میرزا کوچک خان جنگلی کیست و چگونه کشته شد؟ در پاسخ بـه این سوال کـه میرزا کوچک خان جنگلی کیست باید بگوییم؛ میرزا کوچک خان جنگلی، یکی از رهبران انقلابی و مشروطهخواهان ایران بود. ما دراین قسمت از مجله تفریحی تالاب بـه جزئیات بیشتری از زندگی او خواهیم پرداخت.
خانواده میرزا کوچک در وضعیت متوسطی زندگی می کردند. بـه علت تفاوت در سن و جایگاه با پدرش کـه مشهور بـه میرزا بزرگ بود، او را بـه نام میرزا کوچک خان شناخته میکردند. میرزا کوچک خان، از نظر ظاهری، یک مرد خوش قیافه و با بنیان قوی بود. وی یک چهره با لبخند دلانگیز، بازوهای ورزیده و پیشانی باز داشت. از لحاظ اخلاقی، او فردی مؤدب، فروتن و با روی زیبا و خوش برخورد بود. همچنین، وی دارای روحی پاک و معتقد بـه فرایض دینی بودو بـه اصول اخلاقی اعتقاد داشت.
میرزا کوچک خان، مشهور بـه شیخ یونس، درسال 1298 قمری در محله استاد سرای رشت بـه دنیا آمد. پدر او، میرزا بزرگ، از روحانیون شهر رشت بود.
مطالب مشابه: تاثیر شخصیت «گاندی» زاهد هندی
مهمترین اقدامات میرزا کوچک خان جنگلی عبارتند از:
همزمان با اوجگیری نهضت مشروطه در تهران، شماری از آزادیخواهان رشت کانونی بـه نام «مجلس اتّحاد» تشکیل دادند و افرادی بـه عنوان فدایی گرد آوردند. میرزا کوچک خان کـه در ان دوران طلبه بودو افکار آزادیخواهانه داشت بـه مجلس اتحاد پیوست. درسال ۱۲۸۹ش، در نبرد با نیروی طرفدار محمد علی شاه در ترکمن صحرا شرکت داشت ودر این نبرد زخمی و مدتی در بادکوبه دریک بیمارستان بستری شد.
درسال 1294 ش، بـه جای «مجلس اتّحاد» «هیأت اتّحاد اسلام» از یک گروه هفده نفری در رشت تشکیل شد. بیشتر افراد این گروه روحانی بودند و میرزا کوچک خان عضو مؤثّر ان بود. این هیأت هدف خودرا خدمت بـه اسلام و ایران اعلام کرد و بـه زودی میرزا کوچک خان رهبری هیأت را بر عهده گرفت.
پس از اشغال نواحی شمالی ایران از سوی روسیه تزاری، هیأت اتّحاد اسلام بـه مبارزه با ارتش تزار پرداخت و یک گروه مسلح بـه عنوان فدایی تشکیل داد و روستای کسما را در ناحیۀ فومن مرکز کار خود قرار داد ودر ان جا سازمان اداری و نظامی بـه وجود آورد.
هیأت اتّحاد اسلام، پس از چندی بـه کمیتۀ اتّحاد اسلام تبدیل شد و اعضای ان بـه ۲۷ نفر افزایش یافت و رهبری کمیته را میرزا کوچک خان بـه عهده گرفت و تا پایان سال ۱۲۹۶ش، بخش وسیعی از گیلان و قسمتی از مازندران، طارم، آستارا، طالش، کجور و تنکابن زیر نفوذ کمیته درآمد. این کمیته «نهضت جنگل» و «حزب جنگل» نیز نامیده شده اسـت.
در فروردین 1297؛ فداییان نهضت جنگل، پس از چند درگیری با نیروهای انگلیسی مواضع مهم راه رشت – منجیل را در اختیار خود گرفتند. در خرداد 1297؛ نیروی «کلنل پیچراخوف» افسر روسی کـه قصد بازگشت از ایران را داشت با «ژنرال دانسترویل» انگلیسی کـه او نیز می خواست از طریق انزلی بـه بادکوبه برود هم پیمان شدند و نیروهای روسی در منجیل با فداییان «کمیتۀ اتحاد اسلام» بـه نبرد پرداختند، در حالی کـه زره پوشها و هواپیماهای انگلیس هم برای کمک بـه او بـه حرکت درآمده بودند.
