیری از نابودی ارواح شیطانی درون را در دست دارد.
این ماجراجویی هیجانانگیز با سرعتی ماهرانه همراه با بازیگران دوستداشتنی از شخصیتها «Con-Baby!» و برخی از غنیترین جزئیات انیمیشن CGI می تواند ارائه دهد، روستاهای متمایز را بـه زندگی پر جنب و جوش می رساند. این انیمیشن پر از اکشن فوقالعاده، نزدیکترین چیزی اسـت کـه انیمیشن دیزنی بـه یک فیلم MCU دارد – اگر چه از اکثریت قریب بـه اتفاق انها بهتر اسـت.
تا بـه امروز، با بودجه 260 میلیون دلاری، Tangled گرانترین انیمیشن دیزنی اسـت کـه 23 میلیون دلار بیشتر از آواتار هزینه دارد. دلیل؟ مو هاي راپونزل «مندی مور». مهندس نرمافزار کلی وارد شش سال طول کشید تا نرمافزاری بسازد کـه بـه موها آن طور کـه انیماتورها می خواهند حرکت کند.
راپونزل بـه طرز لذتبخشی بداخلاق اسـت و فلین رایدر «زاکاری لوی» ارزشش را دارد – جای تعجب نیست زیرا انیماتورها یک “جلسه مرد داغ” داشتند و از 30 زن از استودیو دعوت کردند تا در مورد انچه کـه از نظر انها جذاب ترین دریک مرد برای خاطرجمعی از فلین باشد صحبت کنند.
بهترین بازیگر مرد در تاریخ استودیو بود. عاشقانه انها توسعه یافته ترین عاشقانه در بین هر فیلم شاهزاده خانم دیزنی اسـت. گاهی اوقات بـهجای قلب، بـه طنز ارزانقیمت متمایل میشود، اما Tangled بدون زحمت قابل تماشا و اغلب خندهدار اسـت.
از این جا بـه بعد، می توانید ادعای موجهی برای بهترین بودن هر یک از این فیلم ها داشته باشید. والت دیزنی با فانتزیا جهش بزرگی انجام داد و از روایت هاي سنتی برای مجموعه اي از شورت هاي موسیقی کلاسیک اجتناب کرد. مقیاس جاه طلبی بسیار زیاد بود – استودیو میخواست یک سیستم صوتی جدید بـه نام Fantasound را بـه طور انحصاری برای Fantasia در سینما های سراسر آمریکا نصب کند، قبل از این کـه هزینه هاي مزاحم در راه باشد.
تمام تلاش ها بـه خوبی نتیجه داد: فانتزیا هم یک بیان هنری قدرتمند و هم یک ساعت بسیار سرگرم کننده اسـت. کسانی کـه از موسیقی کلاسیک بیزارند، پس از تماشای سکانسهاي استودیویی مانند «شاگرد جادوگر» و «شبی در کوه طاس» نیستند.
مولان نخستین فیلمی اسـت کـه در استودیوی غیرفعال دیزنی در فلوریدا ساخته شده اسـت، فیلمی مهیج درباره مولان اسـت کـه جای پدرش را می گیرد تا از او در برابر خدمت سربازی محافظت کند. از آنجایی کـه زنان نمیتوانند خدمت کنند، مولان باید بـه جای مردی جانشین او شود. این ماجراجویی هیجانانگیز برگرفته از طرحهایي بود کـه توسط هانس باچر، طراح تولید، بـه ماهیت چین تعمق داشت، در حالی کـه طراح شخصیت، چن-يي چانگ، انحنا و ظرافت را برای کارکردن شخصیتها دراین دنیا بـه ارمغان آورد. نگاهی بی نظیر بـه شرافت، غرور، خانواده و وظیفه،
شیر شاه درسال 1994 کـه در ابتدا بـه عنوان یک فیلم پرستیژ پوکاهونتاس درنظر گرفته می شد، بـه موفق ترین فیلم دستی در تاریخ استودیو تبدیل شد «بدون تعدیل تورم»؛ با فروش 968 میلیون دلاری در باکس آفیس جهانی. جای تعجب نیست کـه فیلمی با این برقی تا این حد محبوب شود. صداپیشگی فوقالعاده اسـت و جرمی آیرونز شاید بهترین عملکرد دوران حرفهاي خودرا در نقش شخصیت شرور اسکار داشته باشد.
