دوستت داشتم
دوستت دارم
و دوستت خواهم داشت
از ان دوستت دارمها
کـه کسی نمیداند
کـه کسی نمیتواند
کـه کسی بلد نیست!
تا شب نشده
خورشید را
لای موهایت میگذارم
و عاشق می شوم
فردا
برای گفتن
دوستت دارم
دیر اسـت
جلیل صفربیگی
من ناگزیرم از دوست داشتن
باد اگر بایستد
مرده اسـت
مژگان عباسلو
نگاه کن
پرندگان زمستانی
چگونه در دل من خودرا گرم می کنند
و ماه نیمه
در طراوت روحم
نیم دیگر خودرا میجوید
ببین چگونه تو را دوست دارم
کـه آفتاب یخ زده در رگهایم میخزد
ودر حرارت خونم پناهی میجوید
دوستت دارم
شمس لنگرودی
حتما بخوانید: 100 شعر عاشقانه کوتاه و زیبا | شعر زیبای عاشقانه برای اس ام اس
هیچ می دانی کـه من در قلب خویش
نقشی از عشق تو پنهان داشتم
هیچ می دانی کز این عشق نهان
آتشی سوزنده بر جان داشتم
گو عشق در شکستنِ ما سعی کن کـه ما
چون توبه آفریده برای شکستنیم
چه بگویم کـه دل افسردگی ات
از میان برخیزد ؟
نفس گرم گوزن کوهی
چه تواند کردن ؟
سردی برف شبانگاهان را
کـه پر افشانده بـه دشت و دامن ؟
عاشقِ تو بـه کس نگیرد اُنس
در میانِ هزارکس تنهاست
هیچ میدانی کـه من در قلب خویش
نقشی از عشق تو پنهان داشتم
هیچ می دانی کز این عشق نهان
آتشی سوزنده بر جان داشتم
كاش شبی، روزی، جایی
بر لبان تو تكرار می شد نامم
چای مینوشم کـه با غفلت فراموشت کنم
چای مینوشم ولی از اشک فنجان پر شده اسـت
تو کیستی ؛ کـه من آن گونه ؛ بی تو بی تابم؟
شب از هجوم خیالت نمیبرد خوابم
عشـــق، همیـن
خنـده هاي سـاده تــوست
وقتی با تمام غصـه هایت
می خنــدی…!
دلم جا مانده در سینه خاطره
و دستهایم در آغوش گرم دیروز،
مِهرم نیست شده
در هیاهوی رابطه اي گنگ،
ودر ”تو“ از ان زمان کـه
آغاز شدي و آغاز کردی مرا
من مُهر کردم تو را و مِهرت را،
در قلبی کـه امروز جایش در خانه ام خالی اسـت،
دل امروزم تنگ اسـت
و سینه ام تنگ تر از
جای خالی ات کـه در ان میتپید،
جایت خالی اسـت…
عاشق هم بودند
از هم جدا شدند
هركدام جدا ازدواج كردند
بچه دار شدند
در خيابان يكديگر را ديدند
يكديگر را صدا كردند
“بچه هايشان” گفتند “بله” !…
گفتنـد :محبـت ڪنیـد
از محبـــت خـارهـا گـل
مـے شونـد مـا محبـت
ڪردیـم ڪسےگـل نشـد
خودمـاڹ خـار شدیـم……
دوستت دارم
اگرچه شايد گاهي
چنين بـه نظر نرسد
گاه شايد بـه نظر رسد
كه عاشق تو نيستم
گاه شايد بـه نظر رسد
كه حتي دوستت هم ندارم
ولي درست در همين زمان هاست
كه بيش از همیشه عاشق تو هستم.