تعصب، چشمهای بینا را نابینا و گوشهای شنوا را ناشنوا میکند. ابوریحان بیرونی
۱۳ شهریور روز بزرگداشت ابوریحان بیرونی از مفاخر بزرگ ایران زمین و روز ملی نجوم گرامی باد
ابوریحان محمد بن احمد بیرونی در 14 شهریور 352 خورشیدی «29 ذیقعده 362 قمری برابر 5 سپتامبر 973 میلادی» در حوالی خوارزم متولد شد. سالهاي اول زندگي را در خوارزم به تحصيل علوم گذرانيد و مدتي در خدمت مامونيان خوارزم بود تا ان كه به مسافرت پرداخت.
سيزدهم شهريورماه، روز بزرگداشت ابوريحان بيروني است. ابوريحان محمد بن احمد بيروني از دانشمندان بزرگ ايران در علوم حكمت و اخترشناسي و رياضيات و تاريخ و جغرافيا – درسال 362 هجري قمري در اطراف خوارزم متولد شد و به اين خاطر به بيروني يعني خارج از خوارزم مشهور شده است.
در ابتداي سفر چند سالي را در جرجان «در جنوب شرقي درياي مازندران» در خدمت شمس المعالي قابوس وشمگير گذرانيد و كتاب آثار الباقيه را در آنجا به نام قابوس به سال 390 هجري تاليف كرد. اين كتاب از گاه شماري و جشنهاي ملل مختلف سخن مي گويد.
ابوریحان بیرونی پس از ده سال دوباره به خوارزم بازگشت ودر دربار ابوالعباس مامون ابن مامون خوارزمشاه كه مردي دانشمند بود وارد شد. ابوالعباس داماد پادشاه محمود غزنوي به خوارزم لشگر كشيد و پس از فتح ان شهر ابوریحان بیرونی را نيز با خود به غزنين برد «بهار 408 هجري» ابوريحان از ان پس همراه لشكر كشي های پادشاه محمود به هندوستان راه يافت و با بسياري از دانشمندان و حكيمان هند آشنا شد و زبان سانسكريت را آموخت ،حاصل اين سفر كتاب تحقيق ماللهند و ترجمه چند كتاب از زبان سانسكريت به زبان عربي است.
پس از پادشاه محمود پسرش پادشاه مسعود نيز ابوريحان را مانند پدرش گرامي داشت به طوري كه بارورترين و بهترین سالهاي زندگي ابوریحان بیرونی سالهايي است كه در دربار پادشاه مسعود بود. ابوريحان دراين مدت قانون مسعودي رابه نام پادشاه مسعود نوشت.
ابوريحان بيروني البته يك فيلسوف رسمي كه داراي روش خاص فلسفي باشد، نبود، اما داراي آگاهي عميق فلسفي بوده و اين امر از اشارات بسياري كه درضمن كتابهايش به چشم ميخورد، مسلم ميشود.
حتی درضمن اين مباحث ميبينيم كه برخي مشكلات كلامي و مذاهب فلسفي را نام ميبرد و با عباراتي پرمعني و پخته از انها انتقاد يا استقبال ميكند. ابن ابي اصيبعه دراين زمينه ميگويد:
«او معاصر با شيخالرييس ابن سينا بودو ميان ان دو مراسلات و محادثاتي رد و بدل ميشد و من جواب چند سؤال را از ان ابن سينا كه ابوريحان از او پرسيده بود، پيدا كردم كه حاوي امور مفيد و سودمندي بود». و ازجمله كارهايي كه بيروني كرده اين است كه «وجوه توافق ميان فلسفه فيثاغوري افلاطوني و حكمت هندي و بسياري از مذاهب صوفيه را بيان كرده است».
او از اولين كساني است كه به پيدا كردن وزن مخصوص بسياري از اجسام مبادرت كرد و انچنان اين كار را دقيق انجام داد كه اختلاف وزنهای ارزیابیشدهاش با وزنهايي كه دانشمندان در قرنهای اخير با توجه به تمام وسايل جديد خود تهيه كردهاند، بسيار ناچيز است.
