اشعار تسلیت شهادت حضرت علی «ع»را برای تسلیت بـه عاشقان این امام بزرگ در این جا جمع آوری نموده ایم. امیدواریم مورد استفاده قرار گیرد.
بر روح تمام شیعیان تیغ زدند
بر مردترین مرد جهان تیغ زدند
خورشید بـه سینه، ماه بر سر میزد
انگار بـه فرق آسمان تیغ زدند
سال روز ضربت خوردن امام علی«ع» تسلیت باد
محل ضربت خوردن امام علی علیه السلام در مسجد کوفه
یا رب زجور و کینه
فرق علی شکسته
زینب کنار بابا
گریه کنان نشسته
با هر نگه بگوید
مولا بـه چشم نم دار
حسین حسن ابالفضل
زینب خدا نگهدار
علی علی علی جان
چشم انتظار مولا
امشب همه ی ی یتیمان
از نان تهی و خالی
شد سفره ی فقیران
طفلی بـه گریه گوید
با دیدگان نم دار
مولا دگر نیاید
حیدر خدا نگهدار
علی علی علی جان
«عدل لاله چینی»
یارب کوفه را ماتم گرفته
امشب کوچهها را غم گرفته
ساقی کوثر، فاتح خیبر، همسر ام ابیها
بادلی مضطر، حضرت حیدر، پرکشیده سوی زهرا
مجتبی دارد ناله بر لب
واغریبا از اشک زینب
آه واویلا وا غریبا
برلب نغمه های بی قراری
زینب می کندفغان و زاری
باسری پر،خون، سینهی محزون
داغ و غم دارد بـه سینه
بر لبش آوا در دلش غوغا،یاد غم های مدینه
الامان از این بی شکیبی
کشته شد مولا در غریبی
آه وواویلا وا غریبا
«علی اصغر خواجه زاده»
زینب وغم پدر
بازهم زینب وغمی دیگر
جگر خون وماتمی دیگر
سر بشکسته پدر را دید
بازهم فکر مرهمی دیگر
بازهم بستری وبیماری
زینب و وضع مبهمی دیگر
داغ مادر دوباره شد تازه
مضطری، چشم پر نمی دیگر
نگران باشد او چـه خواهدشد
نکند سوگ اعظمی دیگر
نکند بی پدر شود زینب
زینب وقامت خمی دیگر
رمضان است وزینب محزون
پیش باشد محرمی دیگر
«اسماعیل تقوایی»
این ندا می رسد بـه گوش اهل ولا
فرق حیدر شده ز تیغ ظلمت دوتا
کوفه غرق عزا، بهر شیر خدا
قد قُتِل المولا، علی ولی الله
معنی هل اتی بـه راه قرآن و دین
گشته فرقش دوتا برایِ دین مبین
کعبه شد زادگاه، مسجدش قتلگاه
قد قُتِل المولا، علی ولی الله
در جنان فاطمه بـه سینه و سر زند
ناله از بهر مظلومیِ همسر زند
شیعه شد دل فکار، گشته برغم دچار
قد قُتِل المولا، علی ولی الله
تیغ آلوده ی ملجم شوم دغا
خورده بر تارکِ شیر نجف مرتضی
نوحه گر زینبین، دل پریشان حسین
قد قُتِل المولا، علی ولی الله
مرگ بر آنکه قانون علی بشکند
با طرفدار ظلم و کینه بیعت کند
از شعار علی، کن دلت منجلی
قد قُتِل المولا، علی ولی الله
مرگ با آبرو حیات انسان بود
بیعتِ ظلم و کین خواری دوران بود
ای تـو اول امام، بر تـو از مـا سلام
قد قُتِل المولا، علی ولی الله
این «فرج» یا علی بـه درگهت چون گداست
آرزوش دیدنِ ضریح کرببلاست
بر تـو خادم بود، زار و نادم بود
قد قُتِل المولا، علی ولی الله
«شاعر: امیررضا فرجوند»
کس نمی داند چها بر قلب مولا میگذشت
لحظه های آخرش با یاد زهرا میگذشت
دخترش را کرد آرام و سپس در را گشود
گفت کاش آن روز زهرایم بـه پشت در نبود
در که شالش را گرفت از دل قرارش را گرفت
یادش آمد میخ در دار و ندارش را گرفت
شال خود محکم ولی در را علی آهسته بست
یادش آمد ضربِ در پهلوی زهرا را شکست
تا قدم در کوچه ها زد لرزه بر پایش فتاد
یاد آن روزی که بین کوچه زهرایش فتاد
یادش آمد باز تنها یاورش را میزدند
دستهایش بسته بود و همسرش را می زدند
