به طور عادی افرادی را در زندگی خود ما دیدن میکنیم که کمی و کاستی هایي دارد اما ما نمیدانیم چگونه به او حرف درست را منتقل کنیم تا وی ناراحت نشود ، واقعا چگونه اینکار را انجام دهیم ؟
تعداد زیادی از افراد همۀ وقت وقتی انتقاد یا حرفی میزنید بسیار ناراحت می شود و با عصبانیت با شما برخورد می نماید ولی شما سعی نمایید که به آرامی با او رفتار نمایید چون باعث می شود
که اگر او باز هم عصبانی باشد ولی صدایش را در مقابل شما پایین بیاورد علت تعداد زیادی از تعارضات بیاهمیت و پیشپاافتاده، نوع گفتار نامناسب هست. حکیمی گفته هست: «زبان خوش مار را از سوراخش بیرون میکشد.» به نظر اینطور نیست؟
یک بار این امتحان کنید. دفعه بعد اگر کسی با عصبانیت حرفی به شما زد، بسیار ملایم و مهربان جوابش را بدهید. شاید آن شخص نگرش خود را عوض نکند، اما مطمئناً صدایش را ملایمتر خواهد نمود.
سؤالی که باید از خود بپرسیم: «آیا به نظر دوستان و اطرافیانم من از کاه، کوه میسازم؟»
اگر من یک چکش باشم…
باید قبول کنیم، بعضی افراد به خاطر نوع شخصیتشان، دوست دارند همۀ وقت از یک چکش بهرهگیری کنند. خود من زمانی که احساس میکنم رفتارم افراطی شده، به این چهاراصل بنیادی پناه میبرم:
عکس کلی
مرد میانسالی وارد یک اغذیهفروشی شد و مستقیم جلوی پیشخوان رفت و پرسید: «ببخشید، شما برای درمان سکسکه چیزی دارید؟» صاحب مغازه بدون هیچ پرسشی، زیر پیشخوان رفت، یک بطری نوشیدنی بالا آورد و آن را جلوی صورت آن مرد محکم به زمین کوبید.
مرد شگفتزده پرسید: «هی، چکار میکنی؟» صاحب مغازه لبخندی زد و گفت: «ترسیدید؟ حالا دیگر سکسکه نمیکنید». مرد پاسخ داد: «من که سکسکه نمی کردم، برای همسرم که در اتومبیل سکسکه میکند، چیزی میخواستم!»
آیا شما هم قبل از اطلاع از اصل موضوع، نتیجهگیری میکنید؟ برای اغلب ما اینیک عادت قدیمی هست. به همین علت من تلاش کردم، یاد بگیرم قبل از تمام نشدن سؤال دیگران، آنها را با پاسخم چکشکاری نکنم!
وقتی کسی نظرش را با من در بین میگذارد، سعی میکنم …
گوش کنم
سؤالاتی در مورد آن بپرسم
دوباره گوش کنم
سؤالات بیشتری بپرسم
اکثر گوش کنم
سپس پاسخ بدهم
چون متوجه شدم، با کمکردن سرعت عکسالعمل خود صبورانهتر و مناسبتر پاسخ خواهم داد.
زمانبندی درست
بهتازگی نوشتهاي «جملهاي» منسوب به دان زادرا-نویسنده-خوانده ام که میگوید: «کاری که انجام می دهید مهم هست، نه زمان انجام آن.» گرچه این همۀ وقت درست نیست. اگر فرمانده یک لشکر، زمان دقیق هر حمله را محاسبه نکند، جنگ را از دست خواهد داد. اگر مادری فرزند آسیبدیدهاش را بهسرعت به یک مرکز پزشکی نرساند، ممکن هست زندگی وی را به خطر بیندازد. اگر از کسی که رنجیدهخاطرش کردهاید، بهموقع عذرخواهی نکنید، رابطه را از بین بردهاید.
زمان انجام هر کاری «گرچه کار درست» بهاندازه خود آن کار ارزش دارد. حتی مواقع انجام ندادن یک کار نیز مهم هست. خانم دوروتی نویل – مجری و نویسنده – می گوید:
هنر سخن گفتن فقط این نیست که حرف درستی را در مکان مناسبی به زبانآورید.
بلکه خاموشی درزمانی هست که برای حرف زدن اغوا می شوید.
