مجله تالاب : سرنوشتهای مختلفی در انتظار این افراد است. در ابتدا باید بدانیم كه اعتیاد تنها به معنای حضور یك ماده مخدر ویا محرك در خون نیست. با مصرف حتی یك بار از بعضی از مواد مدار پاداش خاصی در مغز تحریك میشود كه تقریبا همیشه به طور نیمه خاموش حتی در هنگام عدم مصرف باقی میماند.
مصارف طولانی مدت میتواند باعث ایجاد تغییرات خاصی در شخصیت فرد شود. این تغییرات میتواند بهصورت انفعال، وابستگی یا پرخاشگری باشد. مهارتهای زندگی(كنترل خشم، استرس، همدلی…..) به خصوص در مصرفكنندگان مواد پرتخریب آموخته نمیشوند و مواد تنها به صورت سرپوشی برای آرامسازی و پركردن ناكفایتی این افراد به كار میرود.
بعد از ترک فرد مواجه با سالهای از دسترفته و ناتواناییهای خود میشود و در مقابل با مسایل پراسترس راهحلی بلد نیست. ازدواج به عنوان یک مرحله پرمسوولیت و استرسزا نیازمند مهارتهای بین فردی و اجتماعی خاصی است. بعداز گذشتن ماههای اولیه در فردی که تنها به صورت پاکسازی بدن از مواد درمان شده است، فرد در یک موقعیت تنشزایی قرار میگیرد که در حل آن ناتوان است و با توجه به ماهیت بیماری اعتیاد، عود و مصرف مجدد دور از انتظار نیست.
به نظر میرسد ماندگاری این افراد در ترک نمیتواند زیاد باشد. صورت مثبت قضیه این است که در فردی که از حمایت خانوادگی نامناسبی برخوردار بوده است و یا در محیطهای اجتماعی پراز موادمخدر و مصرفکننده زندگی میکرده است، با دوری از این شرایط بتواند روزهای پاک بیشتری را تجربه کند.
در مورد اعتیاد این نکته را باید در نظر داشته باشیم که امکان عود و بازگشت همیشه وجود دارد و هرگز درمورد ترک کامل آن نمیتوان به طور قطعی اظهار نظر کرد.
توجه به نکته فوق باعث میشود که در جامعه دلواپسی خاصی در مورد ازدواج با فرد مصرفکننده وجود داشته باشد.