به مناسبت سالروز شهادت امام محمد باقر (ع) + تاریخ شهادت امام محمد باقر

به مناسبت سالروز شهادت امام محمد باقر (ع) + تاریخ شهادت امام محمد باقر

ای آشنا با تشنگی، ای هم صدای العطش

دل بردی از اهل ولا، ای یادگار کربلا

 

شهادت جانگداز بنیان‌گذار نهضت علمی علوی و شکافنده علوم الهی، حضرت امام محمد باقر علیه‌السلام تسلیت باد.

 

به مناسبت سالروز شهادت امام محمد باقر (ع)

هفتم ماه ذی الحجه مصادف است با سال روز شهادت پنجمین اختر تابناک آسمان ولایت حضرت امام محمد باقر «« علیه السلام »» ؛ شهادت این بزرگوار رابه تمامی ارادتمندان خاندان اهل بیت عصمت و طهارت تسلیت می‌گوییم .

 

امام باقر علیه السلام :

«إِنَّما يُداقُّ اللّهُ الْعِبادَ فِى الْحِسابِ يَوْمَ الْقِیمَةِ عَلى قَدْرِ ما آتاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ فِى الدُّنْیا.»
خداوند در روز قیامت در حساب بندگانش، به اندازه عقلى که در دنیا به انها داده است، دقّت و باریک بینى مى کند.

به مناسبت سالروز شهادت امام محمد باقر (ع) + تاریخ شهادت امام محمد باقر

تاریخ شهادت امام محمد باقر (ع)

 

کسی که بود
شکافنده تمام علوم
هزار حیف که از زهر کینه شد مسموم
سر تو باد سلامت یا رسول الله
وصی پنجم تو کشته شد؛
ولی مظلوم
شهادت حضرت امام محمد باقر (ع) تسلیت باد

 

شهادت و وصیت امام محمد باقر «ع»

 

وصيت امام«ع»

 

شيخ كلينى در كتاب كافى به سند خود از امام رضا «ع» روايت كرده است كه امام باقر «ع» به هنگام احتضار فرمود:

هنگامى كه ب‏درود حيات گفتم زمين را برايم بشكافيد و قبرى مهيا كنيد پس اگر بشما گفتند براى رسول خدا «ص» لحد بوده است، تصديق كنيد.
نگارنده: اين فرمايش بدان دليل بوده است كه امام باقر «ع» شكافتن زمين را از برخى جهات بهتر مى‏ دانسته گرچه فضيلت لحد بالاتر بوده است.

 

كلينى به سند خود از امام صادق «ع» نقل كرده است كه فرمود:

پدرم هر انچه از كتب و سلاح و آثار و امانات انبياء در نزد خود داشت، به من به وديعت ‏سپرد. پس چون لحظه وفاتش فرارسيد به من گفت: چهار شاهد فرابخوان. من چهار تن از قريش را دعوت كردم كه يكى از آنان نافع مولاى عبد الله بن عمر بود.

 

پس به من فرمود:
«بنويس اين چيزى است كه يعقوب فرزندانش را بدان وصيت كرد كه اى فرزندانم خداوند دين را براى شما برگزيد، پس نميريد مگر آنكه تسليم رضاى خداوند باشيد. »و وصيت كرد محمد بن على به جعفر بن محمد و به وى فرمان مى ‏دهد كه وی را به جامه بردى كه هر جمعه در ان نماز مى‏ خواند كفن كند و عمامه‏ اش را بر سرش بندد و قبر وی را چهار گوش و با فاصله چهار انگشت از زمين بلندتر قرار دهد ودر موقع دفن بندهاى كفن وی را باز كند.

 

سپس به شهود فرمود:

بازگرديد خداوند شما را رحمت كند!امام صادق «ع» گفت: به پدرم گفتم: اى پدر!دراين وصيت چه بود كه بر ان شاهد طلب كردى؟فرمود: پسرم!خوش نداشتم پس از من با تو به نزاع برخيزند به اين بهانه كه به تو وصيت نكرده ‏ام و مى ‏خواستم بدين وسيله حجت و دليلى براى تو قرار داده باشم. در حقيقت امام «ع» مى‏ خواست به اين وسيله همگان بدانند كه جعفر بن محمد «ع» ؛ وصى و جانشين و امام بعد از اوست.