«پیچراخوف» راه منجیل تا رشت و انزلی را گشود و پس از گشوده شدن این راه، نیروهای انگلیسی در دو طرف راه مستقر شدند. دراین میان نیروی «کمیتۀ اتحاد اسلام» رشت را تصرف کرد، امّا پس از ده روز نیروهای انگلیسی بـه کمک زره پوشها و هواپیماها رشت را تسخیر کردند.
در 27 مرداد 1297؛ میان نمایندگان کمیتۀ اتحاد اسلام با نمایندگان انگلیس در رشت قراردادی امضا شد. امضای این قرارداد چنان اختلاف نظر پدید آورد کـه میرزا کوچک خان بـه ناچار انحلال کمیتۀ اتحاد اسلام را اعلام داشت و کمیته انقلابی گیلان را تشکیل داد. شماری از سران کمیته اتحاد اسلام کناره گیری کردند و شماری از افراد در کمیتۀ انقلابی گیلان عضویت یافتند.
برای از بین بردن نهضت جنگل، وثوق الدوله در بهمن 1297؛ بـه وسیلۀ سید محمد تدین، پیام صلحی برای کوچک خان فرستاد و از او خواست کـه نیروی مسلح خودرا در اختیار دولت قرار دهد اما میرزا نپذیرفت. وثوق الدوله در 18 اسفند 1297؛ تیمور تاش رابا اختیارات تام بـه استانداری گیلان فرستاد ودر خرداد 1298؛ کلنل «استاروسلسکی» فرماندۀ نیروی قزاق با اختیارات تام، مأمور سرکوب نهضت گیلان شد. در عملیات تسخیر رشت توپخانه و هواپیماهای نظامی انگلیس هم شرکت داشتند.
پیش از حملۀ «کلنل تکاچینکف» از تهران نامۀ تأمین برای میرزا نوشتند، ولی میرزا نپذیرفت و پس از درگیریهاي فراوان عدهاي از سران نهضت از جمله دکتر حشمت کـه دکتر بودو بـه واسطۀ خدمات دکتری محبوبیت زیادی در لاهیجان کسب کرده بودو در ان جا یک گروه چند صد نفری بـه نام «نظام ملی» گرد آورده بود، تسلیم نیروی دولتی در رشت شد.
نیروهای دولتی تصمیم گرفتند، او را بـه واسطۀ نزدیک بودن بـه میرزا آزاد کرده تا او میرزا را ترغیب بـه تسلیم کند و اگر موفق شد یا نشد خودرا پس از ده روز معرفی نماید، امّا دکتر حشمت، پس از بازگشت بـه لاهیجان دچار تردید شد و چون بازگشت او بـه تأخیر افتاد، یک گردان مأمور دستگیری او شد. او با گردان دولتی درگیر و شماری از افراد «نظام ملی» کشته شدند و دکتر حشمت دستگیر ودر دادگاه نظامی در 4 اردیبهشت 1298؛ محکوم بـه اعدام شد.
میرزا یونس رشتی مشهور بـه میرزا کوچک فرزند میرز ابزرگ، درسال 1259 خورشیدی دیده بـه جهان گشود ودر یازده آذر 1300 در 41 سالگی بـه شهادت رسید. وی اولین سال هاي عمرش را در مدرسه «حاج حسن» واقع در صالح آباد رشت و مدرسه «جامع» کـه ان زمان رونقی داشتند، بـه آموختن صرف و نحو و تحصیلات دینی گذراند.
وی مدتی هم در تهران در مدرسه «محمودیه» اقامت داشت. بعد ها حوادث و انقلاب هاي کشور، او را بـه یک انقلابی مجاهد بدل ساخت. این مرد انقلابی و ایرانی آزادمنش، بـه اشعار فردوسی سخت علاقه داشت و شدت این علاقه بـه اندازه اي بود کـه در مرکز عملیات نظامی جنگل، جلسه هاي منظمی برای خواندن شاهنامه و تهییج روح سلحشوری افراد تربیب داده بود.
میرزا کوچک خان برای دست یابی بـه اهداف اولیه نهضت مشروطه کـه سیاست مداران مزدور بیگانه و برخی اشراف بـه ان خیانت کرده بودند، در تهران با چند تن از سیاست مداران کـه بـه نظر او صالح و وطن پرست بودند، بـه مشاوره پرداخت.
