دراین پست با سفر به یکی از جذاب ترین نقاط جنوب کشور که لقب ونیز ایران را گرفته است آشنا خواهیم شد. مکان های گردشگری ایران در جنوب هنوز انقدر شناخته شده نیست و ما تلاش خواهیم کرد مکان های دنج و زیبای و دیدنی شهر های جنوب ایران رابه شما معرفی کنیم.خانهها بر آب اند، زندگي بر آب است و زنان سوار بر بلمهای باريك در ميان نيزارها ميچرخند و قايقهای كوچك را روي تالابي كه سالهاست يكجا آرام گرفته، ميرانند. آن ها ساكنان يك روستای آبي كوچكند، ايستاده روي آب.
همچنین دراین پست با بهترین مکان ها برای سفر نوروزی در ایران و کشور های دیگر آشنا خواهید شد.
به گزارش تالاب، روزنامه شهروند نوشت: خانه انها از وسط آب ميگذرد، نه فقط خانه كه زندگي دراین روستا هرروز در كوچههای آبي شروع ميشود ودر خانههای آبی تمام. براي گذر از کوچهها بايد پارو زد تا از راهي به راه ديگر و از خانهای به خانه دیگر رسید.
صراخيه، روستايي است كوچك در جنوب ايران در ميانه تالابي بزرگ با خانههای سادهای كه در ميان نيزارهاي سبز محصور شدهاند. هيچ شباهتي به شهر تاريخي و افسانهای ونيز ندارد اما همين كه كوچهها آبي است و خانههايش تا كمر در آب فرورفته شاید همينها كافي بوده تا خيليها بگويند صراخيه، اين روستاي ايستاده بر تالاب شادگان، ونيز ايران است.
ونیز ایران در جنوب
براي جنوبيها يعني انها كه ساكنان روستاي صراخيهاند، هيچچيز خوشتر ازآن نيست كه اين كلمه چهار حرفي «ونيز» را بكشند و بگويند: «ها… اينجا ونيز ايران هستها، قايق نميخواي؟»
در ميانه جاده آبادان به اهواز يك راه فرعي هست كه به نيزارهاي سبز ميرسد؛ به تالاب شادگان كه هنوز زيستگاه آرام پرندگان مهاجر است، هر چند زیستگاهی آلوده اما همان گونه پناهگاهی است برای حیات وحش. در مجاورت این تالاب بین المللی روستاهای سراخیه و رگبه واقع شده که درواقع ساکنان اصلی این تالاب را تشکیل میدهند و بخشی از زندگی خود رابه وسیله تالاب شادگان فراهم می کنند.
قایقهای دستساز
ورودی روستای صراخیه، یک کوچه آبی باریک است که با تابلویی از بقیه کوچهها و فضاهای پیرامونیاش متمایز شده. روي آن نوشتهاند: «منطقه ويژه گردشگري». زیر تابلو قایقهای باریک کوچک، در ردیفی منظم، زیر آفتاب داغ جنوب چرت می زنند.
«حسين» كنار همين تالاب ايستاده و با لهجه جنوبي میگوید: «این تابلو را نباید خیلی جدی گرفت، چون از منطقه ویژه گردشگری تنها همین تابلو نصیب مردم شده. امکانات و زیرساختها، هیچ.»
قايقش يك قايق دستساز ساده است. شبيه برگِ بلند و باريك گياه خرزهره با گوشههای كشيده و پيكري کاملا متقارن. با چند پاروي بلند و تكههای باريك چوبي كه در ميانه آن براي نشستن تعبيه كردهاند. قایقهای تالاب و به قول محلیها بَلَم همه ی شبیه هماند. هندسه طراحیشان یکی است و تنها اختلافشان در رنگهاست: قرمز و آبی و زرد.
قایقهای یکنفره در کوچههای آبی صراخیه، حکم خودرو کورسی در بزرگراهها و شاید پیستهای مسابقه را دارد. سرعتی است و مخصوص رفتوآمد محلیها. گردشگران و تازهواردان برای ورود به این روستای آبی یا باید سوار بلمهای دو تا چهارنفره شوند یا سرنشین یکی از قایق موتوریها. «حسین» میگوید، تالاب و کوچههای آبی روستا را باید با بلم گشت: «قایق موتوری حیوانات را فراری می دهد. گاومیشها رم می کنند و پرندهها میپرند. شادگان را بدون اینها دیدن چه لطفی دارد؟»
به گفته «حسین» تالاب اینروزها نیمهجان است و سطح آب پایین رفته. حقآبه تالاب درست تأمین نمی شود و آب بدلیل انتقال برخی سموم شیمیایی کشاورزی و فاضلاب آلوده شده. او یکی از اهالی عرب صراخیه است که ٢٩سال پیش در یکی از همین خانههای روستایی بدنیا آمد. چند قایق پارویی و یک قایق موتوری دارد و زندگیاش از همین راه میگذرد: «براي زندگي دایمی اینجا به قایق موتوری نیاز هست. وضع کار بد نیست. گردشگر باشد، اوضاع کار ما خوب است اما نباشد، کار چندانی نداریم.»
