بروزرسانی : 3 بهمن 1397

حکایتی از سفارت حکومت عثمانی در تهران در دوران قاجار

حکایتی از سفارت حکومت عثمانی در تهران در دوران قاجار

حکایتی از سفارت حکومت عثمانی

حکایتی جالب که می گوید مواظب باشید کسی یا کسانی باعث تفرقه انداختن بین ما و دیگر کشورها نشوند …

در زمان قاجار ؛ درکنار سفارت حکومت عثمانی در تهران ؛ مسجد کوچکی وجود داشت.

امام جماعت ان مسجد می‌گوید: شخص روضه خوانی را دیدم که هرروز صبح به مسجد می آمد و روضه حضرت زهرا را می خواند و به خلیفه دوم و به اهل سنت ناسزا می گفت…

و این درحالی بود که افراد سفارت و تبعه ان که اهل سنّت بودند ؛ برای نماز به ان مسجد می آمدند.

روزی به او گفتم:
تو به چه دلیل هرروز همین روضه را میخوانی و همان ناسزا را تکرار می‌کنی؟

مگر روضه دیگری بلد نیستی؟!

او در پاسخ گفت:
بلدم؛ ولی من یک نفر بانی دارم که روزی پنج ریال به من میدهد و میگوید همین روضه رابا این کیفیت بخوان.

از او خواستم مشخصات و نشانی بانی رابه من بدهد…

فهمیدم که بانی یک کاسب مغازه دار است.

به سراغش رفتم و جریان را از او پرسیدم. او گفت: نه من بانی نیستم

شخصی روزی دو تومان به من می‌دهد تا در ان مسجد چنین روضه اي خوانده شود.

پنج ریال به ان روضه خوان می‌دهم و پانزده ریال را خودم برمی دارم.

باز جریان را پیگیری کردم، سرانجام با یازده واسطه!!!!

معلوم شد که از طرف سفارت انگلستان روزی ۲۵ تومان برای این روضه خوانی با این کیفیت مخصوص «برای ایجاد تفرقه بین ایران شیعی و حکومت عثمانی سنی» داده می شود که پس از طی مراحل و دست به دست گشتن، پنج ریال برای ان روضه خوان بیچاره میماند.

 منبع: هزار و یک حکایت اخلاقی
 محمدحسین محمدی

برچسب‌ها:
جستجو در تالاب
جدیدترین مطالب سایت