کوین مک هال – مدیر ارشد یک شرکت – سابقاً برجستهترین بازیکن تیم بوستون سلتیکس در دوران قهرمانی این تیم بود. وی در مورد مربی این تیم در آن دوره، یعنی کی.سی.جونزمی گوید: «بعد از هر شکست یا هر بار یکی از بازیکنان در انتهای بازی توپ بدی را میانداخت، او نخستین کسی بود که پیش آن بازیکن رفته و درحالیکه به پشتش میزد، می گفت: نگران نباش دفعه بعد بهتر می شود. اما هیچگاه بعد از پیروزی به سراغ بچهها نمیرفت. تا اینکه یکشب علت این کارش را از او پرسیدم و او پاسخ داد: وقتی توپ درستی را در سبد میاندازی ۱۵ هزار نفر تشویقت می کنند، خبرنگاران اطرافت جمع شده و همۀ برایت هورا می کشند. پس در آن موقعیت به من احتیاجی نداری. اما زمانی که انسان احساس می کند هیچکس وی را نمیخواهد، به یک دوست حقیقی نیاز دارد.»
برای من محرز شده که اصلیترین علت زمانبندی نامناسب در روابط، انگیزههاي خودخواهانه هست «اگر بچههاي کوچکی دارید به زمانبندیشان فکر کنید. آنها اصلاً وقت را نمیشناسند، چون فقط به خودشان فکر می کنند.»
اگر با بررسی انگیزههایتان مطمئن شدهاید که خودخواهانه نیستند، باید در مورد زمانبندی، دو سؤال از خودتان بپرسید. اول اینکه آیا آمادگی روبرویی با آن مسئله رادارم؟ این سؤال بسیار سادهاي هست، زیرا علت اصلی انجام تکالیف میباشد. سؤال دوم سخت تراست: آیا طرف مقابل من، آمادگی شنیدن را دارد؟ اگر هر دو نفرتان بنای یک ارتباط را گذاشته و مشکلی باهم نداشته باشید، پاسخ به این سؤال احتمالاً مثبت خواهد بود.
نوع گفتار
زنی تنها مدتها به خاطر بدزبانی دو فرزند سه و پنجسالهاش با آنها درگیر بود. او هر کاری کرد تا بچههایش دست از فحش دادن بردارند. حتی آنها را نزد روانشناس کودکان برد که فایدهاي نداشت. سرانجام پس از ماهها تلاش و ناکامی به خود گفت: «مدتها قبل و این ها نهتنها تلاش دست از کارشان برنداشتهاند، بلکه بیادبتر هم شدهاند. حال باید این فسقلی ها را با روشی که مادرم برادران بددهنم را ادب میکرد، ادب کنم.» صبح روز بعد کودک پنجساله از خواب بیدار شد و به آشپزخانه رفت. مادرش به او گفت: «عزیزم، برای صبحانه چه دوست داری؟» او به مادرش نگاهی کرد و گفت: «فقط یککم از اون آشغالهاي گندمی همیشگی.» مادر هم دست در سطل آشغال کرد و مقداری زباله کثیف جلوی بچه گذاشت. برادر سهساله با تعجب این صحنه را نگاه کرد. این بار زن از او پرسید که برای صبحانه چه میخورد. پسرک سهساله با ترس گفت: «متشکرم مادر. من فقط برشتوک گندمی میخواهم!»
علت تعداد زیادی از تعارضات بیاهمیت و پیشپاافتاده، نوع گفتار نامناسب هست. حکیمی گفته هست: «زبان خوش مار را از سوراخش بیرون می کشد.» به نظر اینطور نیست؟ یک بار این امتحان کنید. دفعه بعد اگر کسی با عصبانیت حرفی به شما زد، بسیار ملایم و مهربان جوابش را بدهید. شاید آن شخص نگرش خود را عوض نکند، اما مطمئناً صدایش را ملایمتر خواهد نمود.
نوع واکنش
با زبانه کشیدن عصبانیت، انسانها حتی اگر تیرکمان به دست داشته باشند، آمادگی بمباران یکدیگر را پیدا میکنند و این، مشکلات بسیاری را به وجود میآورد. زیرا اندازه هر مشکل بسته به چگونگی برخورد با آن تغییر میکند. بهطورکلی…
اگر عکسالعمل از خود عمل بدتر باشد، مشکل اکثر میشود.
اگر عکسالعمل از خود عمل ملایمتر باشد، مشکل کمتر می شود.
به همین علت من خود را به اطاعت از قانونی به نام «به تعویق انداختن» ملزم نمودهام: ۳۰ ثانیه در مورداحساستان حرف بزنید، تا آن حس از بین برود.
هرگاه به مسئله کوچکی اجازه دهیم که تبدیل به واکنشی بزرگ شود «یعنی واکنشی که اکثر از ۳۰ ثانیه طول بکشد» در حقیقت از یک چکش بهرهگیری کردهایم.