 

كلينى در كافى به سند خود از امام صادق «ع» روايت كرده است كه فرمود:

پدرم روزى در ايام بيماريش به من گفت: پسرم گروهى از قريشيان ساكن مدينه را بدينجا فراخوان تا انها را گواه بگيرم. من نيز چنين كردم. پس امام در حضور آنان به من فرمود: اى جعفر هنگامى كه من دنيا را وداع گفتم مرا بشوى و كفن كن و قبرم را چهار انگشت ‏بالاتر از زمين قرار ده و بر ان آب بپاش.

 

چون گواهان رفتند به پدرم عرض كردم:

اگر مرا «در خلوت هم» به اين كارها امر مى ‏كردى، انجام مى‏ دادم. چرا درخواستى تا عده ‏اى را بعنوان شاهد به نزدت بياورم؟ فرمود: پسرم مى‏ خواستم با تو نزاع نكنند. «يعنى در امامت و خلافت از پس من با تو نزاع نكنند و بدانند كه تو وصى منى» .

 

كلينى در كافى به سند خود از امام صادق «ع» نقل كرده است كه فرمود:

پدرم در وصيتش نوشته بود كه وى را در سه جامه كفن كنم. يكى رداى جمره‏اى او بود كه در روز جمعه با ان نماز مى‏خواند و دو پيراهن ديگر. پس به وى عرض كردم: چرا اينها را مى‏نويسى؟

 

فرمود: مى‏ترسم مردم با تو از در نزاع وارد شوند و بگويند وی را در چهار يا پنج جامه كفن كن اما تو به گفتار آنان راه مرو. عمامه خودم را بر سرم بند و البته عمامه را جزو كفن محسوب مكن بلكه عمامه از چيزهايى است كه بدن رابه ان مى‏پوشانند.

 

شيخ كلينى در كافى به سند خود نقل كرده است كه امام باقر «ع» وصيت كرد كه هشتصد درهم براى برگزارى مراسم سوگوارى او اختصاص دهند و اين كار را از سنت مى‏ دانست.

 

زيرا پيامبر مى‏ فرمود:

براى خاندان جعفر طعامى فراهم آريد، آنان نيز به وصيتش عمل كردند.«كتاب: سيره معصومان، ج 5؛ ص 45،نويسنده: سيد محسن امين،ترجمه: على حجتى كرمانى»

به مناسبت سالروز شهادت امام محمد باقر (ع) + تاریخ شهادت امام محمد باقر

تاریخ شهادت امام محمد باقر (ع)

 

شهادت امام باقر «ع»

امام باقر «ع» پس از عمرى تلاش در ميدان بندگى خدا و احياى دين و ترويج ‏علم و خدمات اجتماعى به جامعه اسلامى، در روز هفتم ماه ذو الحجه سال 114 رحلت كرد.

 

درسال رحلت و شهادت ان حضرت آراى ديگرى نيز وجوددارد.دسته‏ اى از مورخان سال 117 و بعضى سال 118 و گروه اندكى سالهاى 116 و 113 و 115 و 111 را ياد كرده ‏اند، اما بيشترين منابع تاريخى سال 114 را متذكر شده‏ اند.

 

منابع روايى و تاريخى علت وفات ان حضرت را مسموميت دانسته‏ اند، مسموميتى كه دسته اى حكومت امويان در ان دخيل بوده است.

 

از برخى روايات استفاده مى‏ شود كه مسموميت امام باقر «ع» به وسيله زين آغشته به زهر، صورت گرفته است، به گونه‏ اى كه بدن ان گرامى از شدت تأثير زهر ‏بسرعت متورم گرديد و سبب شهادت ان حضرت شد.

