با فرارسیدن تولد امام اول شیعیان «سیزدهم ماه رجب» یعنی روز پدر سایت تالاب مجموعه ایی از جدیدترین متن تبریک های اس ام اس ؛ انشا ها و ایده برای کادو های خلاقانه و زیبا بـه خاطر این مناسبت اماده کرده اسـت . از شـما دعوت میکنیم کـه در ادامه همراه ما باشید و از این مطالب دیدن فرمایید روز پدر مبارک
نمک بر زخم من شیرینتر از خواب سحر گردد
جگرها خون شود تا یک پسر مثل پدر گردد
روز پدر مبارک
پدر عزیزم
از تو آموختم چگونه سبکبال زندگی کنم تا هجرتم نیز سبکبال باشد
این بالهای پرواز قناعت و امید و عشق را تو بـه من بخشیدی
پدر عزیزم، روزت مبارک
پدر بشنو این حرف فرزند خویش
عزیز و گرامی و دلبند خویش
تویی مایه بودو پیدایشم
کنارت بـه ناز و بـه آسایشم
پدر تکیه گاه وجود منی
تو سرمایه هست و بود منی
پدر عزیزم روزت مبارک
.پدر جان، باش و با بودنت باعث بودن من باش.
از صمیم قلب دوستت دارم
روزت مبارک
گاهی وقتا چقدر مرد بودن سخته،
نشکستن غرور سخته،
نترکیدن بغض سخته،
چقدر سخته دلت گریه بخواد اما نتونی
تو تنهاییت با خودت بـه خاطر غرورت آسان باشی
کوه آهنین روزت مبارک
****
میگویند خداوند بـه هر شخصی بـه اندازه دلش داده، ببین دل من چقدر بزرگه کـه خدا تو رو بـه من داده. نازنینم با تمام وجود دوستت دارم و مردانگیات را میستایم و بـه وجودت افتخار می کنم.
پدر نازنینم روزت مبارک
چه کسی می داند در پس این چهره مهربان، خستگی ات را
پدرم دوستت دارم و عاشقانه روزت را تبریک می گویم.
بـه گرفتاریهایت خندیدی تا من همیشه بخندم!
آرزومند لبخندهای تو
دوستت دارم!
بابا!
جونمی، عمرمی، قلبمی
دوستت دارم و بـه شـما افتخار میکنم.
امید کـه سایه شـما تا ابد بر سر ما باشد
آسان نوشتیم بابا نان داد!
بی آنکه بدانیم بابا چه سخت، برای نان همه جوانیاش را داد!
بابا جون روزت مبارک
****
خورشید هرروز دیرتر از پدرم بیدار میشود اما زودتر از او بـه خانه بر می گردد!
روز پدر مبارک
پدرم!
ببخش کـه گاهی آن قدر هستی کـه نمیبینمت، ببخش تمام نادانی هایم را، اعتراضها و درشتی هایم را و هر انچه را کـه آزارت داد.
دستانت را میبوسم و پیشانیات را کـه چراغ راه زندگیم بودی و هستی و خواهی بود…
خاک پایت هستم تا هست و نیست هست و بـه حرمت شرافتت می ایستم و تعظیم میکنم.
تاج سرم، روزت مبارک
شور عشقت هست در قلبم اي پدر
گرمی لبخندهایت هست در ذهنم اي پدر
مهربانیهایت همواره درمن جاری اسـت
ساز آوای صدایت هم همیشه با من اسـت
از تو از عشق تو لبریز هستم اي پدر
من برای دیدنت با سر دوانم اي پدر
زندگی یعنی پرواز در آغوش تو
مرگ یعنی من بدون عطر تو
حرف آخر را برائت می نویسم اي پدر
با تو بودن را دوست دارم اي پدر
روز پدر مبارک
تقدیم بـه پدر حقیقی مان، امام زمان:
اي سفر کرده موعود بیا
کـه دلم در پی تو در بـه در اسـت
جان ناقابل این چشم بـه راه
برگ سبزی بـه تو، روز پدر اسـت
****
بـه سلامتی پدرم کـه هر بار عصبانیش میکنم میگه این دفعه، آخرین باریه کـه میبخشمت!