این فیلم با الهام از هملت شکسپیر و بامبی خود دیزنی، یکی از تاثیرگذارترین مرگ شخصیتها در فیلمها، موزیکهاي فوقالعادهاي از التون جان، و ترکیبی عالی از درام و طنز پرمخاطره را بـه نمایش میگذارد. شیر شاه فرصتی را برای بسیاری از کارمندان جدیدتر فراهم کرد تا نشان خودرا بگذارند – و چه نشانی از خود بـه جا گذاشتند.
پس از این کـه پس از نتایج ضعیف برای فانتازیا و پینوکیو در مشکلات مالی قرار گرفتند، دیزنی هزینههاي دامبو را کاهش داد و از مواردی مانند رنگهاي آبرنگ و محدود کردن جلوههاي ویژه پرهزینه استفاده کرد. در حالی کـه نتیجه کارتونتر از تلاشهاي قبلی اسـت، اما هیچ تاثیری بر داستانگویی استثنایی دیزنی و کیفیت انیمیشن نداشت، با سکانس فیلهاي صورتی بـه انیمیشنها فرصتی برای انجام کاری تجربی و هیجانانگیز میدهد.
داستان دامبو، فیلی کـه بیپایان بـهخاطر گوشهاي بزرگش مورد تمسخر و عذاب قرار میگیرد، دلخراش اسـت، اما در عین حال الهامبخش اسـت – هیچ مقداری از عذاب، دامبو را از رسیدن بـه رویاهایش باز نمیدارد. تنها در 64 دقیقه، دامبو سرعتی بهتر و احساسات نابتری نسبت بـه فیلمهاي طولانیتر دارد.
پس از یک رشته نتایج متوسط با فیلم هاي بسته در دوران جنگ، دیزنی بـه فرمول موفق سفید برفی بازگشت و دومین فیلم شاهزاده خانم خود، سیندرلا را ارائه داد. این فیلم آغازگر عصر نقرهاي اسـت کـه با بازگشت روایتهاي بزرگ و نوآوری هنری مشخص می شود، و چه چیزی بزرگتر از یک داستان لفظی پر از ثروت اسـت؟ این فیلم موفقیتآمیز بودو سیندرلا قدردانیشده ترین پرنسس دیزنی اسـت.
او هیچ فشاری نیست و طیف گسترده اي از قابلیت ها را دارد. انیماتورها از بازیگران لایو اکشن بـه عنوان مرجع برای خاطرجمعی از حرکات واقع گرایانه استفاده میکردند. انیمیشن مرزها را جابهجا کرد: سکانس «بخوان، بلبل شیرین» از حبابها استفاده نوآورانهاي می کند، و تغییر لباس سیندرلا، انیمیشن مارک دیویس، توسط والت بـه عنوان نمونه مورد علاقهاش از انیمیشن ذکر شد.
فیلم شاهزاده خانم بعدی بعد از سیندرلا، زیبای خفته در باکس آفیس بـه شدت ضعیف عمل کرد و همراه با هزینه هاي هنگفت، فیلم تقریبا کل استودیو را تحت تأثیر قرار داد. انیماتورها کـه برای استفاده از Super Technirama 70 ساخته شده بودند، وادار بودند با بوم هاي بسیار بزرگتر از آنچه قبلاً استفاده میکردند کار کنند و هزینه هاي گزاف و تأخیرهای قابل توجهی ایجاد کردند.
اما نتایج کاملاً ارزش ان را داشت. این بی شک زیباترین فیلم دیزنی اسـت – هیچ فیلم دیگری از دیزنی شبیه زیبای خفته بـه نظر نمیرسد. تحت هدایت ایویند ارل نمونه، کـه آثارش از هنر اروپایی پیش از رنسانس الهام گرفته شده اسـت، هر قاب یک اثر هنری اسـت و سبک منحصر بـه فرد ان؛ از جمله درختان مربع شکل، تاثیری ماندگار بر جای می گذارد. ضرری ندارد کـه یکی از شرورهای بزرگ تاریخ در Maleficent را دارد کـه شاهزاده Aurora را بـه دلیل دعوت نشدن بـه جشن تولدش ویران می کند.