 

دراين كه چه فرد يا افرادى دراين ماجراى خائنانه دست داشته ‏اند، نقلهاى روايى و تاريخى از اشخاص مختلفى نام برده‏ اند.بعضى از منابع، شخص هشام بن عبد الملك را عامل شهادت ان حضرت دانسته ‏اند.

 

بخشى ديگر، ابراهيم بن وليد را وسيله مسموميت معرفى كرده‏ اند.

 

برخى از روايات نيز زيد بن حسن را كه از دير زمان كينه‏ هاى عميق نسبت به امام باقر «ع» داشت، مجرى اين توطئه به شمار آورده‏ اند.

 

بطور مسلم وفات امام باقر «ع» در دوران خلافت هشام بن عبد الملك رخ داده است، زيرا خلافت هشام از سال 105 تا سال 125 هجرى استمرار داشته، و آخرين سالى كه مورخان در وفات امام باقر «ع» نقل كرده‏اند 118 هجرى مى‏ باشد.

 

با اين كه نقلها بظاهر مختلف است، اما با اندكى تأمل در منابع روايى و تاريخ، بعيد نمى‏ نمايد كه همه ی آن ها به گونه ‏اى صحيح باشد زيرا عامل شهادت ان حضرت لازم نيست يك نفر باشد بلكه ممكن است افراد متعددى در شهادت امام باقر «ع» دست داشته‏ اند كه هر روايت و نقل، به يكى از آنان اشاره كرده است.

 

با توجه به برخوردهاى خشن و قهر آميز هشام با امام باقر «ع» و عداوت انكار ناپذير بنى اميه با خاندان على «ع» شك نيست كه او در از بين بردن امام‏باقر «ع» ـ اما بشكلى غير علنى ـ انگيزه‏اى قوى داشته است.

 

بديهى است كه هشام براى عملى ساختن توطئه خود، از نيروهاى مورد اطمينان خويش بهره جويد، از اين جهت ابراهيم بن وليد را كه عنصرى اموى و دشمن اهل بيت «ع» است به استخدام مى ‏گيرد و او امكانات لازم را در اختيار فردى كه از اعضاى داخلى خاندان على «ع» بشمار مى ‏آيد و مى‏ تواند در محيط زندگى امام باقر «ع» بدون مانع راه يابد و كسى مانع او نشود، قرار دهد، تا به وسيله او برنامه خائنانه هشام عملى گردد و امام به شهادت رسد.

 

امام باقر «ع» اين چنين به شهادت رسيد و به ملاقات الهى شتافت ودر بقيع، كنار مرقد پدر بزرگوارش امام سجاد «ع» و عموى پدرش حسن بن على «ع» مدفون گشت.

خلاصه اي از زندگی پر برکت حضرت امام محمد باقر « ع »

نام مبارک امام پنجم محمد بود . لقب ان حضرت باقر يا باقرالعلوم است ،بدين جهت که : دريای دانش را شکافت و اسرار علوم را آشکارا ساخت . القاب ديگری مانند شاکر و صابر و هادی نيز برای ان حضرت ذکر کرده اند که هريک باز گوينده صفتی از صفات ان امام بزرگوار بوده است .

 

کنيه امام ” ابوجعفر ” بود . مادرش فاطمه دختر امام حسن مجتبی « ع » است . بنابراين نسبت ان حضرت از طرف مادر به سبط اکبر حضرت امام حسن « ع » و از سوی پدر به امام حسين « ع » می رسيد . پدرش حضرت سيدالساجدين ؛ امام زين العابدين ؛ علی بن الحسين « ع » است .

 

تولد حضرت باقر « ع » در روز جمعه سوم ماه صفر سال 57هجری در مدينه اتفاق افتاد . در واقعه جانگداز کربلا همراه پدر ودر کنار جدش حضرت سيد الشهداء کودکی بود که به چهارمين بهار زندگيش نزديک می شد .

 

دوران امامت امام محمد باقر « ع » از سال 95هجری که سال درگذشت امام زين العابدين « ع » است آغاز شد و تا سال 114ه . يعنی مدت 19سال و چند ماه ادامه داشته است .

