ویلیام فاکنر از مهم ترین نویسندگان ادبیات آمریکا و مشخصاً ادبیات جنوب آمریکا اسـت که وی را با داستانهاي کوتاه آموزنده و سبک متفاوت در شیوه بیان مطلب میشناسند و شهرتش بـه سبب سبک تجربی و توجه دقیقش بـه شیوه بیان و موزیک نوشتار اسـت. ما دراین قسمت از مجله تفریحی تالاب گلچینی از جملات ویلیام فاکنر را منتشر کرده ایم.
ویلیام فاکنرویلیام کاتبرت فاکنر یا بـه تلفظ دیگر فالکنر «متولد 25 سپتامبر 1897 – متوفی 6 جولای 1962» نویسندهاي آمریکایی و برنده جایزه نوبل بود. فاکنر رمان، داستان کوتاه، نمایشنامه، شعر، مقاله، و فیلمنامه مینوشت. او بیشتر بـه خاطر رمانها و داستانهاي کوتاه خود که در منطقه خیالی یوکناپاتافا شکل میگرفت، شناخته می شود.
فاکنر یکی از مشهور ترین نویسندگان در ادبیات آمریکا و بـه ویژه ادبیات جنوب ایالات متحده اسـت. با اینکه نخستین اثر او درسال 1919 و بیشتر آثارش در دهه 1920 و 1930 منتشر شدند، فاکنر تا زمان دریافت جازه نوبل ادبیات درسال 1949 تقریبا گمنام بود. دو تا از کتابهاي او بـه نام یک افسانه «1954» و آخرین رمانش چپاولگران «1962» برنده جایزه پولیتزر برای داستان شدند. درسال 1998؛ انتشارات مدرن لایبرری رمان سال 1929 فاکنر بـه نام خشم و هیاهو را در رتبه ششم لیست 100 رمان برتر انگلیسی قرن بیستم قرار داد.
******
راستش زندگی زنها سخته. بعضی زنها. مادر خودم هفتاد و خوردهاي عمر کرد. هرروز خدا هم کار می کرد. بعد از زاییدن پسر آخرش یک روز هم ناخوش نشد، تا یک روز نگاهی بـه دور بر خودش انداخت، رفت اون پیرهن خواب دانِتِلش رو که از چهل و پنج سال پیش داشت هیچوقت هم تنش نمی کرد از صندوق درآورد تنش کرد، بعد رو تخت دراز کشید پتو رو کشید روش چشمهاش رو بست گفت «بابا رو سپردم دست همه یي شـما. من خستهام.»
******
گذشته
نمرده اسـت
در واقع حتی نگذشته اسـت…
******
همیشه کسانی که در هیچ کاری موفق نشدهاند، می خواهند بـه آدم راهکار یاد بدهند!
******
کسی را ندارد نه اینکه بی کس و کار باشد، کسی را ندارد…
مطالب مشابه: سخنان حکیمانه از بزرگان جهان
******
بین رنج کشیدن و تهی بودن، رنج کشیدن را انتخاب می کنم…
******
تو نمیتوانی بـه سوی افقهاي تازه شنا کنی، مگر اینکه شهامت از دست دادن چشم انداز ساحل را داشته باشی…
******
اگر حق انتخاب بین تجربۀ رنج و تجربۀ هیچ چیز را داشته باشم، رنج را انتخاب می کنم.
******
غم انگیزترین چیز راجع بـه عشق اینست که نه تنها عشق برای همیشه دوام نمی آورد، بلکه دلشکستگی پس از
******
غم انگیزترین جنبه عشق اینه
که نه تنها تا ابد دوام نمیاره
بلکه قلب شکسته ات هم بـه زودی فراموش میشه
******
ساعت ها زمان را تضعیف می کنند
زمان تا وقتی که با این عقربه هاي کوچک نمایش داده می شود
مرده اسـت
تنها وقتی که ساعت میایستد
زمان زنده می شود
******
این خانم هاي پولدار شهر می تونند رأی شون رو عوض کنند. فقیر فقرا نمی تونند.
******
خدا توی قلب آدم ها رو می خونه. اگر رأی خودش قرار گرفته که بعضی مردم خیال کنند راستی و درستی یعنی این، بعضی خیال کنند یعنی یک چیز دیگه، من کی باشم که تو فرمون خدا چون و چرا کنم.