یک ماجراجویی پر انرژی و پر انرژی، تعداد کمی از فیلمها بـه اندازه علاءالدین موفق هستند. جن اغلب بـه عنوان بزرگ ترین دستیار دیزنی و بـه دلایل خوب مورد ستایش قرار می گیرد. صداگذاری رابین ویلیامز در این جا استادانه اسـت و جن توسط اریک گلدبرگ بـه زندگی بدیعی تبدیل شده اسـت. همه ی چیز در این جا کار می کند، از علاءالدین قهرمان خوشدست، شاهزادهاي کـه آرزوی چیزهای بیشتری را در Jasmine دارد، و یک شرور شرور در Jafar «جاناتان فریمن» – نه این کـه یاگوی مسخرهاش، با صداپیشگی گیلبرت گاتفرید.
در دهه اي کـه تحت سلطه ظهور CGI بود، شاهزاده خانم و قورباغه بـه عنوان بازگشتی باشکوه بـه انیمیشن هاي دستی – تاکید بر شکوهمند – مورد استقبال قرار گرفت. این فیلم تمام ویژگی هاي کلاسیک دیزنی را دارد.
در پزشک فاسیلیه «کیث دیوید» یک شخصیت شرور فوقالعاده وجوددارد، یک بازیگر نقش مکمل قوی، و شاید شاهزاده خانمی کـه تمام شاهزاده خانمها را در تیانا «آنیکا نونی رز» شکست دهد. شهر نیواورلئان دراین فیلم فوق العاده سرگرم کننده بـه زندگی پر جنب و جوش می پردازد. تماشای ان خیره کننده اسـت، بـه خصوص سکانس آرت دکو برای موزیک عالی “Almost There” انیمیشن اریک گلدبرگ.
بازاریابی مبتکرانه دیزنی چیزی را بـه ما وعده داد کـه قبلاً در Lilo & Stitch ندیده بودیم، و فیلم ارائه می کند. لیلو «دیوی چیس» شخصیتی اسـت کـه تا بـه حال نداشتیم – دوست داشتنی اما عجیبوغریب کـه بـه شدت تنهاست و بـه همراهی نیاز دارد. او ان را در Experiment-626 مییابد، یک موجود بیگانه قاتل کـه او نام ان را بـه استیچ تغییر می دهد «با صداپیشگی کریس ویلیامز، کـه کارگردانی مشترک با دین دبلویس اسـت».
این یک فیلم بسیار خنده دار ودر عین حال عمیقا غمگین اسـت کـه ایده خانواده رابا مهربانی و احترام بررسی می کند. شگفتانگیز اسـت کـه دیزنی بـه دو استعداد مانند سندرز و دبلوا اجازه داد تا از بین بروند – این زوج درکنار دیگران کارگردانی «چگونه اژدهای خودرا تربیت کنید» را در DreamWorks بر عهده داشتند.
دیزنی داستانی بـه قدمت زمان در Beauty and the Beast، نخستین «و تنها» فیلم دیزنی کـه نامزد بهترین فیلم در جوایز اسکار شد، بـه ما داد. سخت نیست کـه بفهمیم چرا. این فیلم عاشقانه اي فراگیر و دل چسب اسـت، حتی اگر برای خرید کامل باید شرایط مشکوک انها را کنار بگذارید. در ابتدا، تولید فیلم محکوم بـه شکست بـه نظر میرسید. خود والت دیزنی میخواست داستان بی انتها را اقتباس کند، اما هرگز نتوانست داستان را درست بیان کند.
زمانی کـه هاوارد اشمن، شاعر و آهنگساز، آلن منکن، وارد پروژه شدند و فیلم را بـه یک موزیکال تبدیل کردند، بـه پروژه جان تازه اي بخشید. مجموعههاي ان بـه بخشی از تاریخ انیمیشن تبدیل شدهاند، از رقص سالن رقص تا «زیبایی و هیولا» تا لومیر «جری اورباخ» با اجرای «مهمان ما باش».
دیزنی آماده بود تا آخرین نفس خودرا پس از فیلم فاجعه بار The Black Cauldron بکشد، اما یک موش آن ها را نجات داد. نه میکی، بلکه ریحان خیابان بیکر «بری اینگام». موسیقی پر جنب و جوش و ماجراجویانه هنری مانچینی کارآگاه موش بزرگ را زنده می کند. پس از این کـه مایکل آیزنر، مدیرعامل مایکل آیزنر، استوریبردها را دید، بودجه فیلم بـه نصف کاهش یافت، اما این امر مانع از ان نشد کـه کارگردانهاي نخستین بار، ران کلمنتز و جان ماسکر، ان را از پارک خارج کنند.