 

در دوره امامت امام محمد باقر « ع » و فرزندش امام جعفر صادق « ع » مسائلی مانند انقراض امويان و بر سر کار آمدن عباسيان و پيدا شدن مشاجرات سياسی و ظهور سرداران و مدعيانی مانند ابوسلمه خلال و ابومسلم خراسانی و ديگران مطرح است ؛ ترجمه کتابهای فلسفی و مجادلات کلامی دراين دوره پيش می آيد ؛ و برخی از مشايخ صوفيه و زاهدان و قلندران وابسته به دستگاه خلافت پيدا میشوند .

 

قاضيها و متکلمانی به دلخواه مقامات رسمی و صاحب قدرتان پديد می آيند و فقه و قضاء و عقايد و کلام و اخلاق را – بر طبق مصالح مراکز قدرت خلافت شرح و تفسير می نمايد ؛ و تعليمات قرآنی – به ويژه مسأله امامت و ولايت را ؛ که پس از واقعه عاشورا و حماسه کربلا ؛ افکار بسياری از حق طلبان رابه حقانيت آل علی « ع » متوجه کرده بود ؛ و پرده از چهره زشت ستمکاران اموی و دين به دنيا فروشان برگرفته بود ؛ به انحراف می کشاندند و احاديث نبوی را در بوته فراموشی قرار می دادند . برخی نيز احاديثی به نفع دستگاه حاکم جعل کرده و يا مشغول جعل بودند و يا انها رابه سود ستمکاران غاصب خلافت دگرگون مینمودند .

 

اينها عواملی بود بسيار خطرناک که بايد حافظان و نگهبانان دين در برابر انها بايستند . بدين جهت امام محمد باقر « ع » و پس از وی امام جعفر صادق « ع » از موقعيت مساعد روزگار سياسی ؛ برای نشر تعليمات اصيل اسلامی و معارف حقه بهره جستند ؛ و دانشگاه تشيع و علوم اسلامی را پايه ريزی نمودند.

 

زيرا اين امامان بزرگوار و بعد شاگردانشان وارثان و نگهبانان حقيقی تعليمات پيامبر « ص » و ناموس و قانون عدالت بودند ؛ و می بايست به تربيت شاگردانی عالم و عامل و يارانی شايسته و فداکار دست يازند ؛ و فقه آل محمد « ص » را جمع و تدوين و تدريس کنند .

 

به همين جهت محضر امام باقر « ع » مرکز علماء و دانشمندان و راويان حديث و خطيبان و شاعران بنام بود . در مکتب تربيتی امام باقر « ع » علم و فضيلت به مردم آموخته می شد .

 

امام باقر « ع » دارای خصال ستوده و مؤدب به آداب اسلامی بود . سيرت و صورتش ستوده بود . پيوسته لباس تميز و نو می پوشيد . در کمال وقار و شکوه حرکت می فرمود .

 

از ان حضرت می پرسيدند :

جدت لباس کهنه و کم ارزش می پوشيد ؛ تو چرا لباس فاخر بر تن می‌کنی ؟ پاسخ می داد : مقتضای تقوای جدم و فرمانداری ان روز ؛ که محرومان و فقرا و تهيدستان زياد بودند ؛ چنان بود . من اگر ان لباس بپوشم دراين انقلاب افکار ؛ نمی‌توانم تعظيم شعائر دين کنم .

 

امام پنجم « ع » بسيار گشاده رو و با مؤمنان و دوستان خوش برخورد بود .

 

با همه ی اصحاب مصافحه می‌کرد و ديگران را نيز بدين کار تشويق می فرمود . درضمن سخنانش می فرمود : مصافحه کردن کدورتهای درونی را از بين میبرد و گناهان دو طرف – هم چون برگ درختان در فصل خزان – می ريزد .

 

امام باقر « ع » در صدقات و بخشش و آداب اسلامی مانند دستگيری از نيازمندان و تشييع جنازه مؤمنين و عيادت از بيماران و رعايت ادب و آداب و سنن دينی ؛ کمال مواظبت را داشت .

