• دنيايش مثل آخرت يزيد هست.
آخرت يزيد، به موجب پديد آوردن واقعة عاشورا ، با دردناكترين مجازاتها همراه هست. اين مثل به گذراندن زندگي با سختي و بدبختي اشاره دارد. گونه های ديگر آن عبارتند از:
الف» دنياي ما بدتر از آخرت يزيد هست.
ب» عاقبتش مثل عاقبت يزيد شده هست.
• آش يزيد را ميخوري و براي امام حسين«ع» سينه ميزني؟
خطاب به كسي گفته ميشود كه در ظاهر ادعاي دوستي ميكند و در نهان دشمني ميورزد. اين مثل با مثلهای زير هم معناست: الف» نماز علي را ميخواند و پلوي معاويه را ميخورد.
ب» هم طبال يزيد هست و هم علم دار حسين«ع»
• مثل مادر وهب
وهب يكي از دلاوران كربلا بود كه به دست سپاه يزيد به شهادت رسيد. مادرش زني بسيار جسور بود. او از شدت خشم، عمود خيمه را كشيد، به ميدان رفت و قاتل پسرش را با يك ضربه به قتل رساند. مثل بدين واقعه نظر دارد و براي بيان شجاعت ، زبان آموزي، ايثارگري و ارادت به اهل بيت «ع» به كار ميرود.
• آرزوی خاک مرقدش را دارم:
اگر در مجلسی نام امام حسین «ع» را بر زبان آورند، بعضی افسوس میخورند و میگویند: «آه، نمی داني که چه میزان آرزوی خاک مرقدش را دارم.» این عبارت – که به صورت معترضه بکار می رود – برای بیان اشتیاق باطنی افراد به زیارت کربلا مورد بهرهگیری قرار می گیرد.
• ما اهل كوفه نيستيم، امام تنها بماند.
تناقض در رفتار ، نيرنگ و تزلزل، سركشي در برابر فرمانروايان، مهلت طلبي، اخلاق ناپسند، آزمندي و شايعه پذيري بخشي از ويژگيهای مردم كوفه هست. امام علي«ع»، امام مجتبي «ع»، مسلم بن عقيل و سيدالشهدا«ع» هر يك به گونهای بيوفايي و سست عهدي كوفيان را سنجیدن كردند. اين عبارت از شعرهاي مردم ما هست و در دوران انقلاب و جنگ تحميلي زياد به كار برده ميشد.
• هر كه دارد هوس كرب و بلا بسم الله!
اين مصرع كه در چاووش خوانيهای مسافران كربلا خوانده ميشد، از خطبه امام حسين «ع» موقعخارج شدن از مكه برگرفته شده هست. حضرت در آن موقعيت فرمود: «هر كه ميخواهد خون خودرا در راه ما نثار كند و آماده حركت هست، همراه ما در مسير كوچ گام نهد. اين مثل به زيارت، ايثار، جانبازي و آمادگي اشاره دارد.
• مگر پول ما سكه يزيد دارد؟
سكه يزيد در برابر سكه امام علي«ع» قرار دارد. سكه علي«ع» از رونق و ارزش برخوردار هست و مسلمانان با جان و دل آن را ميپذيرند. ولي سكه يزيد، به موجب ستمهای فراوانش، نزد مؤمنان جايگاهي ندارد و از پذيرش آن سرباز ميزنند. اين مثل به بيارزش بودن پول اشاره دارد و در برابر كسي كه حاضر نيست حتي با گرفتن پول كاري انجام دهد و انسان را از ثمره حرفهاش بهرهمند سازد، به كار ميرود.
• مثل حرمله
حرمله سوي گلوي علي اصغر، كودك شيرخوار حضرت امام حسين«ع» ، تيرافكند و بي رحمانه وي رابه قتل رساند. بدين موجب براي بيان شدت سنگ دلي افراد، انها رابه حرمله تشبيه ميكنند.
• دیگر حالا شمر جلودارش نمی شود:
گروهی وقتی به مقامی می رسند و یا ضعفی در کسی میبینند، خود و خدا را فراموش میکنند و مغرورانه به قدرتنمایی می پردازند. مثل به آنان اشاره دارد. گونه های دیگر آن چنین هست: الف – شمر جلودارش نیست. ب – شمر جلودارش نمی شود. ج – خیلی بد رکاب هست، شمر جلودارش نمیشود.
