اجازه دهید این کلمات شیرین از زبان شـما غلت بزند. ما دراین قسمت از مجله تفریحی تالاب برای شـما همراهان عزیز لیستی از کلمات انگلیسی اي را تهیه کرده ایم کـه مفهوم خاصی دارند و کمتر شنیده اید.
بیایید یک چیز را از ابتدا روشن کنیم: استفاده تصادفی از کلمات بزرگ بـه امید این کـه هوشمندتر بـه نظر برسید کارساز نخواهد بود. همان طور کـه یک مطالعه پرینستون نشان داد، میتواند اثر معکوس داشته باشد. اما اجازه ندهید کـه واقعاً دایره لغات خودرا گسترش دهید.
یادگیری یک کلمه جدید این جا و آنجا و دانستن نحوه استفاده موثر از ان؛ فقط شـما را باهوشتر نشان نمیدهد: در واقع شـما را باهوشتر می کند. مطالعات اخیر ارتباطی بین افزایش دایره لغات شـما در بزرگسالی و تقویت مغز شـما پیدا کرده اسـت.
اکنون، این بدان معنا نیست کـه حفظ کردن یک دوجین کلمه با شش هجا یا بیشتر، شـما را بـه باهوش ترین فرد در حلقه اجتماعی خود تبدیل می کند. نه، تقویت دایره لغات شـما بیشتر بـه معنای داشتن یک کنجکاوی صمیمانه در مورد زبان و یافتن راههاي جدید و خلاقانهتر برای توصیف دنیای اطرافتان اسـت.
برای کمک بـه شـما در تلاش برای کسب هوش بیشتر، در این جا 30 کلمه وجوددارد کـه نه تنها شـما را باهوشتر نشان می دهند، بلکه ممکن اسـت شـما رابا هوشتر کنند.
بیشتر بخوانید: 60 کلمه زیبا در زبان انگلیسی و نحوه استفاده از آنها
اگر از قبل تعریف را نمیدانید…: بـه نظر میرسد کـه یک دست انداختن نیست، اما بـه نوعی اینطور اسـت. “Cacophony” هر ترکیب بلند و ناخوشایندی از صداها اسـت. این میتواند آلات موسیقی، سگ هاي زوزه کش، بوق اتومبیل یا حتی افراد باشد.
مثال: “یک مهمانی مجردی در همسایگی در حال رخ دادن اسـت. از این رو صدای ناهنجار.”
اگر از قبل تعریف را نمیدانید…: این احساسی اسـت کـه وقتی هم زمان خسته و آزرده می شوید، بـه شـما دست میدهد. انتظار بیشتری داشتید، اما این را گرفتید؟ شـما دقیقاً افسرده نیستید، اما یقیناً ترجیح می دهید در هر جایی جز این جا باشید.
مثال: “دیشب قرار ملاقات من چطور بود؟ خب، من فقط این را میگویم. در پایان، من یک حس غمگینی داشتم.”
اگر از قبل تعریف را نمی دانید…: شـما یک مورد جدی از احساسات دارید، اما مطمئن نیستید کـه چگونه بدون گفتن “احساس” در مورد ان صحبت کنید؟ این کلمه خوشمزه را امتحان کنید، بـه این معنی کـه شـما آن قدر از احساسات غلبه کردهاید کـه عملاً می لرزید.
مثال: “آیا برای دنباله جدید “جنگ ستارگان” هیجان زده هستم؟
اگر از قبل تعریف را نمی دانید…: نمی توانید انگشت خودرا روی ان بگذارید، اما چیزی در مورد نحوه صحبت ان مرد کاملاً غیر صادقانه بـه نظر میرسد. او فکر می کند همه ی راه حل ها را دارد، اما فقط دود میکشد.
مثال: «می دانم کـه فکر می کني مفید می شوی، اما بیش از حد ساده رفتار می کني».
اگر از قبل تعریف را نمی دانید…: آیا می توانید تصور کنید کـه دعواهای توییتری چقدر سرگرم کننده تر خواهد بود اگر مردم بـه توهین هایي کـه احساسات انها را جریحه دار می کند با این جمله پاسخ دهند: “آقای عزیز، من این نظر را تحقیر میکنم؟” بله، بـه معنای «توهین» یا «اذيت» اسـت.