 

می‌خواست سنتهای جدش رسول الله « ص » را عملا در بين مردم زنده کند و مکارم اخلاقی رابه مردم تعليم نمايد . در روزهای گرم برای رسيدگی به مزارع و نخلستانها بيرون می رفت ؛ و با کارگران و کشاورزان بيل می زد و زمين را برای کشت آماده می ساخت . انچه از محصول کشاورزی – که با عرق جبين و کد يمين – به دست می آورد در راه خدا انفاق می فرمود .

 

بامداد که برای ادای نماز به مسجد جدش رسول الله « ص » می رفت ؛ پس از گزاردن فريضه ؛ مردم گرداگردش جمع میشدند و از انوار دانش و فضيلت او بهره مند می گشتند .

 

مدت بيست سال معاويه در شام و کارگزارانش در مرزهای ديگر اسلامی در واژگون جلوه دادن حقايق اسلامی – با زور و زر و تزوير و اجير کردن عالمان خود فروخته – کوشش بسيار کردند .

 

ناچار حضرت سجاد « ع » و فرزند ارجمندش امام محمد باقر « ع » پس از واقعه جانگداز کربلا و ستمهای بی سابقه آل ابوسفيان ؛ که مردم به حقانيت اهل بيت عصمت « ع » توجه کردند ؛ در اصلاح عقايد مردم به ويژه در مسأله امامت و رهبری ؛ که تنها شايسته امام معصوم است ؛ سعی بليغ کردند و معارف حقه اسلامی را – در جهات مختلف – به مردم تعليم دادند تا کار نشر فقه و احکام اسلام به جايی رسيد که فرزند گرامی ان امام ؛ حضرت امام جعفر صادق « ع » دانشگاهی با چهار هزار شاگرد پايه گذاری نمود ؛ و احاديث و تعليمات اسلامی را در اکناف و اطراف جهان ان روز اسلام انتشار داد .

 

امام سجاد « ع » با زبان دعا و مناجات و يادآوری از مظالم اموی و امر به مشهور و نهی از منکر و امام باقر « ع » با تشکيل حلقه هاي‌ درس ؛ زمينه اين امر مهم را فراهم نمود و مسائل لازم دينی را برای مردم روشن فرمود .

 

رسول اکرم اسلام « ص » در پرتو چشم واقع بين و با روشن بينی وحی الهی وظايفی راکه فرزندان و اهل بيت گرامی اش در آينده انجام خواهند داد و نقشی راکه در شناخت و شناساندن معارف حقه به عهده خواهند داشت ؛ ضمن احاديثی که از ان حضرت روايت شده ؛ تعيين فرموده است .

به مناسبت سالروز شهادت امام محمد باقر (ع) + تاریخ شهادت امام محمد باقر

شهادت امام محمد باقر (ع)

 

چنان که دراين حديث آمده است :

روزی جابر بن عبدالله انصاری که در آخر عمر دو چشم جهان بينش تاريک شده بود به محضر حضرت سجاد « ع » شرفياب شد . صدای کودکی را شنيد ؛ پرسيد کيستی ؟ گفت من محمد بن علی بن الحسينم ؛ جابر گفت :

 

نزديک بيا ؛ سپس دست وی را گرفت و بوسيد و عرض کرد :

روزی خدمت جدت رسول خدا « ص » بودم . فرمود : شايد زنده بمانی و محمد بن علی بن الحسين که يکی از اولاد من است ملاقات کنی . درود من رابه او برسان و بگو : خدا به تو نور حکمت دهد .

 

علم و دين را نشر بده . امام پنجم هم به امر جدش قيام کرد ودر تمام مدت عمر به نشر علم و معارف دينی و تعليم حقايق قرآنی و احاديث نبوی « ص » پرداخت .