• روضه رفتن و گریه کردن هم حوصله میخواهد:
کمپانی در مجالس روضه و بهرهمندی ازآن به عشق، قلب مهربان و روحیه توسل نیاز دارد. از سوی دیگر این مجالس اغلب به طول میانجامد. بطور متداول گروهی به موجب عدم آمادگی یا ناآشنایی با این محافل به شکوه میپردازند. این مثل به عدم بردباری اشاره دارد.
• آب دست يزد افتاده هست
در روزگار شاهان ستمگر، مأموران آب رساني «ميرابها» كه در آن دوران بلديه ناميده ميشدند، با خيانت و سخت گيريهای ناروا، آسايش را از مردم ميربودند. در چنين شرايطي، نالهمردم به آسمان بلند ميشد كه : «ما اسير دست ستمگيريم و آب در دست يزيد افتاده هست.» اين مثل كنايهای هست از اسير شدن در دست ستمگر، سپرده شدن امور به دست مسؤولان سخت گير و مقرراتي، افتادن سر رشته كارها به دست اشخاص خسيس، محتكر و گران فروش .
• آب به امام نمی دهند و آتش به یزید:
مثل به فرومایگی، خساست و نیز عدم گرایش فرد به حق یا باطل اشاره دارد و کنایه از آدم خسیس و تنگ چشمی هست که نه عشق و ارادت به امام حسین «ع» وی را مجبور به انفاق می کند و نه نفرت از یزید و شبیه به این مثل هست: «از دستش آب نمیچکد.»
• پسر طوعه هست
طوعه بانوي با ايماني بود كه مسلم بن عقيل رابه منزل اش برد و به او پناه داد. بلال، پسر طوعه، از اين راز آگاه شد و به نيروهاي ابن زياد خبر داد. در تعزيه مسلم، بلال به امير ميگويد: بده تو مژده پادشاه كل دنیا ! كه آورم خبر از مسلم اندرين سامان بدان اميد كه مسلم بود به منزل ما چو گنج جاي نمود، در آشيانه ما كلمه پسر طوعه يادآور آن واقعه هست و به جاسوسي، خيانت، نامردي و اتهام اشاره ميكند. مگر من پسر طوعه هستم؟ گونهديگر اين مثل هست كه شخص هنگام دفاع و رفع اتهام از خود به كار مي برد.
• هم طبل يزيد هست وهم علمدار حسين !
در قبل برخي از تعزيه خوانان در دو نقش بازي مي كردند .گاه نقش حضرت ابوالفضل «ع» داشتند و زماني نقش طبل يزيد . مثل ـ كه در آن امرريشه دارد ـ به نفاق و دورويي اشاره ميكند و درموردی دو دلاني كه نميتوانند دل به يك سمت سپرده ، در صف نيكان يا بدان قرار گيرند ، به كار ميرود .
• هم نذر حسين «ع» هست و هم شام شب بچه
اين عبارت از مثلهای افغاني هست و در مواردي كه انچه به موجب نياز ، اشتباه يا هديه دادن از كف ميرود ،اداي نذر شمرده ميشود ، به كار ميرود .
مثل :الف : روغن ريخته نذر حضرت عباس «ع»
ب : خدا كشته رابه قرباني حساب ميكنند .
• همه یی ماهها خطر دارد ، بدنامياش صفر دارد .
مؤمنان صفر را ـ به دليل شهادت رسول خدا «ص» ،اربعين شهداي كربلا وبازگشت اسيران ـ ماهي شوم وآكنده از خطر وتباهي ميدانند ، بدين موجب ، هلال آن را رؤيت نميكنند ، در انتظار پايانش به سر ميبرند و در آن صدقهی بسيار ميدهند .مثل بدين امر نظر دارد وبراي بيان عدم پذيرش سخن يا كاري به كار ميرود.
«همه یی ماهها خطر داره
بدنامي ماه صفر داره »
عبارتي ديگر از اين مثل شمرده مي شود.
• هم اسب شمر را نعل ميكند و هم مشك حضرت عباس را ميدوزد .
اين مثل به نفاق ،دورويي و هواي هر دوگروه مخالف را داشتن اشاره دارد و درموردی دو دلان اسير ترديد وسودجوياني كه براي مزایا فزونتر با هر فرد وگروهي پيوند برقرار ميسازند ، به كار ميرود .