مثال: “من می دانم کـه شـما فقط یک ترول اینترنتی هستید کـه هیچ حس درستی یا نادرستی ندارید، اما وادار نبودید کـه من را اینقدر خشمگین کنید.” و برای عباراتی کـه تأثیر منفی بر درک دیگران از شـما خواهد داشت
اگر از قبل تعریف را نمی دانید…: زمانی اسـت کـه موضوع در مکالمه بدون هشدار، طبق معمولً ناگهانی تغییر می کند. این یک روش خوب برای گفتن اسـت، “آیا بـه من گوش می دادی؟” ترجمه لاتین ان؛ بـه معنای واقعی کلمه: “ان را دنبال نمیکند.”
مثال: صبر کنید، چرا فضانوردان را مطرح کردید؟ من فکر کردم کـه داریم در مورد مسابقات گلی صحبت می کنیم.
اگر از قبل تعریف را نمی دانید…: بـه نظر می رسد کـه یکی از شخصیتهاي لونی تونز میگوید اما در واقع یک کلمه مشروع اسـت، بـه معنای «عجله ترک کردن». در اصل از کلمه اسپانیایی vamos مشتق شده اسـت کـه بـه معنای «بریم»؛ استفاده مدرن ان را تا حدی افزایش میدهد: وقتی زمان واموزه کردن فرا می رسد، احتمالاً خطر قریبالوقوع اسـت.
مثال: “من هم نمیدانم شیر کوهی چگونه وارد اتاق شد، اما بعدا در مورد ان صحبت می کنیم. واموس، مرد، واموس!”
اگر از قبل تعریف را نمی دانید…: میتوانید بگویید “این چیزها همه ی جا هست” و احتمالاً درک خواهید شد. اما پس از ان شـما تمام لذت زبان را از دست می دهید. کلمه اي مانند “همه ی جا حاضر” همان ایده را بیان می کند، اما پیتزای عمیق واژگان اسـت. باید ان رابا چنگال بخورید. «رسماً بـه معنای: “همه ی جا یافت می شود.”»
مثال: “اوه بله، من پسرهای زیادی با ریش هاي هیپستر دیده ام. انها همه ی جا هستند.”
اگر از قبل تعریف را نمی دانید…: شر فقط شر اسـت، اما وقتی مایل بیشتر بـه قلمرو شرور باند میرود، ان وقت اسـت کـه شرورانه میشود.
مثال: “روشی کـه او کسب و کار خودرا اداره می کند، بسیار بد اسـت.”
اگر از قبل تعریف را نمی دانید…: مطمئناً؛ می توانید از همسر یا دوست دخترتان بپرسید کـه چرا او اینقدر بد خلق و غیر قابل پیشبینی اسـت. یا تاکتیک ایمنتری را انتخاب می کنید و از کلمهاي استفاده می کنید کـه کاملاً بارگذاری منفی ندارد.
مثال: “امشب کمی دمدمی مزاج بـه نظر می رسي، عزیزم، آیا همه ی چیز خوب اسـت؟”
بیشتر بخوانید: ضرب المثل های انگلیسی روز به همراه زیرنویس فارسی
اگر از قبل تعریف را نمیدانید…: نه، ما شوخی نمیکنیم. این یک کلمه واقعی اسـت، بـه هر فعالیتی اشاره می کند کـه وانمود می کند مفید اسـت اما در واقع صرفاً تلف بزرگی از زمان ارزشمند شـما اسـت.
مثال: “از بین تمام جلسات شرکتی کـه امسال داشتیم، این بزرگ ترین بدبختی بود!”
اگر از قبل تعریف را نمیدانید…: اگر کسی را “مکنده” یا “دماغ قهوهاي” خطاب کنید، بسیار نوجوانانه اسـت، مانند توهینی کـه در دبیرستان بـه کسی میزنید. تو می تواني بهتر از این ها انجام دهی. و تا زمانی کـه معنی ان را ندانند، “دورگو” حتی میتواند مانند یک تعارف بـه نظر برسد.