این فیلم باوجود دوبله شدن بـه عنوان بخشی از بـه اصطلاح دوران تاریکی، تمام نشانه هاي یک فیلم کلاسیک رنسانس را دارد: اعداد موزیکال جسورانه بـه سبک برادوی، یک شرور افسانه اي در راتیگان «با صدای یک وینسنت پرایس فوق العاده» – طراحی شده توسط انیماتور فوق ستاره. گلن کین – یک دوست عالی و یک انیمیشن فوق العاده «حتی اگر بودجه ان بـه این معنی اسـت کـه در لبه ها ناهمواری هاي واقعی دارد».
این یک سواری هیجان انگیز با یک تعقیب و گریز شگفت انگیز در داخل بیگ بن اسـت کـه یکی از چشمگیرترین نمونه هاي اولیه ادغام CGI با انیمیشن هاي دستی اسـت. برای شروع رنسانس اغلب بـه پری دریایی کوچولو اعتبار می رسد، اما بدون کارآگاه موش بزرگ، ان فیلم ممکن اسـت هرگز اتفاق نیفتد.
دیزنی همیشه در خط مقدم نوآوری در زمینه انیمیشن بوده اسـت، و این بـه ندرت واضح تر از تارزان اسـت. این استودیو Deep Canvas را توسعه داد، یک نوآوری کـه بـه طور موثر بـه هنرمندان اجازه می داد تا نقاشی هاي کاملاً سه بعدی را بـه گونه اي کـه دوربین می تواند آزادانه در ان حرکت کند نقاشی کنند. نتیجه این بود کـه تارزان «تونی گلدوین» در بین درختان و درختان انگور در جنگل در سطحی از غوطه ور شدن حرکت میکرد کـه قبلا غیرممکن بود.
انیماتور، گلن کین، تارزان را یک چالش واقعی برای متحرک سازی یافت، زیرا او نیاز داشت کـه هم بـه عنوان یک انسان و هم بـه عنوان گوریل بـه طور باورپذیری حرکت کند، بنابر این با یک پروفسور آناتومی مشورت کرد – تارزان را بـه نخستین شخصیت دیزنی تبدیل کرد کـه ماهیچه هاي در حال کار را بـه طور دقیق نشان می دهد.
فراتر از انیمیشن بی عیب و نقص، تارزان بـه لطف داستانی عالی کـه سرشار از احساسات واقعی اسـت، موفق می شود. فیل کالینز مجموعهاي از موزیکهاي بسیار جدی را ارائه کرد، از جمله موزیک اصلی «You’ll Be in My Heart» کـه برنده جایزه اسکار شد. بهترین فیلمهاي دیزنی بـه ما این حس را تلقین میکنند، و تعداد کمی بهتر از تارزان کـه رنسانس رابا بالاترین نت ممکن بـه اتمام رساند، ان را انجام می دهند.
در حالی کـه جذابیت دیزنی برای بزرگسالان و کودکان بـه طور یکسان گسترش مییابد، فیلم هاي کمی مانند وینی پو سرگرمی خانوادگی جذاب و صمیمانه اي را ارائه می دهند. فیلم 2011 کاملاً در گیشه تحت الشعاع قرار گرفت «باز شدن در برابر آخرین فیلم هری پاتر اینکار را انجام می دهد»؛ اما فیلم بـه کارگردانی استیون اندرسون و دان هال سرشار از شادی اسـت.
این تقطیر کامل روح A.A اسـت. داستان هاي دوست داشتنی میلن: این یک آغوش گرم بـه شکل سینمایی اسـت. این انیمیشن – تا بـه امروز، آخرین فیلم سنتی دیزنی اسـت کـه با دست طراحی شده اسـت – بـه ویژه در سکانس رویایی پو «جیم کامینگز» کـه با عسل ساخته شده اسـت، تماشایی اسـت. این یک 63 دقیقه باد اسـت و یک ثانیه هم اتلاف نمی شود.
پس از Sleeping Beauty، دیزنی در دهه 1960 وارد حالت کاهش هزینه ها شد و فرآیند جدیدی بـه نام زیروگرافی را آغاز کرد. فرآیند فتوکپی منجر بـه ایجاد خطوط سیاه خشن روی شخصیتها شد، اما در زمان و هزینه نیز صرفهجویی کرد. Xerography بـه معنای پایان کل بخش جوهر و رنگ بود. شایان ذکر اسـت، هرگز نمیدانستید کـه صد و یک دالماسی با بودجه درنظر گرفته شده اسـت، زیرا کارگردانی هنری و سبک برجستهتر کن اندرسون بدون زحمت با لندن دهه شصت مطابقت دارد.