 

نام نامی ان حضرت با دهها و صدها حديث و روايت و کلمات قصار و اندرزهايی همراه است ؛ که به ويژه در 19سال امامت برای ارشاد مستعدان و دانش اندوزان و شاگردان شايسته خود بيان فرموده است . بنا به رواياتی که نقل شده است ؛ در هيچ مکتب و محضری دانشمندان خاضعتر و خاشعتر از محضر محمد بن علی « ع » نبوده اند .

در زمان اميرالمؤمنين علی « ع » گوئيا ؛ مقام علم و ارزش دانش هنوز – چنان که بايد – بر مردم روشن نبود ؛ گويا مسلمانان هنوز قدم از تنگنای حيات مادی بيرون ننهاده و از زلال دانش علوی جامی ننوشيده بودند ؛ ودر کنار دريای بيکران وجود علی « ع » تشنه لب بودند و جز عده اي معدود قدر چونان گوهری را نمی‌دانستند .

 

بی جهت نبود که مولای متقيان بارها می فرمود : سلونی قبل از تفقدونی “پيش از آنکه من را از دست بدهيد از من بپرسيد . ” و بارها می‌گفت : من به راههای آسمان از راههای زمين آشناترم .

 

ولی کو ان گوهرشناسی که قدر گوهر وجود علی را بداند ؟ اما به تدريج ؛ به ويژه در زمان امام محمد باقر « ع » مردم کم کم لذت علوم اهل بيت و معارف اسلامی را درک میکردند ؛ و مانند تشنه لبی که سال ها از لذات آب گوارا محروم مانده و يا قدر ان را ندانسته باشد ؛ زلال گوارای دانش امام باقر « ع » را دريافتند و تسليم مقام علمی امام « ع » شدند ؛ و به قول يکی از مورخان : ” مسلمانان دراين هنگام از ميدان جنگ و لشکر کشی متوجه فتح دروازه هاي‌ علم و فرهنگ شدند “

 

امام باقر « ع » نيز چون زمينه قيام بالسيف « قيام مسلحانه » در ان زمان – بعلت خفقان فراوان و کمبود حماسه آفرينان – فراهم نبود ؛ از اين جهت ؛ نشر معارف اسلام و فعاليت علمی را و هم مبارزه عقيدتی و معنوی با سازمان حکومت اموی را ؛ از اين روش مناسب تر می ديد ؛ و چون حقوق اسلام هنوز يک دوره کامل و مفصل تدريس نشده بود ؛ به فعاليتهای ثمر بخش علمی دراين زمينه پرداخت . اما بدين خاطر که نفس شخصيت امام و سير تعليمات او – در ابعاد و مرزهای مختلف – بر ضرر حکومت بود ؛ مورد آزار و ايذاء دستگاه قرار می‌گرفت .

 

دستگاه خلافت آنجا که پای مصالح حکومتی پيش می آمد و احساس می‌کردند امام « ع » نقاب از چهره ظالمانه دستگاه برمی گيرد و خط صحيح را در شناخت ” امام معصوم « ع » ” و امامت که دنباله خط ” رسالت ” و بالاخره ” حکومت الله ” است تعليم میدهد ؛ تکان میخوردند و دست به ايذاء و آزار و شکنجه امام « ع » می زدند و گاه به زجر و حبس و تبعيد …

 

برای شناخت اين امر ؛ به بيان اين واقعه که در تاريخ ياد شده است می پردازيم :

” در يکی از سال ها که هشام بن عبدالملک ؛ خليفه اموی ؛ به حج می آيد ؛ جعفر بن محمد ؛ امام صادق ؛ در خدمت پدر خود ؛ امام محمد باقر ؛ نيز به حج می رفتند .

