بیوگرافی پوران درخشنده
به گزارش تالاب این فیلمساز هم اکنون فیلم “هیس دخترها فریاد نمیزنند” را پس از یک پیش تولید طولانی در مراحل فنی دارد و این آخرین ساخته سینمایی وی به عنوان کارگردان و تهیهکننده محسوب میشود.
پوران درخشنده متولد 1330 کرمانشاه، فارغالتحصیل سینما با گرایش کارگردانی از مدرسه عالی تلویزیون و سینما و دارای لوح افتخار درجه یک هنری معادل دکتری از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. فیلم او داوری چندین جشنواره داخلی و بینالمللی را عهدهدار بوده و عضو انجمن فیلمسازان زن آمریکا (WIF)، عضو مرکز بینالمللی کودکان و نوجوانان (CIFE) و کارگردانان مستقل آمریکا (IFP) نیز هست.
درخشنده از معدود فیلمسازان زن است که در دهه 60 به این عرصه آمد و بازتاب مسائل کودکان و نوجوانان خاص با نگاه آمیخته به احساس را شاید بتوان مولفه مشترک فیلمهایش دانست. در بررسی کارنامه 9 فیلم پوران درخشنده شاید بیش از هر چیز دغدغه مسائل کودکان و نوجوانان از وجوه مختلف را بتوان مولفه ای مشترک محسوب کرد.
وی با تمرکز بر مسائل خاص کودکان و نوجوانان تلاش میکند دریچهای جدید برای نزدیک شدن به این قشر آسیبپذیر جامعه پیدا کند که با انتخابهای این فیلمساز خود به گونهای خاصتر هم میشوند.
“رابطه” اولین فیلم بلند سینمایی اوست. فیلمی ساده است که به شکلگیری رابطه میان معلم و پسرکی گنگ میپردازد که آرزوی حرف زدن دارد. رابطهای که به واسطه نوع حضور و برخورد معلم باعث جاری شدن اولین کلمات نامفهوم بر زبان پسرک میشود. تأکید بر لحظات دراماتیک فیلم با نوع پرداخت و تصویرسازی، کمک زیادی میکند به برجسته کردن روند شکلگیری این رابطه و اهمیت ایجاد انگیزه اولیه در پسرک که تشویق معلم آن را بارور میکند.
“پرنده کوک خوشبختی” به فاصله یکسال او در این فیلم همین مضمون را در رابطه یک دختر و معلم طرح میکند. هر چند خاستگاه و منشأ گنگ شدن دختر با کودک فیلم “رابطه” متفاوت است، ولی باز هم تأکید بر شکلگیری رابطهای عاطفی که میتواند به نوعی مشکل کودک را حل کند، تم مشترک این دو فیلم است. در این فیلم هم پرداخت و بزرگنمایی بار احساسی موقعیت چیده شده به کمک تأثیرگذاری فیلم می آید.
“زمان از دست رفته” و “عبور از غبار” دو فیلم بعدی درخشنده در یکسال هستند که اولی باز هم به کودکان و این بار مسئله فرزندخواندگی میپردازد. “عبور از غبار” مهجورترین فیلم کارنامه درخشنده است که از تصنع و احساسات زدگی به دور است و به تم مشترک و مورد علاقه این فیلمساز میپردازد. این بار شکلگیری رابطه میان معلم و دانشآموز صرفاً منجر به حل معضل و مشکل شاگرد نمی شود، بلکه این بار معلم است که به نوعی گشایش میرسد. جالبتر اینکه این گشایش براساس شکل گیری رابطهای مطابق با الگوهای کلاسیک، میان معلم و شاگردی است که دچار نوعی تضاد و درگیری اولیه بودهاند. تأکید بر غربت معلم و همسرش که بیماری زن آن را برجستهتر میکند، موقعیتی بحرانی برای آنها تدارک میبیند که سرانجام به دست مادر شاگرد مسئله دار حل میشود و به نوعی پیام انسانی خود را هم با لحنی متعادل در زیرلایه فیلم به مخاطب منتقل میکند.
“عشق بدون مرز” با مضمون کودکانی که در کش و قوس کشمکشهای پدر و مادر دچار لطمه میشوند و با نگاه به بازتاب زندگی در غرب و مسائل برخاسته از آن بر زندگی کودکان، فیلمی تا حدی نامعمول در کارنامه درخشنده محسوب می شود. فیلمی که محصول مشترک بودن، حضور بازیگران خارجی و فیلمبرداری در خارج از کشور هم نتوانست به جذابیتهای نداشته آن چیزی بیافزاید.