تاریخ کوتاه قلمزنی ایران،تهیه و ساخت اشیاء نقرهاي و قلمزنی روی آنها از قبلهاي بسیار دور در ایران رواج داشته.پیشینهي قلمزنی را به زمان سکاها یا سیتها نسبت میدهند که نژاد آریایی داشتهاند.
قدمت جام طلای حسنلو که در سال ۱۳۳۶ کشف شد و دارای نقوش برجستهاي چون خدایان سوار بر ارابه هست د به هزارهي اول بر می گردد. جامهاي طلای مارلیک نیز از آثار قلمزنی همین دوره میباشند.
از دورهي مادها که در سدهي هفتم قبل از میلاد در ایران روی کار آمدند، آثار قلمزنی اندکی به جای مانده هست.
با تشکیل حکومت هخامنشی هنر قلمزنی نیز متحول شد و بر دوران بعد از خود نیز تاثیر گذاشت. این دوره در واقع بحبوحه هنر فلزکاری هست اما به علت حملهي اسکندر و آتش زدن تخت جمشید آثار زیادی نابود شدند و به دستور اسکندر گداخته و به سکه تبدیل شدند.
در زمان ساسانیان یعنی در سالهاي ۲۲۴ تا ۶۵۰ میلادی، به علت گسترش تجارت میان ایران، یونان و روم، هنر ایران از هنر یونان و روم تأثیر پذیرفت. مرسومترین ظروف این دوره سینی بود که ساسانیان عکس هاي شکار و مراسم پادشاهان مثل مراسم هدیه دادن را روی آنها قلم میزدند.
در سدههاي آغازین اسلامی، اعراب، هنر قلمزنی دورهي ساسانی را مورد تقلید قرار داده و در سدههاي بعد در اثر علاقهي هنرمندان ایرانی به مذهب و گرایش آنان به اسلام، با تأثیرپذیری از باورهای اسلام، کمکم نقوش طرحهاي بومی و اسطورهاي ایرانی جای خود را به خطوط کوفی و آیات و احادیث داد.
در دورهي سلجوقیان، هنر قلمزنی مثل سایر رشتههاي هنری حمایت شد و گسترش پیدا کرد. ایجاد نقوش گیسباف شامل نوارهایی در تزئینات ظروف متداول شد.
در این دوران، ترصیع فلزات به صورت مفتولهاي طلا، مس و نقره و یا ترصیع ظروف مفرغی با مفتول مس متعارف شد.
از کارهای بسیار زیبای این دوره، مشبککاری روی فلز هست. ظروف سلجوقيان عمدتا دو خصوصيت داشت: يكی خوشنويسی خطوط و ديگری بهرهگیری از خط كوفی در قلمزنی.
ترصیع در ظروف در دورهي مغول و تیموری، به تقلید از دورهي سلجوقی ادامه پیدا کرد.
بهرهگیری از هنر خوشنویسی در قلمزنی به وفور گسترش یافت و ظروف زیادی از اینگونه ساخته و تزئین شد. با حملهي تیمور به ایران، هرات دوباره رونق هنری خود را بازیافت و بزرگترین مرکز هنری آن روز شد. هنر قلمزنی در این شهر بسیار درخشید.
نقرهکوبی روی فلزات، در دورهي صفوی به بحبوحه شکوفایی و کمال خود رسید. دراين دوره، انواع تنگها و كاسههاي قلمزنی شده مرسوم شده بود.
در دورهي صفويه، تذهيب به خصوص بهرهگیری از اسليمی رواج داشت و همچنين در اين دوره از خط نستعليق و ثلث در كارهای قلمزنی بهرهگیری می شد.
در این نوع قلمزنی ابتدا پشت کار را قیر کرده، سپس طرح را روی کار کاربن میکنند و با بهرهگیری از قلم نیمبر طرح را تثبیت می کنند. پس از تثبیت طرح، قیر را از پشت کار خارج کرده و این بار سطح پردازش شده را قیر اندود کرده و توسط قلمهایي که عبارتاند از قوشه، کف رو، کف تخت و… ظرف را برجسته میکنند.
خطوط نیمبر شده در پشت کار، راهنمای عمل قلمزنی هست. پس از این که عمل برجستهکاری صورت گرفت، مجددا قیر را به سمت نخست برگردانده و در این مرحله روسازی و اساس کردن کار انجام می شود.
در این قلمزنی به جای بهرهگیری از قلمهاي برجسته کاری از قلمهاي معمولی بهرهگیری می شود و به جای اینکه کار را از پشت برجسته کنند، از طرف مقابل آنقدر اساس را پایین میبرند که سطح پردازش شده نمایان شود.