صد و یک دالماسی مانند جاز حرکت می کند. استعداد فوقالعاده مارک دیویس بـه ما یک شرور بزرگ تمام دوران را در Cruella De Vil «بتی لو گرسون» بـه ما داد کـه چیزی جز تبدیل گروهی از توله سگهاي شایان ستایش بـه یک کت خز پر زرق و برق نمی خواهد.
بیل پیت از زمان سفید برفی در استودیو کار کرده بودو در نهایت این شانس را پیدا کرد کـه رهبری داستان را بر عهده بگیرد و ثابت کرد کـه یکی از داستاننویسان بزرگ آمریکایی اسـت. این فیلم همچنین ثابت کرد کـه دیزنی قادر بـه رفتن بـه مسیرهای جدید اسـت – این نخستین فیلم معاصر انها بودو باوجود داشتن یک موزیک «”Cruella De Vil”»؛ این نخستین فیلم غیر موزیکال استودیو بود.
Emperor’s New Groove تقریبا وجود نداشت. شکنجه جهنم توسعه ان با دیگ سیاه رقابت می کند و ممکن اسـت حتی دراماتیک تر باشد. اما برخلاف ان اشتباه، The Emperor’s New Groove یک شاهکار واقعی اسـت. این با فاصله قابل توجهی خنده دارترین فیلم دیزنی اسـت کـه گاف هاي بصری استثنایی، سورئالیسم و متا طنز را دریک بسته بی بدیل ترکیب می کند «صحنه در Mudka’s Meat Hut عملاً تعریف زمان بندی کمیک عالی اسـت».
یزما «یک ارتا کیت برجسته» خانه را بـه عنوان جهنمی شرور در حال نابودی امپراتور کوزکو «دیوید اسپید» خراب می کند. دیزنی در پی رنسانس و رقابت شدید استودیوهای دیگر برای یافتن هویت خود تلاش کرد، اما The Emperor’s New Groove نقشه موفقیت را در دست داشت.
داستان افسانه اي بوسه عشق واقعی در نخستین فیلم انیمیشن دیزنی، سفید برفی و هفت کوتوله آشکار شد. این طرح برای بسیاری از چیزهایی کـه دیزنی را بسیار محبوب کرده اسـت: جهانی فانتزی کـه احساس می کند موزیکهاي باورپذیر، تاثیر گذار، شخصیتهاي عالی، یک شخصیت شرور ترسناک و انیمیشن نفسگیر اسـت. تعداد کمی از افراد شرور بـه اندازه ملکه شیطانی «لوسیل لاورن» شیطانی هستند.
این همان فیلمی اسـت کـه همه ی چیز را شروع کرد – با توجه بـه تورم، هنوز هم پردرآمدترین فیلم انیمیشن تمام دوران اسـت. جاه طلبانه ترین فیلم این استودیو نخستین فیلم ان بود، و این بـه این دلیل اسـت کـه هیچ روحی خارج از پروژه باور نمیکرد کـه کار کند. یک انیمیشن بلند عملاً نامشخص بود – انیمیشن بهتر اسـت بـه صورت کوتاه باقی بماند. چه کسی هرگز چنین چیزی را تماشا می کند؟ والت دیزنی با چیزی برای اثبات، پاسخ روشنی در سفید برفی داشت: همه ی.
ران کلمنتز و جان ماسکر با فیلم The Great Mouse Detective دیزنی را از پرتگاه نجات دادند، با این حال انها هنوز موفق شدند چند سال بعد با دومین فیلم خود، پری دریایی کوچک، استودیو را بـه سلطه مالی برگردانند.
یکی از قویترین فیلمهاي دیزنی از لحاظ احساسی، بهترین موزیکها را در تمام فیلمهاي دیزنی دارد، و این کاملاً بـه لطف همکاری هنری درخشان بین هاوارد اشمن، شاعر و آهنگساز آلن منکن اسـت. بهترین فیلم هاي دیزنی این قدرت را دارند کـه شـما را بـه دنیایی دیگر منتقل کنند و پری دریایی کوچک مخاطبان را مستقیماً بـه پادشاهی زیر آب آتلانتیکا میبرد.