مثال: نه، شـما کاملا مستحق این افزایش حقوق هستید.
اگر از قبل تعریف را نمیدانید…: وقتی موسیقی بـه طور مستقیم بـه شـما ضربه میزند، توضیح این کـه چرا ان را خیلی دوست دارید دشوار اسـت. بـه جای گفتن “نفرین بـه این خوب اسـت”؛ یک کلمه کمی گویاتر مانند “ملیفلوس” را امتحان کنید. این بـه معنای صدای روان اسـت کـه بـه درستی بـه گوش شـما برخورد می کند.
مثال: “من نمیتوانم از گوش دادن بـه رکورد جدید Arcade Fire دست بردارم. این بسیار دلپذیر اسـت.”
اگر از قبل تعریف را نمی دانید…: گفتن بـه یک دوست «کفشهاي چرمی شـما رئیس هستند» باعث میشود کـه شـما مانند یک دوست خرخر بـه نظر برسید. اگر میخواهید از کسی بابت کفشهاي محکم و ناهموارش تعریف کنید، از کلمهاي با حس تاریخ استفاده کنید. اگر برای کارگران ایرلندی در قرن هجدهم بـه اندازه کافی خوب بود، برای شـما نیز بـه اندازه کافی خوب اسـت.
مثال: “بروگوهای شـما را دوست دارم، برادر.”
اگر از قبل تعریف را نمی دانید…: فقط با استفاده از کلمه “سرپرست”؛ شـما برعکس ان هستید. «ببینید ما در آنجا چه کردیم؟» تنها کسانی کـه تلاش آشکار و نیمه دلی انجام می دهند، آنهایی هستند کـه واقعا مطمئن نیستند کـه نامیده شدن “عوام فریبانه” یک تنبل اسـت یا نه، اما نمیتوان حوصله پیدا کردن ان را داشت.
مثال: “گفت و گو کننده تمام سوالات مبهم را پرسید. او واقعاً علاقه مند بـه نظر نمیرسید.”
اگر از قبل تعریف را نمیدانید…: کلماتی مانند «رابطه» و «یک شب ایستاده» بسیار منطقی بـه نظر میرسند. اگر یک جلسه مخفیانه با کسی دارید کـه نباید با او تنها باشید و ممکن اسـت یکی یا چند نفر از شـما شلوار نپوشیده باشند، خوب آقای خوب من، این یک امتحان اسـت.
مثال: “نه، ما هرگز بـه طور رسمی قرار ملاقات نداشتیم. ما فقط گهگاهی امتحان میکردیم.”
اگر از قبل تعریف را نمی دانید: این نام برای اسید سولفوریک اسـت کـه بـه اندازه کافی نیرومند اسـت کـه تقریبا هر چیزی را بسوزاند. این چگونه با احساسات کار می کند. اگر برای کسی ویتریول دارید، خوب، او با شخص مورد علاقه شـما فاصله زیادی دارد.
مثال: “حتی نام ان پسر را هم نیاورید. مقدار ویتریول من برای ان شخص، حتی نمیتوانم توضیح دهم.”
اگر قبلاً تعریف را نمی دانید …: بـه ندرت یک کلمه ساده «یا یک کلمه و یک شماره» چنین ایده پیچیده اي را بیان می کند. می توانید از جوزف هلر برای ابداع این اصطلاح در رمان Catch-22 درسال 1962 تشکر کنید. این یک پارادوکس اسـت کـه در ان هیچ راه گریزی وجود ندارد: اگر اینکار را بکنید، نفرین شده اید و اگر نکنید، نفرین شده اید.
اگر تا بـه حال در موقعیتی قرار گرفتید کـه هیچ پاسخ سهولت وجود ندارد و هر کدام بـه نظر یک بن بست بـه نظر می رسد، چیزی کـه دارید یک شکار قدیمی اسـت.
مثال: “شـما باید پول داشته باشید تا پول در بیاورید.