در صراخيه تازهواردها و گردشگران رابا پارو به كوچههای آبي ميرسانند. رسمشان این است. قايق از ميان آب راكد، از ميان تالاب ساكت ميگذرد و نخلهای بلند و خانههای كوتاه روستا از دور نمايان شود؛ همه ی دستساختههایي پیچیده در نی و بوریا.
سایت تالاب : اهالي روستا با بتنهای ارزان و سقفهای گنبدي و ديوارهاي خشت و گلي براي خود خانهها اسرارآميز ساختهاند. حياط خانهها در صراخیه ديوار ندارد و بجاي آن نيهای بلند رابه هم بافته، در هم تنيده و دور خانههايشان كشيدهاند، باد هر ازگاهي این دیوارها را كنار ميزند و پشت آن ها سادگي زندگي روزمره يك روستا پيداست: زنان ساده و كودكان نيمهلخت در آب، يك اجاق سنگي روشن و بند رختهای پريشان در باد.
«ما حدود ٩٠ خانوار هستیم. در هر خانهای بالاي ٦ نفر زندگي ميكنند. اين خانهها را خودمان ميسازيم. قايقها همدستساز است، مخصوص همينجاست. تكنفرهها ٥٠٠هزار تومان، چندنفرهها يك تا دو ميليون تومان. چند سالي كار ميكنند برايمان و بعد از نو باید ساخت.» اينها را «حسين» ميگويد. قايق در كناره يكي از كوچههای آبي ميايستد و زنی روسري گلدارش را سفت ميكند. می گویند رسم نیست زنان روبهروی دوربین بایستند. تعداد زیادی از آن ها عربزبان هستند و پارسی نمیدانند.
«سميه» يك پرنده شكار شده را در دستانش گرفته و زير شير آب پرهايش را ميكند و پيكر بيجان چند پرنده ديگر در چند قدمي حوضچه كوچكي در انتظار سرنوشتي مشابهاند. اين غذاي ظهرشان است. پرندگان حلالگوشتي كه شوهرانشان در همين تالاب شكار ميكنند. در خانهای تورهايي براي صيد ماهي هست كه بخشي از آن ها رزق و روزي و غذاي هر روزه ساكنان تالابند. زنان روستا ميگويند بين ماهيها بيشتر مصرف حمری شانک دراین منطقه رایج است، اما گاهي ماهيهای ديگري هم صيد ميكنند. بعضي ساكنان روستا دامدارند و دامهایشان همان گاوميشهايي است كه لابهلاي نيزارهاي تالاب شادگان، زير آفتاب داغ جنوب تا گردن در آب فرو رفته و پرندگان سفيد روي سرهايشان نشستهاند.
«یونس»، مردی است ٢٨ساله اما صورتش به چهلسالهها می زند: «وضع تالاب خوب نیست. چند سال است میگویند رسیدگی میکنیم اما هر سال میگذرد و اوضاع بدتر می شود. آب تالاب خیلی پایین آمده، آلوده است و گاومیشهایمان مریض شدهاند. خیلی از گیاههای تالاب خشک شده.»
آب آلوده
کاهش حقآبه تالابها، تغذیه تالاب با زهاب نیشکر بجای آب سالم، بیتوجهی به وضع زیستی تالابها و عواقب پس ازآن همه ی از وخاومت حال تالابهای خوزستان خبر می دهد و تالاب شادگان نیز از این وخامت در امان نیست.
از چهارسال قبل تالاب شادگان بهعنوان یکی از مناطق مورد اهمیت گردشگری دیده شد و حتی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری با ایجاد تابلوی بزرگی در محل تالاب اقدام به احداث ایستگاه گردشگری تالاب شادگان کرد، اما این اقدامات درحالی انجام میگرفت که مشکلات زیستمحیطی این بستر طبیعی آغاز شده بودو مردم روستای صراخیه بهعنوان ساکنان اصلی تالاب از داشتن امکانات رفاهی محروم بودند.