پس از این تلاش ها بود کـه میرزا در راهی قدم گذاشت کـه پیش از او مردانی بزرگ در ان پا نهاده بودند و تصمیم گرفت برای ایجاد مرکز سیاسی ـ نظامی ثابت و مستقل، باوجود سلطه استعمارگران خارجی و طبقه فاسد حاکم داخلی، بـه شمال ایران برود ودر جنگل هاي انبوه ان؛ سازمانی مردمی و انقلابی بـه وجود آورد.
جنگلی ها مصمم بودند تا وقتی بـه هدفشان نرسیده و موفق بـه اخراج نیروهای بیگانه از خاک ایران نشده اند، بـه آرایش سر و صورت نپردازند. بنابر این، در طول مبارزات جنگل، با مو هاي انبوه و ریش بلند، مشغول فعالیت نظامی بودند.
البته پس از آنکه کار نهضت بالا گرفت و افسران تعلیم دیده و آشنا بـه فنون نظامیِ ترک و آلمانی و ایرانی بـه خدمت جنگلی ها در آمدند، شکل و سیمای برخی از آنان تغییر کرد. گفتنی اسـت در همین دوره نیز گروهی از جنگلی هاي قدیم ودر رأس آن ها خود میرزا، همان لباس و هیئت پیشین را حفظ کردند ودر عکس هایي کـه از ان دوره مانده، این وضع بـه خوبی دیده می شود.
مهم ترین علت تصمیم میرزا و دیگر یاران وی برای راه اندازی نهضت جنگل، مشاهده بی عدالتی، سلطه بیگانه، و ستم و مکر برخی از حاکمان داخلی و دشمنان خارجی بود. بـه همین دلیل، افرادی کـه منافع خودرا در خطر میدیدند، با ان بـه مخالفت برخاستند.
جنگلی ها در شماره سیزده روزنامه جنگل درباره قیام خود و انگیزه ان چنین نوشتند: «قیام جنگلی ها برای تقویت دولت و حفظ مملکت اسـت. جنگلی ها وقتی اسلحه را از خود دور می کنند کـه مطمئن شوند افراد ایرانی از تطاول متصدیان خارجی و همکاران داخلی بـه دور مانده اسـت. آمال قلبی جنگلی ها و مرام واقعی آن ها، افتتاح مجلس شورای ملی، استحکام مبانی مشروطیت، اسانی ملت و محو ظلم و استبداد، قطع ریشه هاي خیانت و مصونیت وطن از تعرض دشمنان اسـت».
میرزا کوچک خان با مشورت دیگر اعضای نهضت جنگل، اعلامیه اي رسمی با عنوان «فریاد ملت مظلوم ایران از حلقوم فداییان جنگل گیلان» تهیه و منتشر ساخت. میرزا پس از انتشار این بیانیه در نوزده خرداد 1299؛ دیدگاه هاي خودرا بـه این قرار اعلام کرد:
1. جمعیت انقلاب سرخ ایران، اصول سلطنت را ملغی کرده، جمهوری را رسماً اعلام مینماید؛
2. تشکیل حکومت موقتی جمهوری، حفاظت جان و مال عمومی اهالی را بشارت میدهد؛
3. هر نوع قرارداد و معاهده اي را کـه دولت ایران قدیما و جدیدا با هر دولتی منعقد کرده اسـت، لغو و باطل میداند؛
4. حکومت جمهوری، همه ی اقوام بشری را بی تفاوت، با این آمال شریک دانسته و درباه انها تساوی رفتار کرده و حفظ شعایر اسلامی را نیز از فرایض میداند.
مطالب مشابه: زندگی نامه جواد بدیعزاده «خواننده»
ورود جدی رضاخان بـه صحنه سیاست کـه از او در ان زمان با عنوان «سردار سپه» یاد می شد، از کودتای 1299 آغاز گردید. سردار سپه منتظر فرصتی بود تا بـه قیام جنگلی ها خاتمه دهد. او در آبان 1300 اعلامیه اي با عنوان «اعلان و اتمام حجت» منتشر کرد. وی دراین اعلامیه اظهار داشت در صورتی کـه قوای جنگل دست از شورش بردارند، خواهند توانست با آسودگی درکنار خانواده خود بـه زندگی ادامه دهند.
