بریدن دست یا هر قسمتی از بدن با کاغذ از هر چاقو یا شیشه ای دردناک تر است . چرا ؟
دانشمندان آمریکایی در پژوهش جدید ، دلایلی درباره دلیل درناک بودن بریدگی با کاغذ و راهکارهایي برای التیام ان ارائه دادهاند. بریدگی با کاغذ، همیشه دردناک است. یکی از دلایل درد این است که برش با کاغذ طبق معمول در حساسترین قسمتهاي بدن مانند انگشتان، لبها یا زبان رخ می دهند.
به گزارش گروه سلامت تالاب : پژوهش جدیدی که در “دانشگاه تگزاساي اند ام” «Texas A&M» ایالات امریکا صورت گرفته نشان میدهد شبکههاي عصبی این نقاط بدن می توانند احساس فشار، گرما، سرما و زخم رابا وضوح بیشتری مشخص کنند. حتی مغز، نواحی خاصی برای دریافت سیگنالهاي منتشر شده از این نواحی دارد.
حساسیت بالا موجب میشود انگشتان، لبها و زبان، بسیار بهتر از حد معمول عمل کنند و بدین ترتیب جراحت دراین نواحی، دردناکتر است. این نواحی حساس، همیشه مورد استفاده ما هستند و همین موضوع موجب میشود زخم دوباره سر باز کند و درد تشدید شود.
عمق زخم، فیبرهاي عصبی پوست را تحریک میکند و زخم عمیق می تواند به فیبرهاي عصبی آسیب برساند و توانایی ارتباط انها رابا مغز کاهش دهد.
برای کاهش درد ناشی از بریدگی با کاغذ، راههایي وجوددارد. یکی از این روشها، شستن دست با آب و صابون بلافاصله پس از بریدگی است.
اینکار، احتمال بروز عفونت را کاهش می دهد و به التیام سریع زخم کمک میکند. پاکیزه نگه داشتن زخم ودر صورت امکان، پوشاندن ان برای چند روز امکان تشدید ان را کاهش میدهد.
با این که هم برشهاي عمدی و هم تصادفی، اثر مهمی بر پژوهشهاي کنونی در مورد اثرات روانی زخم از جمله استرس و عصبانیت داشتهاند، اما اثر زخمهاي کوچک تصادفی مورد بررسی قرار نگرفته است.
کاغذ با چشم غیر مسلح کاملا صاف و نرم بنظر می رسد، اما اگر با یک ذره بین قوی به ان نگاه کنید، خواهید دید که کاغذ بیشتر از آنکه شبیه تیغ باشد، با اره شباهت دارد.
بنابر این هرگاه تیزی کاغذ پوست شما را از وسط پاره می کند، یک درد شدید از خود بجای میگذارد که هیچ شباهتی با جراحت نرم ندارد. تیزی کاغذ شکافی بد روی پوست شما می اندازد اما نه از زخم هایي که چاقو یا تیغ روی پوست میاندازند.
اگر این دلایل کافی نیست، پس به نکته بعدی توجه کنید:زخم هاي ایجاد شده توسط تیزی کاغذ سطحی است – اما نه خیلی سطحی؛ پزشک گلدباک میگوید:
«زخم کاغذ آنقدری عمیق است که لایه رویی پوست را بردارد، در غیر این صورت اصلا دردی ندارد زیرا در لایه روییِ پوست هیچ رشته عصبی اي وجود ندارد.»
کاغذ به ظاهر بی آسیب است، اما تقریبا تمام افرادی که یک بسته کاغذ نو را داخل دستگاه فتوکپی گذاشته باشند یا حتی یک کتاب نو را ورق زده اند، می دانند که این کالای مفید و زیبا چه راز عمیق و تاریکی را در اعماق قلب خود یدک می کشد.
اگر کاغذ به شکلی صحیح به کار گرفته شده باشد، می تواند سلاحی واقعا جدی باشد:بریده شدن پوست توسط تیزی کاغذ می تواند دردی وحشتناک داشته باشد!
برش دست توسط تیزی کاغذ زخم عمیقی ایجاد نمیکند ولی درد وحشتناکی از زخم کاغذ احساس میکنید اما این برش نمیتواند مانع شکسته شدن ساختار پوست شود.
