خسرو احمدی در تاریخ 28 خرداد 1342 در تهران متولد شد او بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون اسـت. خسرو احمدی از هنرمندان خوب کشورمان میباشد کـه در دهه شصت برای نخستین بار در برنامه هاي کودک و نوجوان بازی کرد . خسرو احمدی اخیرا تهیه کنندگی دو نمایش را نیز برعهده گرفته اسـت بـه نام هاي ؛ شب بخیر آقای کیارستمی و شازده فیل هوا میکند کـه پسر او کارگردانی این دو نمایش را بر عهده داشته اسـت.
خسرو احمدی به عنوان یک چهره محبوب در بیشتر کارهای هنری طنز دیده شده اسـت .
خسرو احمدی در اوایل دهه شصت ازدواج کرد کـه نتیجه ان 3 فرزند پسر میباشد، پسر بزرگش علی، پسر دومش امیر و پسر سومش مرتضی میباشد.
– چون من طبق معمول سر کار هستم سعی میکنم آخر هفته ها را درکنار خانواده ام باشم و با انها بـه پیک نیک , و گردش و بـه دل طبیعت بروم. مطالعه کتاب را بـه طول هفته اختصاص میدهم.
خیلی عالی . هنوز بعد از گذشت این همه ی سال ؛مردم در مورد سریال النگ و دولنگ حرف میزنند و وقتی من میبینند در موردش صحبت میکنیم.
خسرو احمدی بـه مدرسه نرفت و علت ان را شغل پدرش عنوان کرده کـه معمار ساختمان بوده و برخی مشکلات زندگی هیچوقت بـه مدرسه نرفته اسـت، اما پدرش کتاب ها را تهیه و بـه او درس می داد و خسرو فقط در امتحانات شرکت میکرد.
پدرم معمار زحمت کشی بود کـه هنوزم کارهایی از ساخته هاي پدرم در تهران بزرگ وجوددارد؛ نمونه هاي معروف ان مثل سینما های خیابان انقلاب جنب لاله زار، سینمای هاي میدان امام حسین و سیمان کاری تالار سنگلج را پدر من انجام داده اسـت ؛ پنج ساله بودم کـه 2 بلیت دعوت بـه نمایش تئاتر بـه پدرم دادند و رفتیم تئاتر دیدم و همین باعث شد بـه این هنر علاقمند شدم…
کـه میخواستم در نمایش پسرم بازی کنم اما چون خاطرجمعی زیادی بـه او داشتم اینکار را پذیرفتم. ارژنگ امیرفضلی هم ابتدا بـه خاطر حضور من بازی دراین نمایش را پذیرفت اما بعد کـه ایده هاي علی را دید, و بـه خوش فکری اش پی برد خودرا در اختیار کارگردان گذاشت.
عمو خسرو بچه هاي تئاتری شخصیتی خوش برخورد و خوش اخلاق دارد کـه البته کمتر تن بـه گفت و گو میدهد. او بعد از سالها بازیگری با برعهده گرفتن تهیه کنندگی نمایش هاي پسرش علی، تجربه تهیه کنندگی را هم بـه دیگر تجربیاتش اضافه کره اسـت.
بـه بهانه اجرای تئاتر «شازده فیل هوا میکند» کـه بـه تازگی اجرایش در دو تماشاخانه استاد انتظامی و مشایخی, بـه اتمام رسیده با این هنرمند گفت و گویی انجام دادیم و پای صحبت ها و خاطراتش درباه همکاری با پسرش، بازی در برنامه «النگ و دولنگ» و پیشنهادهایی کـه برای گذراندن آخر هفته اي فرهنگی بـه مردم میدهد، نشستیم.
سه بیگانه «۱۳۹۵» کلاهقرمزی و بچهننه «۱۳۹۰» دونده زمین «۱۳۸۹» مینیبوس «۱۳۸۹ در عنوان بندی نیامده» قبیله من «۱۳۹۰»؛ حضور افتخاری هم بازی «۱۳۸۸» طاووسهاي بیپر «۱۳۸۷» سه زن «۱۳۸۶ در عنوان بندی نیامده» مسیح «۱۳۸۴» جایی برای زندگی «۱۳۸۳» خوابگاه دختران «۱۳۸۳» عاشق مترسک «۱۳۸۲» کلاه قرمزی و سروناز «۱۳۸۱» تارزن و تارزان «۱۳۸۰»
تنبل قهرمان «۱۳۸۰» دختر شیرینی فروش «۱۳۸۰» یکی بود یکی نبود «۱۳۷۹» اتل متل توتوله «۱۳۷۰» مجموعه تلویزیونی کلاه قرمزی و پسرخاله «ایرج طهماسب» النگ و دولنگ «ایرج طهماسب» نیمکت «محمد رحمانیان» توی گوش سالمم زمزمه کن «محمد رحمانیان» مسافرخانه سعادت «محمد رحمانیان» بلندگوهای افسانهاي «محمد رحمانیان» چراغهاي خاموش «کاظم بلوچی» و….
چوب بدستهاي ورزیل «عبداللهی و حسینعلی بینوایی» قائمشهر؛ ۱۳۵۹ عمو زنجیرباف «عبداللهی و حسینعلی بینوایی» قائمشهر؛ ۱۳۵۹ بزنیم دشمن سر «حسینعلی بینوایی و عبداللهی» قائمشهر؛ ۱۳۶۱ حر «کار گروهی» مازندران؛ ۱۳۶۱ منتسرا «کار گروهی» مازندران؛ ۱۳۶۱ سگ سادهلوح «علی ابوالقاسم» تهران، تالار محراب؛ ۱۳۶۴ و ۱۳۶۳ آهو کوچولو «حمید متکلم» تهران، تالار هنر، سنگلج، سینما تئاتر کوچک؛ ۱۳۶۴–۱۳۶۳ سفر ماهک «لقمان نظیری» تهران، تالار هنر؛ ۱۳۶۴
و….
منبع: wikipedia.org