دست همیشه بـه معنای آغوش نیست
گاهی فقط امنیت اسـت
فقط مثل «دست پـــــــــــدر»
پدر دستهای تو گهواره من
دو چشم تو چراغ خونه من
بـه جز تو از همه دنیا بریدم
کـه عاشق تر ز تو هرگز ندیدم
ببوسم پینه دستان پاکت
ببوسم صورت چون قرص ماهت
پدر اي قبله راه سعادت
ندارم ذره اي از تو شکایت
تو رو همچون نفسها دوست دارم
کـه جون من تویی تا بی نهایت
همیشه مادر را بـه مداد تشبیه میکردم کـه با هر بار تراشیده شدن کوچک و کوچکتر می شود
ولی پدر یک خودکار شکیل و زیباست کـه در ظاهر ابهتش را همیشه حفظ می کند، خم بـه ابرو نمیآورد و خیلی سختتر از این حرفهاست؛ فقط هیچ کس نمیبیند و نمیداند کـه چقدر دیگر می تواند بنویسد
بیایید قدردان باشیم
بـه سلامتی پدر و مادر ها
****
توی این روز عزیز ؛ توی این لحظه های قشنگ
زیباترین کلمه اي کـه میشه گفت یک ” دوستت دارم “
بـه همراه یک آسمان عشق و تمنا
تقدیم بـه پدرعزیزم ؛ روزت مبارک
پدر اي کـه از تو جاری
خون زندگی تو رگهام
اي کـه از نور دو چشمت
نور زندگی بـه چشمام
پدرم روزت مبارک
****
پدر دستات برام گهواره بودن
چشات مثل چراغ خــونه من
بـه جز تو از همـــه دنیا بریدم
کسی رو مثل تو عاشق ندیدم
پدرم روزت مبارک
توی این روز عزیز، توی این لحظههای قشنگ
زیباترین کلمهاي کـه میشه گفت یک دوستت دارم
بـه همراه یک آسمان عشق و تمنا
تقدیم بـه پدر عزیزم
روزت مبارک
پدر؛ تکیه گاهی اسـت کـه بهشت زیر پایش نیست..
اما همیشه بـه جرم پدر بودن باید ایستادگی کند؛ و باوجود همه مشکلات,
بـه تو لبخند زند تا تو دلگرم شوی کـه اگر بدانی …چه کسی ؛
کشتی زندگی را از میان موج های سهمگین روزگار بـه
ساحل آرام رویاهایت رسانده اسـت؛ “پدرت”را می پرستیدی……
با پدرم جدول حل ميکردم کـه گفتم: پدر نوشته دوست، عشق، محبت و چهار حرفيه…
اتفاقا” دو حرف اولشم در اومده بود، يعني ب و الف
يه دفعه پدرم گفت فهميدم عزيزم ميشه بابا
با اينکه ميدونستم بابا ميشه ولي بهش گفتم نه اشتباهه
گفت ببين اگه بنويسی بابا عموديشم در مياد …
… … … تو چشام اشک جمع شده بودو گفتم ميدونم ميشه بابا ولي …
اينجا نوشته چهار حرفي، ولی تو کـه حرف نداری…
وقتی پشت سر پدرت از پلهها ميای پايين و ميبينی چقدر آهسته ميره ؛ ميفهمی پير شده!
وقتی داره صورتش رو اصلاح ميکنه و دستش ميلرزه، ميفهمی پير شده!
وقتی بعد غذا يه مشت دارو ميخوره، ميفهمی چقدر درد داره اما هيچ چي نميگه…
و وقتي ميفهمی نصف مو های سفيدش بـه خاطر غصه های تو هستش، دلت ميخواد بميری