ازدواج و دوست داشتن دو قاعده و ارتباط نزدیک هم هست که باید رعایت شود ، ولی دقت داشته باشید که هر دوست داشتنی مبنی بر ازدواج نیست .
از نخستین باری که چنین انتظاری را داشتهاید، ماهها یا سالها قبل و مردی که روزی شبیه شاهزاده رؤیاهایتان بود، هنوز هیچ حرفی از ازدواج نزده.
گاهی دلتان میخواهد تمام کلیشههاي را کنار بگذارید و خودتان گل و شیرینی به دست به منزلشان وارد شوید و گاهی آن قدر از این رابطه دلزده میشوید که دلتان می خواهد این قرار، آخرین ملاقات شما باشد.
اگر شما هم این روزها را تجربه کردهاید این بار راههایي که ما توصیه میکنیم را برای راضی کردن او به ازدواج امتحان کنید.
اگر میخواهید فردی که دوستش دارید را به ازدواج راضی کنید، قبل از هرچیز باید بدانید که کجای این رابطه قرار دارید. آیا شما و او در زمان شروع رابطه یا پس از آن، محدودهاي را برای این ارتباط مشخص کردهاید؟
آیا حرفی از ازدواج میان شما رد و بدل شده یا برنامهاي در این مورد ریختهاید؟ برای آنکه به سمت ازدواج قدم بردارید، باید بدانید چرا با این شخص ارتباط دارید و چرا این رابطه را ادامه می دهید.
قبل از این، باید از خود بپرسید که آیا او هم مثل شما و هدفدار به ارتباط می نگرد یا خیر؟ مطمئنترین اقدامی که میتوانید بکنید، این هست که از همان آغاز هدف رابطه را مشخص کنید و با فرد مقابلتان در این مورد به توافق برسید.
روشن بودن تکلیف هر دوی شما، تعداد زیادی از مشاجراتی که ممکن هست در این دوران میان شما فاصله بیندازد را از میان میبرد و از آنجا که هر دوی شما برای هدفی مشترک انرژی صرف کرده و تلاش می کنید، مانع از دلسردی و تردیدتان میشود.
اگر از روزهای اول رابطه عبور کردهاید و هیچ هدف و فرجامی را هم تعریف نکردهاید، باید راههاي دیگری را امتحان کنید. اگر هرچه صبر هم کنید خبری از پیشنهاد ازدواج نمی شود، بهتر هست به صورت نا محسوس خواستهتان را بیان کنید. شاید توصیه مستقیم ازدواج از طرف یک خانم در کشور ما عمده مرسوم نباشد
و آغازگر مشکلات دیگری در رابطه شود، اما یک توصیه غیرمستقیم، می تواند شما را چند قدمی جلوتر ببرد و تکلیفتان را تا اندازهاي روشنتر کند. اگر شما به یک مرد به صورت مستقیم توصیه ازدواج دهید، معمولا حالات دفاعی به خود می گیرد و عقبنشینی می کند، بنابراین بهتر هست اساس را مهیا کنید
و کمی به انتظار بنشینید. برای شروع میتوانید به ایدههایي که در اساس ازدواج دارید اشاره کنید یا از این که ارتباط هدفدار را میپسندید صحبت کرده و به تصویرالعملهاي او مفید دقت کنید. اگر مردی که حرفهاي شما را می شنود، صحبت را عوض کرد یا نشان داد که کاملا تصویر شما فکر میکند، بهتر هست وقت خود را تلف نکنید!
از یاد نبرید فشار آوردن و انتظار عجله از طرف مقابل، داشتن جایگاه شما را در چشم او پایین میآورد. پس به جای این که از او بخواهید با سرعت بیشتری به خواستگاری بیاید، دریابید که به چه علت آمادگی برداشتن چنین قدمی را ندارد. می توانید در این مورد با هم صحبت کنید و دلایلی که آمادگی ازدواج را از او میگیرند را جویا شوید.
شاید شما بتوانید به او در برطرف کردنشان کمک کنید و شاید این دلایل به شما برای صبر اکثر انگیزه بدهند. بهتر هست با همفکری هم، پیشنیازهای رسیدن به این اهداف را مشخص کرده و مهلتی را تعیین کنید.
اگر مردی که به او علاقهمند شدهاید، از شما مهلتی برای رسیدن به اهدافش خواست و قرار بر این شد که بعد از تحقق برنامههایش به خواستگاریتان بیاید، چارهاي جز انتظار ندارید. در این مدت بهتر هست میزان تلاش او برای تحقق وعدههایش را زیر ذرهبین بگذارید.