ورود آب ناشی از فعالیتهای صنعتی در کارخانه نیشکر به تالاب شادگان ازجمله ضایعات مهم زیستمحیطی دراین تالاب بین المللی بود که بهتازگی قرار شده این آب به داخل خلیج فارس منتقل شود. پیش از این یک کارشناس محیط زیست با اشاره به انحراف آب آلوده نیشکر از تالاب شادگان به بستر خلیج فارس گفته بود با اینکه آب آلوده دریا را هم آلوده می کند، اما تالاب شادگان و مردم حاشیهنشین اهمیت بیشتری دارند، چرا که حیات انها در خطر است.
ورود گردشگران به داخل تالاب شادگان از دیگر مشکلات زیستمحیطی این تالاب محسوب میشود. گردشگران با ریختن آشغالهای خود به داخل تالاب فضای آنرا بشدت آلوده می کنند و چهره تالاب را دگرگون کردهاند. انداختن بطریهای مصرفشده آب معدنی و نوشابهها و همچنین پلاستیکهای مصرفشده به داخل تالاب شادگان ازجمله مسائل و مشکلات زیستمحیطی این تالاب بین المللی است.
در بین این مشکلات خشکسالی معضل دیگری برای اهالی تالاب شادگان شده است. خشکسالی باعث شده تا آب تالاب پایین برود ودر بخشی از مناطق آن باعث مرگ ماهیان شده است. از طرف دیگر تغییرات اکوسیستمی از قبیل ورود آبهای آلوده به بستر تالاب نیز باعث مرگ ماهیان و کمشدن تعداد انها شده است؛ این مشکلات تاکنون بر معیشت ساکنان تالاب تأثیر بسزایی داشته است.
سميه بيستوشش ساله است، با سه دختر و يك پسر و همينجا در يكي از همين خانههای بر آب متولد شده: «همه ی بيشتر همين جا به دنيا آمدهاند، بجز بعضي از عروسها كه از روستاهاي ديگر گرفتهاند؛ خيلي مهاجرت نداريم.»
سایت تالاب : دراین روستا مهاجرت کمتر صورت میگیرد، اهالی صراخیه روستای خود و زندگی درکنار تالاب رابه مهاجرت ترجیح می دهند. تعداد زیادی از جوانان صراخیه با ماندن در روستا و ازدواجهای بومی باعث افزایش جمعیت بومی آن نیز شدهاند.
زندگي در خانههای بوميساز كوچك و آشپزي روي اجاقهايي كه با كپسولهای بزرگ گاز روشن ميشوند و خريد دبههای آب تصفيهشده و زندگي با شكار و ماهيگيري و قايقراني گرچه راحت نيست، اما او ميگويد اين شرایط براي ساكنان اين روستاي آرامگرفته در ميانه شادگان عادت شده: «هركسی در صراخيه به دنيا ميآيد همين جا ميماند؛ مهاجرت خيلي كم است. از بيرون كه ميآيند، همه ی ميگويند چه سخت است زندگي دراين شرايط اما در صراخيه اگر كسي پولدار هم بشود، نميرود و همين زندگي را دوست دارند البته زندگيمان سخت است؛ هواي گرم و شرجي، آب تالاب هم كه پايين رفته. با شكار و صید ماهي و پرنده زندگي ميكنیم، وسط آب است و امكانات كم اما خوب عادت كردهايم به این زندگي.»
در صراخيه آدمهایي که عادت دارند به زندگي در كوچههای آبي و نشست زير سايهبانهای حصيري ناگزیرند در مصرف آب شرب حد را نگه دارند؛ چرا که روستا آب شرب لولهکشی ندارد. هر دبه آب سالم برایشان ٨ هزار تومان تمام ميشود.
كوچههای آبي روستا و لابهلاي نيزارهاي بلند تالاب پر است از قايقهای باريك كوچكي كه زني، پيرمردي و حتي كودكي روي آن نشسته يا ايستاده و پارو ميزند. تالاب مواج ميشود و بچه اردكهای كوچكِ چند روزه كه پشت نيهای بلند پنهان شدهاند، ناگهان تعادلشان را از دست ميدهند و بيرون ميافتند اما تنها چند ثانيه كافي است كه با همان جثه بندانگشتي كوچك در چشم بر همزدنی از اين سوي تالاب به آن سوي ديگر بروند.
