بشریت باید جنگ را ریشه کن کند، قبل از آنکه جنگ، بشریت را ریشه کن کند.
جان اف کندی
دانشمندان، علماء و بزرگان هرکدام نردبانی برای ترقی دارند، لیکن شاعران و هنرمندان، این مدارج را پروازکنان میپیمایند.
ویکتور هوگو
عشق وسیلهاي اسـت کـه تمام دردسرهای کوچک را بـه یک دردسر بزرگ تبدیل می کند.
فرانسوا ولتر
سخن بزرگان درباره زندگی
بیست سال بعد، بابت کارهایی کـه نکرده اي بیشتر افسوس میخوری تا بابت کارهایی کـه کرده اي. بنابر این، روحیه تسلیم پذیری را کنار بگذار، از حاشیه امنیت بیرون بیا، جستوجو کن، بگرد، آرزو کن و کشف کن.
مارک تواین
سخنان حکیمانه
تاریخ نگاران شبیه افراد ناشنوا هستند، [ چرا کـه ] مدام بـه پرسش هایي پاسخ میگویند کـه هیچکس از آن ها نپرسیده اسـت.
لئو تولستوی
تندرستی و زیبائی و نیرومندی و مالداری و همه ی چیزهای دیگری کـه در دست نیکمردان باعث و بانی خیر اسـت، بـههمان اندازه پلید و عامل شرارت خواهد بود، اگر در دست نابکاران و اراذل قرار گیرد.
افلاطون
سخن بزرگان
اگر ثابت میگشت اندامی پیچیده وجود داشته کـه احتمالا از راه تغییرهاي جزئی، پی در پی و فراوان بـه وجود نیامده اسـت ؛ نظریه من کاملا با شکست روبهرو می شد. اما من چنین موردی را سراغ ندارم.
چارلز داروین
سخنان حکیمانه کوتاه
اي بسا چیزها کـه اکنون بدترینِ بدیها خوانده میشوند و پهناشان دوازده پا و درازاشان سه ماه بیش نیست! اما روزی اژدهایانی بزرگتر بـه جهان خواهند آمد. تا اَبَرانسان بیاژدها نمانَد – اَبَراژدهایی در خوردِ او – خورشیدِ سوزان هنوز میباید بر جنگلهايِ دَمناکِ بکر بسی بتابد.
فردریش نیچه
انچه میشنویم یک نظر اسـت نه یک واقعیت، انچه میبینیم منظره اي اسـت نه یک حقیقت.
مارکوس اورلیوس
سخن بزرگان
یک زن کامل کسی اسـت کـه بداند چگونه فرمانروائی کند.
ویکتور هوگو
افسوس کـه نامهي جوانی طی شد
و ان تازه بهارِ زندگانی دِي شد
ان مرغِ طرب کـه نامِ او بود شباب
افسوس ندانم کـه کِي آمد کِي شد
حکیم عمر خیام
تصور کن اگر قرار بود هر کس بـه اندازهٔ دانش خود حرف بزند چه سکوتی بر دنیا حاکم میشد.
ناپلئون بناپارت
اکثر مردم هنگامی کـه بـه اتمام کار میرسند و نظری بر گذشته می افکنند در مییابند کـه سرتاسر زندگی را چون چیزی گذرا زیسته اند و با حیرت مشاهده میکنند کـه آنچه بی اعتنا از کنارش گذشته اند و لذتی از ان نبرده اند همان زندگی شان بوده اسـت.
آرتور شوپنهاور
سخنان حکیمانه بزرگان
فرد معتقدی کـه منتظر وقوع معجزهاي بوده و حالا آرزویش برآورده نشده اسـت، هم چنان مشتاقانه باور دارد کـه معجزهاي انجام خواهد پذیرفت اما وقوعش کمی بـه تاخیر افتاده اسـت، چرا کـه وقوع اعجاز را مطمئنا نمیتوان در پاسخ دو گزینهاي آری یا نه خلاصه کرد. فرد معتقد با خاطرجمعی خاطر متقاعد میشود کـه ان معجزه در حال وقوع بود کـه ناگهان«دست دشمن از آستین یکی بیرون آمد» و ظهور ان را بـه عقب انداخت.
مانس اشپربر
تا احساس هست، مرگ نیست و وقتی مرگ بیاید دیگر احساس نیست.
اپیکور
ما در آرزوی دست یافتن بـه حقیقت مطلق هستیم، زیرا تاب تحمل پریشانی ناشی از بوالهوسی هاي هستی را نداریم. نیچه، ان را این طور توصیف کرده اسـت:«حقیقت وهمی اسـت کـه بدون ان یک گونه خاص قادر بـه زنده ماندن نیست.» ما خودرا در جست و جویی درونی برای راه چاره تدهین کرده ایم؛ خودرا از نیاز بـه «جزئی از کل بودن» انباشته ایم؛ سرسختانه بـه این باور وفاداریم کـه تفسیر – دستکم نوعی از تفسیر – امکانپذیر اسـت. این باور، همه ی چیز را قابل تحمل و ما را در حس سلطه و قدرت غوطه ور می کند.
اروین دیوید یالوم