• هر وقت پاي علامت يكي سينه ميزند
اين مثل مثل « هم طبل يزيد هست وهم علم دار حسين «ع» »درموردی منافقان و دو دلان به كار ميرود .
• هفت تكيه داري ؟
در قبل گاه چنان نذر ميكردند كه در ماه محرم در هفت مجلس روضه شركت كنند . اين مثل از اين امر سرچشمه گرفته هست و به پاي بند نبودن به يك مكان « محلهگري » و « دلگي » اشاره دارد .
• نه كربلا نه چاووشي
اين مثل به پشيمان شدن از انجام دادن كاري وانصراف ازآن ، اشاره ميكند .
• نقارهچي يزيد هست!
اين مثل به حمايت از ستمگر اشاره دارد ودربارهی كسي كه از ستم پيشهگان طرفداري ميكند ،به كار ميرود .
• نخودي در آش امام حسين «ع» انداختن
در قبل وقتي ميخواستند كمكي از كسي بگيرند يا وی را به شركت در عزاداري و تأمين بخشي از مخارج آن ترغيب كنند ميگفتند : شما هم نخودي در آش امام حسين «ع» بيندازيد . مثل ريشه در آن گفتار دارد وبه كمك ودست داشتن در كار خير اشاره ميكند .
• من ای جا يك تن و يك شهر دشمن
اين مصرع از تعزيه شهادت مسلم بن عقيل وفرزندانش برگرفته شدههست و به تنهايي و بيكسي اشاره دارد .
• موكّل آب فرات هست
اين مثل به ماجراي كربلا و شهادت حضرت ابوالفضل «ع» اشاره ميكند و درموردی افراد بيرحم و تساهل ناپذير كه در اجراي مأموريت خويش انسانيت وعاطفه را زير پا مينهند ،به كار ميرود .
• مثل « دو» طفلان مسلم
در مورد كودكان ستم ديده به كار مي رود ؛ كودكاني غريب ، مظلوم ، آرام ، محزون ، خوش سيما و همانند كه پيوسته با يكديگرند .
• مثل شمر وارد شد
اين عبارت از مثلهای مردم سروستان شيراز هست و در مواردي كه كسي با خشم به جايي گام مينهند ، مورد بهرهگیری قرار ميگيرد .
• مثل شام غريبان
اين مثل به شبهای دشوار وغمناك اسيران كربلا اشاره دارد وبراي بيان شدت اندوه ودردناكي موقعيتها ، به ويژه شب ها ، مورد بهرهگیری قرار مي گيرد.
• این همه ی لشکر برای کشتن یک تن؟!
این مثل به تنهایی، بیکسی، غریبی و مظلومیت اشاره دارد و زبان حال حضرت زینب در تعزیه قتل امام حسین «ع» هست.
• پامنبری می کند:
پامنبری از اصطلاحات مجالس روضه و عزاداری هست و اکثر به کردار جوانانی که در مجالس سوگواری روی پلههای پایین منبر می نشینند و پیش از واعظ نوحهخوانی میکنند، اطلاق میشود. مثل به دنبال سخن کسی را گرفتن، همراهی به سود یا زیان مخاطب، توضیح دادن یا تفسیر کردن سخن افراد، مداخله در حرف دیگران و پرحرفی اشاره دارد.
• تعزیهگردان هست:
در فارسی امروز کسی راکه در امور همگانی حادثهآفرینی یا میدانداری کرده، ازآن حوادث به سود خود بهرهبرداری میکند یا موجب به هم بستن و اصلاح و انجام امری شمرده میشود، تعزیه گردان می خوانند. این واژه به خنده دار برای اشاره به اداره کننده یک کار نیز بکار می رود.
• طوغ به پا شده هست؟
در ایام محرم هنگامی که طوغ را از مسجدها و تکیهها بیرون میآوردند و جمعیتی انبوه در پی آن راه میافتادند و ازدحام بسیار میشد، به همین جهت، امروزه اگر جایی شلوغ یا پر سر و صدا باشد، میپرسند مگر طوغ به پا شده؟ به عبارت دیگر، این مثل برای بیان کثرت ازدحام و شلوغی بکار می رود.