در این روش، کار پس از قیر شدن طراحی شده و سپس نیمبر و روسازی و اساس میشود که دارای برجستگی نیست و بیشتر از طرحهاي گل و مرغ اسلیمی و… بهرهگیری می شود.
در این روش کار، به جای بهرهگیری از چند قلم تنها از یک قلم بهرهگیری شده و این قلم، عمل قلمزنی را انجام میدهد. در واقع در این نوع قلمزنی، با بهرهگیری از قلم تیزی گوشت فلز کنده میشود.
در این روش به جای این که مثل ریزه قلمزنی اساس بزنند یا مثل برجستهکاری اساس را بخوابانند، اساس را از سطح فلز جدا می کنند. از این روش معمولا در قدیم در ساخت چراغهاي فانوسی و محلهایي که قرار هست از آنها آب عبور کند بهرهگیری میشد.
بیشتر فرآوردههاي فلزی که ظرف یک قرن جدید در ایران ساخته شده از مس هست که تعداد زیادی از این فرآوردهها برای مصارف هرروز ساخته شده و بدون تزیین میباشند و عنصر اصلی زیبایی آنها همان شکل آنها هست ولی ظروف مسی که ارزش نمایشی بیشتری داشتهاند معمولا مورد دقت صنعتگران و هنرمندانی چون قلمزن و کندهکار و گاه برجستهکار قرار گرفتهاند.
اصفهان همۀ وقت از مراکز مهم هنر قلمزنی ایران بوده و هست و در حال حاضر بیشترین تعداد کارگاههاي صنایع دستی اصفهان را کارگاههاي قلمزنی مس و برنج تشکیل میدهد و تعداد شاغلین این رشته نسبت به سایر رشتهها بیشتر هست.
دامنهي هنر فلزکاری در ایران بسیار وسیع هست؛ از جمله می توان از هنر مشبککاری نام برد که وسایلی از قبیل فانوس، آباژورهای پرنقش و نگار مسی و برنجی، بخوردان، گلدان و پوشش بطری را شامل میشود. مواد نخستي اصلی مورد مصرف سازندگان فرآوردههاي مس و برنج شامل مس، برنج و آلیاژهای این دو هست.
یک دسته ابزاری که در مرحلهي ساخت محصولات مورد مصرف قرار میگیرد مثل دستگاه خمکاری، فرچه، کوره برقی، سندان و چکش. دستهي دیگر ابزاری میباشند که در مرحلهي قلمزنی مورد احتیاج هست مثل دستگاه قیر آبکنی، پرگار، انواع قلم آهنی، چکش و…
برای قلمزنی ابتدا پشت سطحی که قرار هست قلمزنی کنند را با قیر میپوشانند تا ظرف طی مرحلهي قلمزنی بر اثر ضربات چکش و فشار قلم تاب برنداشته و از سر و صدای چندان پیشگیري شود. برای این عمل یعنی قیراندود کردن پشت کار، قیر جامد را در دستگاه ذوب قیر، ذوب می کنند.
سپس قیر ذوب شده را به صورت لایه لایه روی محل مورد نظر میکشند تا قشر نسبتا ضخیمی تشکیل شود. پس از سرد شدن ظرف با کشیدن دوغاب سفیدی محل مورد قلمزنی را جهت طراحی آماده می کنند. دوغاب مذکور صرفا برای بهتر نمایان شدن خطوط طراحی هست که به وسیلهي مداد کشیده میشود.
طراحی طرحهاي ظروف قلمزنی که اکثرا از طرحهاي سنتی الهام میگیرد به چند طریق انجام می شود:
عرف طرح توسط شخص قلمزن که در طراحی نیز مهارت دارد به طور مستقیم روی سطح مورد نظر عرف طرح روی کاغذ و سوزنی کردن خطوط اصلی سپس به وسیلهي کوبیدن سمبه «پارچهاي که درون آن را از گرد زغال یا جوهر پر کردهاند» روی کاغذ اثر قسمتهاي سوراخ شده را روی سطح کار ایجاد و سپس شروع به قلمزنی میکنند.
در حال حاضر در اصفهان یعنی مهمترین مرکز ساخت و قلمزنی مس و برنج حدود ۸۱ درصد از قلمزنان،خود طراح و اجراکننده میباشند، حدود ۷ درصد از طرحهاي دیگران بهرهگیری کرده و طرحهاي خریداری شده که روی کاغذ کشیده شده را مورد بهرهگیری قرار داده و کپیکاری می کنند و ۱۲ درصد دیگر نیز به خردهکاری میپردازند.
