چهارشنبه سوری
افروختن آتش است
و من
به احترام رسوم گذشتگان
امشب را کنار آتش برافروخته شده دلم
سحر میکنم
سحر د. آریایی
چهارشنبه سوری
شبی بودو گذشت
ماندم با
آتش بازیه مدام چشمانت
چه کنم؟
محمدرضا صالحی
چهارشنبه سوری ،اس ام اس چهارشنبه سوری
سه شنبه آمد و یارب تودفع شر انداز
ترحمی به دل سنگ این بشر انداز
چرا وقوع حوادث نمی شود عبرت
و تا به کی و چرا رفتهایم در غفلت
بیا زِ بهر خدا از فسانه دوری کن
کم اشتباه بنام چهارشنبه سوری کن
محمدرضا امیری
مراسم 4شنبه سوری ،اشعار و پروفایل چهارشنبه سوری
بیامد چون همان چارشنبه سوری
بگیریم ما دگر جشن و سروری
و ما خواهیم پرید از روی آتش
که گرمی آمدش از سوی آتش
به آتش چون دگر زردی دهیم ما
که در سرخی ز او باشیم سهیم ما
مگو آن کار را آتش ستودن
بدان باشد که غم از دل زدودن
و آن چون هست در آیین ایران
بیا پاسش بداریم اي دلیران
مهسا الیاس پور
بر اعصابش زند یکریز تقه هیاهوی ترقه
ندارد بیش از این تاب صبوری آهای چارشنبه سوری
به فحش و لعن بر آباء و نياکان مزاحم را کند یاد
شب آمرزش اهل قبوری آهای چارشنبه سوری
مقصر من نمیگویم تو هستی ولی از بمب دستی
چه چشمانی که شد محکوم کوری آهای چارشنبهسوری
نمیدانم بهشتی یا جهنم که کارت گشته درهم
از این دیو و دد و غلمان و حوری آهای چارشنبه سوری
کنند آزارها با نام سرکار گروهی مردم اذيت
که دورند از ادب صد سال نوری آهای چارشنبه سوری
امید است اینکه با شادی معقول همه ی خوشحال و شنگول
کنیم از شیوه این عده دوری آهای چارشنبه سوری
کارت پستال چهارشنبه سوری
بیا در غروب آخرین سه شنبه سال
برای گردگیری افکارمان آتشی بیافروزیم
کینه ها را بسوزانیم
زردی خاطرات بد رابه آتش
و سرخی عشق را از آتش بگیریم
و آتش نفرت را در وجودمان خاموش کنیم
شب چهارشنبه سوری آخره ساله
زمستون میره پشتش بهاره
این جشن بزرگ از نیاکانه
ازنیاکانه پاک ایرانه
اي بته بته بته
یادت نره این گفته
اي بته بته بته
گوش کن ببین چی گفته
مامان و بابام بوته میخرن
کنار حیاط آتیش میزنن
بچههاي خوب از روش میپرن
تا که این جشن رو از یاد نبرن
اي بته بته بته
یادت نره این گفته
اي بته بته بته
گوش کن ببین چی گفته
سرخی تو از من
زردی من از تو
بیاین آتیش روشن کنیم که آخر زمستونه
چارشنبه امسالیمون حسابی آتیش بارونه
غم و به آتیش بزنیم سرخی آتیش مال ما
درد و بلاها دور بشه از خونه امسال ما
آرش و کیخسرو و جم با همه ی ی ی نياکان ما
از گرمی آتیشامون دعوت بشن به خونه ها
کوزه جهل و بشکنیم از پشت بوم اندیشه
اسپند به آتیش بزنیم چشم حسودا کور بشه
بیاین دعا کنیم باهم دوباره آزادی بیاد
محنت بره روزی بیاد غم بره و شادی بیاد
اهریمنا عاصی بشن از شادی امسال ما
کور بشن و دور بشن و دود بشن و برن هوا
شهرزاد واحدی
رسیدی و پر از شادی و شوری آهای چارشنبه سوری
شنیدم با جوانان جفت و جوری آهای چارشنبه سوری
بساط سرخی تو، زردی من سر هر کوی و برزن
تو همچون مردمان غرق سروری آهای چارشنبه سوری
مش اصغر توی چادر دیدنی شد پی قاشق زنی شد
که باشد استتار این جا ضروری آهای چارشنبه سوری
چراغ قرمز و ده حاجی فیروز سیه روی و سیه روز
بگیرند از جماعت پول زوری آهای چارشنبه سوری
یکی از جیغ و داد اهل کوچه کند دندان قروچه
بگوید داد از این حد بی شعوری آهای چارشنبه سوری
آفتاب گرم و بیجان از لای پرده ها
روی پوست سرد خانه میتابد
شور قشنگ چهارشنبهسوری
همه ی جا را فراگرفته
اسفند یعنی یکسال دیگر
یعنی یک شانس دیگر
** چهارشنبه سوری مبارک **
واست آتیش روشن کردم
که اخر زمستونه
چهار شنبه آخر سال
قلب من آتیش بارونه
غم هات رو آتیش میزنم
سرخی آتیش مال تو
چشم حسودا کور ش
از عشق میون من و تو
تق تق فش فشه
فاصلمون کم بشه
هیزم ونفت وآتیش دوست دارم خداییش
سیب زمینی به سیخه عکس گلت به میخه
غماتو بیار فوتش کن کینه داری شوتش کن
هوا بهاری میشه سرما فراری میشه
زردی ازت دوربشه هرچی می خوای جوربشه
با یاد سرخی گونه هات
درخشندگی چشمات
سوزانندگی لبهات
داغی عشقت
از رو آتیش میپرم
دوستت دارم آتیش پاره
چهارشنبه سوری مبارک
دوست دارم سه شنبۀ آخر اسفند
از زیر کرسی تنهایی ام
نبودنت را بکشم بیرون
بیاندازم کف اتاق
شعر بپاشم روش
کبریت بزنم
و از آتش یک سال انتظار بپرم
بهار بی حضور تو کابوس این خواب زمستانی ست
دوست دارم شکوفه، بهانۀ تو باشد
زردی در سرخی گم میشود
دلها در آتش سرخ میشود
این چهارشنبه بهانه ایست
تا دلهای آتش گرفته خاکستر شوند
چشم هایت چهارشنبه سوری آخر سالند
تمام دوستت دارم هایم
میان فشفشه ها گم می شود
و تمام بوسه هایم دود
چشمهایت آتشی بپا کرده است
تا واژه واژه برایت خاکستر شوم