******
کدی بوی درختها را میداد. توی ان سه کنج تاریک بود، اما پنجره را می دیدم. آنجا چمبک زدم و دمپایی را محکم گرفتم. دمپایی را نمی دیدم، اما دستهایم ان را می دید، و میشنیدم که دارد شب میشود، و دستهایم دمپایی را میدید اما خودم نمی دیدم، اما دستهایم دمپایی را میدید، و آنجا چمبک زدم و شنیدم که دارد شب میشود.
******
پدرمان می گفت ساعتها زمان را می کشند. می گفت زمان تا وقتی چرخهاي کوچک با تقتق پیش میبردندش مرده اسـت؛ زمان تنها وقتی زنده میشود که ساعت بازایستد.
******
زندگی بـه من آموخت
که همیشه منتظرِ حمله ي احتمالی کسی باشم
که بـه او خوبیِ فراوان کرده ام!
******
عشق و رنج دو روی یک سکهاند …
و ارزش عشق بـه اندازهي رنجی اسـت که آدم از بابت ان می کشد و اگر عشق همینطور مفت و مجانی پای آدم تمام شود در واقع عشق نبوده و فقط خودش را گول زده!
******
هر شخصی سزاوار فرصتی دیگر اسـت ؛ اما نه برای همان اشتباه…
******
همیشه بیشتر از چیزی که می دانی میتوانی انجام دهی را رویاپردازی کن و هدف بگیر.
******
بـه یک جایی از زندگی که رسیدی، می فهمی رنج را نباید امتداد داد!
باید مثل یک چاقو که چیزها را میُبرد و از میانشان میگذرد، از بعضی آدمها بگذری و برای همیشه تمامشان کنی!
******
هرکسی سزاوار فرصتی دیگر اسـت…
اما؛ نه برای تکرار همان اشتباه…!
******
اگر داستانی درون تو هست، باید بیرون بیاید.
******
تو نمی توانی بـه افق هاي تازه شنا کنی، مگر اینکه شهامت از دست دادن چشم انداز ساحل را داشته
******
ما باید آزاد باشیم نه بـه این دلیل
که ادعای آزادی داریم
بلکه بـه این دلیل که ان را شیوه خود کنیم
******
تا زمانی که شهامت دور شدن از ساحل را نداشته باشید
نمیتوانید بـه سوی افق هاي جدید شنا کنید
******
اشتباه از هر شخصی سر می زنه، ولی بدون ضرر از پسش بر اومدن کار هر شخصی نیست. همه ی که نمی تونند نتیجه ي اشتباه خودشون رو بخورند!
******
من از هیچی بـه قد بلاتکلیفی دلخور نیستم.
******
دیگر چیزی نگفتم. فایدهاي ندارد. معلومم شده که وقتی کسی توی خطر میافتد بهترین کار این اسـت که کاری بـه کارش نداشته باشی. وقتی هم کسی بـه کلهاش می زند که بـه خاطر خیر و صلاح تو چغلیات را بکند، خدانگهدار شـما.
******
باد از جنوب شرقی میآمد. دمادم بـه گونهاش میوزید. انگار احساس می کرد که وزش مداوم ان بـه درون کاسه سرش نفوذ میکند، و ناگهان با احساس خطر دیرینهاي ترمز کرد و کاملاً آرام در جای خود نشست.
مطالب مشابه: جملات زیبا و حکیمانه و سخنان ناب از بزرگان تاریخ
******
”گاهی من یقین ندارم کی حق داره بگه فلان آدم چه وقت دیوونه اسـت، چه وقت نیست.گاهی پیش خودم میگم هیچ کدوم ما دیوونه نیستیم، هیچ کدوم هم عاقل عاقل نیستیم، تا روزی که باقی ما با طرف هامون تکلیفش را معلوم می کنیم. مثل اینکه قضیه این نیست که آدم چه کاری می کنه، قضیه اینه که اکثریت مردم چجوری بـه کارش نگاه میکنند…“
******
پدرم همیشه میگفت که ما بـه این دلیل زندگی میکنیم که آماده بشیم که تا مدت درازی مرده باشیم…
******
میتوان فردی دروغگو رابا ترس مجبور بـه گفتن حقیقت کردهمانطور هم می توان با شکنجه مردی راستگو را مجبور بـه دروغ گفتن کرد.
******
چه بسا مردم قول هایي میدهند که فقط وجدانشان را راضی کنند.