آدمها در صراخيه روياهاي دور و آرزوهاي محال ندارند و زنان هم. زندگي برايشان در همين چهارديواريهای خشت و گلي، نانپختن دستهجمعي به وقت ساعت ٥ عصر و و پاروزدن در سكوت تالاب خوش است. زنان همه ی مادراني جوانند كه چند فرزند دارند و بيشترشان سواد خواندن و نوشتن ندارند و اگرهم داشته باشند تا كلاس ششم بيشتر نيست. در ميانشان كم هستند زناني كه فارسي را درست و بدون اشكال حرف بزنند و اگر بخواهي از آن ها بپرسي كه روزگارشان چطور در ميانه اين روستاي آبي ميگذرد، بيشترشان سرهايشان را تكان ميدهند كه فارسي نميدانند.
سعيده تنها عروس غريبه روستاست و آشناییاش با عدنان وی را از شهري ديگر به سراخيه كشانده. او فارسي را بهتر از همه ی ميداند: «اينجا همه ی ازدواجها فاميلي است. غريبهشان منم كه ازدواج كردم و از ٢٢ سالگي آمدم اينجا. گاهي دلم براي شهر تنگ ميشود اما زندگي در بین آب حس و حال متفاوتی دارد. درست است که پای آدم بسته میشود اما باید خودتان تجربه كنيد تا حس كنيد.»
تعداد زیادی از دختران و زنان سراخیه سواد خواندن و نوشتن ندارند: «هم نميگذارند خيلي درس بخوانیم هم اينكه مدرسه نداريم. انها كه سواد دارند در حد خواندن و نوشتن است؛ البته هم اکنون بعضيها نهضت هم ميروند اما چون مدرسه راهنمايي دور است و بعد از ابتدایی بايد بروند شادگان، درسشان نیمهکاره می ماند. بچهها هم بايد با قايق بروند و برگردند و برای همین خيلي درس را ادامه نميدهند. ترك تحصيل و بيسوادي بين دخترها بيشتر است اما پسرها هم خيلي نميخوانند و اغلب از نوجوانی به بعد ميروند دنبال كار.»
نه فقط زندگي كه سرگرمي و تفريح ساكنان صراخيه هم همينجا وسط تالاب و وابسته به آن است. آن ها در همين روستاي روي آب، باربيكيوي سنگي، اسكله و آلاچيق و حتي زمين فوتبال دارند. يك زمين چمن فوتبال در ابعاد واقعي با دو دروازه بزرگ البته ایستاده روی آب.
عدنان ميگويد، هفتهای يكبار مسابقه فوتبال روستا در همین زمین برگزار ميشود: «٥ دقيقه بازی ميكنيم و ١٠ دقيقه روي آب دنبال توپ مي دويم.» صورتش ميشود تماما خنده.
در روستاي صراخيه داشتهها و نداشتههای زندگي آميخته باهم است اما کاستیها کم نیست. مردم روستا پزشك و خانه بهداشت ندارند، گاز و آب تصفيهشده ندارند اما نگهبان و پليس هم ندارند و خانههايشان همه ی بيقفل و كليد است: «همه ی همديگر را ميشناسيم. روستاي ما نه دزدي دارد، نه مواد و نه حتي يك نفر سيگاري. خانهها همه ی بازند، خيلي از اتاقها در ندارند، خدا را شكر كارمان خوب است، اگر مسافران بيشتر بيايند از اين هم بهتر ميشود، با قايق ميبريمشان روي تالاب، هم انها دوست دارند و هم براي ما كار است.»
قايق در سراخيه همه ی چيز است و زندگي بدون قايق معنا پيدا نميكند. روي تالاب شادگان ودر كوچه پس كوچههای آبي صراخيه اما قايقسواري مختص آدمبزرگها نيست و روي آب قايقهايي هست با قايقرانان كوچك، دختران و پسراني كه قدشان به ميانه پاروهاي بلند هم نمي رسد اما بلمها را ميرانند مثل يك قايقران حرفهای. مادرانشان ميگويند بچهها از ٥ سالگي به بعد روي تالاب قايقسواري ميكنند؛ البته در صراخيه كسي نميگويد قايق، همه ی ميگويند بَلَم.
به گزارش سات تالاب : در صراخيه سرنوشت بچهها شبيه پدرها و مادرهایشان است. همان طور كه در روستاي بومي به دنيا ميآيند راه بوميزيستن را در پيش ميگيرند؛ بچههايي كه اگر دختر باشند درسالهايي نه خيلي دورتر از روزگار كودكي كنار دست مادرهايشان در خانه حصيربافي ميكنند و صنايعدستيشان را ميفرستند بازار شادگان، لباسهای رنگي شاد ميپوشند و موهايشان بلند و بافته مثل گيسوان زنان قديمي و پسرها يا ميشوند قايقرانان ماهري كه گردشگران رابه تالاب ميبرند و ميآورند يا ميروند در كار صيد و ماهيگيري و شكار.