 

روزی در مکه ؛ حضرت صادق ؛ در مجمع عمومی سخنرانی می کند ودر ان سخنرانی تأکيد بر سر مسأله پيشوايی و امامت و اينکه پيشوايان بر حق و خليفه هاي‌ خدا در زمين ايشانند نه ديگران ؛ و اينکه سعادت اجتماعی و رستگاری در پيروی از ايشان است و بيعت با ايشان و … نه ديگران . اين سخنان که در بحبوحه قدرت هشام گفته می شود ؛ ان هم در مکه در موسم حج ؛ طنينی بزرگ می يابد و به گوش هشام می رسد. هشام در مکه جرأت نمیکند و به مصلحت خود نمی بيند که متعرض آنان شود . اما چون به دمشق می رسد ؛ مأمور به مدينه می فرستد و از فرماندار مدينه میـــخواهد که امام باقر « ع » و فرزندش رابه دمشق روانه کند، و چنين می شود .

 

در محفلی که هشام برای توهین به امام ترتیب داده بود بر سر مقام رهبری و خلافت اسلامی با امام باقر « ع » سخن می گويد . امام باقر درباره رهبری رهبران بر حق و چگونگی اداره اجتماع اسلامی و اينکه رهبر يک اجتماع اسلامی بايد چگونه باشد ؛ سخن می گويد.

 

اينها همه ی هشام را – که فاقد ان صفات بوده است و غاصب ان مقام – بيش از پيش ناراحت می کند . بعضی نوشته اند که : امام باقر را در دمشق به زندان افکند . و چون به او خبر میدهند که زندانيان دمشق مريد و معتقد به امام « ع » شده اند ؛ امام را رها می کند و به شتاب روانه مدينه می نمايد .

 

و پيکی سريع ؛ پيش از حرکت امام از دمشق ؛ می فرستد تا در آباديها و شهر های سر راه همه ی جا عليه آنان « امام باقر و امام صادق – ع – » تبليغ کنند تا بدين گونه ؛ مردم با آنان تماس نگيرند و تحت تأثير گفتار و رفتارشان واقع نشوند . با اين وصف امام « ع » دراين سفر ؛ از تماس با مردم – حتی مسيحيان – و روشن کردن آنان غفلت نمی ورزد.

 

حضرت امام محمد باقر « ع » 19سال و ده ماه پس از شهادت پدر بزرگوارش حضرت امام زين العابدين « ع » زندگی کرد ودر تمام اين مدت به انجام دادن وظايف خطير امامت ؛ نشر و تبليغ فرهنگ اسلامی ؛ تعليم شاگردان ؛ رهبری اصحاب و مردم ؛ اجرا کردن سنتهای جد بزرگوارش در ميان خلق ؛ متوجه کردن دستگاه غاصب حکومت به خط صحيح رهبری و راه نمودن به مردم در جهت شناخت رهبر واقعی و امام معصوم ؛ که تنها خليفه راستين خدا و رسول « ص » در زمين است ؛ پرداخت و لحظه اي از اين وظيفه غفلت نفرمود .

 

سرانجام در هفتم ذيحجه سال 114 هجری در سن 57 سالگی در مدينه با توطئه هشام مسموم شد و چشم از جهان فروبست . جسد مقدسش را در آرامستان بقيع – کنار پدر بزرگوارش – به خاک سپردند.

به مناسبت سالروز شهادت امام محمد باقر (ع) + تاریخ شهادت امام محمد باقر

شهادت امام محمد باقر (ع)

 

تاریخ شهادت امام محمد باقر «ع»

امام محمد باقر «ع» در تاریخ هفتم ذى الحجه سال ۱۱۴ هجرى قمری به شهادت رسیدند.

 

سن امام محمد باقر در زمان شهادت

امام محمد باقر «ع» در زمان شهادت ۵۷ سال سن داشت.

 

نحوه شهادت امام محمد باقر

عامل شهادت امام باقر «ع» زهرى بود که توسط ابراهیم بن ولید عبدالملک در ایام خلافت هشام بن عبدالملک، به ان حضرت خورانیده شد.

 

عاملان شهادت امام محمد باقر

در این‌که چه فرد یا افرادی در قتل امام باقر «ع» دست داشته‌اند، نقل‌هاي‌ روایی و تاریخی مختلفی وجوددارد.

بعضی از منابع، شخص هشام بن عبدالملک را عامل شهادت ان حضرت دانسته‌اند.