انچه از کتابها و نوشته های ابوریحان بیرونی و نقل تاریخ نویسان برمی آید، گویای این است که او جزء سرآمدهای روزگار خود و از شخصیتهای چند بُعدی در علم بوده است. این موضوع را از تعداد زیاد کتابها و عمق نوشته هایش میتوان فهمید.
ابوریحان بیرونی مباحث متعددی را مطرح و نظریات جدیدی را ابداع کرد که کسی قبل از او انها را بیان نکرده بود. ابوریحان در علوم متعدّد، نظریه های جدیدی را پایه گذاری کرد که چند نمونه از انها را ذکر میکنیم:
– نجوم :
نظریه حرکت وضعی زمین، تعیین سمت قبله در شهر های گوناگون.
– جغرافیا :
محاسبات طول و عرض جغرافیایی شهرها، ترسیم نقشه.
– اظهار نظر در مورد زمان پیدایش عالَم :
چگونگی پدید آمدن لایه سطحی زمین و تبدیل دریاها به خشکی.
– شیمی و کانی شناسی :
تعیین وزن مخصوص عناصر در شیمی، به خصوص تعیین وزن مخصوص هیجده سنگ و فلز گرانبها برای اوّلین بار.
– دکتری و داروشناسی :
ترجمه اصطلاحات دارویی و نامگذاری داروها به زبان عربی و پارسی برای نخستین بار از زبان یونانی.
یکی از ویژگیهای بارز ابوریحان، کنجکاوی و علاقه به تجربه شخصی مسایل بوده است. در زمان نوجوانیِ ابوریحان، شایع بود که الماس، سنگی زهرّي است و هر کس ان را در دست بگیرد، بیدرنگ میمیرد.
بنابر این، مردم ان سامان، از الماس دوری میکردند و به ان دست نمیزدند. یک روز ابوریحان، قطعه الماسی را پیدا کرد. مادرش با دیدن ان الماس، شروع به شیون و زاری کرده، وی را وادار کرد تا الماس رابه دور اندازد، ولی ابوریحان ان الماس را مخفی نمود.
پس از چند سال، این دانشمند بزرگ، ان الماس را خرد کرد و به تکّه گوشتی مالید ودر انظار عمومی، ان رابه حیوانی خورانْد. همه ی مردم گمان میکردند که ان حیوان خواهد مرد، ولی چندی گذشت و ان حیوان سالم بود. بدین ترتیب، ابوریحان باآزمایش خود، به یک شایعه بی اساس پایان داد.
– تحقيق ماللهند :
موضوع اين كتاب مذهب و عادات و رسوم هندوان و نيز گزارشي از سفر به هند است.
– قانون مسعودي:
كتابي است در نجوم اسلامي شامل يازده بخش. دراين كتاب بخشهايي مربوط به مثلثات كروي و نيز زمين و ابعاد ان و خورشيد و ماه و سيارات موجود است.
– التفهيم لاوايل صناعت التنجيم:
اين كتاب نيز در نجوم و به فارسي نوشته شده است و براي مدت چند قرن متن كتاب درسي براي تعليم رياضيات و نجوم بوده است
الجماهر في معرفه الجواهر:
ابوریحان بیرونی اين كتاب رابه نام ابوالفتح مودود بن مسعود تاليف كرد و موضوع كتاب معرفي مواد معدني و مخصوصا جواهرات مختلف است. ابوريحان دراين كتاب فلزات را بررسي كرده است.
او نظريات و گفته های دانشمنداني مانند ارسطو اسحاق الكندي را درباره حدود سيصد نوع ماده معدني ذكر كرده است.
صيدنه :
اين كتاب درباره مواد شيميايي و خواص و طرز تهيه ان ها نوشته شده است.
آثار الباقيه عن القرون الخاليه:
« اثرهاي مانده از قرن های گذشته » ابوريحان دراين كتاب مبدا تاريخ ها و گاه شماري اقوام مختلف را مورد بحث و بررسي قرار داده است. از جمله اين اقوام – ايرانيها – يونانيها – يهوديها – مسيحيها عربهاي زمان جاهليت و عربهاي مسلمان نام برده و درباره اعياد هر يك به تفصيل سخن گفته است. اين كتاب را مي توان نوعي تاريخ اديان دانست.