شميل يكي از آنهاست كه ميگويد به خاطر كارش كه صيادي است، جاي ديگري نميرود: «هرروز ماهي صيد ميكنم؛ معلوم نيست كه هرروز چقدر. رزق و روزي كه دست ما نيست، دست خداست، بعضي روزها در تورم ١٠ تا ماهي هست و بعضي روزها ١٠٠تا. ماهيها را ميبرم بازار شادگان. روزانه بين ١٠ تا ٢٠هزار تومان را دارم؛ اگر مسافر بيايد بيشتر.»
در صراخیه مردم هنوز زندگی کنار تالاب رابه زندگی در کوچه پس کوچههای شهری ترجیح می دهند. آن ها میگویند اگر تالاب شادگان تالاب بماند و مشکلات زیستمحیطی را چارهای باشد تا چند نسل دیگر روی همین کوچههای آبی خانههایشان را سرپا نگه میدارند همه ی با امید اینکه این منطقه در آیندهای که نمیدانند کی میرسد، منطقهای نمونه برای گردشگری باشد.
وقتی قصد سفر به شهر جنوبی ایران را دارید نمیشود گفت برای سواحل زیبای خلیج فارس و آب وهوای دلنشین بهار این منطقه انتخاب نکردید . بوشهر و بوی ماهی های تازه و نسیم بهاری درکنار بندر روح و روان تان را تازه می کند. بندری که تاریخش به دوره ساسانی و و اردشیر ساسانی که سنگ بنای این بندر و شهر را نهاده که تا امروز بند بوشهر شناخته می شود البته مرهون زحمات نادرشاه افشار برای ساخت بندری تجار است.
دیدار از ریشهر، آب انبار قوام، خانه ي قاضی، عمارت ملک، گوردختر، عمارت دهدشتی، مدرسه ي گلستان، امامزاده عبدالمهیمن، قبر ژنرال انگلیسی، مقبره اصفهانی، معبد خدادریا، کلیسای مسیح مقدس، قلعه ي هندی ها، کنیسه ي یهودیان، آرامستان انگلیسی ها و عمارت حاج رییس را از دست ندهید.
اصفهان با معماری تحسین برانگیزش , بلوارهای زیبا ,تونل ها , پل های سرپوشیده , کاخ ها , مساجد و منارهای منحصر به فردش شهرت دارد که این امر سبب شده در فرهنگ ایرانی، اصفهان نصف جهان لقب بگیرد.
1 این شهر، یک موزه ي زنده است و اگر پیاده آنرا قدم بزنید ، انگار در راهروهای یک موزه قدم میزنید و شانس دیدن کلی دیدنی همراهتان خواهدبود.اما این شهر در نوروز جز مناطق شلوغ برای سفر خواهد بود .
مهم ترین مکانی که هیچ موقع سال نمیتوانید در اصفهان ببینید و تنها زمان نوروز است که درهای آن باز می شود، مدرسه ي چهارباغ است. مدرسه ای که نمونه ي عینی تحولات معماری صفوی است. در اصفهان می توان بناهای بسیاری را دید، اگر خودتان رابه میدان امام اصفهان یا خیابان چهارباغ برسانید، دیگر برنامه ي گردش مهیاست؛ از همین جا میتوانید بیشتر آثار تاریخی اصفهان هم چون مسجدها، بازار و سراها و تیمچه ها، صنایع دستی، مدرسه ها، پل ها و عمارت ها را ببینید.
دراین میان مسجد لطف اله را هیچ کجای دیگر نمیتوان پیدا کرد. برای شما که معلم هستید، کاخ ها و عمارت ها هم از دیگر دیدنی های این شهر است. مثل عمارت عالی قاپو، عمارت توحیدخانه که بخشی از کاخ عالی قاپو است، عمارت چهلستون، عمارت هشت بهشت، عمارت رکیب خانه و دژ سارویه که همه ی ي این عمارت ها نزدیک هم بوده و شما میتوانید به اسانی از این بناهای منحصر به فرد دیدار کنید و لذت ببرید.
