شب دلای دیوونه
شلوغه بازم می خونه
هرکی عاشقه ، داره براتو
همراه ساقی میخونه
مستم مسته نگاه تو – نشستم سر راه تو
بدم ولی دوست دارم – منم غلاموسیاه تو
تو گل یاس و نرگسی ، به تن عالم نفسی
کلید قفل قفسی برگرد
چه مقامی چه شوکتی، طاووس اهل جنتی
همه ی عشق و عزتی برگرد
یاصاحب الزمان آقا- الغوث و الامان آقا
منکه سینه چاک توام
آقاجون هلاک توام
زیر پاهاتم ، یه نگاهی کن
میدونی که خاک توام
منم آقا بی تاب تو- پی نور مهتاب تو
چشمامو روهم میذارم- هرشب ببینم خوابتو
یابن الزهرا الی متی، احارفیک ای آقا
وارث تیغ مرتضی برگرد
کاش باشم تو سپاه تو ، زیر چتر نگاه تو
فدایی شم تو راه تو برگرد
یاصاحب الزمان آقا- الغوث و الامان آقا
داری دیوونم می کنی
داری بی خونم می کنی
بانگاهت از ، بین عاقلا
داری بیرونم می کنی
من قطره ام ودریاتو – من مجنونم ولیلا تو
آقایی برزاندته – همه بنده و آقا تو
میخونم من برای تو ، جون من بادفدای تو
فدای نوکرای تو برگرد
علمه شاه علقمه ، قنوت دست فاطمه
شیعه میگه بازمزمه برگرد
یاصاحب الزمان آقا- الغوث و الامان آقا
روکعبه علم میزنی
پا به روی غم میزنی
می رسی و تو، بقیع دوباره
گنبدو حرم میزنی
دنیا زیبا میشه باتو – گره ها وامیشه باتو
امید آخر عالم – دردا دوا میشه با تو
آخرین حجت خدا ، وعده ی نصرت خدا
بیا با رخصت خدا برگرد
می خونه بحرین و یمن ، بیا ای مرد بت شکن
ریشه ی ظالمو بزن برگرد
یاصاحب الزمان آقا- الغوث و الامان آقا
سبک و شعر حسین رحمانی
امشب بهشت را به تماشا گذاشتند
امشب نمک به سفرۀ دنیا گذاشتند
امشب به روی دامن نرجس از آسمان
ماهی به نام مهدی زهرا گذاشتند
امشب به خانۀ حسن عسگری برو
چون راه را برای همه واگذاشتند
از بس که آمدند پی دستبوسی اش
از بس زیاد دل روی دل جا گذاشتند!
یوسف ببین که آخر صف ایستاده است
او را برای نوبت فردا گذاشتند
لیلا صفات ها همه مجنون صفت شدند
از عشق، سر به دامن صحرا گذاشتند
امشب پدر به خال پسر بوسه می زند
کعبه به روی سنگ حجر بوسه می زند
از یک طرف شبیه نبی با ملاحت است
از یک طرف شبیه علی با عطوفت است
از یک طرف چو مادر سادات غرق نور
از یک طرف شبیه حسن با صلابت است
با این همه صفات جمال و جلالی اش
درسی که از حسین گرفته شجاعت است
چشمش غضب ز حضرت عباس دارد و
ابروی این پسر خودِ تیغ ولایت است
مثل علی اکبر ارباب قد رشید
مانند عمه زینب خود با ابهت است
دست توسل همه انبیا به اوست
از بس که کار دست کریمش کرامت است
طاووس جنت آمده زیباتر از همه
آقای آسمانی و آقاتر از همه
او می رسد که عدل علی را به پا کند
درد طبیب های جهان را دوا کند
او می رسد که تربت مادر عیان شود
بعد از مدینه روی به کرببلا کند
دارم به روز آمدنش فکر می کنم
وقتی برای فاطمه گنبد بنا کند
عیسی مسیح می رسد از قلب آسمان
تا این که در نماز به او اقتدا کند
بر کعبه تکیه می زند و قصد کرده است
با صوت حیدری همه مان را صدا کند
ای کاش روز آمدنش بین آن همه
ما را خودش برای سپاهش سوا کند
چون صاحب صفات جلالی حیدر است
او لایق عماعۀ سبز پیمبر است
آقای من تمامی جان ها به دست توست
رمز عروج عالم بالا به دست توست
ای وارث تمام ذوات مقدسه
باران و رود و چشمه و دریا به دست توست
ما غصۀ بهشت خدا را نمی خوریم
وقتی کلید جنت الاعلی به دست توست
پروندۀ قبولی ما را رقم بزن
مهر قبول و جوهر و امضا به دست توست
هرگز زمین نخورده عَلَم یابن العسگری
روز ظهور پرچم سقا به دست توست
تعجیل کن که فاطمه چشم انتظار توست
چون انتقام حضرت زهرا به دست توست
تو می رسی و ارض و سما می شود بلند
در زیر پات عرش خدا می شود بلند