از بین رفتن انسجام قوای جنگل و از هم گسیختگی تشکیلات از یک سو، و خروج برخی نیروهای اثرگذار نهضت جنگل مثل خالو قربان و احسان الله خان از سازمان جنگل، میرزا کوچک را بر ان داشت تا با رضاخان ملاقات کند. البته این ملاقات بـه جایی نرسید و رضاخان تصمیم گرفت با حمله نهایی، جنگلی ها را از بین ببرد.
نام برخی از اعضای نهضت جنگل بـه سبب نقش انها دراین گروه یا عملی کـه انجام دادهاند، بیش از سایر افراد در تاریخ ماندگار شده اسـت.
احسانالله خان ملقب بـه رفیق سرخ، از اعضای نهضت جنگل و مبارزان فعال مشروطه بود کـه در براندازی محمد علی شاه قاجار نیز نقش داشت. افکار متفاوت وی با میرزا و همکاری نزدیک او با قوای شوروی و حزب کمونیست، باعث شکاف در نهضت جنگل شد.
از این جهت، برخی او را خائنی می دانند کـه در جنبش جنگل دو دستگی ایجاد کرد و عدهاي نیز او را کنار دکتر حشمت و حیدرخان عمو اوغلی از تئوریسینهاي اصلی این نهضت معرفی میکنند. او درسال ۱۳۰۰ خورشیدی بـه توصیه سفیر شوروی بـه آذربایجان شوروی گریخت و ۱۷ سال بعد در جریان تصفیههاي استالینی کشته شد.
از یاران نزدیک میرزا کوچک و از سران حزب جنگل بود کـه بـهطور تدریجی از میرزا فاصله گرفت و بـه گروه بلشویکها پیوست. با متلاشی شدن انقلاب سرخ و اعلان جمهوری موقت در گیلان، خالو قربان نیز دوباره بـه میرزا نزدیک شد. با این حال، مجدد دچار اختلافاتی شدند و خالو با هدف سرکوبی میرزا بـه رضاخان پیوست. در جهت خوشخدمتی نیز پس از مرگ میرزا، سر او را ازبدن جدا کرد و نزد سردار سپه فرستاد و سرانجام، خود نیز درسال 1301 خورشیدی بـه قتل رسید.
حیدرخان عمو اوغلی از فعالان موثر جنبش مشروطه و از جمله رهبران حزب کمونیست ایران بود کـه در بسیاری از رویداد های انقلابی مشروطه نقش مهم و موثری داشت. در جریان نهضت جنگل نیز حیدرخان بـه یاری میرزا آمد.
گفته می شود کـه تلاشهایي نیز بـه جهت وحدت جنگلیها انجام داد و روسای دستههاي مختلف را مجبور بـه سازش با میرزا کوچک و کنارگذاری اختلافات کرد. حیدرخان عمو اوغلی پیش از میرزا کوچک ودر آبان ماه سال 1300 خورشیدی، در یکی از روستاهای گیلان محاصره و سپس بـه قتل رسید.
احمد کسمایی از سران جنبش جنگل ودر واقع، رهبر جناح راست بودو پیش از ان نیز از موسسان هیئت اتحاد اسلام بـه حساب میآمد. مردی ثروتمند کـه تمام مخارج نهضت جنگل اعم از خرید اسلحه و مهمات را پرداخت کرد و پس از رفتن بـه جنگل، تا 17 ماه بـه تامین مالی نهضت ادامه داد. در نهایت و بـه جهت اختلاف با میرزا و حفظ ثروت خود در کسما، تسلیم نیروهای دولتی وثوقالدوله شد. سرانجام توسط نیروهای استاروسلسکی «فرمانده بریگاد قزاق» دستگیر و زندانی شد و اموالش بـه تاراج رفت.
میرزا ابراهیم خان حشمت الاطبا، مشهور بـه دکتر حشمت طالقانی و سردار حشمت، از سران شناخته شده نهضت جنگل و از یاران وفادار میرزا کوچک خان بـه شمار میرفت. فردی کـه از آغاز تشکیل این جنبش همراه جنگلیها بودو پیش از ان نیز بـهعنوان دکتر ارتش خدمت میکرد. در همان دوره اول جنگل و پس از حمله قوای دولتی، دکتر حشمت فریب وعده نیروهای قزاق را خورد و تسلیم انها شد. سرانجام نیز در اردیبهشت سال 1296 خورشیدی او را در رشت اعدام کردند.