• حسین را تا جایی همراه داری که رگ نبرد:
در فرهنگ جبهه چنین میخوانیم: روز عاشورا بود، ده – دوازده روزی میشد که خانواده از من خبر نداشت. وقتی از اهواز به همسرم تلفن کردم، با غیظ گفت: حلالت نمیکنم. من هم در جواب گفتم: آن که ما رابه هم حلال کرده باید حلال کند که میکند. آن روزها هنوز پدرم در قید حیات بودو هیچ مخالفتی با جبهه رفتن من نداشت. بعدها که منزل آمدم، متوجه شدم, در غیاب من وقتی خانمم خیلی بیتابی میکرده، پدر خدابیامرزم به او گفته: شما حسین «ع» را تا آنجا همراه داری که رگ نبرد.
• حق به جانب یزید هست!!!
از کسی پرسیدند در همدان روضه الشهدا می خوانند؟ گفت: آری، اما آنچنان که حق به جانب یزید هست. مثل از این حکایت برگرفته شده هست و به رفقا نادانی که جز زیان، چیزی به ارمغان نمیآورند، اشاره دارد. سعدی در این باره می گوید: گر تو قرآن بدین نمط خوانی / ببری رونق مسلمانی
• خنجر شمر در منزل اوست!
این مثل به خشونت و دیکتاتوری و سنگدلی فرد اشاره دارد. هنگامی که از جنایت کاری سخن به میان می آید، در پاسخ گفته می شود: خنجر شمر در منزل اوست؛ یعنی قابل اطمینان نیست و مهلتطلب هست.
• دم گرفته هست:
خواندن دستهجمعی سینهزنان یا زنجیرزنان را دم گرفتن گویند که معمولا همنوا با مرثیهخوان بیتی از مرثیه را تکرار میکنند. مثل درمورد کسی هست که بطور کامل سرگرم سخن گفتن هست و مورد دقت مخاطب یا مخاطبان نیز قرار گرفته بکار می رود.
• هر که دارد هوس کرب و بلا بسم الله!
این مصرع – که در چاوشخوانیهای مسافران کربلا خوانده میشد – از خطبه امام حسین «ع» موقعخارج شدن از مکه برگرفته شده هست. حضرت در آن موقعیت فرمود: هر که میخواهد خون خودرا در راه ما نثار کند و آماده حرکت هست، همراه ما در مسیر کوچ گام نهد. این مثل به زیارت، ایثار، جانبازی و آمادگی اشاره دارد.
• هروقت پای علامت یکی سینه می زند:
این مثل مثل «هم طبال یزید هست و هم علمدار حسین «ع»» درمورد منافقان و دودلان بکار می رود.
• مگر پول ما سكه يزيد دارد؟
سكه يزيد در برابر سكه امام علي«ع» قرار دارد. سكه علي«ع» از رونق و ارزش برخوردار هست و مسلمانان با جان و دل آن را ميپذيرند. ولي سكه يزيد، به موجب ستمهای فراوانش، نزد مؤمنان جايگاهي ندارد و از پذيرش آن سرباز ميزنند. اين مثل به بيارزش بودن پول اشاره دارد و در برابر كسي كه حاضر نيست حتي با گرفتن پول كاري انجام دهد و انسان را از ثمره حرفهاش بهرهمند سازد، به كار ميرود.
• من از بهر حسين در اضطرابم تو از عباس ميگويي جوابم!؟
چون پيك كربلا به مدينه رسيد، ام البنين درمورد حضرت حسين«ع» پرسيد. پيك از پسرش عباس سخن گفت. ام البنين چند بار پرسش خويش را تكرار كرد و هر دوران درمورد عباس شنيد. سرانجام به ستوه آمد و گفت: من از بهر حسين در اضطرابم
تو از عباس ميگويي جوابم!؟
اين مثل در مورد كسي به كار ميرود كه پاسخ نامربوط و خارج از موضوع ميدهد.
• هم نذر حسين «ع» هست و هم شام شب بچه
اين عبارت از مثلهای افغاني هست و در مواردي كه انچه به موجب نياز ، اشتباه يا هديه دادن از كف ميرود ،اداي نذر شمرده ميشود ، به كار ميرود .
مثل : الف : روغن ريخته نذر حضرت عباس «ع»
ب : خدا كشته رابه قرباني حساب ميكنند .