شیراز را میتوان شهر بهارنارنج و باغ های دلگشا نام برد . شهری که پر از مسجد و خانه های قدیمی است که نمیتوان بدون دیدن شان شیراز را ترک کرد. حافظیه و سعدیه و همه ی شهر به آلبوم عکسی دیدنی می ماند.
شکوه و زیبایی جاذبههای تاریخی و دیدنی شیراز را می توان به آتشکدهٔ صمیکان، مقبره حافظ، مقبره خواجوی کرمانی، مقبره سعدی، ارگ کریمخان، باغ جهاننما، باغ ارم، باغ تخت، باغ چهلتن، باغ دلگشا، باغ عفیفآباد، باغ نارنجستان قوام، باغ هفتتن، خانه صالحی، چاه مرتاض علی، حمام باغ نشاط، عمارت باغ ایلخانی، عمارت باغ نشاط، عمارت دیوانخانه، عمارت کلاهفرنگی باغ نظر، مسجد نصیرالملک، قصر ابونصر، قلعهٔ ککها، مدرسهٔ آقاباباخان، مدرسهٔ خان، موزهٔ پارس، موزهٔ هفتتنان، نقش برجسته بهرام در برم دلک اشاره کرد. از جاذبههای طبیعی شهر شیراز می توان به آبشار کوهمره سرخی، برمدلک، پارک قلعهبندر، پارک ملی بمو، باغ پرندگان شیراز، پیربناب، چشمهٔ جوشک، چشمهٔ خارگان، چشمهٔ ریچی، دریاچهٔ دشت ارژن، دریاچهٔ مهارلو، رکنآباد، رودخانهٔ قرهآغاج، روستای قلات، کوه سبزپوشان، گردشگاه آتشکده، گردشگاه چاهمسکی، گردشگاه چشمه سلمانی و گردشگاه هفتبرم نام برد.
آب و هوا شیراز : دما در تیرماه ۳۰ درجهٔ سانتیگراد، در دیماه ، ۵ درجهٔ سانتیگراد، در فروردینماه ۱۷ درجهٔ سانتیگراد ودر مهر ماه ۲۰ درجهٔ سانتیگراد می باشد و میانگین سالانهٔ دما ۱۸ درجهٔ سانتیگراد است .
یزد بدلیل معماری تاریخی ارزشمند و بافت سنتی دست نخوردهاش در ۱۸ تیرماه سال ۱۳۹۶ در لیست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید . یزد نخستین شهر خشتی و دومین شهر تاریخی دنیا محسوب میشود
یزد به مفهوم پاک و مقدس است، سرزمین خدا و شهری که انسان به خدا نزدیک تر است. شهری که در آن همه ی چیز به قدمت خود تاریخ است، از کوچه پس کوچه های خشتی اش گرفته تا معابدی که نشان های اولیه ي عبادت خدا در روی زمین هستند، شاید بهمین خاطر است که نگین کویر ایران را کلمه ای چون «یزد» و مفهومی چون «پاکی» و «تقدس» همسان کرده اند.
مناطق دیدنی یزد : مسجد جامع کبیر، مسجد امیر چخماق، خانه ي ملک التجار، مسجد ملااسماعیل، برج ساعت، باغ دولت آباد، بقعه ي دوازده امام، آب انبار شش بادگیر، بقعه ي زرندیان و… تنها بخشی از لیست دیدنی های یزد هستند.
کرمان، شهر خشت ، شعر و داستان است، «ارگ بم»، «احمدرضا احمدی» و «هوشنگ مرادی کرمانی».
ارگ بم، بزرگترین شهر خشتی جهان است و احمدرضا احمدی اش، شاعر افسرده ای که به ظرافت های کلامی و طبع شوخش شهره داشت داشت. قصه های مجید هم که سفره اش در دل هر ایرانی پهن است. پسته و خرما و زیره که خب بهترین هایش را در کرمان میتوانید پیدا کنید.
اگر اهل تاریخ هستید، هویت واقعی تاریخ کرمان را در تمدن های «تل ابلیس»، «تپه یحیی» و «شهداد» جست و جو کنید، کشفیات گروه باستان شناسی پروفسور «کلدول» از تل ابلیس نشان می دهد که عمر ساختمان های این جا به اواخر هزاره ي پنجم قبل از میلاد بر میگردد.
مسجد ملک یکیدیگر از بناهای مقدسی است که در برنامه ریزی سفرتان باید گنجانده شود. این مسجد از مهم ترین بناهای معماری کرمانی است که به روایتی قدمت آن به سال 478 قمری بر میگردد و به فرمان «تورانشاه سلجوقی» ساخته شده است. اما از مهم ترین و به یادگارماندنی ترین آثار هنر معماری در قرن هشتم مربوط به کرمان، مسجد جامعه مظفری و مسجد پامنار است.