چکش خود را با یک دستکش مخملی طاق بزن
بعضی از افراد گمان می کنند، یک چکش به هر دردی میخورد. در مورد این افراد میتوان گفت که دیدگاهشان نسبت به زندگی، یک دیدگاه چکشکاری هست. من این حالت را اکثر در افراد پیروز دیدهام.وقتی توجهشان به چیزی معطوف میشود، در پی سوراخ کردن آن برمیآیند. در مورد انجام وظایف، این دیدگاه خوبی هست. اما برای رفتار با مردم، ترسناک هست. بههرحال همانطور که آبراهام مازلو- روانشناس – معتقد هست:
اگر تنها وسیلهاي که در اختیاردارید، یک چکش هست، تمایل پیدا میکنید که همۀ مشکلات را به شکل میخ مشاهده نمایید.
انسانها نیاز به رفتار سنجیدهتری از طرف شما دارند. بنابراین اگر می خواهید دیگران را با رفتار خود بنوازید به قلبتان بگویید:
بگذار قبل درگذشته بماند
دو مرد مشغول شکایت از زنهایشان بودند. یکی از آنها گفت: «وقتی من و همسرم دعوا می کنیم او یک تاریخدان می شود.» دوستش گفت: «منظورت دیوانه هست؟» مرد اول گفت: «نه، منظورم همان تاریخدان هست. چون هرچه را درگذشته انجام دادهام، به یادم میآورد.»
وقتی مشکلی پیش می آید آن را حل کنید و بعد کنارش بگذارید. اگر اینکار را نکنید، با طرف مقابلتان مثل یک میخ رفتار کردهاید. از خودتان بپرسید: آیا عکسالعمل من، به آن مشکل دامن زد؟ وقتی عکسالعمل یک فرد شدیدتر از خود مسئله باشد، پس او به زخمی مخفی واکنش داده هست. با واکنش بیشازحد، وضعیت را بدتر نکنید.
به خاطر داشته باشید، رفتارها به یاد مانده و کلمات فراموش میشوند
همۀ وقت اتفاقات در ذهن میمثل. رفتار با مردم، اکثر از کلماتی که در مواجهه با آنها به کار میبرید، به یاد میماند. پس درست رفتار کنید.
هرگز اجازه ندهید شرایط بر روابط پیروز شود
من معتقدم اگر ارتباط با مارگارت «همسر جان ماکسول»، برایم در اولویت نبود هرگز باهم ازدواج نمیکردیم. روابط بر مبنای تعهد بنا میشود. روابط بااهمیت، تعهد بیشتری را طلب می کنند.
عشقی بیقیدوشرط را نثار نزدیکانتان کنید
ازآنجاییکه جوامع امروزی، پر از افراد شکستخورده هست، تعداد زیادی از مردم الگوی درستی از یک عشق غیرشرطی در اختیار ندارند، در فیلم پرواز، جان ویت نظرش را در مورد اینکه درکجای رابطه با افراد مهم زندگیمان اشتباه می کنیم، اینگونه بیان می کند: «ما بدگویی میکنیم چون در عشق شکست می خوریم، وقتی عاشق دیگران باشیم، شکستهاي آنها ما را نیز ناراحت میکند. در این صورت گناهان دیگران را اکثر از گناهان خود جار نمیزنیم.»
اشتباهاتتان را بپذیرید و طلب بخششکنید
از تبهکار شیکاگو، آل کاپون شنیدهشده هست: «با زبان خوش و اسلحه می توان دورتر رفت تا با زبان خوش تنها!» جدای از شوخی، من به شما می گویم: بخشش بهتراست. چون اقرار بهاشتباه و طلب بخشش، گناهان زیادی را محو می کند.
تمرین: روی این سؤالات فکر و بحث کنید
به گزارش تالاب در چه شرایطی وسوسه می شوید بهجای دستکش مخملی از چکش بهرهگیری کنید؟
بعضی از افراد تمایل دارند، امور را بهصورت یک عکس کلی ببینند و بعضی روی جزئیات تمرکز می کنند. شما جزو کدام دسته هستید؟ چطور میتوانید این توانایی را در خود ارتقا دهید که امور را در متن خودشان دیده و زود نتیجهگیری نکنید؟
شخصی راکه استاد بهرهگیری از دستکش مخملی هست، به یاد بیاورید. چه دلیلی باعث این رفتار مفید او با مردم می شود؟ از این قبیل اشخاص چه می توان آموخت؟
تعریف شما از عشق بیقیدوشرط چیست؟ عشق بیقیدوشرط به دیگران چه چیزی را هدیه می کند؟ چطور یک نفرمی تواند دیگران را بدون قید شرط دوست بدارد و همچنان ازنظر شخصی. کاری در مراتب بالا بماند؟
وقتی کسی به اشتباهش اعتراف کرده و از شما پوزش میطلبد، چه اتفاقی درونتان میافتد؟ این اتفاق، ارتباط شمارا در آینده چطور از خود متأثر میکند؟ اگر تأثیرش مثبت هست، چرا از انجام آن اکراه دارید؟ چطور می توانید بر این نارضایتی غلبه کنید؟