مهریه یکی از خواسته هاي زن هست که اگر به هر دلایلی زن طلاق بگیرد مرد باید به او قسط بدهد .
«به محض وقوع عقد دائم، زن مالك مهریه میشود و می تواند هر نوع تصرفی كه بخواهد در آن بكند.» اکثر خانمهایي كه قصد به اجرا گذاشتن مهریه را دارند، با این جمله مواجه میشوند.
اغلب آن ها با استناد به همین قانون و با ذكر چند علت ساده مثل: دخالتهاي مادر شوهرم مرا به زندگی بیاعتماد كرده، همسرم نسبت به زندگی بیتعهد هست، همسرم قول و قرارهای نخست خود را فراموش كرده و… به این ماده قانونی استناد میكنند و خواستار دریافت مهریه خود می شوند.
تعداد زیادی از زنانی كه به هر علت مهریه خود را به اجرا میگذارند، این دغدغه را دارند كه چه بخشی از این مهریه را می توانند به صورت نقد و یكجا دریافت كنند؟ تعداد زیادی از مردانی هم كه با چنین مشكلی مواجه میباشند، این دغدغه را دارند كه تا حد امكان پیش قسط كمتری و اقساط ماهانه سبكتری را بپردازند.
با دقت به این نكته كه «مهریه از نظر قانون عندالمطالبه و دین ممتاز هست»، شاید برای هر دو طرف دعوای این سوال پیش بیاید كه چگونه این مساله با اعسار و تقسیط مواجه می شود و چرا قانون درمورد چنین دین مهم و حساسی اقدام به پذیرش قسط میكند؟
بـرای ایـن سوال می توان دلایل حقوقی فراوانی را ذكر كرد، اما شاید علت سادهاش این باشد كه اگر قرار بــر رعــایــت مــاده 2 قـانـون اجـرای محكومیتهاي مالی -ـ كه به موجب آن مردان ناتوان در پرداخت مهریه به زنــدان مــیافـتـنـد -ـ بـاشـد، احـتـمـالا زندانهاي كشور به جای پذیرش اراذل و اوباش، دزدان، افراد مخل امنیت اجتماعی و… باید میزبان مردانی باشد كه همسران انها مطالبه مهریه كردهاند اما چون قانون كارهای مهمتری هم دارد، در صورت اثبات این مساله كه مرد توان پرداخت مهریه به صورت یكجا را ندارد، مبلغ مهریه به شكل اقساط از او دریافت می شود.
زندانی بودن مرد در اغلب موارد نهتنها كمكی به حل مشكل زن نمیكند بلكه مشكلات دیگری را نیز برای هر دو طرف به وجود میآورد. به این ترتیب قانون با در نظر گرفتن شرایط خاصی این امكان را فراهم كرده كه قاضی با رسیدگی به اوضاع مالی مرد و با اثبات ناتوانی او در پرداخت مهریه به صورت یكجا اعسار وی را بپذیرد و حكم به تقسیط مهریه بدهد.
گرچه باید دقت كنید این حكم به صورت موقت صادر میشود و در انتهای تمام احكام مربوط به مهریه این مساله قید می شود كه اگر زن بتواند بعدها اموالی از مرد به دست بیاورد، می تواند نسبت به وصول طلب خود از انها اقدام كند. معنی این جمله هم این هست كه مثلا اگر مرد محكوم به پرداخت مهریه 500 سكهاي خود به شكل اقساط شد، تا پیش از پایان پرداخت این اقساط هر زمانی كه زن بتواند اموالی را مبنی بر توانایی مرد برای پرداخت مابقی مهریه به دادگاه معرفی كند،
این اموال توقیف و به علت «دین ممتاز» بودن مهریه، مهریه از آن كسر می شود. به همین سبب تعداد زیادی از مردانی كه در چنین شرایطی حكم اعسار و تقسیط بابت مهریه دریافت میكنند، امكان خرید منزل، داشتن حساب سرمایه گذاری بانكی، خرید ماشین و… را ندارند و زن می تواند با معرفی این اموال مهریه خود را مطالبه كند.
معمولا مردان پیش از صدور حكم اعسار و تقسیط و تا زمان بسته شدن پرونده اجرای احكام معمولا یا همۀ اموال خود را به نام اطرافیان مـیكـنند یا معاملات خود را پنهان میكنند.
اما بعضی از زنان نیز در این فرصت، با مراجعه به ثبت و استعلام، از خرید یا فروش اموال همسر خود مطلع میشوند و شكایتی تحت عنوان «فرار از دیــن» را مـطــرح مــیكـنـنــد كـه در شمارههاي آینده به آن خواهیم پرداخت.