بهترین مقصد سفر نوروزی میتوان انتخاب کرد وجود مبارک امام هشتم شیعیان دراین شهر و آغاز سال نو در کنارم حرم امام رضا «ع» این نوید خواهد داد که سالی پر از برکت و سلامتی را پیش رو خواهید داشت. این ناگفته نماند که باوجود حرم رضوی این شهر در تمام طول سال میزبان مسافران و داخلی و خارجی مورد توجه ویژه قرار می گیرد . با تمام این وجود این شهر در نوروز جز مناطق شلوغ برای سفر خواهد بود .
با ورود به شهر مشهد نخستین چیزی که شما را جذب خودش میکنه و روح روان تو صیغل میده و آرامش خاصی رو کنارش حس خواهید کرد حرم مطهر امام رضا «ع» خواهد بود. ودر ادامه میتوان به مناطق تاریخی و تفریحی هم بهره ببرید که به عده ای از انها اشاره میکنیم . غار و سد کارده, روستای پاژ,lروستای تغندر,طرقبه,پارک جنگلی و باغ وحش وکیل آباد,موزه مردم شناسی و حمام مهدی قلی بیک,مقبره حکیم ابوالقاسم فردوسی,بقعه پیر پالاندوز,پارک کوه سنگی,سرزمین موج های آبی,پارک ملت,شاندیز
و….
زیبا ترین مقصد برای مسافرت در نوروز میتوان یاد کرد. مگر میشود با فرارسیدن بهار به سر سبزترین نقطه این نرفت . گیلان با آب وهوای معتدل ، مردمی خون گرم و مهمان نواز مقصد و سفری خاطره انگیزه را برای شما ایجاد خواهد کرد. با سفر به گیلان می توان از طبیعت این استان بهره برد باوجود دریا جنگل که نوید آب و هوای پاک را برای شما خواهد . اما این شهر در نوروز جز مناطق شلوغ برای سفر خواهد بود .
با عده ای از جاذبه های گردشگری گیلان آشنا میشویم : ماسوله,باغ محتشم و عمارت کلاه فرنگی رشت,سد و دریاچه سقالکسار,خانه میرزا کوچک خان جنگلی,موزه میراث روستایی,پارک جنگلی سراوان,بقعه دانای علی,تالاب انزلی,قلعه رودخان فومن,جنگل اسالم
شیطان کوه و بام سبز لاهیجان,آبشار لونک,منطقه آزاد انزلی,ساحل حاجی بکنده
و…
مازندران هم باوجود طبیعت زیبایی که در دل خودش جای داره مرکز سفر اکثر مردم ایران خواهد بود که در نوروز جز مناطق شلوغ برای سفر خواهد بود . البته سفر به این استان می توان از طبیعت بکر و رویایی ، سرسبز بهره من شوید .
با عده ای از جاذبه های گردشگری مازندران آشنا شوید : آبشار شاهان دشت آمل,تالاب فراخین نوشهر,جنگل دو هزار تنکابن,چشمه های باداب سورت ساری,دشت دریاسر تنکابن
نمک آبرود,تالاب حمید آباد ساری,پارک جنگلی سی سنگان,پارک جنگلی نور و…
لرستان بخاطر آب و هوای معتدل، طبیعت زیبا و جنگل های بلوط فوق العاده دلنشینش در تعطیلات نوروز مسافرین زیادی به خودش جذب می کنه. لرستان قدمتی 4000 ساله داره و بهمین علت هر سال گردشگران خارجی زیادی به خصوص باستان شناسان این منطقه رو برای سفر و اکتشاف انتخاب می کنند.
با عده ای از جاذبه های گردشگری لرستان : قلعه فلک الافلاک,گرداب سنگی,دریاچه کیو,پل شاپوری,آبشار بیشه,گردشگاه چغاسرخه,بوستان فدک و باغ پرندگان,دریاچه گهر,غار کلماکره,مناره آجری
قشم :جزیره زیبا در جنوب ایران که مقصد بی نظیر در بهار و باوجود آب و هوای معتدل مکانی فوق العاده خواهد بود. از جنگل دریایی حرا تا دره ستارگان که میتوانید آرامش را دراین سفر و کلی مناطق دیدنی داشته باشید.