 

برخی ابراهیم بن ولید را عامل مسمومیت معرفی کرده‌اند.

اما چیزی که واضح است این است که شهادت امام باقر «ع» در دوران خلافت هشام بن عبدالملک رخ داده است، زیرا خلافت هشام از سال ۱۰۵ تا سال ۱۲۵ هجری قمری استمرار داشته است و آخرین سالی که مورخان در وفات امام باقر «ع» نقل کرده‌اند سال ۱۱۸ قمری می‌باشد.

 

اختلاف در روز و ماه شهادت امام محمد باقر «ع»

روز شهادت امام باقر «ع» را هفتم ماه ذی الحجه سال ۱۱۴ قمری دانسته‌اند اما در ماه و روز شهادت امام باقر «ع» بین مورخان اختلافاتی وجوددارد. برخی بجای ذی‌الحجه از ربیع الاول یا ربیع الثانی نام برده‌اند. بعضی شهادت امام را در ربیع الاول و بعضی دیگر در هفتم ماه ذی الحجه و ربیع الاخر بیان کرده اند.

 

اختلاف در سال شهادت امام محمد باقر (ع)

در مورد سال شهادت امام محمد باقر «ع» اختلاف پنج ساله اي بین سال هاي‌ 113 تا 118 هجری قمری کر کرده اند.

 

ابن سعد با نقل خبری از استاد خود واقِدی، تاریخ شهادت ان حضرت را سال ۱۱۷ و سن ایشان را ۷۳ سال ذکر میکند اما بیان می کند که رحلت ایشان را درسال هاي‌ ۱۱۸ و ۱۱۴ هم دانسته‌اند.

 

قاعدتا امام باقر «ع» نمی توانسته اند که 73 سال سن داشته باشند، زیرا در ان صورت باید درسال ۴۴ متولد شده باشند. با توجه به این‌که عموم مورخان تولد حضرت سجاد «ع» پدر امام باقر «ع» را درسال ۳۸ نوشته‌اند بنابر این درسال ۴۴ امام سجاد بیش از شش سال نداشته و امکان تولد حضرت باقر «ع» درسال ۴۴ منتفی است.

 

ابن اثیر نیز عمر حضرت باقر «ع» را ۷۳ سال دانسته و ۵۸ سال سن را نیز به ان حضرت نسبت داده است.

 

اما بیشتر مورخان شیعه و سنی شهادت ان حضرت را درسال ۱۱۴ و اکثر سیره نویسان شیعه، عمر امام را ۵۷ سال دانسته‌اند.

 

یعقوبی تاریخ شهادت حضرت باقر «ع» را درسال ۱۱۷ می داند و میگوید که وی ۵۸ سال عمر کرده ودر واقعه عاشورا چهار ساله بوده است. اما چون واقعه عاشورا درسال ۶۱ هجری بوده، بنابر این سال شهادت ان حضرت سال ۱۱۴ هجری می شود نه سال ۱۱۷.

 

بنظر می رسد که چون مورخان اهل سنت، ولادت امام باقر «ع» را سال ۵۶ و وفات ایشان را سال ۱۱۴ ثبت کرده‌اند، باید عمر امام باقر «ع» را ۵۸ سال بدانیم.

 

وصیت امام محمد باقر (ع)

امام باقر «ع» وصیت کرده بود تا در لباسی که در ان نماز می‌خوانده است دفن شود. ایشان همچنین وصیت کردند تا به مدت ده سال در منا برای وی از مال خودش مراسم سوگواری بر پا کنند.

 

محل دفن امام محمد باقر (ع)

امام باقر «ع» را در آرامستان بقیع، کنار مرقد پدرش امام سجاد «ع» و عموی پدرش امام حسن دفن کردند.

 

شهادت امام محمد باقر علیه‌السلام تسلیت باد.

امام باقر علیه‌السلام:
مَن حَسُنَت نِیَّته، زِیدَ فِی رِزقِه.
هرکه نیتش را نیک کند،روزی‌اش افزایش می‌یابد.

جدیدترین مطالب سایت