******
خیال می کردم مرگ پدیدهايست مربوط بـه بدن آدمی؛ حالا میفهمم که فقط یکی از احوال روحی آدم اسـت!
******
میگویند گاهی عشق دو انسان نسبت بـه هم میمیرد!
این درست نیست. عشق نمیمیرد، تنها اگر آن چنان که باید لایق و شایستهي ان نباشید، شـما را ترک میگوید و می رود.
عشق نمیمیرد؛ خود آدم اسـت که میمیرد.
عشق مانند دریاییست: اگر لایق ان نباشید، اگر باعث تعفن ان شوید، شـما را بـه جایی پس خواهد زد تا بمیرید.
آدم که آخرش میمیرد، منتها من دلم میخواد غرق در دریا بمیرم…
******
هرگز نترس که صدای خودرا برای صداقت و حقیقت و دلسوزی در مقابل بی عدالتی و دروغ گویی و
******
آدمایی که گناه بـه نظرشون فقط چند کلمه ست
رستگاری هم بـه نظرشون فقط چند کلمه ست
******
زندگی بـه من آموخت
که همیشه منتظر حمله ي احتمالی کسی باشم
که بـه او خوبی فراوان کرده ام
******
چه بسا مردم قول هایي می دهند
که فقط وجدانشان را راضی کنند
******
داره تموم می کنه. جد کرده تموم کنه. راستش زندگی زنها سخته. بعضی زنها. مادر خودم هفتاد و خورده اي عمر کرد. هرروزِ خدا هم کار می کرد. بعد از زاییدن پسر آخرش یک روز هم ناخوش نشد، تا یک روز یک نگاهی بـه دور و برش انداخت، رفت اون پیرهن خواب دانتلش رو که از چهل و پنج سال پیش داشت هیچوقت هم تنش نمی کرد از صندوق در آورد تنش کرد، بعد رو تخت خواب دارز کشید، پتو رو کشید روش، چشم هاش رو بست گفت: بابا رو سپردم دست همه ی ي شـما. من خسته ام.
******
خدا اگه بخواد یه چیزی دائم حرکت کنه درازش می کنه رو زمین، مثل جاده، یا اسب یا گاری؛ اگه بخواد یه چیزی سر جاش وایسه سر پا درستش می کنه مثل درخت یا آدم!
******
هر شخصی…
سزاوار فرصتی دیگر اسـت…
اما…
نه برای همان اشتباه
******
زنـدگـی بـه من آموخت، که همیشه منتظر
حمله احتمالی کسی باشم که بـه او خوبی
فراوان کردم!
******
هرگز نترس که صدای خودرا برای صداقت ؛ حقیقت و دلسوزی در مقابل بی عدالتی ؛ دروغ گویی و طمع بالا ببریاگر تمام مردم دنیا این عمل را انجام دهند زمین …
******
عشق و رنج دو روی یک سکهاند و ارزش عشق بـه اندازه رنجی اسـت که آدم بابت ان میکشدو اگر عشق همینطور مجانی و بدون رنج پای آدم تمام شود، در واقع عشق …
******
بعضی چیزا هست که تو هیچوقت نباید تحملشون کنی. بعضی چیزا هست که هرگز نباید تحملتو از دست بدی و اونا رو قبول کنی…
چیزایی مثل بی عدالتی، بی حرمتی، بی شرفی و ننگ! فرقی نمیکنه چقدر جوان یا پیر باشی و این بـه خاطر شهرت یا پول نیست.
بـه خاطر چاپ عکست در روزنامه یا موجودیت در بانک نیست.
فقط از تحمل این قبیل چیزا باید امتناع کنی….!
******
گذشته از بین نمی رود، نمیمیرد، گذشته حتی نمیگذرد!
******
عشق و رنج دو روی یک سکهاند و ارزش عشق بـه اندازه رنجی اسـت که آدم از بابت ان می کشد.