اگر بعد از این مدت هم بهانهتراشی و دلایلی را مطرح کرد که از نظر شما و اطرافیانتان قابلقبول و منطقی نبودند، بدانید که شما در حال ازدست دادن فرصت خود برای ازدواج هستید و بیهوده به این ارتباط دل بستهاید.
اما اگر توضیحات او قانعکننده به نظر رسید و موضوعات مهمی مثل به پایان نرسیدن تحصیل یا رفتن به خدمت سربازی یا عدم آمادگی نخست مالی را مطرح کرد، باتوجه به شرایط سنی شما و مقدار زمانی که لازم دارد، تصمیم بگیرید.
از یاد نبرید زمان ازدواج دختر و پسر متفاوت هست و تعداد زیادی از دختران با عبور از یک محدوده سنی شانس کمتری برای ازدواج با کسی که سن و شرایط مناسب را داشته باشد پیدا می کنند. گذشت زمان طولانی و اکثر از ۳ سال به انتظار توصیه خواستگاری او نشستن، مشکلات بسیاری را در یک رابطه ایجاد می کند.
بعد از چنین زمانی، احتمال این که طرف مقابل شما از بودن در این رابطه پشیمان شود یا شما با خسته شدن خود این رابطه را به مرحله تازهاي از تنش وارد کنید عمده هست. اگر با هم قرار ازدواج گذاشتهاید، میتوانید بعد از گذشتن مدتی از او بخواهید در جلسات مشاوره پیش از ازدواج شرکت کند.
برای دانستن این که آیا او هم علاقهاي به ازدواج با شما دارد یا خیر، میتوانید از کسی که به او نزدیک هست کمک بگیرید.
دوست صمیمی او یا دوست مشترکتان میتواند نقش واسطه را ایفا کند. اما یادتان نرود که این واسطه باید بیطرف باشد و نسبت به ازدواج شما هم نظری مثبت داشته باشد. پرسش و صحبت در مورد ازدواج یا سؤال کردن در این مورد که آیا برای آینده تصمیمی داری یا نه، از مسئولیتهاي این واسطه هست. برایش توضیح دهید که در این گفتوگو، نباید اشاره مستقیمی به شما داشته باشد.
شاید او واقعا به شما علاقه دارد و تنها بهعلت ترسش از ازدواج، توان برداشتن گام آخر را ندارد. برای مطمئن شدن از این موضوع، بهتر هست واژههایي که به زبان میآورد را زیر ذرهبین بگذارید.
کسی که می گوید «من اهل ازدواج نیستم اما چون تو را دوست دارم حاضرم برای همۀ وقت با تو بمانم!» یا فرد مسئولیتپذیری نیست یا ترسهایي برای ازدواج دارد.
اگر مورد اول مصداق داشته باشد، شما به سادگی نمیتوانید وی را به سمت یک زندگی پیروز هدایت کنید. کسی که توان پذیرفتن مسئولیت را ندارد، حتی اگر با اصرار شما به منزل مشترک وارد شود، نمی تواند اساس یک زندگی پیروز و آرام را فراهم کند.
پس گمان نکنید که همۀ ماجرا به نشستن پای سفره عقد ختم می شود. زندگی با یک فرد بیمسئولیت، از انتظار برای بهدست آوردن او هم زجرآورتر هست.
اگر مردی که دوستش دارید تاکید می کند که با وجود دوست داشتن شما قصد ازدواج ندارد، ماندن و منتظر شدن ریسک بزرگی خواهد بود. به جای نادیده گرفتن نشانهها و امید بستن بیعلت سنگهايتان را با او وا بکنید.
اگر او از دادن جواب صریح به شما طفره می رود، اکثر مراقب باشید! شاید پای یک بازی در بین هست و این فرد تنها میخواهد زمان بیشتری را در کنار شما صرف کند. بعضی از آقایان نه حاضر به پذیرفتن مسئولیت ازدواج میباشند و نه حاضرند از طرف مقابل جدا شوند.
گمان نکنید اگر یک تنه بار رابطه را به دوش بکشید و به او اطمینان دهید که همۀ سختیها را تحمل میکنید ماجرا تغییر می کند.
به گزارش تالاب مشاهده ضعف و اصرارهای شما، می تواند علت دیگری برای عقبنشینی او باشد. پس مواضعتان را شفاف بیان کنید و به او بگویید که در چه شرایطی حاضر به ازدواج هستید. گمان نکنید که برداشتن مرزهای و حریمهاي یک رابطه یا فداکاری بیش از حد مشکل شما را حل میکند.