اگر قبلاً تعریف را نمی دانید …: اگر بـه نظر می رسد کـه دایره لغات گسترده تر فقط بهانه اي برای خلاقیت بیشتر در مورد توهین هاي خود اسـت، ممکن اسـت حق با شـما باشد. اما اگر آن قدر ضعیف و کند هستید کـه متوجه نمی شوید کـه کثیف خوانده شدن تحسین نیست، شاید کمی لیاقتش را داشتید؟
مثال: “نگران نباش، او آن قدر گنگ اسـت کـه متوجه نمیشود ما در مورد او صحبت می کنیم.”
اگر از قبل تعریف را نمیدانید…: منظور ما شخصیت Family Guy نیست، بلکه یک مرداب باتلاقی یا هر موقعیت دشوار یا مخاطرهاي اسـت. اگر دریک باتلاق گیر کردهاید، کاملاً در مخمصه اي قرار گرفته اید.
مثال: “تا زمانی کـه باب IRS را پرداخت نکند، دریک باتلاق مالی بـه سر میبرد.”
اگر از قبل تعریف را نمی دانید…: ما در دنیای وحشتناک و نامطمئن زندگی می کنیم و بـه اسانی میتوان گیج شد. اما شـما می توانید با استفاده از کلمه اي کـه بـه نظر می رسد متعلق بـه یک کمدی بریتانیایی اسـت، کمی رنگ بـه حیرت خود بیافزایید.
مثال: “من داشتم جی پی اس را دنبال میکردم، نمیدانم چگونه این را گم کردیم. من کلافه شدم!”
بیشتر بخوانید: داستان های جالب و کوتاه انگلیسی با ترجمه فارسی
اگر از قبل تعریف را نمی دانید…: وقتی کسی از شـما فشار میآورد کـه کاری را انجام دهید کـه ترجیح میدهید انجام ندهید، میتوانید وی را بـه تلاش برای قلدری یا فریب شـما متهم کنید – چیزی کـه زمانی در دبیرستان ان را “فشار همسالان” مینامیدیم. – یا میتوانید با کلمهاي بـه انها ضربه بزنید کـه بـه آن ها مکث می کند. این بـه تنهایی ممکن اسـت باعث عقب نشینی انها شود.
مثال: “تلاش خوبی اسـت، اما قرار نیست من را بـه نوشیدن یک ماء شعیر دیگر تشویق کنید.”
اگر قبلاً تعریف را نمی دانید…: همه ی ما بی دلیل گرفتار این شدهایم کـه یک آدم تند و تیز هستیم. اما چه کسی میـــخواهد بگوید، “ببخشید، من بیدلیل یک آدم تند بودم؟” در این جا روش بهتری برای توضیح وجوددارد.
مثال: “نه، من واقعاً منظورم این نبود کـه میگفتم تو تنها و بدون عشق میمیری. من تند تند بودم.”
اگر از قبل تعریف را نمی دانید…: میخواستید در محل کار برای افزایش حقوق لابی کنید، اما رئیستان از قبل برنامهریزی کرده اسـت کـه بـه شـما یک افزایش حقوق بدهد؟ این یک عمل انجام شده اسـت! شریک زندگی شـما برای شستن ظروف شـما را اذیت کرده اسـت اما آن ها قبلاً اتومبیل لباسشویی را بار کرده اند؟ یک عمل انجام شده دیگر!
اگر روش فرانسویتری برای گفتن «از قبل انجام شد» وجود داشته باشد، ما ان را نشنیدهایم. «هر چند این همیشه چیز خوبی نیست – وقتی منابع انسانی یک خطمشی جدید ناامیدکننده را اعمال می کند و فقط بعد از واقعیت بـه شـما می گوید، این نیز یک واقعیت اسـت.»
مثال: “این چیه عزیزم؟ بـه من نیاز داری سطل آشغال را بیرون بیاورم؟ خب، نیازی نیست. انجام شد!”
اگر از قبل تعریف را نمی دانید…: یک کلمه واقعاً عالی بـه مردم مکث می کند و آن ها را وادار می کند تا تعجب کنند کـه آیا واقعاً بـه معنای ان چیزی اسـت کـه فکر می کنند.