و اگر عشق همینطور مفت و مجانی پای آدم تمام شود، در واقع عشق نبوده و فقط خودش را گول زده…
******
رویاها در ان واحد فقط یک صاحب دارند
بـه همین دلیل اسـت که رویاپردازان تنها هستند
******
بـه یک جایى از زندگى که رسیدى میفهمى
رنج را نباید امتداد داد
باید مثل یک چاقو که چیزها را مى برد
و از میانشان مى گذرد
از بعضى آدم ها بگذرى
و براى همیشه تمامشان کنی
******
تنها اشتباهی که بـه عمرش کرد
این بود که یک روز بی احتیاطی کرد و مرد
******
من دیده ام بعضی آدم ها بـه بخت خودشون فحش می دن، حق هم دارند، چون اینها اهل معصیت اند. ولی من مستحق لعنت نیستم. چون کاری نکرده ام که فحش بخورم. من مؤمن نیستم، گمون نکنم. ولی قلبم صافه، خودم می دونم. من هم یک کارهایی کرده ام، ولی نه بهتر و نه بدتر از اون هایي که یک جور دیگه وانمود میکنند، خودم هم می دونم اوسا کریم هوای منو داره، عین هوای جوجه پرستویی که از لونه اش افتاده.
******
برای آدم درست کردن دو نفر لازمه، برای مردن یک نفر. دنیا اینجوری بـه آخر می رسه.
******
فقط پس از آنکه فهمیدی که هیچچیز نمیتواند کمکت کند – نه مذهب، نه غرور نه هیچچیز دیگر – وقتی این را فهمیدی انوقت بـه هیچ کمکی نیاز نداری.
******
مـیگـویـنـد گـاهـی عشق دو انسان نسبت بهم
میمـیـرد. ایـن درسـت نیست. عشق نمیمیرد
تـنـهـا اگـر آن چنان که باید لایق و شایستهي ان
نـبـاشید، شـما را ترک میگوید و می رود. عشق
نمیمـیـرد؛ خـود آدم اسـت که میمیرد؛ آدم که
آخرش میمیرد، منتها من دلم می خواهد غرق
در دریا بمیرم …
******
زندگی فرآیند آماده شدن برای مرگ طولانی مدّت اسـت.
******
اگر حق انتخاب بین تجربه رنج و تجربه هیچ چیز را داشته باشمرنج را انتخاب می کنم…
******
زندگی بـه من آموختهمیشه منتظر حملهاحتمالی کسی باشم کهبه او خوبی فراوان کردم…
******
غم انگیزترین چیز راجع بـه عشق اینستکه نه تنها عشق برای همیشه دوام نمیآوردبلکه دلشکستگی پس از ان نیز بـه زودی فراموش می شود.
******
نهایت خرد این اسـت که آن قدر سطح بالا رویاپردازی کنیم
که در مسیر دنبال کردن ان رویایمان را از دست بدهیم
******
اگر حق انتخاب بین تجربه رنج
و تجربه هیچ چیز را داشته باشم
رنج را انتخاب می کنم
******
بـدبـخـتـی آدمـی ان وقـتــی نـیـسـت کــه
پی ببرد هیچ چیز نمیتواند یاری اش کند
نـه مـذهـب، نـه غـرور نـه هـیـچ چیز دیگر
بدبختی آدمی ان وقتی اسـت که پی ببرد
بـه یاری نیاز ندارد …
******
من این رو قبلا هم تو زنها دیده ام. دیده ام آدم هایي رو از اتاق بیرون میکنند که با محبت و دلسوزی اومده اند سراغ شون، اومده اند کمک شون کنند، اون وقت بـه یک جونور بی قابلیتی می چسبند که هیچوقت براشون چیزی بـه جز یابوی بارکش نبوده اند…!
******
من این رو قبلا هم تو زنها دیده ام. دیده ام آدم هایي رو از اتاق بیرون میکنند که با محبت و دلسوزی اومده اند سراغ شون، اومده اند کمک شون کنند، اون وقت بـه یک جونور بی قابلیتی می چسبند که هیچوقت براشون چیزی بـه جز یابوی بارکش نبوده اند…!
******
می توان فردی دروغگو رابا ترس مجبور بـه گفتن حقیقت کرد
همان طور هم می توان با شکنجه
مردی راستگو را مجبور بـه دروغ گفتن کرد
مطالب مشابه: سخنان زیبای بزرگان جهان در مورد عشق و محبت و علاقه
در پایان
فاکنر علاقه داشت در ارتش مشغول بـه کار شود اما بـه دلیل وزن کم و قد کوتاه در ارتش ایالات متحده آمریکا پذیرفته نشد و بـه عنوان دانشجوی دانشگاه افسری در یگان پرواز سلطنتی در تورنتوی کانادا نام نویسی کرد ودر 2 دسامبر 1918 بـه عنوان افتخاری ستوان دومی نائل شد.