پری دریایی آریل «جودی بنسون» کـه مشتاق کاوش فراتر از دریا و عاشق شدن اسـت، بیش از هر شاهزاده خانمی قبل از او انجام می دهد و نتیجه عاطفی فیلم از جدول خارج می شود. انیمیشن زیر آب نفسگیر اسـت و شـما اورسولا «پت کارول»؛ جادوگر دریایی با الهام از الهی را دارید کـه دشمنی فراموش نشدنی را می سازد.
کار منکن با اشمن یکی از تاثیرگذارترین آثاری اسـت کـه تا بـه حال استودیو را بـه ارمغان آورده اسـت – اگر استودیو 100 سال دیگر ادامه داشته باشد، مردم همان گونه بـه موزیک هایي مانند “Poor Unfortunate Souls” و “Part Of Your World” بـه عنوان بهترین دیزنی اشاره می کنند. ارائه کرده اسـت.
چگونه موفقیت چشمگیر سفید برفی را دنبال می کنید؟ اگر دیزنی هستید، بزرگ تر، جسورانهتر و حتی تاریکتر می شود. این فیلم با اقتباس از پینوکیو کارلو کولودی، فیلمی پر از شگفتی و وحشت اسـت. داستان پینوکیو «دیکی جونز» را دنبال می کند، عروسکی کـه ناامید از تبدیل شدن بـه یک پسر واقعی اسـت. این انیمیشن بینظیر اسـت، با اثری کـه هرگز با انها مطابقت نداشت.
از نظر انتقادی، فیلم مورد تحسین قرار گرفت، اما کودکان «بـه طور قابل درک» ان را بسیار ترسناک می دانستند. میراث پینوکیو غیر قابل انکار اسـت، با موزیک کلاسیک “When You Wish Upon a Star” هر فیلم مدرن دیزنی را افتتاح می کند.
متأسفانه برای دیزنی، جنگ جهانی دوم دسترسی بـه بازارهای اروپایی را قطع کرد – با توجه بـه نفوذ بالای اروپایی فیلم، واقعا شرم آور بود – و فیلم در گیشه فرو رفت. اما امروزه، پینوکیو بـه درستی نه تنها بـه عنوان یکی از بهترین فیلم هاي انیمیشن ساخته شده، بلکه بـه عنوان یکی از دوره هاي فیلم بزرگ شناخته می شود.
والت دیزنی از مدافعان طبیعت بودو اقتباس از فیلم بامبی فلیکس استیتن برای او بسیار یک پروژه پرشور بود. توجه بـه جزئیات و تمرکز بر دقت ضروری بود: انیماتورها گوزن ها و حیوانات دیگر را مورد مطالعه قرار دادند تا همتایان متحرک خودرا تا حد امکان طبیعی و شبیه بـه زندگی نشان دهند. پس زمینه هاي باورنکردنی نقاشی شده توسط تایروس ونگ، مخاطبان را در اعماق جنگل غوطه ور کرد، در حالی کـه دوربین چند هواپیما عمق و ابعاد قابل توجهی بـه انیمیشن اضافه کرد.
بامبی، داستانی بـه ظاهر ساده از یک آهو کـه در جنگل رشد میکند، یک کاوش بیحریف در انیمیشن بـه عنوان یک شکل هنری اسـت. آن قدر تأثیر گذاشت کـه یادآورترین صحنه فیلم – مرگ مادر بامبی – در واقع خارج از صفحه نمایش اتفاق میافتد، علیرغم این کـه چنان اثری از خود بر جای میگذارد کـه بیشتر مردم قسم می خورند کـه مرگ را می بینند. فقدان احساساتی شگفتانگیز وجوددارد، کـه باعث می شود ضربات احساسی سختتر از هر فیلم دیگری از دیزنی ظاهر شوند.
بامبی خالص ترین تقطیر از قدرت انیمیشن و تعهد والت دیزنی بـه داستان سرایی مبتنی بر مرزها و احساسات اسـت. این یک دنیای فانتزی بسیار ترسیم شده ایجاد می کند کـه کاملاً باورپذیر اسـت. بـه سادگی هیچ چیز دیگری مانند بامبی وجود ندارد.
مطالب مشابه: 50 بهترین فیلم و انیمیشن جهان + اکشن و ترسناک و عاشقانه
در پایان
والت دیزنی «Walt Disney» از بزرگترین شرکتهاي سرگرمی و تولید انیمیشن در دنیا اسـت. انیمیشن هاي دیزنی شهرت زیادی در دنیا دارند و جز محبوبترینها هستند.