ابوریحان بیرونی، پس از سالها تلاش و کوشش در راه علم و فضیلت، در 22 آذر 427 شمسی بدرود حیات گفت. گفته میشود او در اواخر عمر، هم نابینا و هم ناشنوا شده بود، ولی در مورد محل وفاتش اختلاف است و محلّ ان مشخص نیست.
ابوريحان در طول عمر خود به شهرهاي مختلفي سفر ميكرد و به اندازهگيري طول و عرض جغرافيايي ان شهرها ميپرداخت و سپس موقعيت هر شهر را روي يك كره مشخص ميكرد و پس از سالها توانست ان نقاط را روي يك نقشه مسطح پياده كند و اين مقدمهعلم كارتوگرافي بود كه اينكار با ابوريحان شروع شد.
نزد ابونصر منصور علم آموخت، در 17 سالگي ارتفاع خورشيدي نصفالنهار را رصد كرد و بدين ترتيب عرض جغرافيايي زميني ان را استنتاج كرد.در دربار مأمون خوارزمشاهي قرب و منزلت عظيم داشته، چند سال هم در دربار شمسالمعالي قابوس بن وشمگير بهسر برده است.
درحدود سال 404 هجري قمري به خوارزم مراجعت كرد. زماني كه پادشاه محمود غزنوي خوارزم را گرفت، درصدد قتل او برآمد و به شفاعت درباريان از كشتن وي درگذشت و وی را درسال 408 هجري با خود به غزنه برد.
در سفر محمود به هندوستان، ابوريحان همراه او بودو در انجا با حكما و علماي هند رفت و آمد كرد و زبان سانسكريت آموخت و مواد لازم را براي تأليف كتاب خود ـ “ماللهند” ـ جمعآوري كرد. ابوريحان در طول زندگي خود حدود يكصد و 43 كتاب در زمينههای نجوم، هيأت، منطق و حکمت نوشت.
از جمله تأليفات او “قانون مسعودي” در نجوم و جغرافيا و “آثار الباقيه” در تاريخ، آداب و عادات ملل است.
از ديگر آثارش به “التفهيم“؛ تحقيق “ماللهند“؛ “اسطرلاب“؛ “سدس“؛ “تحديد“؛ “چگاليها“؛ “سايهها“؛ ” وترها“؛ “پاتنجلي“؛ “قرهالزيجات“؛ “قانون“؛ “ممرها“؛ “الجماهر” و “صيدنه” ميتوان اشاره كرد.
سيد امين درباره بيروني چنين ميگويد: «بيروني حكيم رياضي؛ عالم به نجوم بودو در فلسفه و طب و جغرافي و تاريخ و ادب و شعر لغت مهارت داشت». ابن ابي اصيبعه نيز معتقد است: «ابوريحان به علوم فلسفي اشتغال داشت ودر هيأت و نجوم فاضل بودو همو در صناعت طب نظري نيكو داشت».
صفدي وی را چنين وصف ميكند:
«… در دانشهای فلسفه و رياضي يگانه روزگار خود بود، ودر طب و نجوم بسيار كوشيده و ماهر گشته بود». سخائو – خاورشناس آلماني - كه درباره بيروني تحقيقاتي كرده و چند كتاب را دراين زمينه چاپ كرده، درباره او گفته است: «بيروني از بزرگترين شخصيتهای عقلي است كه تاريخ اسلام به خود ديده است».
«بيروني درخشانترين چهره علمي زمان خود در رياضي بوده است؛ و اروپاييان بسياري از معلومات نادر و كمياب خودرا در باب «هند» مديون ابوريحان و آثار ارزنده او هستند».
جرج سارتن در كتاب “مقدمهای بر تاريخ علم” به نبوغ بيروني و وسعت اطلاعات او اذعان كرده و ميگويد: «بيروني نه فقط از فيلسوفان و رياضيدانان و جغرافيدانان نامبردار است؛ بلكه از بزرگترين مورخان اسلام و از نامدارترين دانشمندان جهان است».