Gregarious مانند یک تأیید بـه نظر می رسد و این اسـت. این بدان معنی اسـت کـه کسی اجتماعی اسـت و بـه شرکت دیگران علاقه دارد اما از نظر آوایی کمی بـه “گانگرن” نزدیک اسـت. انها میتوانند بپرسند، اما این بدان معناست کـه اعتراف کنند کـه معنی این کلمه را نمیدانند.
مثال: “میدانی چرا از تو خوشم میآید؟ تو یکی از صمیمی ترین افرادی هستی کـه می شناسم.”
اگر قبلاً تعریف را نمی دانید …: یک کلمه سرگرم کننده اسـت زیرا بسته بـه زمینه تغییر می کند. برای توصیف کسی کـه بـه جزئیات کوچک وسواس دارد و راضی کردنش بسیار سخت اسـت، استفاده می شود، واضح اسـت کـه بـه معنای تعریف و تمجید اسـت وقتی می گویید: “شـما آشپز عالی هستید، باید در آشپزخانه بسیار سخت گیر باشید.” برای دفتر عالی اسـت، اما ممکن اسـت زمانی کـه در اتاق خواب از ان استفاده می شود زیاد نباشد.
مثال: “شش ساعت اسـت و شـما هنوز بـه ارگاسم نرسیده اید؟ خیلی سختگیر هستید.”
اگر از قبل تعریف را نمیدانید…: احساس می کنید کمی احساساتی هستید؟ یا خفه شدن از احساسات بدون دلیل آشکار؟ احساس خودرا با کلمه اي توصیف کنید کـه میتواند مقداری جاذبه داشته باشد «علیرغم این کـه طبق معمولً برای بیان چیزی بیش از حد احساساتی استفاده می شود». ارنست همینگوی هرگز گریه نمیکرد، اما یقیناً لحظات مادلین «مست» خودرا سپری می کرد.
مثال: “متاسفم، نگاه کردن بـه این همه ی عکس هاي قدیمی همیشه باعث می شود کـه من بدبخت شوم.”
اگر از قبل تعریف را نمیدانید…: احساسی کـه وقتی هرروز صبح اخبار را میخوانید، بـه شـما دست می دهد و می گویید: “آیا این واقعی اسـت؟ آیا واقعاً اتفاق میافتد؟ این نمیتواند زندگی واقعی باشد.” این شـما هستید کـه بهت زده می شوید.
مثال: “بله، من هفته گذشته بازی تاج و تخت را دیدم. من هنوز هم حیران هستم.”
اگر قبلاً تعریف را نمی دانید…: چه الکلی در حال بهبودی باشید و چه هرگز قطرهاي را لمس نکردهاید، پرهیز کامل از الکل باعث می شود کسی بـه عنوان یک فرد مبتلا بـه الکل شناخته شود.
از کجا میآید؟ هیچ کس کاملا مطمئن نیست ممکن اسـت ربطی بـه نوشیدن چای داشته باشد: نخستین بار در جریان جنبش اعتدال گرایی انگلستان در اوایل قرن 19 بـه مد آمد. «ریچارد ترنر، مردی کـه بـه احتمال زیاد این کلمه را مطرح کرده بود، آن قدر از ان خوشش آمد کـه سنگ قبرش را گذاشت.»
مثال: “آیا مطمئن هستید کـه می خواهید وی را بـه مهمانی مجردی خود دعوت کنید؟ او یک تیتتال اسـت.”
اگر از قبل تعریف را نمیدانید…: باید واقعاً بدانید کـه این بـه چه معناست تا بـه حال و یقیناً باید سعی کنیم بیشتر از این تعریف استفاده کنیم. افرادی کـه حتی کوچک ترین حساسیتی نسبت بـه احساسات دیگران دارند، ممکن اسـت دارای قدرت هاي فوق العاده باشند.
مثال: “من می دانم کـه شـما فکر می کنید او بـه دلیل اعتقادات سیاسی خود دشمن اسـت، اما بیایید سعی کنیم کمی همدلی داشته باشیم، باشه؟”