16 خرداد 1299 میرزا کوچک خان در شهر رشت، حکومت جمهوری اعلام کرد. این اعلام درپی یک رشته تماسها و گفت و گو ها با مقامات روسیه و کسب خاطرجمعی از اینکه نیروهای مداخلهگر آنان در شمال ایران در کار حکومت انقلابی میرزا، کارشکنی نخواهند کرد، صورت گرفته و میان طرفین توافقهایي حاصل شد. مهمترین مواد این توافق چنین اسـت:
میرزا کوچک خان پس از حدود هفت سال مبارزه و جنگ و گریز با تعداد اندکی از یاران خود برای جمعآوری قوا بـه طرف خلخال حرکت کرد کـه در برف و بوران اسیر گشت و جان خودرا از دست داد. با درگذشت وی در روز دوشنبه یازدهم آذر 1300 ش نهضت جنگل بـه نقطه پایان خود رسید.
جسد کوچک خان در گیلوان با مراقبت احترامآمیز آقا سید نصرالله گیلوانی بـه خاک سپرده شد. در گیلوان جسد کوچک خان بـه دست افراد سالار شجاع برادر سردار مقتدر طالشی افتاد. یکی از آنان سر او را جدا کرد کـه بـه نشانه پایان روزگار او بـه تهران منتقل و بـه سردار سپه«رضاخان» ارائه شد. در نهایت سرش در گورستان حسنآباد تهران در نقطه نامعلومی دفن شد کـه بعدا از جانب یاران جنگلی محل دفن شناسایی شد.
چند سال پس از این واقعه کـه گورستان حسنآباد شبانه زیر و رو می شد تا مؤسسات آتشنشانی در آنجا مستقر شود، سر کوچک خان بـه وسیله آزادیخواهان کـه در لباس کارگران شب درآمده بودند ربوده شد و بـه وسیله میرزاخان سیگاری بـه رشت انتقال یافت ودر اختیار کربلایی کاس آقا «حسام» مشهور بـه خیاط کـه از وفاداران بـه آزادی بود، قرار گرفت کـه در جلسهاي شبانه مورد شناسایی و تأیید یاران جنگلی حاضر قرار گرفت.
سپس در ایوان مرقد سلیمان داراب بـه امانت سپرده شد. بـه سال 1321 ش جسد کوچک خان بنا بـه وصیتی کـه کرده بود با اجازه مجتهدان زمان از گیلوان بـه رشت انتقال یافت و بر زیر تپهاي مقابل بقعه سلیمان داراب بـه خاک سپرده شد. بعدا بر ان بارگاهی ساخته شد.
جسم میرزا کوچک جنگلی بـه زادگاهش رشت منتقل شد ودر آرامستان سلیمان داراب این شهر آرام گرفت. درسال 1360 خورشیدی، طرح مقبره را مطرح کردند و پس از 11 سال، بنای یادبودی بر مزار ساختند کـه مقبرهاي ساده، اما از نظر اصول معماری سنتی، بسیار چشمنواز اسـت. آرامگاه میرزا کوچک خان در خرداد ماه سال 1382 خورشیدی در لیست آثار ملی ایران نیز بـه ثبت رسید.
برخی از همرزمان میرزا و مبارزان نهضت جنگل و «شیون فومنی» شاعر بلند آوازه گیلان در مجاورت قبر او بـه خاک سپرده شدهاند. میرزا حسین خان کسمایی، ابراهیم فخرایی، نصرت رحمانی، جهانگیر سرتیپ پور و دکتر محمود بهزاد نیز از دیگر افراد نامآوری هستند کـه جسمشان در گورستان سلیمان داراب رشت مدفون اسـت.
مطالب مشابه: زندگینامه و خدمات شیخ بهایی
در پایان
میرزا کوچک خان جنگلی از سرداران مشهور گیلک، مبارز انقلابی، مشروطهخواه و رهبر جنبش جنگل بود. فردی کـه تمام تلاش خودرا برای آزادی ایران از نفوذ قوای روس و انگلیس بـه کار گرفت. اگرچه کـه شیوه مبارزه او خالی از اشتباه نبود، همواره از میرزا کوچک خان بـهعنوان فردی وطنپرست و آزادیخواه یاد میشود.