برخی جاذبه های گردشگری قشم : غار نمک , جنگل دریایی حرا, انجیر معابد ,غار خربز ,سد گوران , قلعه قشم, پارک کروکودیل , دره ستارگان و…
فصل بهار ماههای ژانویه ، فوریه و مارس است که بهترین زمان برای سفر و بهره بردن از طبیعت زیبای بهاری خواهد بود، با ما همراه باشید تا برخی مکان دیدنی در فصل بهار در دیگر نقاط دنیا آشنا شوید.
در ماههای آخر فصل بهار یعنی مارس و آوریل که دمای هوا بین ۱۶تا ۲۵ درجه سانتی گراد است ، و هنوز هوا آن چنان رطوبتی ندارد می توان تور نورورزی استانبول را برای سفر انتخاب کرد چرا که بعد ازآن کم کم رطوبت هوا بیشتر شده و به اصطلاح هوای استانبول شرجی و دم کرده می شود و گشت و گذار اصلا به مذاق تان خوش نمیآید.
آنتالیا
آنتالیا جز شهر های مهم و مرکز گردشگری در ترکیه محسوب میشود .دارای جاذبههای فراوان می باشد. دراین شهر درختان نخل و لنگرگاهها خود نمائی میکند. دراین شهر ودر بخش قدیمی و تماشائی آن منطقه قلعهایچی «درون قلعه» قرار دارد. بافت خاص منطقه که شامل خیابانهای کم عرض و پیچ در پیچ بوده به همراه خانههای قدیمی که توسط دیوارهای قدیمی محصور شده، بسیار جلب توجه می کند.
آب و هوای آنتالیا خاص مدیترانه ای با تابستان های آفتابی و زمستانهای معتدل است . از اواسط ماه فروردین تا آبان « آوریل، نوامبر » برای شنا مناسب است. متوسط دمای هوای آنتالیا در تابستان ۲۸ درجه سانتیگراد و دمای آب ۲۷ درجه سانتیگراد است. بارش باران در آنتالیا بیشتر به فصلهای پاییز و زمستان اختصاص دارد .
بهترین زمان برای سفر به آگرا هندوستان ، فصل بهار است چرا که قبل ازآن سرمای زمستان طی شده و تا قبل از رسیدن فصل تابستان که به تدریج گرمای ۴۵ درجه ای هوا خودرا نشان میدهد،
شهر دبی یکی از شهر های بیابانی کشور کشور امارات البته مدرن و دیدنی است که بیشتر ماههای سال گرمای هوای ۴۰ درجه ای واقعا کلافه کننده است اما با رسیدن فصل بهار هوا خنک تر شده و علیرغم آفتابی بودن روزهایش ،گرمای هوا اصلا اذيت دهنده نیست.
مالزی یکی از کشور های جنوب شرقی آسیا و پایتخت آن کوالالامپور است. مالزی به خاطر سواحل متعدد و تنوع جاذبههای طبیعی ، یکی از مهم ترین مقاصد گردشگری دنیا ، به خصوص برای ورزشهایي مانند غواصی است. علاوه بر جاذبههای طبیعی، از نظر جاذبههای شهری ، برجهای بلند و رستورانهای معروف هم ، مالزی حرفهای زیادی برای گفتن دارد.
در طول سال، دو فصل بارانی در مالزی وجوددارد. بخش شرقی، بیشترین میزان بارندگی را از اوایل نوامبر تا آخر مارس تجربه میکند که بر اثر بادهای موسمی شمال شرقی ایجاد میشود و با بارندگی شدید و رعد و برق همراه است. رشتهکوهی که از مرکز کشور میگذرد، پناهگاهی در برابر بادهای موسمی شرقی است اما کوالالامپور و شهر های دیگر دربخش غربی، دراین مدت بارندگی زیاد و طوفان دارند. از ماه مه تا سپتامبر، باد موسمی دیگری از سمت غرب میوزد و شهرهایی چون کوالالامپور را درگیر میکند. بیشترین میزان بارندگی کوالالامپور در همین فصل است.
بهترین زمان برای سفر به شهر پاریس فصل بهار با زیبایی های کم نظیرش است. چرا که در تابستان هوا گرم بوده و بازدید از این چندان لذت بخش نیست ودر فصل زمستان هم سرمای هوا برای گردشگرانی که سرما را دوست ندارند، کمی اذيت دهنده خواهد بود. پس بازدید ازاماکن تاریخی و گردشگری پاریس در فصل بهار که گهگاه بارانهای لطیفی هم می بارد ، بسیار جذاب و خاطره انگیز خواهد بود.
منبع : ایلنا
tiktrip.com