در زبان انگلیسی و فرهنگ غربی، اصطلاحی به نام “مرگ با ۱۰۰۰ زخم کاغذ*” وجوددارد که بر اساس ان؛ مردم معتقدند که اگر ۱۰۰۰ زخم توسط تیزی کاغذ به وجود آید، شخص جانش را از دست خواهد داد که احتمالا ریشه تاریخی خاص خودش را دارد. اما آیا این عبارت به معنای واقعی کلمه صحت دارد؟
تعداد پژوهش هاي علمی صورت گرفته دراین زمینه چندان زیاد نیست، زیرا هیچ کس احتمالا دوست ندارد در چنین تحقیقی بعنوان شرکت کننده حاضر شود. آیا شما دلتان میخواهد دستتان چندین مرتبه توسط تیزی کاغذ نو بریده شود؟ اصلا از شکنجه شدن خوشتان میآید؟
به گزارش تالاب پزشک هیلی گلدباک، استاد دانشکده پوستِ دانشگاه UCLA ایالات امریکا میگوید:«قادریم توسط دانش آناتومی که در اختیار داریم، پاسخ این سوال را کشف کنیم. آناتومی بدن به کمکمان میآید.»
همه ی چیز به “انتهای رشته هاي عصبی” مربوط می شود. قبل از هر چیز باید متذکر شویم که گیرنده هاي دردِ موجود روی بند انگشت نسبت به قسمت هاي دیگر بدن از تمرکز بسیار بیشتری برخوردار است.
البته پزشک گلدباک فورا میگوید:«اگر کاغذ را روی صورت و قسمت دیگری از بدنتان بکشید، بازهم باید متحمل درد شوید. میتوانید تصورش کنید.»
بنابر این چرا وقتی کاغذ را روی ران پا، بازو و حتی غوزک پا میکشیم، بازهم باید تا این حد درد بکشیم؟ البته میدانیم که درد این نواحی در مقایسه با شدت درد بند انگشتان جزئی تر است.
اگر کنجکاو شده اید، شما خودتان نیز میتوانید این مسئله را تست کنید. برای اینکار کافی است تستی را انجام دهید که روانشناسان و عصب شناسان انجام می دهند. یک شماره گیره کاغذ را برداشته و حالت گیره اي ان رابا صاف کردنش از بین ببرید تا این که هردو سرِ ان دریک جهت قرار گیرند.
اگر با ان گیره کاغذ به دست و صورتتان فشار وارد کنید، احتمالا میتوانید درد هردو سر گیره را روی ان قسمت از بدنتان احساس کنید. به این اتفاق “تمایز دو نقطه اي” گفته می شود.
از آنجایی که انتهای رشته هاي عصبی روی پوست در ان نقاط ازبدن در مقادیر فراوان وجوددارد، ان دو نقطه باید خیلی به هم نزدیک باشند تا نتوانید درد ان دو را از هم تشخیص دهید.
حال همین کار را روی کمر و یا پاهایتان امتحان کنید. اگر بخواهید درد هردو نقطه رابه طور کاملا جداگانه احساس کنید، باید درد وارد شده در فاصله اي نسبتا دور از هم قرار داشته باشند. دلیلش این است که تراکم توزیع انتهای رشته هاي عصبی در ان نواحی به نسبت کمتر است.
این اتفاق در حقیقت از بُعد تکاملی نیز معنا می دهد. پزشک گلدباک میگوید:«ما از طریق بند انگشت است که میتوانیم دنیا را تجربه کنیم. بنابر این منطقی بنظر میرسد که تمرکز انتهای رشته هاي عصبی در ان نقاط بسیار بیشتر از نقاط دیگر بدن باشد. در واقع این اتفاق نوعی مکانیسم ایمنی محسوب می شود.»
کاملا منطقی بنظر میرسد که مغز انسان “رشته هاي عصبی” بیشتری رابه بند انگشت تخصیص دهد، زیرا ما توسط همین بند انگشتان است که تهدیدات احتمالی را مرتب نظاره میکنیم؛ در حقیقت بند انگشت مهم ترین ابزار بدن برای تعامل با هستی است.
برای نمونه اگر جسمی بسیار داغ یا تیز در مقابلتان قرار گیرد، احتمال این که با دست با ان مواجه شوید بسیار بیشتر از هر قسمتی ازبدن است. بنابر این سیر تکاملیِ بدن ما آن گونه پیش رفته که ان درد ترسناک بیش از هر چیز نصیب بند انگشتان شود. در واقع بهمین دلیل است که همیشه دوست دارید دستانتان را در محل امنی نگه دارید
نوبت بخود سلاح میرسد! کافی است در گوگل جستجویی کوتاه بزنید تا متوجه شوید که کاغذ به خاطر ماهیت متخلخل خود، محلی مناسب برای پرورش باکتری است که تمام ان باکتریها فقط منتظر ایجاد مجروح روی پوست هستند تا به داخل ان نفوذ کنند.
با این حال فارغ از صحت یا عدم صحت انتقال باکتری، نمیتوان وجود باکتری یا دیگر هیولاهای میکروسکوپی را عامل ان درد ترسناک دانست.
دستکم در لحظه بریده شدن پوست توسط تیزی کاغذ ؛ نمیتوان عامل درد را باکتریها دانست. باکتری تنها زمانی موجب عفونت می شود که زخم درمان نشود که خود بسیار دردآور بوده و البته زمان میخواهد.