گرچه چنین مواردی بسیار اندك هست و خیلی كم پیش می آید طرفین برای مدت طولانی زن و شوهر باشند و مهریه هم به زن پرداخت شود. معمولا درخصوص مهریه هر دو طرف به دنبال راهحلی برای توافق می گردند و اغلب بر سر میزان مشخصی از آن به توافق میرسند.
در این مرحله با ذكر این توافق و بسته شدن پرونده در اجرای احكام، مرد میتواند سكهها را خارج از پرونده نیز در قبال رسیدهایی رسمی كه از دادگاه قابل تهیه هست به همسرش بپردازد و از آن پس هر نوع معامله و خرید و فروشی كه میخواهد انجام دهد و هیچ كس هم مانع او نشود.
در نگاه كلی قانون خانواده، معمولا اعسار و تقسیط اگـر خارج از زندان ارائه شود، بخصوص درمورد مهریههاي سنگین مورد پذیرش قرار نمی گیرد یا اینكه قاضی با تخفیف اندكی و با تعیین یك پیش قسط سنگین مهریه را قسطبندی میكند و در برترین حالت یك سوم مهریه را پیش و مابقی آن را به شكل ماهی یك سكه دریافت میكند. به این مساله دقت كنید تنها در صورتی اعسار مرد پذیرفته می شود كه زن نتواند مال یا اموالی را به دادگاه معرفی كند. شیوه معرفی هم بسیار ساده هست.
مثلا زن عنوان میكند همسرش در یك بانك یا جایی سرمایهاي دارد و بعد دادگاه با ارائه نامهای به آن محل خاص و دادن نامه به زن، از آنجا میخواهد تا اموال مرد را توقیف و گزارش آن را به دادگاه اعلام كنند.
با چنین نامهاي حتی پول پیش خانهای كه زن و شوهر در آن زندگی میكنند، طلبی كه شوهر از دیگری دارد، پولی كه بابت پیش خرید منزل یا ماشین داده شده، ودیعه بانكی برای دریافت وام مسكن و… هم قابل توقیف هست
و اگر اثبات شود كه جایی خلاف دستور دادگاه عمل كرده و این مال را توقیف نكردهاند، با انها برخورد قانونی سختی خواهد شد و كار آن ها در حكم یك عمل مجرمانه تلقی میشود.
در شمارههاي گذشته به این مساله اشاره شد كه زندان در نظام قضایی جایگاه ویژهاي دارد و رفتن به زندان از نظر قاضی به این معنی هست كه مرد واقعا توان پرداخت مهریه را ندارد و هیچ كلكی در كار نیست. به همین سبب بعضی از مردان بعد از دادخواست اعسار و تقسیط به زندان میروند، بعضی نیز بلافاصله بعد از حـضــور در زنــدان دادخــواسـت اعـسـار مـیدهـنـد.
دادخواست از زندان این مزیت را دارد كه سبب می شود پرونده به سرعت در مرحله رسیدگی قرار بگیرد. اساسا این امتیاز یك زندانی هست كه خیلی زود پروندهاش رسیدگی میشود چون طبق عرفی نانوشته در بین قضات فرد نباید بیعلت در زندان بماند.
یك نكته طلایی هم وجود دارد و آن این هست كه اگر مرد از زندان و با دستبند به جلسه دادگاه بیاید، این مساله تاثیر زیادی در تخفیف مجازات ــ در صورتی كه واقعا معسر باشد و توان پرداخت كامل مهریه را نداشته باشد ــ دارد. به همین سبب در اغلب اوقات به زندان رفتن مرد كمك زیادی به حل مشكل مهریه او میكند و پرونده وی را در مسیر حل شدن قرار میدهد.
دادخواست اعسار، دادخواستی ساده هست كه مرد در آن اعلام میكند با دقت به این نكته كه همسرش مطالبه مهریه كرده و او نیز توانایی پرداخت مهریه را به صورت یكجا ندارد، از دادگاه تقاضا میكند مهریه او قسطی شود. در هر لایحه دادخواستی، باید حداقل چهار شاهد كه هم میتوانند زن باشند و هم مرد، در برگهاي جداگانه نام خود را ذكر كنند و با بیان اظهاراتی مبنی بر ناتوانی مرد، اظهارات خود را امضاء كنند.