تا در مسجد فقط میکرد مولا زمزمه
فاطمه یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه
گریه میکرد و دعا می کرد یارب یا مجیر
که علی را دیگر از این مردم دنیا بگیر
سجده آخر دعای مرتضی شد مستجاب
تیغ اشقی الاشقیا بشکست فرق بوتراب
خورد با صورت زمین شیر خدا از حال رفت
در همان لحظه دلش یک لحظه تا گودال رفت
دید در گودال آن خدّالتریب افتاده است
بین یک لشکر حسین او غریب افتاده است
یک طرف در بین مقتل دست و پا میزد حسین
یک طرف بر روی تل زینب صدا میزد حسین
دور تا دورِ حسینش چشم تا میکرد کار
نیزه بود و نیزه بود نیزه بود و نیزه دار
گفت ای نامرد کمتر بین خون تابش بده
یا مَبُر سر از تنش یا لااقل آبش بده
«عبدالحسین میرزایی»
نوحه ضربت خوردن حضرت علی «ع»
سرو بلند، دین واژگون شد
محراب کوفه، غرقاب خون شد
فرق علی مرتضی از کین دوتا شد
ماه خدا، شیر خدا، سوی خداشد
مظلوم علی، مظلوم علی، مظلوم علی جان
سپهر کوفه، تیره وتار است
غرق سیاهی، ازبهر یار است
فزت ورب گفته علی، ای داد وبیداد
محراب مسجد از غمش دارد فریاد
مظلوم علی…
امشب یتیم، کوفه غمین است
حیدر نباشد، او بی معین است
شبگرد کوفه امشب افتاده بـه بستر
باشد بـه فکر این یتیمان زار ومضطر
مظلوم علی…
وای از دل آن، دخت حزینش
او می کند پاک، خون از جبینش
این حال بابایش زده آتش بـه جانش
ازبس که بیتابی کند رفته توانش
مظلوم علی…
«شعر: اسماعیل تقوایی»
دیگر رسید لحظه ی فردای بی علی
پوچیم و هیچ مـا پس از این، «مـا» ی بی علی
ای کاسه های شیرِ بـه صف ننگ بر شما
گَر از علی کنید تمنای بی علی
مُرغ از قفس پرید ندا داد جبرئیل
اینک شما و وحشتِ دنیای بی علی
قرآنِ بی علی ثمرَش ابنِ ملجم است
دارد خطر تلاوتِ هر آیه بی علی
بوی شکافِ کعبه گرفته طوافِ مـا
باید گریخت وَرنَه ز هَر جای بی علی
جز یاعلی مگو و مَدد از جهان مجو
شیطان نشسته در پَسِ هر «یا» ی بی علی
با یاعلیست گَر دَمِ او زنده می کُند
بی معجزه ست هر دمِ عیسای بی علی
رَمزِ شکافِ کعبه و دریا علیست ؛ پس
غرق است بینِ حادثه موسای بی علی
در «عین» و «لام» و «یا» همه ی ی ی درس ها گُمند
بیهودگیست مَشقِ الفبای بی علی
یک عده پای غیرِ علی پا گرفته اند
اسلام شان شده ست چـه بی پایه بی علی
شیری که خورده اند از آن رو که نیست پاک
ازآنشان شده ست اذان های بی علی
«مـا را خدا ز زُهدِ ریا بی نیاز کرد»
دلخوش بمان تـو شیخْ بـه تقوای بی علی…
«محسن کاویانی»
آهسته تر قدم بزن و پشت سر ببین
صدها هزار دل زپی ات دربه در ببین
ای خانه زاد کعبه ز مسجد گذر نما
دنبال خویش کعبه ز جان محتضر ببین
خانه نشین غم مرو در خانه ات نشین
امشب درون خانه هوای سحر ببین
خیره بـه آسمان مشو ای بام آسمان
راهی دگر برای عروج و سفر ببین
دریای التماس شده چشم دخترت
ای چشم حق بـه سینه دلِ خونجگر ببین
لاقل برای ماندن خود استخاره کن
کم کن شتاب را نفسی بیشتر ببین
دور وبر خودت که پُر از منع رفتن است
این التماس را ز دل میخ در ببین
گفتم ز میخ و خاطرت آزرده شد چرا؟
در این سؤال پرسش مـن بیخبر ببین
حرف بدی زدم که چنین ریختی بهم؟
مانند چشم خویش مرا دیده تر ببین
آقا گمان کنم که دلت رفت پشت در
حالا بیا و محنت این دردسر ببین