«حقيقت اين است كه شجاعت فكري بيروني و حب او به آگاهي علمي و دور بودنش از توهم و دوستداري حقيقت و تسامح و پاكي ضمير او، جملگي از خصالي است كه در قرون وسطا بينظير بوده است. درواقع او نابغهای نوآور بودو در مسائل علمي بصيرت كامل داشت و نظرش نافذ و صائب بود».
اما ابوالفضل بيهقي دراينباره چنين مينويسد:
«… و من كه اين تاريخ پيش گرفتهام؛ التزام اينقدر بكردهام تا انچه نويسم يا از معاينه من است يا از سماع درست از مردي ثقه؛ و پيش از اين به مدتي دراز كتابي ديدم به خط استاد ابوريحان؛ و او مردي بود كه در ادب و فضل و هندسه و فلسفه در عصر او چنو ديگري نبود و به گزاف چيزي ننوشتي؛… و اين دراز از ان دادم تا مقرر گردد كه من در تاريخ؛ چون احتياط ميكنم».
«اگر چه ابوريحان طبق معمول آثار خود رابه عربي و سانسكريت مينوشت، اما از لحاظ فارسي داراي تسلط كامل بود تا انجا كه كتاب “التفهيم” وي كه به دو زبان پارسي و تازي نوشته شده است، هماكنون بعنوان يك مرجع لغت فارسي مورد توجه دانشمندان و ادباي فارسي است.
اين روايت مشهور است كه در واپسين ساعات عمر ابوريحان بيروني شخصي به ديدنش آمد و او در بستر بيماري پاسخ مسألهای علمي را از وي پرسيد. نزديکان که از کار او متعجب شده بودند، از بحث علمي برحذرش داشتند؛ ابوريحان در پاسخ چنين گفت:
«آيا پاسخ اين سوال را بدانم و بميرم بهتر است يا ندانسته بميرم؟» ابوريحان بيروني درسال 440 هجري قمري در سن 78 سالگي در شهر غزنين از دنيا رفت.
ادعايي كه منسوب به گاليله است با اختلاف ٦٠٠ سال ، پيش از آن ،از سوی ابوسعید سجزی منجم ، ریاضی دان بزرگ مطرح شده بود و به جاي آنكه گوينده اش را به اعدام محکوم كنند ، مورد مناظرات علمى بزرگان اين مرز و بوم بوده .
اسم و رسمش ماند براى آنهايي كه درك مطلب برايشان ٦٠٠ سال زمان برد .
ابوریحان بیرونی در کتاب ِ “استیعاب الوجوه الممکنة فی صنعة الاسطرلاب” می گوید : ” از ابو سعید سجزی، اُسطرلابی از نوع واحد و بسط دیدم که از شمالی و جنوبی مرکّب نبود و آن را اسطرلاب زورقی می نامید و او را به جهت اختراع آن اسطرلاب تحسین کردم چه اختراع آن متکی بر اصلی است قائم به ذات خود و مبنی بر عقیده ی مردمی است که زمین را متحرّک دانسته و حرکت یومی را به زمین نسبت می دهند و نه به کره ی سماوی.
بدون شک این شبهه ای است که تحلیلش در نهایت ِ دشواری و قولی است که رقع و ابطالش در کمال صعوبت است.
مهندسان و علمای هیئت که اعتماد و استناد ایشان بر خطوط مساحیه( مدارات و نصف النهارات و استوای فلکی و دائرةالبروج) است؛ در نقض این شبهه و رد آن عقیدت بسی ناچیز و تهی دست باشند و هرگز دفع آن شبهه را اقامت برهان و تقریر دلیلی نتوانند نمود.
زیرا چه حرکت یومی را از زمین بدانند و چه آن را به کره ی سماوی نسبت دهند در هر دو حالت به صناعت آنان زیانی نمیرسد و اگر نقض این اعتقاد و تحلیل این شبهه امکان پذیر باشد موکول به رای فلاسفه ی طبیعی دان است.
13 شهریور روز بزرگداشت ابوريحان بيرونی دانشمند بزرگ ایرانی