زمانی که طرحها و نقوش روی کار پیاده شد به وسیلهي ابزاری به نام نیمبر یا قلم، خطوط اصلی را کندهکاری میکنند آنگاه اساسهاي کار را به وسیلهي ابزارهای گوناگون که انواع گوناگون قلم فلزی هست نقش می زنند و به اصطلاح پر می کنند. سپس نوبت روسازی هست
که در این مرحله روی طرحها را با قلمهایي که بر سر آنها نقشمایههاي مختلفی حک شده هست تزیین میکنند. قلمهاي این مرحله عبارتاند از حصیری، قلمگیری، گرسواد، سمبه، یکتو، نیمور، کلفتی، کف تخت و… این نامگذاریها متناسب با نقشهاي حک شده بر سر هر کدام هست. قلمهایي که در اساسسازی به کار می رود عبارتاند از شوته، گرسوم، یکتو و…
قلمزنی به شیوههاي مختلفی انجام میشود.
در صورتی که فقط گود کردن خطوط، مورد نظر صنعتگر باشد کار تقریبا ساده هست. چه آنکه اینکار به سادگی قابل انجام بوده و وی میتواند به کمک ضرباتی که بر خطوط وارد میکند به آنها حالت فرورفتگی بدهد ولی در بیشتر موارد قلمزنی روی فلز به طور برجسته انجام میشود
یا ترکیبی از نقوش برجسته و فرورفته هست که در این صورت باید قسمتهاي متن طرح با کمک ابزاری خاص کوبیده و گود شود تا خطوط برجسته بماند و خودش را نشان دهد. گاهی نیز استادکار مربوطه ناچار هست تاریخ کوتاه قلمزنی ایران،برای تکمیل کار از دو سوی محصول به قلمزنی بپردازد. در این صورت بعد از اتمام قلمزنی یک طرف محصول، قیر آن را پاک کرده و روی دیگرش را در قیر قرار می دهد و عمل قلمزنی را به انجام میرساند.
بدیهی هست در شرایطی که فرضا قلمزنی روی شیئی هموار نظیر سینی، بشقاب، کاسه و… مورد نظر باشد اینکار به سهولت امکانپذیر بوده و صنعتگر مشکلی نخواهد داشت.
ولی چنانچه شیئی که قلمزنی روی آن انجام میشود دارای حالت کروی یا بسته باشد نظیر تنگهاي دهانتنگ، گلدان و… صنعتگران معمولا قسمتی راکه باید برجسته نمایانده شود را به طور مجزا ساخته آن را به گونهاي کاملا ظریف روی کار لحیم می کنند.
قسمتی که به طور افزوده روی محصول قرار می گیرد برای این که از زیبایی فرآورده نکاهد معمولا با نقوش فرورفتهاي که لبهي آن را با سطح محصول پیوند میدهد محاط می شود.
گاهی نیز هنرمند قلمزن بر حسب ضرورت یا بنا به ذوق و سلیقهي خود به مشبککاری، ترصیع و طلاکوبی محصول میپردازد.
نقوشی که امروزه مورد بهرهگیریي قلمزنان قرار میگیرد بسیار متنوع بوده و
مشبک که خود نوعی از قلمزنی هست، اسلیمی، ختایی، گل و بوتهي شاه عباسی، مسجد شیخ لطف الله، منبت، اشکال حیوانی، شکار و… که در واقع طرحهایي میباشند که از نگارههاي عامیانه یا سنتی الهام و مایه گرفته هست.
در مرحلهي قلمزنی از وسایلی بهرهگیری میشود که عبارتاند از:
انواع قلمها که گاه تعدادشان به ۱۴۰ یا بیشتر نیز می رسد
پرگار در اندازههاي گوناگون
چکش
متر
قیچی
دستگاه ذوب قیر
پس از اتمام کلیهي عملیات قلمزنی، قیر را به کمک حرارت از محصول جدا کرده و باقیماندهي آن بر بدنهي ظرف را نیز با نفت پاک می کنند. سپس ظرف قلمزده جهت هموار کردن یا صافکاری و در صورتی که قطعات جداگانهاي داشته باشد به منظور سوار کردن قطعات و لحیمکاری به کارگاه صنعتگر سازنده برده می شود.
به گزارش تالاب:گرچه لحیمکاری در این مرحله توسط آلیاژ قلع صورت میگیرد تا قسمتهاي لحیم شده همرنگ اساسي ظرف باشد و صافکاری نیز توسط چکش چوبی یا چکشی که بر سر آن چرم قرار داده شده و جهت صاف کردن و هموار کردن ظرف که در هنگام قلمزنی تاب برداشته و فرورفتگی و برآمدگی پیدا کرده انجام میپذیرد.
پس از صافکاری و چسباندن قطعات، ظرف جهت پرداخت به کارگاه پرداختکاری برده می شود و به وسیلهي فرچه با صابون تمیز و پرداخت میشود و بعد از آن از یک نوع واکس مخصوص یا دوده برای جلای کار بهرهگیری می شود. تا حدود بیست سال قبل کار، پرداخت تماما با دست صورت میگرفته هست ولی در حال حاضر به وسیلهي دستگاه فرچه نیز انجام می شود.