ماندم چگونه نام شما را صدا کنم
ماندم چگونه روی به سوی شما کنم
چندی ست جمکران، دل ما را نبرده ای
تا این که در نماز برایت دعا کنم
کارم بدون تو همه دم معصیت شده
من در گناه هم نشد از تو حیا کنم
شرمنده ام که نوکر خوبی نبوده ام
آقا نشد که دِین خودم را ادا کنم
شرمنده ام به جای دعای سلامتی
روزی هزار با به قلبت جفا کنم
با حال معصیت به خدا می شود مگر
شب های جمعه رو به سوی کربلا کنم
برگرد و مردهْ دل من را حیات بخش
برگرد و جان بده به دلم ای نجات بخش
شاعر : مهدی نظری
سرود میلاد حضرت مهدی
بند اول
تو اوج شادی پر می گیرم
زندگیم و از سر می گیرم
تو آسمونا بال می زنم می زنم،می زنم، می زنم
خودم و مثل بارون به شیشه
آخه دلم آروم نمی شه
منتظرت هستم همیشه
دیگه دلم آروم نداره روی پاهات سر میذاره
گل نرگس ۲ من غلامتم ۲
بند دوم
از آسمون داره می باره
روی پای آقا ستاره
شب همه سحرِ دوباره دوباره، دوباره، دوباره
آرزومِ کنارت بشینم
تو بشی آقا هم نشینم
یه روزی چشات و ببینم
حالا دلم هوات و کرده هوا یه لحظه نگات و کرده
گل نرگس ۲ من غلامتم ۲
بند سوم
میخوام برا یک بار که شده
بیام کنارت بشینم
جمال فاطمیت و ببینم ببینم، ببینم، ببینم
جمال دلربات و سحری
تو بیایی و من و بخری
من و برای خودت ببری
دیگه دل و زدم به دریا العجل یا حجة الله
گل نرگس ۲ من غلامتم ۲
شعر وسبک
رضا باقریان
حتما بخوانید: شعر تک بیتی ناب به مناسبت نیمه شعبان | تبریک نیمه شعبان
از شاعر گرانقدر گروه شاعران جواز نوکری: محمد زنجانی
شب بارون و شب جنونه
ولادت صاحب زمونه
یه پای دلم سامرا و
یه پای دلم جمکرونه
مست هر خنده اش آسمان و زمین
نام زیبای او بر دل من نگین
همه شاد شادن که زاده زهرا رسیده
میخونن تبارک امید دو دنیا رسیده
مولا اباصالح مدد
از آسمونا گل میباره
سوسو میزنه باز ستاره
یوسف قشنگ فاطمی
پا روچش دنیا میزاره
ای فدای دل و قلب زهراییت
ماه کنعانیان محو زیباییت
چه شور و نوایی ناز قدماتون بپا شد
سرود لب من ترانه مهدی بیا شد
مولا اباصالح مدد
رسیده شب بیقراری
هوای دلا شد بهاری
با قدمای حضرت عشق
غم و غصه هام شد فراری
پر شده قلبم از نور صاحب زمان
عاشقا باز شدن راهی جمکران
شب عشق و شور و شب ناجی عالم اومد
تموم امیدم همه ی پر و بالم اومد
مولا اباصالح مدد
شاعر : محمد زنجانی
از شاعر گرانقدر گروه شاعران جواز نوکری: محمد زنجانی
ای امیر بی قرینه ، سحر خیز مدینه
کاش میشد چشای من صورت زیباتو ببینه
ای عزیز دل زهرا ، امید هر دو دنیا
الهی ببینمت تو یکی از این شب و روزا
حمدلله که تو اقبال منی
اگه من نیام تو دنبال منی
هر جایی که بشینم اینو میگم
آقاجون شما فقط مال منی
مدد یامهدی
دل هوای تو رو کرده ، دلی که پر درده
آتیش دوزخ آقا به نوکرای شما سرده
تو همه عالم و آدم ، فقط اینه جوابم
من جوونی مو برا نوکری پای تو دادم
چه سعادتی برام بهتر ازین
که شده اسم تو بر دلم نگین
آرزومه که روزقیامتم
بگی تو بیا کنار ما بشین
مدد یامهدی
دل پر از سوزه و سازه ، به اربابش مینازه
آقامون بیاد برای مادرش حرم میسازه
کاش بشه خاک درت شم ، غلام مادرت شم
برا ساخت حرم فاطمه من کارگرت شم
عمریه که غرق احساس شدیم
سر تا پا مست گل یا شدیم
به دو عالم می نازیم که عمریه
خادم روضه عباس شدیم
مدد یامهدی
شاعر: محمد زنجانی
امشب بهشت را به تماشا گذاشتند
امشب نمک به سفرۀ دنیا گذاشتند
امشب به روی دامن نرجس از آسمان
ماهی به نام مهدی زهرا گذاشتند
امشب به خانۀ حسن عسگری برو
چون راه را برای همه واگذاشتند
از بس که آمدند پی دستبوسی اش
از بس زیاد دل روی دل جا گذاشتند!