یادم نبود شهر مدینه تورا شکست
آقا جسارت است زمن درگذر ببین
مـن پا بـه پای تـو بخدا گریه میکنم
مـن را شبیه خویش زغم شعله ور ببین
با چشم خودتودیده ای و مـن بـه چشم دل
آندم که غم شکست تورا از کمر ببین
مـن هم کمر شکستهء پهلو شکسته ام
حال و هوای روضهء مـا پر شرر ببین
وای از دمی که فضه بیا گفت فاطمه
گفتا بیا و فاطمه را بی پسر ببین
محسن نیامده نفسش در گلو برید
آثار ضربه را به تن بی سِپَر ببین
آتش دوام لنگهءدر را از او گرفت
حالا بیا بـه پیکر زهرا اثر ببین
سر تا به پا همه ی ی آتش گرفته بود
آن سو میان بند بیا شیر نر ببین
با این همه ی ی بلند شد و گفت یاعلی
یعنی مدینه دین خدا در خطر ببین
در آن سیاه روز میان حرامیان
چندین ستاره همره شمس و قمر ببین
در آن کشان کشان کمر یار را گرفت
فریاد زد خدا ظلم اهلِ شر ببین
ضرب غلاف آمد و آرنج شد دوتا
بی غیرتیِ محض صف کور و کَر ببین
ای کاش میشکست دهان و قلم خدا
تا خون نمی نمود دل زارِ مرتضا
اشعار شهادت حضرت علی
گل گلشن مصطفایی علی
در عالم تورمز بقایی علی
ز روز ازل تا بـه روز جزا
تـو بر شیعیان مقتدایی علی
علی یا علی یا علی یا علی
تـو در کل عالم امیری علی
امامی ولی بی نظیری علی
توآگه زمافی الضمیری علی
بـه شیعه تـو خیر کثیری علی
علی یا علی یا علی یا علی
بـه درد دو عالم طبیبی علی
بـه شیعه تـو یاروحبیبی علی
بمیرم برای تـو و غربتت
تـو معنای صبر و شکیبی علی
علی یاعلی یاعلی یاعلی
همیشه مرا تکیه گاهی علی
امید دل بی پناهی علی
الاای شکسته دلان را امید
براین سائلت کن نگاهی علی
علی یاعلی یاعلی یاعلی
حریمتت علی جان بهشتم بود
ولای تـو اندر سرشتم بود
امیددو عالم علی مهر تـو
عجین باخط سرنوشتم بود
علی یا علی یا علی یا علی
کرم کردی و گشته مهمان تـو
که شرمنده از لطف و احسان تـو
زطفلی زلطف وکرامات حق
منم ریزه خوار سرخوان تـو
علی یا علی یا علی یا علی
اسیر غم و دردی و محنتی
ز بس که علی جان تـو در غربتی
علی یا علی یا علی یا علی
بـه محراب کوفه تـو در سوز و ساز
بحال مناجات با بی نیاز
بـه دست ظلم گستری بی حیا
شدی کشته راه دین و نماز
علی یا علی یا علی یا علی
شرر ابن ملجم زده بر دلت
بسوزاند مولا همه ی ی حاصلت
بـه محراب کوفه ز ظلم و ظلم
زده ضربتی بر سرت قاتلت
علی یا علی یا علی یا علی
بـه بستر فتاده امام همه ی ی
بـه زیر لبش دارد این زمزمه
کجایی گل گلشن مصطفی
دلم تنگ تـو گشته یا فاطمه
علی یاعلی یاعلی یاعلی
همانها که فیض از علی بردهاند
بـه دست علی قرص نان خورده آن
«شاعر: رضا یعقوبیان»
تـو دیدی همانها که پست وبدند
کنار سرایت علی آمدند
حرامی صفتهای پست زبون
در خانه از کینه آتش زدند
علی یا علی یا علی یا علی
تـو دیدی که آتش بـه خانه زدند
عزیز تـو را بی بهانه زدند
الا ای غریب دو عالم علی
تـو دیدی بـه او تازیانه زدند
علی یاعلی یا علی یاعلی
شنیدی علی ناله فاطمه
که شد کشته آلاله فاطمه
شنیدی بـه اوسیلی از کین زدند
ندیدی بـه رخ هاله فاطمه
علی یا علی یا علی یا علی
بـه کوفه علی جان بـه تـو تاختند
هـمه در ره دین حق باختند
بمیرم برای غریبی تـو
علی جان تـو را کوفه نشناختند
علی یا علی یا علی یا علی
تـو که در جهان صاحب شوکتی
سراپا برای خدا غیرتی
تلگرام احادیث