پس از آن باید این برگه هم به دادگاه ارائه و در روز شهادت تنها همان افراد معرفی شده برای شهادت به دادگاه مراجعه كنند. گرچه با دقت به این نكته كه ممكن هست بعضی از شهود بنا به هر دلیلی در دادگاه حاضر نشوند، بهتر هست افراد بیش از چهار شاهد به دادگاه معرفی كنند تا در صورت بیمعرفتی احتمالی یكی از شهود ــ كه در چنین مواردی هم كاملا طبیعی هست ــ پرونده بینتیجه نماند.
شهود نباید جزو اقوام و فامیل مرد باشند. رابطه آن ها با مرد نیز نباید مثلا رابطهاي از جنس «كارمند و كارگر بودن» باشد. هر مسالهاي كه دروغ و غیرواقعی بودن شهادت شهود را نشان دهد، باعث رد شدن شهادت می شود و طبیعی هست كه یك كارمند یا برادر در چنین موضوعی نمیتواند به نفع رئیس یا برادر خود شهادت درست بدهد. شهود باید در روز رسیدگی به پرونده كپی اول صفحه شناسنامه خود را هم تهیه و به دادگاه ارائه كنند.
در دادگاه پس از احراز هویت شهود و اطمینان از رابطه غیرفامیلی میان انها و مرد، از آن ها شهادت گرفته می شود. بعضی از قضات شهود را بشدت سوال پیچ میكنند و باعث می شوند گاهی شهود دچار تناقض گویی شوند. گرچه بعضی از مردان پیش از جلسه رسیدگی طی جلسهاي سرپایی با شهود،
اطلاعات دقیقی از خود به انها می دهند و در اصصلاح همۀ حرفها را «یك جور» میكنند تا در محضر دادگاه تناقضی وجود نداشته باشد. میزان درآمد مرد، شرایط زندگی، داشتن منزل یا ماشین و موارد نمونه چیزهایی هست كه قاضی از شهود میپرسد.
«این آدم در حد نان بخور و نمیر درآمد دارد، كارمند آبرو داری هست، حقوق او همین هست و منبع مالی دیگری ندارد، همین حالا در عسر و حرج به سر میبرد و شرایط روحی خوبی ندارد، از ابتدای تشكیل زندگی همۀ جور هزینه برای این خانم كرده و بارها از ما پول قرض كرده، شرایط معیشتی متوسط رو به پایین دارد، برای پرداخت مهریه توانایی مالی ندارد، او مثل ما و بقیه همكارانمان در پایین شهر ساكن هست و فقط برای كار كردن به بالای شهر می آید، این مرد از لحاظ شغلی امنیت ندارد و ممكن هست فردا كارش را از دست بدهد و…
در ابتدای كسب شهادت، قاضی شهود مرد را از دادن شهادت دروغ میترساند و گاهی انها را به قرآن هم قسم می دهد كه جز حقیقت چیزی نگویند و سپس به انها می گوید در صورت شهادت دروغ مجازات خواهند شد؛ اما معمولا در صورت عدم اعتراض زن یا نداشتن سندی جدی از سوی او، هیچ مردی به خاطر شهادت دروغ مجازات نمی شود.
گاهی مردان برای اثبات ناتوانی مالی خود فیشهاي حقوقی با مبلغ اندك هم به دادگاه ارائه میكنند كه در صورت مخدوش بودن فیش یا در صورت اعتراض، زن میتواند از دادگاه تحقیق در این اساس را تقاضا كند و در صورت درستی ادعای زن، اضافه بر عدم صدور رای اعسار و تقسیط، مرد به جرم فریب دادگاه باید در دادگاهی دیگر هم محاكمه شود.
یكی از سوالهاي متداولی كه قاضی در جلسه رسیدگی از زن میپرسد، این هست كه اگر زن برادر او از برادرش مهریه بخواهد، او چه خواهد كرد؟ زنان باید در چنین مواردی كاملا منطقی عمل كنند و به جای گزینش مواضع احساسی و لجبازانه فقط تاكید كنند كه به دنبال دریافت حق خود میباشند و نظر دادگاه را میپذیرند.
به گزارش تالاب اینكه هر قاضی بر اساس چه فرمولی اعسار و تقسیط را میپذیرد و چگونه پیش قسط تعیین میكند، موضوعی پیچیده هست كه هیچ كس از آن سر در نمیآورد؛ اما مسائلی مانندشاغل بودن زن، میزان مدت زمانی كه با همسرش زندگی كرده، اوضاع خانوادگی و شان او، میزان تحصیلات زن، حس قاضی نسبت به امكان تداوم یا عدم تداوم این زندگی از یك سو و میزان مهریه و دیگر حق و حقوق قانونی زن از جمله موارد موثر در تعیین میزان مهریه هست.