یوسف ببین که آخر صف ایستاده است
او را برای نوبت فردا گذاشتند
لیلا صفات ها همه مجنون صفت شدند
از عشق، سر به دامن صحرا گذاشتند
امشب پدر به خال پسر بوسه می زند
کعبه به روی سنگ حجر بوسه می زند
از یک طرف شبیه نبی با ملاحت است
از یک طرف شبیه علی با عطوفت است
از یک طرف چو مادر سادات غرق نور
از یک طرف شبیه حسن با صلابت است
با این همه صفات جمال و جلالی اش
درسی که از حسین گرفته شجاعت است
چشمش غضب ز حضرت عباس دارد و
ابروی این پسر خودِ تیغ ولایت است
مثل علی اکبر ارباب قد رشید
مانند عمه زینب خود با ابهت است
دست توسل همه انبیا به اوست
از بس که کار دست کریمش کرامت است
طاووس جنت آمده زیباتر از همه
آقای آسمانی و آقاتر از همه
او می رسد که عدل علی را به پا کند
درد طبیب های جهان را دوا کند
او می رسد که تربت مادر عیان شود
بعد از مدینه روی به کرببلا کند
دارم به روز آمدنش فکر می کنم
وقتی برای فاطمه گنبد بنا کند
عیسی مسیح می رسد از قلب آسمان
تا این که در نماز به او اقتدا کند
بر کعبه تکیه می زند و قصد کرده است
با صوت حیدری همه مان را صدا کند
ای کاش روز آمدنش بین آن همه
ما را خودش برای سپاهش سوا کند
چون صاحب صفات جلالی حیدر است
او لایق عماعۀ سبز پیمبر است
آقای من تمامی جان ها به دست توست
رمز عروج عالم بالا به دست توست
ای وارث تمام ذوات مقدسه
باران و رود و چشمه و دریا به دست توست
ما غصۀ بهشت خدا را نمی خوریم
وقتی کلید جنت الاعلی به دست توست
پروندۀ قبولی ما را رقم بزن
مهر قبول و جوهر و امضا به دست توست
هرگز زمین نخورده عَلَم یابن العسگری
روز ظهور پرچم سقا به دست توست
تعجیل کن که فاطمه چشم انتظار توست
چون انتقام حضرت زهرا به دست توست
تو می رسی و ارض و سما می شود بلند
در زیر پات عرش خدا می شود بلند
ماندم چگونه نام شما را صدا کنم
ماندم چگونه روی به سوی شما کنم
چندی ست جمکران، دل ما را نبرده ای
تا این که در نماز برایت دعا کنم
کارم بدون تو همه دم معصیت شده
من در گناه هم نشد از تو حیا کنم
شرمنده ام که نوکر خوبی نبوده ام
آقا نشد که دِین خودم را ادا کنم
شرمنده ام به جای دعای سلامتی
روزی هزار با به قلبت جفا کنم
با حال معصیت به خدا می شود مگر
شب های جمعه رو به سوی کربلا کنم
برگرد و مردهْ دل من را حیات بخش
برگرد و جان بده به دلم ای نجات بخش
شاعر : مهدی نظری
مجله اینترنتی تالاب