بروزرسانی : 25 آبان 1396

چگونه در زندگیمان حسرت نخوریم ؟

چگونه در زندگیمان حسرت نخوریم ؟

روش هایی برای حسرت نخوردن در زندگی 

حسرت خوردن در زندگی فقط شما را عقب می اندازد در ادامه میتوانید وبسیات تالاب را دنبال نمایید. 

به گزارش تالاب زندگی کوتاه‌تر ازآن هست که بخواهید ثانیه‌اي ازآن رابه حسرت بگذرانید با این‌حال حسرت و پشیمانی دومین احساس منفی رایجی هست که غالباً هرروز آنرا احساس میکنید. انسان همان زمانی که مفهوم «اي کاش» را می‌‌شناسد احساس پشیمانی را سنجیدن می کند.

غالباً ما بجای بهرهگیری از آن چه در اختیار داریم در آن چه قبل و از دست رفته غوطه میخوریم. ‏روان‌شناسان بر این باورند که آنقدرها هم بد نیست اگر هر از چند گاهی به این فکر کنید که چه میشد اگر کارها جور دیگری پیش می‌رفت. اما چیزی که مهم هست پی‌آمد این افکار هست.

زندگی در جریان هست و چه مطابق سرو ما باشد و چه خلاف خواسته ما می‌گذرد. در بررسی انچه قبل هست شما گزینه می کنید. گزینه شما هرچه باشد در آن مسیر قدم میگذارید.‏

اگر بپذیرید اشتباه را می توان جبران کرد اگرچه اگر قابل جبران باشد. ما فراموش میکنیم که اگرچه اشتباهی رخ داده هست اما ما مهلت جبران آنرا در اختیار داریم. درک این چالش نخستین قدم برای رشد و پیشرفت هست.

احساس پشیمانی در مورد یک موضوع نشان ‌دهنده اهمیت آن هست اما دریغ خوردن بی‌فایده هست. از خودتان بپرسید چه کار متمایز یا بهتری می‌توانستید انجام بدهید و حالا چگونه میتوانید آنرا جبران کنید. ذهنت ان را برای اتفاقات نمونه در آینده آماده کنید تا مانع از اشتباهات بعدی شوید.‏

پشیمانی می تواند شما را برای عملکرد درست در موقعیت‌هاي نمونه آماده کند. اگرچه به شرط این که شما توان و اختیار کافی برای پیشگیري از اشتباهات را داشته باشید. اگر شما توانا به مدیریت موقعیت‌هاي نمونه در آینده نباشید بی شک حسرت‌هاي بیشتری در انتظارتان خواهد بود.‏

می‌توانست بدتر باشد‏

وقتی دریغ میخورید طبق معمول به این فکر می کنید که‌اي کاش همه ی چیز جور دیگری پیش می‌رفت. اما در واقع انچه شما میخواهید این هست که کارها بهتر انجام می ‌شد. اکنون به این چالش طور دیگری نگاه کنید: چه می ‌شد اگر کارها بدتر از این پیش می‌رفت؟

در المپیک تابستانی ۱۹۹۲ بارسلونا یک روان‌شناس در مراسم اهدای مدال‌ها متوجه شد که برنده مدال برنز لبخند می زند و چهره برنده مدال نقره مغموم هست. چطور مقدور هست جایگاه سوم از جایگاه سوم بهتر باشد؟ او نتیجه گرفت که مغز ما در مواجهه با شکست‌ها با دقت به رویکردی که ما نسبت به قضایا داریم عمل میکند.

از خودتان بپرسید محتمل‌ترین جای گزین برای هر کدام از این ورزشکاران چه بود؟ برنده مدال نقره جایگاه اول را از دست داد؛ یعنی او تمام دقت‌ها، سخنرانی‌ها و تمجید‌هاي بینظیر را از دست داده هست.

جایگاه دوم، نخستین جایگاه بازنده‌هاست: «چه می ‌شد اگر من یک درصد بیشتر تلاش میکردم؟» جایگاه دوم فقط به موقعیت بالاتر نگاه می کند. اما برنده مدال برنز به جایگاه پایینتر از خودش دقت دارد.

او آنقدرها هم به برنده شدن نزدیک نبود و اگر کمی کمتر تلاش می کرد در جایگاه چهارم قرار می گرفت: بدون مدال، بدون دقت و بدون این که کسی از او یادی کند. نفر سوم فقط از موقعیت خود لذت می برد و کمتر به مدال طلا اهمیت میدهد.‏

تحقیق‌ها در مورد دانش آموزان نیز نتایج نمونه دارد. کسانی که نمره ۱۸ می‌آورند از کسانی که نمره ۱۹ می گیرند راضی‌ترند. در حالیکه هردو نمره خوبی گرفته‌اند.

