نهنگ آبی نام یک بازی عجیب در دنیا هست که متاسفانه تا به امروز بیش از صد ها نفر کشته داده .
«مامانم گفت شنیدی دیروز یه دختری توی استخر پرورش نهنگ آبی غرق شده»! این توئیت در فضای مجازی را شاید بتوان عصاره واکنش هاي چند روزه به خودکشی تلخ دو دختر نوجوان در اصفهان عنوان کرد؛ مخدوش، پراشتباه، حق به جانب و سرگیجه آور!
دو دختر نوجوان در اصفهان با پریدن از روی یک پل اقدام به خودکشی کردند. 15 و 16 ساله. یکی از انها جان باخت و دیگری به شدت صدمه دید. یکبار دیگر به سن این دو دختر نگاه کنید. 15 و 16 سال. خودکشی؟ هنوز برای اینکار خیلی جوان بودند. اگر این همه ی شتاب نمیکردند زندگی مانند ما بارها آن ها را می کُشت، زنده میکرد، اشک و لبخند می بخشید و …
این اولین خودکشی در ایران نیست. چند روز پیش آماری توزیع شد که نشان می داد استان ایلام«کم جمعیت ترین استان کشور» درسال 1395 رکوردار خودکشی در کشور شده هست. استانی که بیشترین خودسوزی رابه نام خودش ثبت کرده هست. اما چرا دو دختر نوجوان با همدست به خودکشی زدند؟
اولین خبرها از زبان یک مقام مسئول در خصوص این حادثه این بود: «این دو نوجوان گذشته از پرتکردن خود از طریق یک دستگاه ضبطصوت، با خانواده خود خداحافظی کرده و علت اینکار را انجام بازی آنلاین نهنگ آبی در فضای مجازی اعلام کردهاند. نوجوان مجروح شده نیز در صحبتهاي کوتاهی اعلام کرده که تحتتأثیر این بازی دست به این اقدام زده هست.»
تمام خبرگزاری ها همین را توزیع کردند. این که بالاخره «نهنگ آبی» از روسیه به ایران رسید و این جا هم قربانی گرفت. کارشناسان و تحلیلگران به تفسیر این بازی پرداختند. خانواده ها را سرزنش کردند که مراقب نوجوان هایشان نبوده اند. شبکه هاي اجتماعی مورد شماتت قرار گرفتند که اگر تا دیروز ابزار فسق و فجور بودند حالا وسیله خون بازی شده اند و ….
اما روزبعد محمد جواد آذری جهرمی وزیر ارتباطات در برنامه تلویزیونی درمورد مساله نهنگ آبی گفت: خودکشیهاي انجام شده در اصفهان هیچ ربطی به بازی نهنگ آبی ندارد و قضایا خانوادگی باعث مرگ این دو نوجوان اصفهانی شده هست.
وی تاکید کرد: تا امروز نهنگ آبی در ایران باعث خودکشی هیچ فردی نشده اما مقدور هست در آینده این مساله در ایران تلفاتی داشته باشد. پلیس فتای اصفهان با دقت به مشاهدات اطرافیان این دو دختر نوجوان از جمله بهرهگیری چندان از تلفن همراه و ایجاد خطهایي روی دستان خودشان، گریبانگیر سوتفاهم شده و علت مرگ را نهنگ آبی اعلام کردند در حالی که این خبر تکذیب میشود.
بهمین سهولت همه ی آن تحلیل ها را «باید» از ذهن خارج کنیم. نهنگ آبی نبوده! مشکلات خانوادگی و همان داستان هاي همیشگی. دو دختر نوجوان در 15 و 16 سالگی تصمیم گرفتند به زندگی شان خاتمه دهند. لابد اصلاً اتفاق عجیبی نیست!
اصرار ندارم که این ماجرا را گردن نهنگ آبی بیندازم. اگر اینجور باشد استان ایلام، اقیانوس محل زندگی نهنگ آبی هست که به سرزمین خودکشی جوان ها تبدیل شده هست. خودکشی موضوع بسیار پیچیده اي هست که با یک تائید و تکذیب یا مقصر کردن یک بازی اینترنتی وانداختن آن گردم جانورهای مجازی و واقعی پنهانش کرد. اما شیوه خبرپراکنی و انتشار جزئیات و اطلاع رسانی بعضی از مسئولین به شدت آزاردهنده هست.
ذکر روزی می افتم که چند داعشی به مجلس حمله کردند و بعضی از مسئولان گفتند تروریست ها با «چادر زنانه» وارد مجلس شده اند و یک زن عضو گروه مسئول دادن «سرویس جنسی به تروریست ها» بوده. دو خبری که بعد تکذیب شد. حداقل در مورد اظهارنظر اولیه، انتشار فیلم ها نشان داد که آن ها با لباس عادی آمدند و هیچ خبری از چادر نبود! گوینده آن خبر در آن لحظات بحرانی کاملاً با چه هدفی اینکار را کرد؟ خیرخواهی؟ نشان دادن پیچیدگی عملیات؟ آرام کردن فضای روانی جامعه؟ احساس تکلیف؟ … کسی بعدتر وی را بازخواست کرد که به چه حقی و با چه اختیاری اطلاعات غلط به مردم داده هست؟
بیان مسائلی از این دست تنها باعث مخدوش شدن اطمینان مردم می شود و انها حتی خبر های درست و واقعی را هم با تردید دنبال خواهند کرد. اصلاً چه اصراری وجوددارد وقتی هنوز چیزی در مورد جزئیات خودکشی نمیدانیم فوراً پای نهنگ آبی را وسط بکشیم که روزبعد آنرا انکار کنیم؟ این تکذیب هاي مکرر باعث شده که بعضی از مردم بگویند هرچیزی در این کشور از سمت مسئولین تکذیب شد، حقایق دارد!
سخن کوتاه این که کسی حق ندارد افکار عمومی رابا انتشار اخبار مخدوش و بعد تکذیب بیهوده انها متلاطم کند. برای حرف زدن و اظهارنظر این همه ی شتاب نکنیم. اجازه بدهیم از طریق کانال هاي رسمی، به صورت مدیریت شده، قطره چکانی اما درست اطلاعات توزیع شود.
یکی از اتهاماتی که به بعضی از روزنامه نگاران وارد می شود «نشر اکاذیب» هست، بعضی بابت آن تاوان هم داده اند، آیا انتشار اخبار غیرواقعی از سمت مسئولان ایرادی ندارد یا گناه ناخوب هست و از علما ناخوب تر؟!