مرحلهي نهایی و تکمیلی کار، سیاهکاری هست که در کارگاه قلمزنی انجام میشود. به این ترتیب که سطوح قلمزنی شده را به وسیلهي مخلوطی از دوده و واکس میپوشانند به نحوی که کلیهي قسمتهاي فرورفته از این مخلوط پر شود.
سپس سطح کار را به وسیلهي قطعاتی از پارچه پاک کرده و صیقل میدهند لذا کلیهي جزئیات قلم خورده و فرورفته به رنگ سیاه و قسمتهاي برجسته به رنگ اصلی ظرف در می آید که گرچه این امر موجب نمایاندن بیشتر و بهتر خطوط طرح و در نتیجه زیبایی بیشتر محصول می شود.
تاریخ کوتاه قلمزنی ایران،در حال حاضر اضافه بر اصفهان که قلمزنی مس و برنج در آن از رونق فوقالعادهاي برخوردار هست در شهرهای تهران، طبس و کرمانشاه نیز قلمزنی روی مس تا حدودی مرسوم و متداول هست.
تهیه و ساخت اشیاء نقرهاي و قلمزنی روی آنها از قبلهاي بسیار دور در ایران رواج داشته و در حال حاضر نیز در شهرهای شیراز، اصفهان، تبریز و تهران گروههایي از هنرمندان مشغول به کار در این اساس میباشند.
ویژگی ساخت محصولات نقرهاي و قلمزنی نقره در شهرهای مورد اشاره به شرح زیر هست:
شیراز از قدیم مرکز زیادي نقرهسازی و قلمزنی روی نقره بوده هست ولی کاهش تعداد صنعتگران همراه با گرانی نقره از رونق این رشته در حال حاضر کاسته هست.
در کارگاههاي قلمزنی معمولا صنعتگران ابتدا طرح را به طور ذهنی و بدون بهرهگیری از الگو روی محصول پیاده کرده و سپس با چکش و قلم آهنی آن را قلمزنی می کنند. معمولا قلم را نیز خود صنعتگران میسازند.
نقرهسازی و قلمزنی نقره در اصفهان مثل دیگر صنایع دستی متعارف در شهر مذکور دارای پیشینهي تاریخی و رونقی چشمگیر هست. تعداد شاغلین در این رشته نیز در مقایسه با شهرهای دیگر بیشتر و طبعا میزان ساخت هم بالاتر هست.
اگرچه صنعت نقرهسازی در تبریز از سابقهاي طولانی برخوردار هست ولی در حال حاضر رونق قبل را ندارد که علت اصلی آن را باید کمبود صنعتگران نقرهکار، افزایش دستمزدها و گرانی بهای نقره دانست.
قلمزنی فرآوردههاي نقره در دو مرحله و در دو کارگاه مجزا از هم صورت می گیرد:
کارگاه ساخت
کارگاه قلمزنی
مادهي نخستي مورد نیاز هنرمندان نقرهکار عبارت از نقره با عیار 84 هست که به صورت ورق، سکههاي نقره و اشیاء قدیمی در دسترس قرار دارد. ابتدا نقره را ذوب کرده و به صورت شمش در میآورند. با نورد این شمشها را به ورقهاي نقره تبدیل می کنند و سپس با قیچی آنها را به اندازههاي دلخواه بریده و لحیم می کنند و با چکش آن را به شکل دلخواه در میآورند. اشیاء ساخته شده در این کارگاهها عبارتاند
ز سرویس چایخوری، گلدان، شمعدان، جعبه، کاسه، قندان، قاب تصویر و…
پس از ساخت محصول نقرهاي آن را به کارگاه قلمزنی میبرند. در کارگاه قلمزنی ابتدا طرح را به طور ذهنی و بدون بهرهگیری از الگو روی محصول پیاده کرده و سپس با چکش و قلم آهنی آن را قلمزنی میکنند
که قلمها معمولا به وسیلهي خود صنعتگران ساخته شده هست. بعد از قلمزنی برای پرداخت و صیقل دادن بار دیگر فرآورده را به کارگاه بازگردانده و پس از این مرحله آن را به متقاضی عرضه میکنند.
وسایل کار نقرهکاران و قلمزنان نقره شامل انواع سوهان، قیچی، مته، قالب، قلمهاي فلزی، ارهي کمانی، انواع گوناگون چکش، سندان، پرگار، میز چوبی، انواع گیره و چرخ پرداخت هست و شیوهي کار نیز همان هست که در مورد ساخت و قلمزنی مس و برنج گفته شد.
منبع :kojaro.com