کسانی که نمره ۱۹ گرفته‌اند بخود میگویند:« اگر کمتر می‌خوابیدم، بیشتر تمرکز میکردم، کمتر بازی میکردم و… همین حالا ۲۰ گرفته بودم.» در حالی‌که دانش آموزی که نمره ۱۸ گرفته هست به نمره ۲۰ فکر نمیکند و از این که نمره‌اش پایینتر نشده راضی‌ هست.‏

چگونه در زندگیمان حسرت نخوریم ؟

حسرت و پشیمانی دومین احساس منفی هست که غالباً هرروز آنرا احساس می کنید

همه ی چیز دست شما نیست

علم جامعه شناسی میگوید ما باید در مورد رفتار دیگر در متن آن قضاوت کنیم. کسیکه عملکرد غیر قابل قبولی دارد را باید با دقت به فشارها و شرایطی که در آن قرار داشته داوری کرد. درنظر نگرفتن اساس‌ها خطایی هست که ما دائما در مورد خود ما مرتکبمی‌شویم.

وقتی به شکست‌هاي خود فکر می کنیم این عوامل را فقط به بدشانسی می‌کاهیم. اما گاهی عملکرد بد ما ناشی از خطا یا بدشانسی نیست در اینصورت سرزنش کردن کاری غیرضروری هست.‏

‏ زمانی که اتفاق بدی می‌افتد و خودرا مقصر میدانید به این دقت کنید که عوامل دیگری نیز دراین اشتباه دخیل میباشند. شاید به این فکر کنید که چرا آفریده شده‌اید یا چرا دراین جایگاه هستید.

همه ی گاهی تا این اندازه مستاصل و درمانده می شوند اما اگر با دیگران حرف بزنید شاید به این نتیجه برسید که همه ی چیز دست شما نبوده و دیگران هم مقدور هست در همان موقعیت اشتباه مشابهی را انجام بدهند. اگر به این نتیجه برسید که همه ی وقت مقصر هر اتفاق بدی شما نیستید کمتر حسرت میخورید.‏

تحقیق‌ها نشان می دهند هرچقدر به سن انسان افزوده می شود تمایل به مقصر انگاشتن خود کمرنگ‌تر میشود و افراد به عوامل اساس‌اي بیشتر اهمیت میدهند. شاید این به علت آن هست که بالاخره هر انسانی درخواهد یافت که دیگر وقت کافی برای جبران گذشتهوجود ندارد.‏

خوب هست اثرات منفی احساس پشیمانی رابا راهکارهای مثبت جبران کنید. یادتان باشد زندگی در حسرت و پشیمانی مهلت لذت بردن را از شما می گیرد. اگر می خواهید خودتان را همچون یک انسان با حق اشتباه در بعضی از موارد بپذیرید ودر عین حال خوشحال باشید به این موارد دقت کنید:‏

ـ از احساس پشیمانی و حسرت همچون ابزاری بهرهگیری کنید که در آینده عملکرد بهتری داشته باشید.‏

ـ وقتی دریغ میخورید سعی کنید بجای فکر کردن به موقعیت از دست رفته به موارد بدتری که می‌توانست بیفتد فکر کنید.‏

ـ در مورد خطایی که باعث ایجاد دریغ شده هست صادقانه بیندیشید و خودتان را برای چیزی که مقصرش نیستید سرزنش نکنید.‏

گاهی اشتباهات قبل راهی برای رشد میباشند اما گاهی هم اثر مثبتی ندارند. پختگی یعنی بتوانید تفاوت این دو را درک کنید. یادتان باشد حسرت و پشیمانی برای اشتباهی که قبل نتیجه آنرا تغییر نخواهد داد. از مهلت‌هاي پیش رو بهرهگیری کنید تا آن چه از دست رفته را جبران کنید مبادا که روزی حسرت امروز را بخورید.‏

احساس پشیمانی زمانی مذموم هست که عادت همیشگی‌تان باشد. اما اگر بخواهید تجارب و اتفاقات قبل را بررسی کنید و ازآن بهرهگیری کنید این احساس حسرت و دریغ می تواند خوب باشد.

جستجو در تالاب
جدیدترین مطالب سایت